سلام و درود به همه دوستان عزیز؛
قبل از هر صحبتی عرض کنم که هدف من جنگ و ستیز با قرآن، دین اسلام و پیروان و معتقدینش نبوده و صرفاً فهمیدن و درک حقایق میباشد. در ضمن این مورد، ذات اقدس الهی نبوده و بنابراین تحقیق و تفحص در رابطه با آن توسط خود خدا مجاز اعلام شده و دوستان متعصب لطفا سختگیرتر از خود خدا نباشند.
ممنون از همگی عزیزان
شايد شنيدنِ اين موضوع که در قرآن بارها تناقضگويی شده است برای بسياری از افراد (خصوصاً مؤمنان) شگفتانگيز و پذيرش آن سخت باشد، اما واقعيتها را نمیتوان ناديده گرفت! در اينجا به یک نمونه و در تاپیکهای بعد به نمونههای دیگر از تناقضات موجود در قرآن اشاره خواهد شد:
آيه 54 سوره انعام میگويد:
… هر كس از شما كه از روی نادانی كار بدی كند، آنگاه توبه كند و نيكوكار شود، بداند كه خدا [نسبت به او] آمرزنده و مهربان است.
همچنین آیه 119 سوره نحل و آیه 17 سوره نساء نیز همین مضمون را دارا هستند.
طبق آيات فوق، توبه کسانی که ناآگاهانه مرتکب گناهی شدهاند پذیرفته میشود و افرادی كه با علم به گناه بودن يك عمل، مرتكب آن شدهاند قبول نمیشود. اما آيه 153 سوره نساء میگويد:
اهل كتاب از تو میخواهند كه كتابی از آسمان بر آنان فرو آری، همانا از موسی بزرگتر از اين خواستند كه گفتند: خدای را آشكارا به ما نشان بده، پس صاعقه آنان را به سبب [گستاخی و] ستمشان بگرفت. سپس گوساله را پس از آنكه نشانههای روشن و آشكار [معجزات] برايشان آمده بود [به خدايی] گرفتند و ما [پس از آنكه توبه كردند] از آن گناه درگذشتيم…
سؤال اين است كه خداوند چگونه توبه بنیاسرائيل را با آنكه عالمانه (و پس از آنكه حجت بر آنها تمام شده بود) مرتكب شرک شدند، قبول كرد و گناهشان را بخشيد؟ آيا اين با مفاد آيه 17 سوره نساء در تناقض نيست؟
همچنین طبق آیات 86 ال 89 سوره آل عمران كسانی كه دلايل روشن (بينات) برايشان آمده و به حقانيت رسول خدا پی برده و ايمان آوردهاند، چنانچه دوباره كافر شوند، عذاب ابدی در انتظارشان است، مگر آنكه توبه كنند و راه درستكاری در پيش گيرند. يعنی توبه چنين افرادی كه عالمانه و آگاهانه از ايمان خود دست كشيدهاند و دوباره كافر شدهاند نيز مورد قبول واقع میشود! باز هم تناقضی ديگر! حال به آيه 90 همين سوره (آل عمران) نگاه كنيد:
كسانی كه پس از ايمان خود كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند، هرگز توبه آنها پذيرفته نخواهد شد، و آنان، خود گمراهانند.
اين آيه درست پس از آيات فوق (89ـ86 سوره آل عمران) آمده و مطابق آيات قبل، توبه كسانی كه ايمان آورده و سپس (با آنکه برايشان دلايل روشن آمده) دوباره كافر شدهاند، قبول میشود اما مطابق اين آيه (90)، توبه اين افراد هرگز پذيرفته نمیشود!
شاید گفته شود که چون در این آیه (90) یک قید و شرطی نهاده شده است که در آیات قبلی آن نبوده و آن قید و شرط ثابت نبودن کفر و افزودن به آن است، در این صورت باید متذکر شد که این نیز در تناقض با مفاد آيه 153 سوره نساء است. در آن آيه كه پيش از اين آمد؛ بنیاسرائيل، پس از آنكه دوباره كافر شدند و تعاليم موسی را ناديده گرفتند، مجسمه گوسالهای را ساخته و آن را پرستيدند، يعنی نه تنها بر كفر خود افزودند، بلكه حتي از مرحله كفر بالاتر رفته و مُشرِک شدند، به عبارت ديگر مرتكب بزرگترين ظلم و گناه شدند، اما توبه آنها پذيرفته شد و خداوند گناهشان را بخشيد. بنابراين توجيه فوق ناتوان از حل تناقضات مطرح شده است.
در مورد کدوم گناهم عزیز؟
کی گفته اگاهانه گناه کنی توبت قبول نمیشه ؟و کی گفته که قبول میشه؟
این ی مورد مجهوله که تو قاطعانه داری میگی قبول نمیشه_داری جای خدا حرف میزنی؟/ بهت گفتم کسخل جنبه فان داشت جدا بدل نگیر
تو مَجازت پاکِ پاکه جانم، راحت باش
کی گفته که توی قرآن گفته شده؛ حالا ببین قرآن رو کی گفته پس همون گفته، نه عزیز دل من ناراحت نشدم
مرسی از تاپیک خوبت کامبیز جان
بله دیفرنت عزیز؛ امضای شادو حرف درستی هست و انسان به دلیل ناتوانی در انجام بعضی موارد و نادانی در مورد علت برخی پدیدهها خدایی برای خودش خلق کرد که اتفاقا بعدها به دستور همان خدای خودساخته، جان بسیاری از همنوعانش گرفته شد! ممنون ?
? 🙄 ?
مرسی از تاپیک خوبت کامبیز جان
بله دیفرنت عزیز؛ امضای شادو حرف درستی هست و انسان به دلیل ناتوانی در انجام بعضی موارد و نادانی در مورد علت برخی پدیدهها خدایی برای خودش خلق کرد که اتفاقا بعدها به دستور همان خدای خودساخته، جان بسیاری از همنوعانش گرفته شد! ممنون ?
کامبیز جان اونا کسایی بودن که میخواستن خدای خودشون رو به بقیه تحمیل کنن و اونایی هم که جونشون گرفته شد برای دفاع از خداشون کشته شدن تا خدای یک نفر که بعدش به خدای چن نفر تبدیل شد حکمرانی کنه. خب مشخصا برمیگردیم به اسلام و محمد و الله و قرآن. اگر هرکس خدای خودش رو داشته باشه بهتره چون اگه مثلا خدای من به من کار بدی رو دستور بده فقط منم که اون کارو انجام میدم ولی اگر من این خدا و کارش رو به بقیه هم بدم اونوقت تاثیر مخرب تر و بدتری داره
هر کسی خدای خودش؟! پس “قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا” چی میشه؟! ?
مرسی از تاپیک خوبت کامبیز جان
بله دیفرنت عزیز؛ امضای شادو حرف درستی هست و انسان به دلیل ناتوانی در انجام بعضی موارد و نادانی در مورد علت برخی پدیدهها خدایی برای خودش خلق کرد که اتفاقا بعدها به دستور همان خدای خودساخته، جان بسیاری از همنوعانش گرفته شد! ممنون ?
کامبیز جان اونا کسایی بودن که میخواستن خدای خودشون رو به بقیه تحمیل کنن و اونایی هم که جونشون گرفته شد برای دفاع از خداشون کشته شدن تا خدای یک نفر که بعدش به خدای چن نفر تبدیل شد حکمرانی کنه. خب مشخصا برمیگردیم به اسلام و محمد و الله و قرآن. اگر هرکس خدای خودش رو داشته باشه بهتره چون اگه مثلا خدای من به من کار بدی رو دستور بده فقط منم که اون کارو انجام میدم ولی اگر من این خدا و کارش رو به بقیه هم بدم اونوقت تاثیر مخرب تر و بدتری داره
هر کسی خدای خودش؟! پس “قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا” چی میشه؟! ?
باز برگشتیم سر قرآن و الله و پیامبر…کامبیز جان الله رو محمد به عنوان خدا به ما تحمیل کرد…الله خدای محمده و شایدم خدای بقیه چون ممکنه خدای بعضیا شبیه به هم باشه ولی هموناهم تو دیدشون به خداشون تفاوت هست. بگرد ببین خدات کیه یا چیه بعدش به همون ایمان بیار
چشم ?
وقتی مبنای و آفرینندۀ قرآن با کل انسانیت و مدنیت در تناقض کامل است.
لزومی به بررسی زیر مجموعۀ آن نیست
مگر اینکه به کسانی که آن را با جان و دل باور کرده باشن بخواید تناقضات را تفهیم و اثبات کنید
اما مطمئن باشید کسی که آن را باور کرده خارج از توانِ درک گفته های منطقیست
وقتی مبنای و آفرینندۀ قرآن با کل انسانیت و مدنیت در تناقض کامل است.
لزومی به بررسی زیر مجموعۀ آن نیست
مگر اینکه به کسانی که آن را با جان و دل باور کرده باشن بخواید تناقضات را تفهیم و اثبات کنید
اما مطمئن باشید کسی که آن را باور کرده خارج از توانِ درک گفته های منطقیست
اگر بیان کردن این موضوعات باعث بشه حتی یک نفر از اون باورمندها به فکر فرو بره و بخواد خودش به دنبال حقیقت راه بیفته به نظرم کافیه، فراموش نکنیم خود ما هم از اول چنین نگرشی نداشتیم و حتما از یک جایی و با دیدن متنی یا شنیدن موردی استارت کار رو زدیم، مرسی از نظرت گلم ?
ولی لطف کنید اول با سند دوم با استدلال منطقی سوم بدون پیش داوری
و در نهایت آقا کامبیز گل رفرنس تاپیک ات کو
آخه قرآن واکاوی می خواد
1400 ساله این کتاب اومده و 1400 ساله کسایی که قرآن قرآن می کنن کلام خدا رو دایورت کردن به الات زیبای تناسلی شون
نه فهمیدن قرآن راسته نه دروغ چرا چون اولا نه خوندنش که بفهمن راسته یا دروغه
دوم اگر خوندن روزنامه ای خوندن بعد دایورت کردن
فقط آون عمامه به سر ها ببخشید توی حلق ایرانی کردن اگه درباره قرآن فکر کنید چنین می شید یا چنان
ملت هم خرافات زده ندیده و نشنیده قبول کردن
یه سری ها هم که کلن دایورت خدایی کردن اگه تو قرآن گفته باشه مثلا شبانه روز 24 ساعت هست می گن چون منبع قرآن هست پس دروغه
خلاصه از هر دو سمت پشت بام پرت شدیم
چه رفرنسی مد نظر شماست؟ مطلب رو جایی خونده بودم و بر اون اساس این تاپیک رو نوشتم، درباره موارد مطرح شده هم یک جلد کلام اللّه مجید سند و مدرک معتبر برای کنترل درستی یا نادرستی این ادعاست. مرسی ?
ببین جنابه روشن فکر سعی کن ب اعتقاد و مذهب هر شخصی احترام بزاری آخه کسمغز تو هنوز درگیر جق زدنتی اومدی اینجا قران تفصیر میکنی؟؟شاشیدم تو مغز اون کسکشی ک تو ازش خط میگیری بی ناموس
دقیقا معلومه که تو یکی خوب قرآن رو خوندی و فهمیدی
وقتی مبنای و آفرینندۀ قرآن با کل انسانیت و مدنیت در تناقض کامل است.
لزومی به بررسی زیر مجموعۀ آن نیست
مگر اینکه به کسانی که آن را با جان و دل باور کرده باشن بخواید تناقضات را تفهیم و اثبات کنید
اما مطمئن باشید کسی که آن را باور کرده خارج از توانِ درک گفته های منطقیست
اگر بیان کردن این موضوعات باعث بشه حتی یک نفر از اون باورمندها به فکر فرو بره و بخواد خودش به دنبال حقیقت راه بیفته به نظرم کافیه، فراموش نکنیم خود ما هم از اول چنین نگرشی نداشتیم و حتما از یک جایی و با دیدن متنی یا شنیدن موردی استارت کار رو زدیم، مرسی از نظرت گلم ?
دوست خوبم
بنده عرض کردم افرادی که با جان و دل باور کرده اند نه افرادی که شنیده و آموخته اند
آنکه آموخته می تونه آموخته اش را اصلاح یا ابطال کنه
اما کسی که باور عمیق داره، موضوع در حد جان دادن برایش تابو شده و اصلاح غیر ممکن است
اما در خصوص خودم از دوران کودکی هیچگاه در هیچ زمینه هیچ قدم اسلامی (حتی صلوات فرستادن در صف مدرسه ) برنداشته ام که با افزایش سن و تکامل منطق نیاز به اصلاحش داشته باشم
وقتی مبنای و آفرینندۀ قرآن با کل انسانیت و مدنیت در تناقض کامل است.
لزومی به بررسی زیر مجموعۀ آن نیست
مگر اینکه به کسانی که آن را با جان و دل باور کرده باشن بخواید تناقضات را تفهیم و اثبات کنید
اما مطمئن باشید کسی که آن را باور کرده خارج از توانِ درک گفته های منطقیست
اگر بیان کردن این موضوعات باعث بشه حتی یک نفر از اون باورمندها به فکر فرو بره و بخواد خودش به دنبال حقیقت راه بیفته به نظرم کافیه، فراموش نکنیم خود ما هم از اول چنین نگرشی نداشتیم و حتما از یک جایی و با دیدن متنی یا شنیدن موردی استارت کار رو زدیم، مرسی از نظرت گلم ?
دوست خوبم
بنده عرض کردم افرادی که با جان و دل باور کرده اند نه افرادی که شنیده و آموخته اند
آنکه آموخته می تونه آموخته اش را اصلاح یا ابطال کنه
اما کسی که باور عمیق داره، موضوع در حد جان دادن برایش تابو شده و اصلاح غیر ممکن است
اما در خصوص خودم از دوران کودکی هیچگاه در هیچ زمینه هیچ قدم اسلامی (حتی صلوات فرستادن در صف مدرسه ) برنداشته ام که با افزایش سن و تکامل منطق نیاز به اصلاحش داشته باشم
خوب برادر عزیزم؛ ما یا حداقل من به. اندازه شما از بچگی دنبال حقیقت نبودم، اون ما هم که عرض کردم به مفهوم اکثریت بود و نه مطلق عزیزم
دقیقا معلومه که تو یکی خوب قرآن رو خوندی و فهمیدی
البته ایشون که با تمام باورهاشون جایگاهشون در شهوانی است
ولی بنظر شما چقدر اصلاح افراد معتقد حقیقی و کور (ذهن،چشم،درک) امکان پذیر است؟
دقیقا معلومه که تو یکی خوب قرآن رو خوندی و فهمیدی
البته ایشون که با تمام باورهاشون جایگاهشون در شهوانی است
ولی بنظر شما چقدر اصلاح افراد معتقد حقیقی و کور (ذهن،چشم،درک) امکان پذیر است؟
فامیل عزیز؛ یکسری همونطور که خودت فرمودی باور تا گوشت و استخوانشان نفوذ کرده و یکسری هم منافعشان با دین و اسلام گره خورده، این دو دسته هیچ، اما هستند کسانیکه از کودکی بر اثر آموزههای خانه و مدرسه بصورت اکتسابی بدون تفکر و تحقیق مسلمانند و اگر عاملی اونها رو به فکر کردن وادار کنه پتانسیل حرکت و جستجو برای یافتن راه درست و حقیقت رو دارا هستند. منظور من این عزیزان است و در دو مورد یاد شده در بالا حق با شماست.
نه سخت گیرم نه مومن ریشو میشو…ولی تا اونجا بیشتر نخوندم که گفتی طبق آيات فوق، توبه کسانی که ناآگاهانه مرتکب گناهی شدهاند پذیرفته میشود و افرادی كه با علم به گناه بودن يك عمل، مرتكب آن شدهاند قبول نمیشود. قسمت دوم و که قشنگ از خودت در اوردی…اینکه توبه کسانی با علم گناه کردن قبول نمیشه …این که کاملا از خودت بود و هیچ جا نگفته بود…بعدشم شما باید بری قشنگ اون صحفه یا صفحه های قبلشو بخونی… بعد تفسیرشو بخونی بعد اگه مشکل داشت بیا خودم جوابتو میدم دوباره…ولی اینکه میگی هدفم اسلام ستیزی و اینا نیس که اصن ما میگیریم نیست…با اینجور تاپیکا بعضی از جوونارو از راه اسلام بر میگردونی…پس شما چند تا حرکت بزنی خوبه…از این تاپیکا نزن که هیچ پشتوانه ی علمی نداره…روز به روز دانشمندای جهان دارن به خاطر آیات قرآن مسلمون میشن شما میگی تناقض…بگذریم…از این تاپیکا نزن خداییش…دوما شما برو ایات قبلی و بعدی هر سوره ای رو ک میگی با اون یکی ایه ی فلان سوره تناقض داره رو بخون خودت متوجه میشی تناقض نیست…موفق باشید
تشکر دوست عزیز بابت نظر و پیشنهادت، اولا که من از خودم در نیاوردم و بر اساس آیاتی که ذکر کردم مطلب رو گفتم، ثانیا اگر هر جا اشتباه کردم شما بفرمایید با دلایل منطقی بنده به دل و جان میپذیرم، ثالثا اگر بنده اشتباه میکنم که عرض کردم شما این اشتباه را بفرمایید و درست آنرا بیان کنید، در اینصورت جای نگرانی برای خارج شدن جوانان از اسلام نیست ولی اگر عرایض بنده صحت داشت اونموقع من و شما نمیتوانیم به زور کسی را مجبور به داشتن دین و عقیده باب میل خود بکنیم، بازم ممنونم از شما
آخه بهتر می شناسی ایرانی جماعت رو همین تاپیک ات مثال آون ترسی بود که بهت گفتم
الهه خانوم گرامی؛ من فکر نمیکنم توهین به اشخاص یا عقیده اونها کرده باشم، به نظرم مخالفان صحبتهای من تشریف بیارن و با آرامش و احترام تبادل نظر کنیم بهتر نتیجه خواهیم گرفت، از تدکر شما هم سپاسگزارم
سلام
اولا به نظرم اینجا جای این حرفا نیست اگه واقعا دنبال جوابتی برو از بلدش بپرس و فکر نکن کسی اینجا جوابتو نمیده، سوالت جواب نداره
دوما میخاین بحث با فایده بکنین خیلی چیزای دم دستی تر و واجب تری هستن مثلا چرا این همه بلا سرمون میارن ما صدامون در نمیاد… به نفع همه هم هست
ولی عموما بحث هایی که اینجا حول موضوعات دینی مطرح میشه نه از سر حقیقت جویی بلکه از سر بغضه
موفق باشید
نه گلم بنده به صراحت اول متنم گفتم که هیچ کینه و غزضی در کار نیست، مورد بعد اینکه تشکر بابت راهنمایی شما که اینجا جای مطرح کردن این موضوعات نیست ولی بنده در تالار دین تاپیک رو ایجاد کردم و این اولین نمونه از این دست موضوعات نیست، در کل بهخاطر نظراتتون ممنونم ?
من حس میکنم یه چیزی فراتر از توان بشر وجود داره و تاثیر میزاره روی زندگی ما و نتایج اتفاقات رو رقم میزنه … ولی به هیچ وجه به هیچ دین و اصول از پیش تعریف شده ای اعتقاد ندارم و از نظر من کلا دین و کتابش و کلا ترویج دهندش ابزاری برای کنترل مردم و پر کردن جیب یه عده هست.
به نظر من هم شما وقتتو خیلی سر این تاپیک و این مطالب بیهوده تلف کردی و اگه روی حالات جق و چگونگی گرفتن آلت تناسلی در مشت تمرین میکردی بیشتر برد میکردی.
این یه مغلطه هست که گفتی
پس و پیش چیه؟
خود آیات به صراحت، تناقض دارن
این یه مغلطه جدید هست آخوندها ساختن، که برو پس و پیش رو بخون ، یا برو ببین مفسرین چی گفتن در موردش
من کل قرآن رو ته و توش رو بلدم
نمی گم خوندم( میگم ته و توش رو بلدم: در حد تخصصی)
حالا من به عنوان متخصص: میگم قرآن پر از تناقضه: یعنی پس و پیش رو اول دیدم، بعدش نظر دادم
کاملا درست میگی دوست عزیز، خود آیات مذکور به صراحت در مورد پذیرفته شدن یا نشدن توبه توسط خدا صحبت میکنه، اینکه آیات پس و پیش آیه مذکور خوانده بشه آیا آیه موردنظر متفاوت ترجمه و معنی خواهد شد؟!
اون موردی که شما توصیه کردید رو هر کس که توی این سایت میاد در حد PH.D و فوق تخصصی به کار احاطه داره، مرسی از نظرت
خدا وجود داره
حالا اسمش خدا باشه
یا هر چی باشه
اما وجود خدا ربطی به اسلام نداره
با شما موافقم ?
عزیز دل؛ مشکل شما اینجاست که حاضر نیستی قبل از نظر دادن به خودت زحمت بدی و به اون آدرسهایی که ذکر کردم سری بزنی و یه نگاهی بکنی، من به خاطر طولانی نشدن مطلب متن تمام آیه ها رو نیاوردم اما آیه 17 سوره نساء اینطور میگه:
[قبول] توبه بر خدا فقط براي كساني است كه بدي (گناه) به ناداني كنند، سپس بزودي توبه كنند. آنانند كه خدا بسويشان بازميگردد [و توبهشان را ميپذيرد]…
فکر کنم معنی کلمه "فقط" رو خوب بدونی؛ پس نیازی به توضیح بیشتری نمیبینم.
سپیده خانوم عریز؛ وقتی شما توهین کردن دین به بشریت و جنگیدن آن رو مورد نکوهش قرار میدی و ناپسند میدونی پس نمیشه قبول کرد همون رفتار رو در مقابل داشته باشیم، اگر حرف درست و حقیقت رو بزنیم نه نیاز به جنگیدن هست و نه نیاز به توهین کردن، جون که در صورت به کار بردن توهین و خشونت اگر حرف درست و حقیقتی رو هم بیان کنی کسی حاضر به پذیرش اون نخواهد بود و در مقابلش جبههگیری میکنه، ممنون از بیان نظرت ?
بهترین دانشمنداو فیلسوفای دنیا هیچ صمشکلو تناقضی تو قران پیدا نکردنبعد تویه جقی پیدا کردی