پايين اين متن ادبيم كه ازش استقبال نشد يك موضوعي رو مطرح كردم: عشقم منو زهر صدا كرد زهري كه پادزهرش دست اونه
اون گفت ما براي پرواز به بال احتياج نداريم و فقط بايد دست هاي همو بگيريم اون خورشيد اين شهر سرد و پر حاشيه بود او بوي اشنايي تو سرزمين غربت بود اون منو گل سرخ خوشگلش ناميد لب هاي او مثل شراب بود خط عشق را در لب هايم مي خواند تن او مثل گرماي ناهيد و ناله هايش مثل رقص ستاره ها تو آسمون بوي بدنش روي تنم موند و منو باز ديوونه كرد اون عشقي تكرار نشدنيه اون رو توي درونم با بيشترين حرارت حِـســــــ ميكنم هر ضربه بيشتر به خودم ميپيچم
من و اون يكي شديم … تك تك لحظات يادمه سيگارشو هر بار تو كافه روشن ميكردم يادمه تو آسانسور منو بوسيد يادمه كه موهامو ناز مي كرد و مي بوييد يادمه برام صبونه درست ميكرد يادمه بهم ميگفت حوري بهشتي من چه كاري كردم كه خدا تو رو بهم داد يادمه تك تك واژه ها من يادمه وقتي زير دوش بودم با موهاي اشفته با تني برهنه و بي ارايش با ريمل هاي ماسيده بهم گفت تو زيباترين دختر دنيايي كاش هميشه مال من بموني…
كاش يكي از اون روزاي خوب بازم بياد :(
در توصيف حال خودم قلمم مي گويد :

کسی نبود اشک هاشو پاک کنه 
دست های سردشو گرما ببخشه
مثل یک پوپک سرما زده 
به پتو اش پناه برده بود 
و می لرزید
یک فکر زد تو سرش
مثل زندانی ها روی دیوارای اتاقش اعتراض بنویسه 
ماژیک برداشت
شروع کرد نوشتن 
اینجا گندم زار گناه نیست 
اینجا قفس پرنده ای که می خواهد پرواز کند 
پرنده ای که تا چند روز پیش فراموش کرده بود 
که پر و بال دارد 
ماهی تنگی که حتی نمی دانست دریا کجاست
اگرم روزی در دریا بود 
دریا را فراموش کرده بود 
ماه تو هم امشب از من دلگیری
ولی چهره ام مثل آسمان امشب ابریه 
ابر های سیاه منو احاطه کردند
دیوارارو بشکن 
بگذار بهشت وارد شه 
نگو که این بهشت دورغینه 
نگو این در ها همیشه بسته می مونند 
نگو لبخند حقیقی دیگه مهمون لب هام نمیشه
بگو یک روز از این جاسیگاری لعنتی ام گلی سرخ می روید 
بگو این اسپرسو تلخ هم روزی شیرین می شود 
نگو از محکمه ی فردا 
از آدم ها و قضاوتاشون 
نگو از ترس و قلمی که خشک شد از اشکام
نگو از قلم موی خاکستری تقدیر 
که روی بوم چشم هامو درشت کشید
ولی قلبمو خسته و فرسوده کشید

هميشه واسم سؤاله كه سكس طرف مقابلو سرد ميكنه ؟ من با هر كي سكس كردم اون جايگاه قبليمو نداشتم! بعد در مورد پرده بكارت اول رابطه پسرا ادا روشن فكري در ميارن اخرش ميشن سنتي و ميگن جلو بازا لاشين اول رابطه ميگن دنبال دخترين پايه باشه باحال باشه از نظر ظاهري خوب باشه گرم مزاج باشه اخر رابطه دنبال دختر سنگين و رنگينن و به تو ميگن هرزه يعني همون قانون زياد در دسترس نباش و قدر محبتتو نميدونن فكر ميكنن بيت المالي :( خُب نظر شما چيه ؟ شما دختر مورد علاقتون چ ويژگي هايي داره؟