سلام مشدی ما شهریاریم شوما امیریه؟؟

[quote=ali-unknown]سلام مشدی ما شهریاریم شوما امیریه؟؟[/quote]
واسه کدوم طرفایی

شهریار سمت رضی ابادو …

[quote=ali-unknown]شهریار سمت رضی ابادو …[/quote]
چطوری سعید آبادی

این اسم یارو که گزاشتی اواتارتو میگی؟

[quote=ali-unknown]این اسم یارو که گزاشتی اواتارتو میگی؟[/quote]
Ash stymes
.

✘بعضی وقتا اونقدر دلت میگیره که…
✘ به خداام میگی: “توروخدا”

روزی فردی رفت پیش یک آرایشگر خیلی سریع صحبت آهنا گرم شد تا جایی که بحث به خدا و وجود اون وعدالت اون رسید وآرایشگر وجود خدا را رد کرد،
آنمرد پرسید چرا رد میکنید؟
گفت یک سر به کوچه و خیابان های شهر بزن این همه بیمار فقیر و…
اگه خدایی مهربان و عادل وجود داشت وضعیت آنها اینطور نبود.

مشتری چیزی نگفت و نمیخواست بحث ادامه پیدا کنه،
کار مشتری تموم شد واز آریشگاه اومد بیرون
به محض اینکه از آرایشگاه خارج شد یک فرد گدا با مو وریش های بلند دید
برگشت به آرایشگاه و گفت به نظر من آرایشگری وجود ندارد ،شخص آرایشگر تعجب کرد وگفت مگه میشه پس الان چه کسی مو های تورا کوتاه کرد؟
آنمرد گفت اگه تو وجود داری پس چرا این شخص گدا به این وضع هست؟
آرایشگر گفت خب بخاطر اینه که این شخص به من مراجعه نکرده در غیر اینصورت موهایش را کوتاه میکردم،
آنمرد گفت پس خدا هست ما بهش مراجعه نمیکینم که وضع زندگیمان این است.

[quote=5soton]روزی فردی رفت پیش یک آرایشگر خیلی سریع صحبت آهنا گرم شد تا جایی که بحث به خدا و وجود اون وعدالت اون رسید وآرایشگر وجود خدا را رد کرد،
آنمرد پرسید چرا رد میکنید؟
گفت یک سر به کوچه و خیابان های شهر بزن این همه بیمار فقیر و…
اگه خدایی مهربان و عادل وجود داشت وضعیت آنها اینطور نبود.

مشتری چیزی نگفت و نمیخواست بحث ادامه پیدا کنه،
کار مشتری تموم شد واز آریشگاه اومد بیرون
به محض اینکه از آرایشگاه خارج شد یک فرد گدا با مو وریش های بلند دید
برگشت به آرایشگاه و گفت به نظر من آرایشگری وجود ندارد ،شخص آرایشگر تعجب کرد وگفت مگه میشه پس الان چه کسی مو های تورا کوتاه کرد؟
آنمرد گفت اگه تو وجود داری پس چرا این شخص گدا به این وضع هست؟
آرایشگر گفت خب بخاطر اینه که این شخص به من مراجعه نکرده در غیر اینصورت موهایش را کوتاه میکردم،
آنمرد گفت پس خدا هست ما بهش مراجعه نمیکینم که وضع زندگیمان این است.[/quote]
درسته اگه پول نداشته باشی…خداهم نمیشناستت.

[quote=5soton]روزی فردی رفت پیش یک آرایشگر خیلی سریع صحبت آهنا گرم شد تا جایی که بحث به خدا و وجود اون وعدالت اون رسید وآرایشگر وجود خدا را رد کرد،
آنمرد پرسید چرا رد میکنید؟
گفت یک سر به کوچه و خیابان های شهر بزن این همه بیمار فقیر و…
اگه خدایی مهربان و عادل وجود داشت وضعیت آنها اینطور نبود.

مشتری چیزی نگفت و نمیخواست بحث ادامه پیدا کنه،
کار مشتری تموم شد واز آریشگاه اومد بیرون
به محض اینکه از آرایشگاه خارج شد یک فرد گدا با مو وریش های بلند دید
برگشت به آرایشگاه و گفت به نظر من آرایشگری وجود ندارد ،شخص آرایشگر تعجب کرد وگفت مگه میشه پس الان چه کسی مو های تورا کوتاه کرد؟
آنمرد گفت اگه تو وجود داری پس چرا این شخص گدا به این وضع هست؟
آرایشگر گفت خب بخاطر اینه که این شخص به من مراجعه نکرده در غیر اینصورت موهایش را کوتاه میکردم،
آنمرد گفت پس خدا هست ما بهش مراجعه نمیکینم که وضع زندگیمان این است.[/quote]
عجب پس بچه ای که مریض به دنیا مییاد اگه تو کوس ننش دوران بارداری به خدا مراجعه می کرد مریض به دنیا نمی اومد

وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا(هود 6)
و هيچ جنبنده اى در زمين نيست مگر اينكه روزيش بر عهده خداست.

[quote=mohammad321]سوال
از قدیم میگفتن انسان های بد موقع مردن سخت جون میدن یا اینکه میگن
یا اینکه اگه میدیدن ادمی خوب و با ایمان بود و بازم سخت میمرد میگفتن داره گناهاش تو این دنیا پاک میشه
حالا یه سوال این همه حیواناتی که خیلی هاشون سخت میمیرن و کشته میشن و خیلی هم سخت جون میدن چه گناهی کردن ؟
ایا خداوند باید در ازای نعمت زندگی که به انها داده اینچنین تقاص پس بگیرد ؟ درحالی که بهشت و جهنمی هم برای حیوان ها وجود ندارد.
اگه کسی جوابشو میدونه بگه[/quote]
یک کلام :خدا ریده

زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست

یعنی من وضع مزاجیم همیشه رو به راست و دوستم همیشه یبوست داره باس خدا از عرش بیاد پایین و مزاج دوست منو درس کنه؟!!خودش باس بره یکم چیزای ملین بخوره!!
یه مثال خیلی ریز زدم تا خودت بری بالا!
ولی انصافا سوره ی ابلیست عالی بود

نقی از الله پرسید: نمیخواهی سوزاندن خلبان اردنی را محکوم کنی؟
الله گفت: من خودم آدم ها رو تو جهنم میسوزونم. درست نیست محکوم کنم.

الله و پایبندی ها

خداعاقبت ات بخیرکنه عطاجان

[quote=شاه ابادان631]خداعاقبت ات بخیرکنه عطاجان[/quote]
خدا عاقبت همه ایرانیان را به خیر کند .

کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. بابی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه تولدت؟
بابی گفت، آره. مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده.
نامه شماره یک
سلام خدای عزیز
اسم من بابی هست. من یک پسر خیلی خوبی بودم و حالا ازت می خوام که یه دوچرخه بهم بدی.
دوستار تو
بابی
بابی کمی فکر کرد و دید که این نامه چون دروغه کارساز نیست و دوچرخه ای گیرش نمی یاد. برا همین نامه رو پاره کرد.
نامه شماره دو
سلام خدا
اسم من بابیه و من همیشه سعی کردم که پسر خوبی باشم. لطفاً واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.
بابی
اما بابی یه کمی فکر کرد و دید که این نامه هم جواب نمی ده واسه همین پارش کرد.
نامه شماره سه
سلام خدا
اسم من بابی هست. درسته که من بچه خوبی نبودم ولی اگه واسه تولدم یه دوچرخه بهم بدی قول می دم که بچه خوبی باشم.
بابی
بابی کمی فکر کرد و با خودش گفت که شاید این نامه هم جواب نده. واسه همین پارش کرد. تو فکر فرو رفت . رفت به مامانش گفت که می خوام برم کلیسا. مامانش دید که کلکش کار ساز بوده، بهش گفت خوب برو ولی قبل از شام خونه باش.
بابی رفت کلیسا. یکمی نشست وقتی دید هیچ کسی اونجا نیست، پرید و مجسمه مادر مقدس رو کش رفت ( دزدید ) و از کلیسا فرار کرد.
بعدش مستقیم رفت تو اتاقش و نامه جدیدش رو نوشت.
نامه شماره چهار
سلام خدا
مامانت پیش منه. اگه می خواییش واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده .

حالا ما داریم امتحان میشیم هی از چپ و راست برامون نائل می کنی، اون بچه که تو شکم مادرش ایدز می گیره یا اون که داره می میره از گشنگی و کرکس بالا سرش منتظره اون چه گناهی داره؟ کودک آزاری را هم به صفات کریمه ات اضافه کن.ا
یا ارحم الراحمین

عشقم خدا .فقط خدا.اون دنیا میبینم چطور میسوزید.البته ماهم میسوزیم ولی در اخر به بهشت میریم ولی شما چون خدارو قبول ندارید جاودانه داخل اتش میسوزید

[quote=mk love]عشقم خدا .فقط خدا.اون دنیا میبینم چطور میسوزید.البته ماهم میسوزیم ولی در اخر به بهشت میریم ولی شما چون خدارو قبول ندارید جاودانه داخل اتش میسوزید[/quote]
چه قدر بدبختی که برای انسان بودن باید حوری بهشتی بهت وعده بدن
جهنم خالی از مسلمان رو به بهشت دارای مسلمان ترجیه میدم.