اولین بار که فهمیدم بی غیرتم وقتی بود که 10 سالم بود و یکی از رفیقام اومد خونمون و مامانمم یه لباس یقه باز پوشیده بود و چاک پستوناش معلوم بود وقتی که خم میشد ممه هاش مثل دوتا خربزه آویزون میشد چون سوتینم نبسته بود نوک پستوناش کامل معلوم بود بعدش دیدم رفیقم خیلی به سینه های مامانم نگاه میکنه و کیرشو (البته اون موقع دودول بهش میگفتیم ) رو میماله ،
مامانمم داشت خورو تمیز میکرد و هی دولا و راست میشد ، رفیقم در گوشم گفت :
امیر تو کجای زنا رو دوست داری
منم که تا حالا زیاد در باره ی این چیزا صحبت نکرده بودم با بزرگ تر از خودم ( رفیقم حدودا 13 سالش بود) فکر کردم که داره منو خیلی تحویل میگره و گفتم :
سینه هاشونو
گفت : بنظرت نوک ممه های مامانت چه رنگیه
_منم خیلی خوشم اومده بود و با اشتیاق گفتم قرمزه
بعدش بهم گفت بریم تو اتاق و اون اولین باری بود که فهمیدم کردن و کصو کونو این جور چیزا یعنی چی ، بعدشم دودول مونو درآوردیم و بهم نشون دادیم تا این که مامانم گفت :
بچه ها من دارم میرم حموم کار خطر ناک نکنید تا من بیام
رفیقم که حسابی دولش بگ شده بود گفت :
بیا بریم از سوراخ قفل در اتاق مامانت لخت شدن شو ببینیم .
_انقدر زوق زده شده بودم که لپم گل انداخته بود
جونم براتون بگه که :
برای اولین بار می خواستم به صورت شهوتی به مامان نگاه بکنم یه گوشیه
نوکیا مامان داشت که دوربینش 3 مگاپیکسل بودش گوشیو بیرون اتاق گذاشته بود ، به پیشنهاد رفیقم دوربین رو گذاشتی روی قفل در تا دوتایی بتونیم نگاه کنیم …
مامانم اول دامنش و در آورد و کون سفیدش که گوشتیه گنده بود رو به ما داشت مثل ژله میلرزید شورتش اگه اشتباه نکنم صورتی بود روناش که حرف نداشت و بهم میمالید بعد لباسشو در
آورد و ممه مثل دوتا هندونه افتاد پایین پستوناش گنده بود 90 یه نمه شل بود که البته فرمشو عالی میکرد نوک ممه هاشم که قرمز بودش بعدشم شرتشو در آورد و کص بی موش نمایان شد .
خلاصه ی مطلب من مامانمو برای یه پسر 13 ساله لخت کردم .
بعد از اون موضوع داستانو برای یکی دیگه از رفیقام گفتم و اون بهم گفت :
تو یه بی غیرتی
منم اولین بار وقتی با دوستم درباره زنامون حرف زدیم و وقتی احساس کردم کیرشو واسه زنم میماله حال کردم.البته الان دیگه راحت با هم صحبت میکنیم و شرت زنامون رو به هم میدیم و حال میکنیم.خیلی حال میده آب کیر دوستت واسه کوس و کون زنت بیاد
چه باحال
اولین بار بهت چی گفتش که فهمیدی بی غیرتی و دوست داری همه به صورت سکسی به زنت نگاه کنن
بگید اولین بار چجوری شد که ناموستون رو واسه یکی دیگه نمایان کردید
چه رفیقی کاشکی منم واسه مامانم یکی این جوری پیدا کنم
کاشکی شما دایی مامانم بودین
خب من از وقتی کوچک بودم بخاطر اینکه مامیم یه زن بیوه و فوق العاده سکسی بود زیاد در موردش حرف شنیدم
از پدرای بقیه دوستام تا خود رفیقام همشون راجع به مامانم میپرسیدن و نگاهش میکردن و راستش منم با عشق تمام سوالای خصوصیشون رو جواب میدادم و لذت میبردم که نگاه میکنن مامی جونمو تا اینکه کم کم بزرگ شدم و راجع به بیغیرتی فهمیدم
اول: واژه بی غیرت به نظرم بدترین ترجمه ممکن برای واژه Cuckold هست. بی غیرت یعنی کسی که برای زنش و خانواده اش اهمیتی قائل نیست. در حالی که بیشتر کسایی که من دیدم فانتزی داشتن، اتفاقا زنشون رو خیلی زیاد دوست داشتند. دوم: من خودم کاکولد نیستم، اما از این که همسرم دیده بشه، خیلی لذت می برم. اولین بار داشتم با دوست دختر قبلیم چت می کردم و صحبت از سفر و خارج و ... شد و ازش پرسیدم که اگر بریم خارج، اونجا ساحل چی می پوشی. اونم برگشت گفت مایو و من احساس کردم که از این فکر دارم تحریک می شم. چند بار دیگه صحبت رو به همین جا رسوندم و اونم هر بار می گفت مایو تا یک بار بهش گفتم که بهتره مایوت دو تیکه باشه و وقتی گفت اکی، دیدم دارم از شدت تحریک می ترکم. و همین طوری شد که مطمئن شدم که دوست دارم این قضیه رو و به همین دلیل هم تمام گزینه هایی که توی ذهنم برای ازدواج میومدن، اگر باحجاب بودن، درجا ردشون می کردم! البته خوب خلاصه شده بود، این چیزایی که تعریف کردم چند ماه طول کشید و خیلی چیزای دیگه هم بعدش اتفاق افتاد که فهمیدم این مورد رو خیلی دوست دارم.
اوووووف ، کاشکی همه ی مامانا عین زن تو بودن همه ی بابا هام مثل تو
من از 23 سالگی که دوستام درباره مامانم ازم می پرسیدن چند دفعه هم شرت وکرست مامانمو براشون بدم
ی دوستی داشتم تو اواخر راهنمایی و اوایل دبیرستان با هم بودیم و خونه هم میرفتیم.
ی روز ک خونشون تو اتاق بودیم من ی لحظه از لای در چشمم افتاد بیرون دیدم مامان دوستم ک خیال کرده ما حواسمون نیست با ی شلوار تنگ ک کونش توش تنگ افتاده بود و ی لباس آستین کوتاه رفت تو آشپزخونه
اوندصحنه و دیدن کون و بازوهای مامان دوستم دیوونم کرد
بعدش ی بار برا باز کردن سر حرف باهاش شوخی مادری کردم ناراحت شد و کلا پا نداد ک از مامانش لذت ببرم.