**اوبــت مـی زنـه بـالـا :
**

• وقــتی که قـبل از قــرارِ حـضـوری حـسابی با فیـلمای کــونت ازم دلـبری می کنـی و نشون میدی آماده گایـیـده شـدنی :

• وقـتی بالاخره کــونت میـاد زیر دســتم و میـوفتم به جــونش. وقتـی مـی فـهمی زمــانِ گـاییده شدنت نـزدیـکِ و اوبـت مـی زنه بـالا :

• وقـتی دیوونه وار کـونت رو می خـورم، طـوری که اوبــت بیشتر مـی زنه بالا و کــ.ـیرت با خوردن کــونت سـیخ مـی شه. سـیخ تر از هــمیشه :

• وقـتی که نـوبت هـنر نمایی تو با اون دهــن داغ و گاییدنیت میشه. کـ.ـیرم رو مـی زارم در اختیارت و با جــون و دل بــرام مـی خـوریش. انـگار که مـی خوای ثـابت کنی بهـترین کـونی ای هـستی که من مـی تونم داشته باشم :

وقـتی که خـودت نـمی دونی، ولی هر موقع که خـودم شروع می کنم به گاییدن دهـنت، کـ.ـیرت سیخِ سیــخ می شه. انــگار که از کـ.ـیر خوردن بـیشترین لـذت رو می بری :

وقـتی بـالاخره می ری زیر کـ.ـیرم و نـاله هات بلند میشه. از گاییده شدن لـذت می بری و با ناله هات من رو هم حـشری تر می کنه تا بـهتر و محکم تر کــونت بزارم :

وقـتی که دلت هـوس کــ.ـیـر سواری می کنه. می پری بغلم تا حــسابی از کــونت سواری بگیرم :

• وقتی که برام قمبل می کنی، سرت رو می زاری روی زمین و کـون کردنیت رو با لـذت و اشتیاق مـیدی عقب تا بـازم بهش کـ.ـیر بدم :

• وقتی که دست میندازم توی موهات، سرتو میگیرم و بلند می کنم تا سـگـی کــونت بزارم. سرعت تلمبه هام رو بیشتر بیشتر بیشتر بیشتر می کنم تو شروع مـی کنی به سوختن. اوبت آمـاده بـیرون پاشیدن مـی شه :

• وقتی که کم کم اوبت فواران می کنه. نمی دونی چـت شده تا اینکه یهو حـس می کنی انـقدر داری از گاییده شدن لـذت می بـری که آبت داره میاد. باورت نمی شه ولی بـیرون ریختن آبت رو حس می کنی. بـاورت نمی شه که آبت داره از کــون دادن میاد. و باورت نمی شه که چـه لــذتی داری مـی بـری از این قضیه :

• وقـتی دیگه نا نداری کـونت رو کـامل در اختیار مـیزاری، منم از اینکه بیحال شدی حــشری می شم و کــونت رو برات پر از آب کــ.ـیره داغ می کنم :

👿 😎