با سلام…
در این تاپیک تلاش بر این است که اخبار جنجالی که در ایران تحت سانسور شدید قرار گرفته و معمولا به بیرون درز نمی کند از منابع قابل استناد نقل شود تا اندکی آگاهی های خود را در مورد اخبار روز افزایش دهیم…
نکته اول و آخر در این تاپیک در صورت در گرفتن بحث رعایت احترام متقابل است و بس…
با تشکر
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان گیلان روز چهارشنبه (۳ خرداد) از دستگیری رئیس یکی از شعبات بانکهای تهران به اتهام اختلاس ۱۲۰ میلیارد ریالی خبر داد.
مجيد مرآت در گفتوگو با ایسنا اين باره گفت، مأموران انتظامی شهرستان رودسر هنگام كنترل خودروها در خروجی استان و کنترل یک دستگاه پژو “۸ گرم تریاک” کشف کردند.
به گفته وی، مأموران در بازرسی از كيفهای متهمان “دو جلد پاسپورت، نزديك به ۲۰۵ هزار دلار، ۲۲۸ هزار يورو و ۸۵ هزار لير پول نقد به همراه چندين قطعه دستبند و انگشتر طلا و برليان” کشف کردند.
وي افزود که یکی از متهمان در بازجویی “خود را رئیس یکی از شعبات بانكی در تهران معرفی كرد و معترف شد كه قصد خروج از كشور به همراه پول نقد و جواهرات را داشته است.”
به گفته او، ادامه تحقیقات نشان داد که متهم به اتهام اختلاس ۱۲۰ میلیارد ریالی از شعبه محل خدمت خود متواری شده و تحت تعقیب بود. متهم به دادسرای تهران منتقل شده است.
روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد روز چهارشنبه (۳ خرداد) به مردم هشدار داد، از مصرف گوشتهای غیر استاندارد که خارج از سیستم نظارتی دامپزشکی ذبح شدهاند به دلیل خطر افزایش احتمال انتقال تب کریمه کنگو خودداری کنند.
دکتر هادی هاشمی، متخصص بیماریهای عفونی در همایش تب خونریزیدهنده کریمه کنگو در بیمارستان ابن سینای مشهد گفت، اگر دام آلوده در همان روزهای عود بیماری ذبح شود و سلاخ هم دستکش دستش نباشد یا دستش هنگام ذبح خراش بردارد ویروس این بیماری سریعا به وی منتقل میشود.
این کارشناس به همین دلیل هشدار داد که دامهای وارداتی باید توسط دامپزشک معاینه شده و سپس در اختیار کشتارگاهها قرار گیرد.
دکتر هاشمی به مردم توصیه کرد، علاوه بر اجتناب ذبح دام در معابر عمومی از خریدن گوشتهای بازرسینشده و بدون مهر دامپزشکی خودداری کنند.
بیماری تب کریمه کنگو ویروسی است و با تماس مستقیم با خون و ترشحات یا بافتهای آلوده دام یا تماس با ترشحات فرد بیمار اشاعه مییابد. همچنین در تماس نزدیک با دامهای آلوده ممکن است از طریق تنفس بیماری منتقل شود.
علائم این بیماری در انسان تب بالا، دردهای عضلانی، سردردهای شدید و خونریزی عمومی در بدن است.
بنابر گزارشها یک زیردریایی اتمی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا هنگام بازرسی فنی دچار آتشسوزی شد. این حادثه شامگاه چهارشنبه (۳ خرداد / ۲۳ مه) رخ داده اما تلاش برای کنترل آتش تا پنجشنبه ادامه داشته است. یک سخنگوی نیروی دریایی میگوید هنگام آتشسوزی راکتور اتمی این شناور خاموش بوده و آتش به این بخش سرایت نکرده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز زیردریایی سانحه دیده آمریکا در هنگام بروز حادثه تجهیزات جنگی حمل نمیکرده است. هنوز علت دقیق آتشسوزی مشخص نشده است. به گفتهی مقامهای نیروی دریایی آمریکا این واقعه در دماغهی زیردریایی رخ داده که محل استقرار خدمه و اتاق فرماندهی است. گفته میشود شش مامور آتشنشانی در جریان اطفاء حریق مجروح شدهاند. شبکه تلویزیونی سیبیاس گزارش داد زیردریایی “میامی” در یک پایگاه نیروی دریایی که در جزیرهای در نزدیکی ایالت نیوهمپشایر قرار دارد آتش گرفته است.
برابر تازهترین گزارش شركت بازرسی و كیفیت استاندارد ایران در فروردین ماه سال جاری کیفیت برخی از خودروهای سواری شرکت ایران خودرو به نسبت ماه گذشته کاهش و در مواردی افزایش داشته است. به گزارش خبرگزاری ایسنا مقایسه جدول میانگین نمره منفی شماری از خودروهای داخلی در ماههای اسفند ۱۳۹۰ و فروردین ۱۳۹۱ بیانگر نوسان کیفیت محصولات ایرانخودرو است.
خبرگزاری ایسنا در روز چهارم خرداد در گزارشی نوشت “پژو ۲۰۶” و “تندر ۹۰” از جمله خودروهایی هستند که نمرههای منفیشان در جدولهای یادشده بیشترین کاهش را داشته است. بر این اساس نمره منفی “پژو ۲۰۶” از ۲۴/۶ به ۲۳/۶ و نمره منفی “تندر ۹۰” با نه دهم کاهش به ۲۳ رسیده است. در فاصله ماه پایانی سال گذشته و ماه نخست امسال نمره منفی “پژو پارس” و “پژو ۴۰۵” تولیدی سایت خراسان ایران خودرو و سمند افزایش داشته که نشان از افت کیفیت این محصولات میدهد. به گزارش شرکت بازرسی و کیفیت استاندارد ایران بیشترین نمره منفی متعلق به “پژو ۴۰۵” تولید ایرانخودروی مرکزی است که در فروردین ماه اندکی بیش از ۶۷ بوده است.
۴ مؤسسه پژوهشی صلح در آلمان نسبت به موفقیت طرح صلح سازمان ملل برای حل بحران سوریه ابراز تردید کردهاند. در گزارش مشترک این مؤسسات بر یافتن راه حل دیپلماتیک بر سر برنامههای هستهای ایران نیز تأکید شده است.
چهار مؤسسه پژوهشی صلح در آلمان در یک همکاری مشترک، گزارش سالانه خود را با نام “گزارش صلح ۲۰۱۲” در روز سهشنبه (۲۲ مه/۲ خرداد) در شهر برلین منتشر کردند. در این گزارش طرح صلح پیشنهادی از سوی کوفی عنان برای حل بحران در سوریه شکستخورده تلقی شده است.
تهیهکنندگان این پژوهش طرح آتشبس سازمان ملل را به “پوشالی” تشبیه کردهاند که جامعهی جهانی به آن متکی شده است. برونو شُخ (Bruno Schoch)، سرپرست این پروژه تحقیقاتی، هنگام ارائه این پژوهش در شهر برلین گفت: « من چندان خوشبین نیستم. وقتی سربازان سازمان ملل کشته میشوند، این طرح شکست خورده است.»
طرفهای درگیر در سوریه پیشتر موافقت خود را با طرح آتشبس سازمان ملل اعلام کردند اما در عمل هنوز هیچکدام از آنها سلاحهای خود را به زمیننگذاشتهاند. تازهترین گزارشها از سوریه حاکی از آن هستند که در درگیریهای روز سهشنبه (۲۲ مه) دستکم ۱۸ سرباز ارتش این کشور در نزدیکی مرز با ترکیه جان باختند.
سازمان ملل متحد در بیانیهای اعلام کرده بود که نمایندگان دولت و مخالفان در دیدارهای خود در شهرهای دمشق و حمص با هروه لاسوس، معاون دبیر کل سازمان ملل به او اطمینان داده بودند که به طرح شش مادهای کوفی عنان برای حل بحران پایبند میمانند.
با این حال در هفتههای اخیر آتشبس مورد توافق از سوی دو طرف درگیر به طور قابل توجهی شکسته شده است. بر اساس اعلام سازمان ملل در ناآرامیهای ۱۴ ماهه در سوریه تا کنون بیش از ده هزار نفر جان خود را از دست دادهاند. مخالفان شمار کشتهشدگان را بیش از ۱۲ هزار نفر برآورد کردهاند. به علتمحدودیتهای وضع شده از سوی دولت در خبررسانی و ممنوعیت حضور خبرنگاران مستقل خارجی در سوریه، تأیید خبرهای رسیده از این کشور ممکن نیست.
تأکید بر راهحل دیپلماتیک در مناقشه اتمی با ایران
چهار مؤسسه پژوهشی صلح آلمان از سال ۱۹۸۷ به طور مرتب هر ۱۲ ماه یکبار پژوهش مشترک خود را در مورد بررسی روند صلح در سراسر جهان ارائه میکنند. محور اصلی پژوهش امسال بر “انتقال قدرت” متمرکز بوده است.
تهیهکنندگان “گزارش صلح ۲۰۱۲” همچنین با نگاهی به مناقشه هستهای غرب با ایران و کشمکشهای ناشی از آن خواهان یافتن راهحلی دیپلماتیک شدهاند.
در این پژوهش نسبت به نفوذ رو به رشد کشورهایی نظیر چین و هند ابراز نگرانی شده و تهیهکنندگان بر بهبود کنترل تسلیحاتی و خلع سلاح در جهان تأکید کردهاند. یکی از موارد مورد اشاره که در این گزارش با نگرانی از آن یاد شده افزایش استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در مناطق درگیر است.
به گفتهی برونو شُخ، سرپرست این پروژه، به کار بردن سلاحهایی با فناوری پیشرفته موجب “نامرئی و ارزان” شدن جنگ شده به طوری که کاهش تلفات نظامی ناشی از کاربرد آنها به محرکی برای روی آوردن به خشونت نظامی تبدیل شده است.
این محقق آلمانی تغییرات قدرت در جهان را امری مستلزم تفکر جدید دانست. به گفته او امنیت تنها زمانی محقق میشود که «نه بر ضد یکدیگر بلکه در کنار یکدیگر» برای دستیابی به آن تلاش شود.
از آنجا که سلاحهای سبک بیشترین آمار قربانیان را در جهان رقم میزنند، کارشناسان صلح پیشنهاد کردهاند که صادرات اینگونه سلاحها از جمله مسلسل دستی “ام پی۵” و تفنگ " ژ ۳۶" که هر دو ساخت آلمان هستند، ممنوع شود.
مؤسساتی که در تهیه این گزارش دستداشتهاند، انستیتوی پژوهش صلح ایالت هسن، انستیتوی پژوهش صلح و سیاست امنیتی دانشگاه هامبورگ، مؤسسه تحقیقاتی مطالعاتی کلیسای پروتستان و مرکز بینالمللی صلح شهر بن بودهاند.
در پی تشدید بحران اقتصادی یونان، گروههای راستگرای افراطی این کشور میکوشند به گرایشهای نژادپرستانهی مردم یونان دامن بزنند. حزب راستگرای افراطی “حریسی آوگی”، سردمدار حرکتهای ضدخارجی در این کشور است.
روز چهارشنبه (۲۳ مه) در شهر بندری پتراس، واقع در غرب یونان، درگیری سختی میان نیروهای امنیتی و اعضای حزب راستگرای افراطی “حریسی آوگی” (Chryssi Avgi فجر طلایی) رخ داد. این تظاهرکنندگان در نزدیکی یک کارخانهی نساجی متروک که محل اقامت پناهجویان خارجی ست، گرد آمده بودند. گفته میشود، دلیل حملهی راستگرایان افراطی به این پناهجویان که میکوشند با کشتی وارد ایتالیا شوند، کشته شدن یک یونانی در شامگاه روز ۲۲ مه بوده است.
بنا به گزارش خبرگزاریها، راستگرایان افراطی در صدد برآمدند با یک بولدوزر، سد حمایتی پلیس را که برای حفظ جان خارجیها ساخته شده بود، درهم شکنند. نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن تظاهرکنندگان برافروخته، گاز اشگآور پرتاب کردند. تظاهرکنندگان، با به آتشکشیدن زبالهدانها و پرتاب سنگ، به مقابله با پلیس پرداختند.
بحران اقتصادی و خارجیستیزی
در ماههای گذشته و با تشدید بحران مالی و اقتصادی کشور وامدار یونان، حمله به خارجیها در این کشور افزایش یافته است. حزب راستگرای افراطی “فجر طلایی” که در انتخابات ماه مه آتن توانست با کسب حدود ۷ درصد آرا، برای نخستین بار به مجلس این کشور راهیابد، از سردمداران فعالیتهای نژادپرستانه در یونان است. این حزب که پیشتر برای مدتی غیر قانونی اعلام شده بود، در کارزار انتخاباتی خود اعلام کرده بود که «در صورت پیروزی، خارجیها را از یونان بیرون خواهد کرد.»
یونان اولین کشور اروپایی است که مهاجران برای رسیدن به غرب از آن عبور میکنند. بر پایهی قوانین کشورهای عضو اتحادیهی اروپا، پناهجویان متقاضی پناهندگی در اروپا، موظفند تقاضای خود را به مراجع نخستین کشور عضو این اتحادیه که به آن وارد میشوند، تسلیم کنند. شهر بندری پاتراس، محل اجتماع هزاران پناهجو ست که در کمین فرصت سفر به ایتالیا در ساختمانها و کارخانههای متروک این شهر زندگی میکنند.
بر اساس آمار رسمی، بیش از ۱۸۷۰۰ پناهجو در سهماههی نخست سال ۲۰۱۲ در این شهر اقامت موقت داشتهاند. حدود ۴۰۰۰ تن از این افراد، افغانی هستند. در دو سال گذشته، بیش از ۲۳۰ هزار مهاجر به یونان وارد شده اند. در این کشور که حدود ۱۱ و نیم میلیون نفر جمعیت دارد، بیش از یک میلیون مهاجر زندگی میکنند.
دور اول مذاکرات ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان در بغداد پایان یافت. به نظر میرسد تاکنون دو طرف مذاکره به نقطه نظر مشترکی در مورد پرونده فعالیتهای هستهای ایران نرسیدهاند.
به گزارش خبرگزاری رویتز چهارشنبه شب ( ۲۳ مه / ۳ خرداد)، کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران با یکدیگر دیدار خواهند کرد.
در مورد محتوای این دیدار گزارشی مخابره نشده اما خبرگزاریهای وابسته به حکومت ایران بررسی بستهی پیشنهادی ایران را یکی از محورهای این گفتوگو عنوان میکنند.
در همین حال به نظر میرسد که دور دوم گفتوگوهای ۵+۱ و هیات ایرانی که قرار بود بعد از ظهر روز چهارشنبه صورت بگیرد، انجام نشده است.
نارضایتی ایران از پیشنهادهای ۵+۱
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از بغداد پس از پايان دور اول مذاكرات ايران و ۵+۱ و ارائهی بستهی پيشنهادی جديد ايران و اصرار هیات نمایندگی این کشور برای دريافت پاسخ، نمايندگان كشورهاي ۵+۱ با يكديگر گفتوگو کردند و برخی ابهامات و سوالات را در مورد پیشنهاد ایران مطرح كردند.
بر اساس این گزارش هلگا اشمیت، معاون کاترین اشتون در دیدار با علی باقری، معاون سعید جلیلی نظرات و ابهامات ۵+۱ را مطرح کرده است. نماینده ایران نیز به این ابهامات پاسخ داده است.
ایسنا با اشاره به اینکه نمایندگان ۵+۱ پیشنهادهای ایران را “قابل مذاکره” ارزیابی کردهاند میافزاید، هلگا اشمیت پاسخهای ایران را به هیات مذاکره کننده پنج عضو دایم شورای امنیت و آلمان انتقال داده است.
خبرگزاری دولتی ایران پس از پایان مذاکرات در روز چهارشنبه به انتقاد از پیشنهاد ۵+۱ پرداخته و آن را “جزیینگر و غیر متوازن” خواند. به گزارش ایسنا پیشنهادهای مطرح شده برای هیات ایرانی جذاب نیست اما آنها معتقدند که این حرف پایانی ۵+۱ نخواهد بود.
این گزارش همچنین تصریح میکند ایران پیشنهاد جدید ۵+۱ را که به طور شفاهی ارائه شده است و نه مکتوب، دارای تضمین لازم که گامهایشان غیرقابل بازگشت باشد نمیداند و این گونه وارد بحث شدن را نیز نمیپذیرد.
خبرگزاری ایسنا همچنین نوشت گرچه در فضای رسانههای غربی موضوع به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران تا سه و نیم درصد مطرح است اما در فضای غیر رسانهيی و اظهارات و مواضع کشورهای ۵+۱ چنین رویکردی دیده نمیشود.
جدال بر سر تعلیق غنیسازی
خبرگزاری رویتر از بغداد گزارش داد که به نظر میرسد در روز اول گفتوگوها نمایندگان ۵+۱ بر سر تعلیق غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم تاکید دارند.
با این حال یک دیپلمات ایرانی به این خبرگزاری گفته است که پیشنهاد تعلیق غنیسازی و فروش میلههای سوختی مورد نیاز تاسیسات پزشکی برای ایران جذاب نیست.
این دیپلمات اضافه میکند که «با توجه به توانایی ایران در ساخت این میلههای سوختی و انجام غنی سازی با خلوص ۲۰درصد، خرید این میلهها برای ایران اهمیت ندارد.»
کارشناسان غربی نگراناند که با ادامه روند فعلی فعالیتهای هستهای در ایران این کشور بتواند به غنیسازی با خلوص ۹۵درصد دست یابد که امکان ساخت بمب اتمی را به این کشور خواهد داد.
پیشتر گزارشهایی از سوی منابع خبری در مورد پذیرش حق ایران برای غنیسازی ۵ درصدی از سوی ایالات متحده آمریکا مطرح شده بود که واکنش وزیر امور خارجه این کشور را در پی داشت.
هیلاری کلینتون با رد این گزارشها تاکید کرد که این کشور بر اساس قطعنامهی سازمان ملل متحد خواستار توقف غنیسازی اورانیوم توسط ایران است.
کشورهای غربی نگراناند که جمهوری اسلامی ایران در پوشش فعالیتهای هستهایاش در تلاش برای دستیابی به تسلیحات هستهای است. حکومت ایران این ادعا را رد میکند و میگوید فعالیتهایش جنبهی صلح آمیز دارد.
نوسان در بازارهای انرژی
روز چهارشنبه و با شروع مذاکرات ایران و ۵+۱ بهای یک بشکه نفتخام غرب تگزاس در نیویورک به ۹۱ دلار کاهش یافت و بدین ترتیب ۸۸ سنت ارزانتر از روز سهشنبه معامله شد.
بهای یک بشکه نفت برنت دریای شمال در لندن نیز حدود یک دلار و ۳ سنت کاهش یافت و به حدود ۱۰۷ دلار رسید. نرخ نفتخام از روز دوشنبه تا کنون حدود ۱۴ درصد کاهش یافته است.
گرچه با آغاز دور جدید گفتوگوهای ایران و غرب، بازارهای جهانی نفت شاهد کاهش قیمتها بود اما ممکن است با ادامه مذاکرات و عدم دسترسی با توافقی روشن بازار انرژی، بار دیگر شاهد افزایش قیمتها باشد.
از سوی دیگر مقامهای اسرائیلی هشدار می دهند که اگر توافق اصولی و مشخص میان ایران و ۵+۱ صورت نگیرد این کشورهمه گزینهها را برای حفظ منافع خود مورد توجه قرار خواهد داد.
احتمال حملهی نظامی اسرائیل به ایران و پاسخ این کشور و سرایت بحران به کشورهای تولید کننده نفت در حوزهی خلیج فارس از دیگر نگرانیهای فعالان بازار انرژی و سرمایه در غرب است.
به باور کارشناسان اقتصادی احتمال اجرای تحریمهای نفتی علیه ایران توسط اتحادیه اروپا میتواند تبعات نگران کنندهای را برای اقتصاد جهانی که در تلاش برای خروج از بحران چند ساله است به همراه داشته باشد.
رشته مطالعات زنان که از سال ۱۳۸۰ در مقطع کارشناسی ارشد و بعدتر دکترا در دانشگاههای ایران تدریس میشد، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به رشته مطالعات خانواده و حقوق زن در اسلام تغییر پیدا کرد.
رشته مطالعات زنان در دانشگاههای کشور به رشته حقوق زن در اسلام تبدیل میشود. این خبر را شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی که تحت نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند، اعلام کرده است.
به گزارش روزنامه شرق، غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی، در جلسه این شورا اظهار داشته که رشته مطالعات زنان به آن صورتی که در دانشگاههای دنیا تدریس میشود، در تعارض جدی با اسلام قرار دارد، به همین دلیل این شورا تصمیم گرفت تا درباره آن تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد.
دوره کارشناسی ارشد مطالعات زنان در سال ۱۳۸۰ در دانشگاههای علامه طباطبایی، الزهرا و تربیت مدرس ایجاد شد. بعدها دانشگاه تهران و سپس چند دانشگاه در شهرستانها نیز این رشته را به دورههای کارشناسی ارشد اضافه کردند.
رشته مطالعات زنان در مقطع دکترا اکنون با چندین گرایش ارائه میشود که یکی از آنها حقوق زن در اسلام است. با مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی از این پس این رشته در مقطع کارشناسی ارشد نیز به مطالعات خانواده و حقوق زن در اسلام تغییر خواهد کرد.
شهاب شیخی فعال حقوق زنان و دانشآموخته رشته مطالعات زنان در دانشگاه اصفهان، درباره تعارض این رشته تحصیلی با دستورات اسلام میگوید: «بخش زیادی از تعارضهای قوانین و ارزشهای اجتماعی در جامعه که تدوین کنندهی پایگاه فرودست زنان در جامعه بوده، قوانین و ارزشهایی است که به نام دین مطرح شدهاند. فرقی هم ندارد، از دین یهود گرفته که نگاهش نسبت به زنان اتفاقاً خیلی وحشتناکتر است تا مسیحیت، زرتشت و اسلام، همه قوانینی دارند تبعیضآمیز، غیربرابر و غیریکساننگر نسبت به هویت و ماهیت زن. وقتی دانشجویی اینها را بخواند و این رشتههای درسی تدریس بشود، با اسلامی که حکومت مدنظرش است و با آن نگاهی که آنها به اسلام دارند تعارض دارد و خود آنها را دچار تعارض میکند و آنها از این تعارض خودشان است که واهمه دارند».
آقای شیخی به تجربه خودش از دوران دانشجویی در اصفهان اشاره میکند و میگوید که خود بارها شاهد برخوردهای عصبی حتی اساتید این حوزه بوده و گاه به آنها میگفته اگر اینقدر از این رشته عصبانی هستید اصلا چرا این رشته را تاسیس کردید؟
بومیسازی رشتههای جهانی
حداد عادل در پاسخ به این پرسش که رشته حقوق زن در اسلام با چه هدفی تاسیس میشود، گفته است: «باید در کنار تدریس مباحث رایج در غرب، نقد و بررسی اجتهادی و به دور از خودباختگی در دانشگاههای ما رواج یابد».
شهاب شیخی این سخنان وی را به “بومیسازی” رشته مطالعات زنان تعبیر کرده و میگوید: «رشتهی مطالعات زنان برای این است که وضعیت زنان از موقعیت کنونی تکانی بخورد، برابر بشود و یا به هرحال به آن سمت حرکت کند. اما اینها میگویند نه؛ همین وضع موجود خوب است و ما همین را تدوین میکنیم. اگر هم صدها تئوری هست و هزارها کتاب در این زمینه نوشته شده، ما باید به صورت کار علمی جواب آنها را بدهیم. یعنی بگوییم که اصلا این صحبتها اشتباه است و وضعیت زن خیلی هم مناسب است و برای اینکار متخصصین حقوق زنان در فلان اداره یا فلان مکان تحصیلی یا پژوهشی را هم به کار میگیرند تا همان واقعیت موجود را تبلیغ کنند. این کار از نظر فیمینیسم یعنی دوباره به انقیاد کشیدن زنان از طریق رشتهی دانشگاهی».
نتیجه معکوس مطالعه حقوق زن در اسلام
تا کنون “حقوق زن در اسلام” یکی از گرایشهای مطالعات زنان بود و کسانی که در رشته مطالعات زنان تحصیل میکردند تنها دو واحد درسی درباره حقوق زن در اسلام میخواندند.
با تغییرات انجامشده از این پس تمامی واحدهای رشته مطالعات زنان درباره حقوق زن در اسلام است. شهاب شیخی میگوید به تجربه دیده کسانی که گرایش حقوق زن در اسلام را انتخاب میکردند اکثرا پس از مدتی به فمینیستهای رادیکالتری تبدیل میشدند.
او در توضیح چرایی این مسئله میگوید: «وقتی کسی به طور اختصاصی و کامل، تمام شب و روز دانشگاهش را به این مسئله بپردازد که در اسلام بر زنان چه میگذرد، انسان صاحب عقل، انسان صاحب درک و هوش، متوجه نابرابری بسیار بیشتری در اسلام میشود. من که دانشجوی رشتهی مطالعات زنان بودم، دو واحد به نام “زن در اسلام” و دو واحد هم “زن در ادیان” داشتم، ولی دانشجویی که حقوق زن در اسلام میخواند، تمام واحدهای درسی دورهی فوقلیسانش میشود “زن در اسلام”. از جمله زن در نهجالبلاغه، زن در قرآن، زن در بحارالانوار، زن در تاریخ اسلام و… یعنی همهی این متون و همهی این تاریخ را میخواند و بیشتر متوجه این نابرابری میشود و رویکرد رادیکالتری نسبت به اسلام پیدا میکند».
شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم انسانی که تصمیم تبدیل رشته مطالعات زنان به حقوق زن در اسلام را گرفته، متشکل از ۲۰ نفر است که ۱۲ نفر آن را روحانیون و اعضای حوزههای علمیه تشکیل میدهند.
وزیر علوم ایران با دفاع از تغییر سرفصلهای دروس علوم انسانی گفت به معاندان نظام اسلامی اجازه نخواهد داد در دانشگاهها عرض اندام کنند. در همین حال رسانههای ایران گزارش کردند، ۲۵ استاد دانشگاه شریف تهران بازنشسته شدهاند.
کامران دانشجو، در جمع روسای دانشگاههای ایران گفت “مسوولان دانشگاهها موظفاند شرایط را برای کرسیهای آزاد اندیشی فراهم کنند ولی اگر کسی مطابق آییننامه رفتار نکرد باید با او برخورد شود.”
طرح تشکیل کرسیهای آزاداندیشی و کرسیهای نظریهپردازی در دانشگاهها و حوزههای علمیه، پیشتر توسط رهبر جمهوری اسلامی مطرح شد. طرحی که به گفتهی آیتالله خامنهای قرار بود به “جنبش نرمافزاری، نهضت تولید علم، فراخوانی تاریخی و نقطهعطفی در حیات انقلاب” تبدیل شود.
وزیر علوم ایران میگوید اگر صد در صد کرسیهای آزاد اندیشی درباره مارکسیست صحبت کند اشکالی ندارد. اما به نظر میرسد محتوای مطالبی که باید ارائه شود اهمیت دارد.
او شاید به همین دلیل اضافه میکند: «در کرسیهای آزاداندیشی، افراد تفکر خودشان را میتوانند عرضه کنند، اما عناد خودشان را نباید عرضه کنند.» کامران دانشجو تصریح میکند: «ما اجازه نمیدهیم معاند با نظام، در کرسیهای آزاد اندیشی سخن بگوید.»
به نظر میرسد وزارت علوم ایران در پی اجرای کرسیهای “آزاداندیشی” بر طبق نظرات رهبر جمهوری اسلامی است. بر این اساس این جلسات گرچه “راه آزاداندیشی و نوآوری و تحول را باز میگذارد منتها آن را مدیریت میکند تا به ساختارشکنی و شالودهشکنی نینجامد.”
«تغییر علوم انسانی سیاسی است»
وزیرعلوم ایران در بخش دیگری از سخنانش به دفاع از تغییر محتوا و سرفصلهای دروس علوم انسانی در دانشگاههای ایران پرداخت. کامران دانشجو در پاسخ به منتقدانی که این تغییرات را “سیاسی” ارزیابی میکنند گفت: «این همه سال، سرفصلهای آن ور آبی را اینجا آوردند، سیاسی نبود؟ حالا که می خواهیم علوم را اسلامی کنیم، سیاسی است؟»
وی افزود: «حتما ما باید اشراف کامل به نظریات آنور آبی داشته باشیم و بتوانیم نظراتی را بر مبنا و اصول و پایههای اسلامی اعمال کنیم. این را میگویند سیاسی است. واهمهای هم نداریم، چه اشکالی دارد؟ سیاست ما عین دیانت ماست».
اسلامی کردن دانشگاهها از سالهای اولیه انقلاب اسلامی در ایران مورد توجه حکومت بوده است. در سال ۱۳۵۹با انجام «انقلاب فرهنگی» طرح اسلامی کردن دانشگاهها پیگیری شد. هدف از این طرح پاکسازی استادان و دانشجویانی عنوان شد که از دید حکومت، «غربزده و لیبرال» بهشمار میرفتند.
این اقدامات به عنوان بخشی از برنامهی حکومت برای مبارزه با فرهنگ غرب در ایران محسوب میشد. در این زمان محتوای کتابهای درسی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، مورد بازبینی قرارگرفت. همچنین از نظر ظاهری نیز دانشجویان دانشگاهها مقید به رعایت برخی مقررات سختگیرانه شدند.
آقای دانشجو با اشاره به اینکه وزارتخانه مطبوعاش در راستای سیاستهای شورای تحول در علوم انسانی حرکت میکند میافزاید:«اصلیترین مباحث اسلامی کردن دانشگاهها، تغییرات در سرفصلها و متون دروس و اسلامی کردن آنها است. بدون این تغییر، امکان ندارد دانشگاهها اسلامی شوند، ولی نباید از ظواهر نیز غافل بود.»
آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، ریشه مشکلات دانشگاهها را در محتوای علوم انسانی که در دانشگاههای ایران تدریس میشود، میداند. این نظرات پس از آن ابراز شد که بسیاری از دانشجویان و اساتید دانشگاهها در جریان اعتراضات پس از انتخابات جنجالی سال ۸۸ حضور فعالی داشتند. رهبر ایران علوم انسانی را یکی از ابزارهای غرب برای تهاجم به انقلاب اسلامی قلمداد کرد.
آیتالله خامنهای مدعی شد: «مبنای علوم انسانی غرب که در دانشگاههای کشور به صورت ترجمهای تدریس میشود، جهانبینی مادی و متعارض با مبانی قرآنی و دینی است، در حالی که پایه و اساس علوم انسانی را باید در قرآن جستجو کرد.»
تداوم بازنشستگی اساتید با سابقه
دانشگاه شریف تهران بازنشستگی ۲۵ استاد این دانشگاه را تایید کرد. پیش از این روابط عمومی دانشگاه شریف این خبر را تکذیب کرده بود. روستا آزاد، رییس دانشگاه شریف به خبرگزاری مهر گفته است که این اساتید با ۳۰ سال خدمت و داشتن ۶۵ سال سن بازنشسته شدهاند.
در همین حال علی عباسپور، رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ایران از این اقدام دانشگاه شریف انتقاد کرده است. این نماینده مجلس با اعلام نارضایتی اساتید بازنشسته شده از این حکم دستهجمعی به خبرآنلاین گفت: «بازنشستگی بیش از ۲۵ استاد باسابقه دانشگاه شریف به یکباره لطماتی را قطعا به آموزش وارد میکند.»
در سالهای اخیر تعداد زیادی از استادان دانشگاه به بهانههای مختلف اجبارا بازنشسته یا اخراج شدهاند. «پاکسازی» استادان به ویژه از سال ۸۵ و در رشتههای علوم انسانی شدت گرفت.
محمود احمدی نژاد در اولین دوره ریاست جمهوریاش در سال ۱۳۸۵ در نطقی جنجالی در “جمع دانشجویان برگزیده کشور” گفت: «دانشجو باید امروز در دانشگاه بر سر رییسجمهوری فریاد بزند که چرا استاد لیبرال و سکولار در دانشگاهها حضور دارد».
سخنان احمدی نژاد مقدمهای بود برای اخراج و بازنشستگی بسیاری از اساتید برجسته کشور. در چند سال اخیر و همزمان با تاکید آیتالله خامنهای بر بازنگری در “علوم انسانی” تصفیهی استادان منتقد به شکل متناوب انجام شده است.
شماری از استادان دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با انتشار نامهای نسبت به فروپاشی این نهاد هشدار دادهاند. تشدید فضای امنیتی و برخورد با استادان و دانشجویان از جمله مواردی هستند که در این نامه به آن اشاره شده است.
دانشگاه علامه طباطبایی بزرگترین و معتبرترین موسسه آموزش عالی ایران در زمینه علوم سیاسی و اجتماعی محسوب میشود. وزارت علوم دانشکده اقتصاد این دانشگاه را “قطب رشته اقتصاد در ایران” معرفی کرده است.
از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد و با تغییر رئیس دانشگاه علامه در سال ۱۳۸۴، موجی از پاکسازی استادان و دانشجویان در این موسسه به راه افتاد و در نهایت به حذف بسیاری از رشتههای علوم انسانی و اقتصاد منجر شد.
حذف ۱۶ رشته، اخراج یکسوم استادان
یازده استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه که اغلب آنها از کار برکنار شدهاند، در نامهای خطاب به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد وضعیت این دانشگاه به مسئولان هشدار دادهاند. در این نامه که متن آن بامداد جمعه (۲۰ ژانویه/ ۳۰ دی) در سایت خبری جرس نیز منتشر شد، ابراز تاسف شده که «در چند سال گذشته با روشها و ابزارهای جاری مدیریت دانشگاه و دانشکده، این نهاد علمی بالنده در معرض فروپاشی قرار گرفته و با چشماندازی نگرانکننده مواجه شده است».
استادان معترض مینویسند «دانشگاه علامه طباطبایی و بهطور ویژهای دانشکده اقتصاد در شش سال اخیر با شیوهای اداره میشود که هیچ نسبتی با رویههای متعارف در اداره محیطهای دانشگاهی ندارد.» در بخش دیگری از این نامه به “اخراج و بازنشستگی اجباری و یا ترک ناشی از شرایط نامناسب نزدیک به یکسوم از استادان دانشکده اقتصاد” و “حذف ناگهانی پذیرش دانشجو در ۱۶ رشته علوم انسانی” اشاره شده است.
رئیس جدید با حمایتهای ویژه
دانشگاه علامه طباطبایی یکی از نخستین موسسههای آموزش عالی در ایران بود که با روی کار آمدن احمدینژاد و تغییر مدیریت، برنامهی حذف استادان و دانشجویان در آن به شکل گستردهای به اجرا گذاشته شد. رئیس کنونی این دانشگاه که در نامهی استادان از او نام برده نمیشود، صدرالدین شریعتی است.
سایت خبری فرارو یک سال پیش در گزارشی شریعتی را “فرد قدرتمندی” معرفی میکند که “همه از دست او مینالند اما در طی پنج سال یاد گرفتهاند که در صورت اعتراض باید دانشگاه را ترک کنند”. گفته میشود او از حمایتهای ویژهی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، برخوردار است. ظاهرا حضور شریعتی در مهمترین مرکز آموزش علوم انسانی ایران نیز برای پیشبرد ایدههای خامنهای انجام شده که خواستار “اسلامیکردن” این علوم است.
پروندهسازی برای استادان و دانشجویان
سال گذشته ۷۵ نماینده مجلس در نامهای خطاب به کامران دانشجو، وزیر علوم، رئیس دانشگاه علامه را متهم کردند که شماری از استادان را به دلیل انتقاد اخراج و در مواردی برای آنها پروندهسازی کرده است. در نامهی یاد شده نیز یکی از انتقادها به شریعتی «پروندهسازی و طرح گستردهی اتهامات بیپایه و اساس به استادان و دانشجویان» عنوان شده است.
صدرالدین شریعتی اخراج و بازنشستگی اجباری استادان را در اغلب موارد انکار کرده و علت خاتمه خدمت آنها را میل شخصی یا رسیدن به سن بازنشستگی عنوان میکند. چنین ادعایی بارها از سوی استادان و دانشجویان اخراجی تکذیب شده است. شریعتی در مواردی اعتراف میکند که برخی از استادان به دلایل سیاسی اخراج شدهاند.
انحلال گروه توسعهی دانشکده اقتصاد
دی ماه سال ۱۳۸۸ استادانی چون حمیدرضا برادران شركا، محمد ستاریفر، علی صادق تهرانی، بهروز هادی زنوز، محمود ختایی، صادق بختیاری، رضا عاصی و مهدی میرزادی جهرمی که همه از اعضای هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بودند، به اتهامهایی نظیر «تشكیل باشگاه سیاسی» یا «قصد اخلال در امتحانات پس از انتخابات ۲۲ خرداد» کنار گذاشته شدند.
این استادان که از امضاکنندگان نامهی اخیر هستند، متهم به همراهی با جنبش اعتراضی به نتایج اعلامشدهی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری میشوند. با کنار گذاشتن این افراد که اعتراضهای شدیدی در پی داشت “گروه توسعه” دانشکده اقتصاد به کلی منحل شد.
فضای پادگانی و امنیتی در دانشگاه
اقتصاددانان معترض رئیس دانشگاه علامه را به “ایجاد فضای پادگانی و اعمال کنترل شدید بر رفت و آمد، ملاقاتها، جلسات رسمی و کلاسهای درسی از طریق نصب دوربینهای متعدد” متهم میکنند. در نامهی این استادان به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است «نگرانی بزرگتر و قابل تامل این است که این برخوردها توسط کسی انجام میشود که با لباس روحانیت بر صندلی ریاست دانشگاه نشسته و دانشآموخته علوم اسلامی است و … همچنین از سوی آن شورا مسئولیت تدوین نقشه راه علوم انسانی کشور را برعهده داشته است».
ظاهرا شماری از استادان شاغل نیز خواستار امضای این نامه بودهاند اما امضا کنندگان به توجه به “سابقه برخوردهای نامناسبی که پس از هر تذکر و گلایه استادان، ازسوی مدیریت دانشگاه با آنان صورت گرفته” آنها را از این کار منصرف کردهاند.
پاداش رفتار غیرمتعارف و غیرقانونی؟
اعضای سابق هیات علمی دانشکده اقتصاد در خاتمهی نامهی خود از شورای انقلاب فرهنگی میخواهند «درصورتی که دغدغه یا اهتمامی به حفظ و حراست از دانشکده اقتصاد به عنوان یک نهاد پنجاه ساله علمی و پژوهشی بالنده و تاثیرگذار وجود دارد، مرجعی مستقل برای رسیدگی و توقف تخلفات و اقدامات غیرقانونی و غیرمتعارفی که نابودی و تعطیلی این نهاد مهم علمی را درپی دارد تشکیل شود».
ظاهرا بر نویسندگان نامه نیز پوشیده نیست که رئیس دانشگاه علامه طباطبایی از پشتیبانی بالاترین مقام جمهوری اسلامی برخوردار است. استادان اقتصاد با اشاره به این که نه اعتراض نمایندگان مجلس و “نه حتی دستور صریح ریاست جمهوری منجر به اندکی تخفیف یا اصلاح در این روشهای ایشان” نشده میافزایند «متاسفانه هر بار نیز بر سمتها و مسئولیتهای ایشان در کمیتهها و شوراهای سرنوشتساز ملی افزوده شده است»
معاونت دانشجویی دانشگاه تهران، یک روز قبل از برگزاری همایش بزرگداشت حافظ، اعلام کرده با حذف برخی سخنرانان و مدعوین به مراسم مجوز میدهد. انجمناسلامی با صدور شکواییهای به روند سرکوب و محدودیت در دانشگاه اعتراض کرده است.
حراست دانشگاه تهران مانع از برگزاری همایش «خلوت انس» به مناسبت بزرگداشت حافظ شد. این همایش که قرار بود از سوی انجمن اسلامی دانشکدهی فنی دانشگاه تهران برگزار شود، پس از بیش از دو هفته معطلی برای دریافت مجوز، لغو شد.
انجمن اسلامی دانشکدهی فنی دانشگاه تهران در بیانیهای که به این مناسبت منتشر کرده، میگوید مسئولان معاونت دانشجویی بعد از اینکه خواهان حذف حضور تعدادی از سخنرانان شده است، به دانشجویان انجمن گفته است:«دانشجو را چه کار با حافظ؟»
آییننامهی داخلی سالهای اخیر دانشگاه، فعالیت انجمنهای صنفی را محدودتر از گذشته کرده و انجمنهای صنفی برای برگزاری مراسم فرهنگی و هنری نیز باید از معاونت دانشجویی درخواست مجوز کنند. مجوز برگزاری همایش «خلوت انس» بعد از معطلی بسیار، تنها یک روز قبل از همایش صادر شده و معاونت دانشجویی اسامی عدهای از مدعوین و سخنرانان را خط زده و خواهان جایگزینی آنها با افراد دیگری شده است.
انجمن اسلامی دانشکدهی فنی دانشگاه تهران با صدور بیانیهای به رفتار مسئولان معاونت دانشجویی دانشگاه شدیداَ اعتراض کرده و وضعیت فرهنگی دانشگاه تهران را “اسفبار” خوانده است.
«مسئولان دانشگاه هرگونه حرکت شعر و شعور را برنمیتابند»
در بیانیهی دانشجویان انجمن صنفی دانشکدهی فنی دانشگاه تهران آمده است که ماههای آغازین سال تحصیلی را در شرایطی سپری میکنند که بار دیگر معنای محدودیت را تجربه میکنند.
در این بیانیه آمده است:«نمیدانیم شکایت خویش را به کجا بریم؟ از قوانین هنوز وضعنشدهی فرمایشی بنالیم یا از بیمهریهای مسئولان دانشگاه؟» این دانشجویان در شکواییه خود آوردهاند که مسئولان دانشگاه تیغ انکار برهرگونه حرکت ادبی و فرهنگی در فضای دانشگاه کشیدهاند و رخوت و خوابآلودگی هرچهبیشتر بر فضای دانشگاه مستولی شده است.
دانشجویان متولی برگزاری همایش بزرگداشت حافظ، با اعلام حیرت از اظهارنظر مسئولان دانشگاه که گفتهاند دانشجو چه کار به حافظ دارد، متذکر شدهاند که از قرار مسئولان فرهنگی دانشگاه، از فرهنگ بیخبر و بیاطلاع هستند که چنین سوالی را از دانشجو میپرسند.
در این بیانیه، دانشجویان با توضیح شرایط رخوت و خفقان دانشگاه، وضعیت را “بدتر از قبل” توصیف کرده و ابراز نگرانی کردهاند که وضعیت دانشگاه و انقلابی که میخواست دانشگاه مبدا تحول باشد، اینطور گرفتار رخوت و خوابآلودگی است.
وضعیت امنیتی و فرهنگی دانشگاهها از آغاز سال تحصیلی جاری، بدتر و فشارها بر دانشجویان شدیدتر شده است. پنجشنبه، ۵ آبانماه، مجمع فعالان دانشجویی دانشگاه بابل نیز باانتشار بیانیهای به جو حاکم بر فضای دانشگاه به شدت انتقاد کرده و خواهان احقاق “حقوق پایمال شدهی دانشجویان” گشته است.
در بیانیهی فعالان دانشجویی دانشگاه بابل آمده است که در دو ماه اول سال تحصیلی، دانشجویان شاهد «اعمال محدودیتهای سازمانیافته از طرف نهادهای حراستی و امنیتی» در دانشگاه هستند و و در اقدامی عجیب همهی کانونهای فرهنگی این دانشگاه که در سالهای اخیر به صورت مستقل عمل میکردند، زیر نظر معاونت فرهنگی دانشگاه درآمدهاند. کانون موسیقی دانشگاه بابل نیز با حکم این معاونت و با نظر نماینده رهبری در دانشگاه بعد از چندسال فعالیت، تعطیل شده است.
اعمال سهمیهبندیهای جنسیتی، کیفیت بد غذای سلفسرویس دانشگاهها، کمبود و توزیع ناعادلانهی خوابگاه، سهمیهبندی منطقهای و ادامهی روند بازداشتها، احضارها و حکمهای تعلیق دانشجویان فعال و منتقد، از دیگر اقدامات متولیان آموزش عالی در اولین ماه بازگشایی دانشگاهها و آغاز سال تحصیلی جدید بوده است.
هفته پیش اعلام شد که ۵۵ هزار از اکانتهای توییتر هک و اطلاعات آنها در اینترنت منتشر شده است. توییتر میگوید اطلاعات در بسیاری موارد تکراری یا مربوط به اسپمرهاست. پیشنهادهایی برای ارتقای ایمنی خود در توییتر بخوانید.
روز دوشنبه (هفتم ماه مه) اعلام شد که یک هکر هزاران اکانت توییتر را هک و اطلاعات آنها شامل شناسه کاربری و رمز عبور را در اینترنت منتشر کرده است. توییتر اما میگوید که بیشتر اکانتهای هک شده اسپم بودهاند و بسیاری از اکانتها نیز بارها در لیست تکرار شدهاند.
فعالان اینترنت تعداد اکانتهای هک شده را ۵۵ هزار برآورد کردهاند. گردانندگان سایت ایر دمون (Air Demon) که اخبار هک در شبکه را پوشش میدهد، اعلام کردند که نفوذ با این درجه از گستردگی زنگ خطری برای دیگر کاربران توییتر نیز است. وبسایت توییتر که شبکهاجتماعی مخصوص مینیمالنویسی و اشتراکگذاری لینک است ۱۴۰ میلیون کاربر فعال دارد.
میزان بزرگی حجم اطلاعات منتشره به هکر اجازه داده که اطلاعات را بر پستبین (Pastebin) منتشر کند. پستبین نوعی اپلیکیشن وب است که به کاربران اجازه انتشار متن یا عکس برای رویت عموم خصوصاَ متون شامل کد را میدهد.
با اینهمه رابرت ویکز، نماینده توییتر به سی ان ان گفت: «این اطلاعات ارزشی ندارد. تا کنون متوجه شدهایم اکانتها و پسوردهایی که در پستبین گذاشته شدهاند بیش از ۲۰ هزار بار تکرار دارند، و بسیاری اسپم هستند که پیش از این به حال تعلیق در آمده بودند. بسیاری نیز رمز عبور و شناسه کاربری با یکدیگر مطابقت ندارند.»
این توضیحات را روز گذشته توییتر از طریق اکانتهای خود در این وبسایت (@twittercomms) و (@twitterco) نیز اعلام کرده بود.
توییتر میگوید همچنان به انجام اقدامات احتیاطی ادامه میدهد. در همین حال نیز به اکانتهایی که احتمال هک آنها میرود اطلاع میدهد که رمز عبور خود را تغییر دهند.
توییتر پیش از این به علت هک وبسایت در سال ۲۰۰۹ مورد انتقاد قرار گرفته بود. در اینباره کمیسیون مبادلات فدرال نهایتاَ در مارس ۲۰۱۱ قراردادی را با توییتر نهایی کرد. دستورالعملها و قراردادهای این کمیسیون در صورت نهایی شدن حکم قانون را دارد که هر بار تعددی از آن جریمه نقدی به همراه دارد.
توییتر دو ماه پیش نیز نسخه وب نرمافزار توییتدک (Tweetdeck) را به علت خطایی که به تعدادی از کابران اجازه میداد تا به اکانت کاربران دیگر دسترسی داشته باشند تعطیل کرد. توییتر اعلام کرد که خطا یک روز پس از آن رفع شد.
پیشنهادهایی برای ارتقای امنیت فعالیت در توییتر
در صورتی که احتمال میدهید در حمله هکری اخیر یا در هر حالتی هک شده باشید میتوانید به پیشنهاد وبسایت توییتر قدمهای زیر را بردارید:
۱- رمز عبور خود را تغییر دهید: به بخش password tab رفته و رمز عبور خود را تغییر داده و رمز عبور دشوارتری را برای خود انتخاب کنید.
رمز عبور دشوار، رمز عبوریست که در آن از حروف کوچک و بزرگ، عدد و فاصله همزمان استفاده شده باشد. همچنین سعی کنید از رمز عبوری جدید که در جای دیگر مثلاَ برای ایمیل خود استفاده نمیکنید بهره برید.
۲- ارتباطات ناشناس را حذف کنید: پس از ورود با رمز عبور جدید به توییتر به بخش Aplication Tab در قسمت Account Setting بروید و هر دسترسی دیگری را که نمیشناسید با کلیک بر Revoke Access حذف کنید.
۳- در اپلیکیشنهای مطمئن دیگری که حضور دارید، نظیر اپلیکیشن توییتر بر آیفون، یک بار خارج شده و با رمز عبور جدید وارد شوید.
۴- گامهای عملیای را برای ارتقای امنیت خود در توییتر بردارید:
به لینکهای مشکوک در توییتر (که معمولاَ توسط اسپمرها پخش میشوند) وارد نشوید
از https به جای hhtp استفاده کنید
Your Setting—Always use HTTPS
همواره پیش از تایپ رمز عبور و شناسه کاربری خود اطمینان حاصل کنید که در سایت اصلی توییتر هستید چون گاه هکرها از طراحی یکسان برای سایتهایی که در حقیقت دزد اکانت شما هستند استفاده میکنند. هنگام ورود باید در این دو آدرس باشید:
رمزعبور خود را به فرد دیگری ندهید، خصوصاَ به کمپانیها یا افرادی که در اینترنت قول فالوئر بیشتر میدهند.
فریب ایمیلهایی را که ظاهراَ از سوی توییتر ارسال شده و در آنها از کاربر خواسته شده تا رمز عبور خود را به توییتر ایمیل کند، نخورید. توییتر هیچگاه چنین اقدامی نکرده و نخواهد کرد.
اطمینان حاصل کنید که آنتیویروسهای کامپیتور شما به روز هستند.
هلند به عنوان اولین کشور عضو اتحادیه اروپا قانون بیطرفی اینترنت را تصویب کرد و شرکتهای اینترنتی را از کنترل و بررسی دادهها و وبگردی کاربران و شنود مکالمات صوتی جز در موارد استثنایی منع کرد.
هلند به عنوان اولین کشور اروپایی، قانون “بیطرفی اینترنت” را تصویب کرد. قانون بیطرفی اینترنت، شرکتهای اینترنتی را از کنترل دادهها و وبگردی کاربران منع میکند.
بنا به این قانون شرکتهای اینترنتی تنها در صورتی که در شبکهی خود با مشکل فنی جدی مواجه شده باشند میتوانند وبگردی کاربران را برای رفع مشکل فنی " تا حدودی مشخص" بررسی کنند. پارلمان هلند قرار است در نشستی در روز ۱۵ ماه مه دربارهی تعیین چگونگی این حدود بحث کند.
این قانون مصوب پارلمان هلند همچین هرگونه شنود مکالمات صوتی کاربران را ممنوع اعلام کرده و شرکتهای اینترنتی را از استفاده از تکنولوژیهای شنود تلفنی منع میکند. نمایندگان پارلمان هلند تاکید کردند که شنود تلفنی تنها در موارد جرمهای خاص و با تشخیص و تایید مقامات امنیتی برای جلوگیری از جرایم خطرناکی مثل تروریسم میتواند مجاز شود.
در هلند بعد از آنکه شرکت اینترنتی و تلفنی بزرگ « کا پ ان» بعد از مدتها طفره رفتن بالاخره اعتراف کرد که آنها از تکنولوژی ردیابی برای پیدا کردن علایق کاربران در استقاده از افزونههای اینترنتی استفاده میکنند تا با توجه به این علایق تبلیغات کنند، انتقادهای بسیاری مطرح شد. قانون تازه استفاده از چنین فنآوریهایی را برای ردیابی علایق کاربران و استفادههای تجاری ممنوع خواهد کرد.
قانون تازه به شرکتهای ارائه دهنده اینترنت این اجازه را میدهد که اگر تشخیص دهد کاربر از اینترنت برای اقدامات غیرقانونی استفاده کند، قطع کنند. همچین عدم پرداخت صورت حسابهای اشتراک ماهانه همچنان به عنوان اصلیترین دلیل برای قطع دسترسی کاربر به اینترنت باقی مانده است.
تصویب قانون بیطرفی اینترنت در هلند بخشی از اقدامات اتحادیه اروپا برای تغییر قوانین کشورهای عضو این اتحادیه در راستای بخشنامه" قواعد ارتباطات" مصوب اتحادیه است.
فعالان آزادی بیان و اینترنت آزاد در هلند که ماهها برای تصویب این قانون در هلند تلاش کرده و کمپینهایی را ترتیب دادند، از تصویب قانون استقبال کرده و این اقدام دولت هلند را “لحظهای تاریخی” در تاریخ آزادی بیان در کشور توصیف کردند.
بااینحال برخی از کاربران اینترنت در هلند این مصوبه پارلمان هلند را “ناکافی” توصیف کرده و از اینکه هنوز به شرکتهای اینترنتی در قانون اجازه داده خواهد شد که در شرایط خاص فعالیتهای کاربران را کنترل و بررسی کنند، ابراز نارضایتی کردند.
فعالان آزادی اینترنت در هلند در وبسایت خود از سایر کشورهای اروپایی نیز خواستند
قوانینی در حمایت از کاربر و حریم شخصی او تصویب کنند.
اینترنت از همان سالهای اول حضور خود نقش رسانه جایگزین را پیدا کرد. با آغاز دوران وبلاگنویسی و بعدتر ظهور شبکههای اجتماعی، ساختار قدرت را هرچه بیشتر به نقد کشید و هژمونی را شکست و به همه این امکان را داد که صدا و نظر خود را منعکس کنند. این خاصیت اینترنت آنقدر چشمگیر بوده و هست که در سال ۲۰۱۰،
یکی از نامزدهاث اصلی برای دریافت جایزه نوبل صلح بود.
وینتون سرف، پدر اینترنت، بارها گفته است که بیطرفی نت باید حفظ و تقویت شد و اینترنت امکان برابری برای همگان که صدای خود را به گوش برسانند.
«بنیاد مرز الکترونیک» میگوید «حق دسترسی آزاد به اطلاعات روی وب و گسترش و حفظ امکان برابری آنلاین» از جدیترین مسائل پیشرو در سالهای آینده خواهد بود.
سرگی برین، یکی از دو بنیانگذار موتور جستجوگر گوگل، فیسبوک و اپل رامتهم کرد که مانند کشورهای سرکوبگر آزادی در اینترنت را به خطر انداختهاند. برین افزایش قوانین اینترنت را موجب تنگ شدن عرصه نوآوری دانست.
سرگی برین، یکی از دو بنیانگذار موتور جستجوگر گوگل، به شدت از دو رقیب قدرتمند گوگل، فیسبوک و اپل و همینطور صنایع تفریحی فعال در اینترنت انتقاد کرد. سرگی برین معتقد است سیاست اینترنت صنایع تفریحی و “دیواری” که دو رقیب گوگل، فیسبوک و اپل به دور خود کشیدهاند، اینترنت آزاد را تهدید میکند.
او در گفتوگو با روزنامه بریتانیایی گاردین، فیسبوک و اپل را مانند چین، عربستان و ایران تهدیدی برای اینترنت آزاد خواند. برین این دو شرکت را متهم کرد که سعی در کنترل دسترسی آزاد به اینترنت دارند. او ادامه داد: «در تمام دنیا نیروهای بسیار قدرتمند علیه اینترنت آزاد شکل گرفتهاند.» برین ضمن تأکید بر افزایش نگرانی خود، این وضعیت را “رعبآور” توصیف کرد.
مشکل انتقال دادهها از فیسبوک به گوگل
سرگی برین که خود شخصأ مسئول شماری از پروژههای شرکت گوگل، از جمله عینک سایبری گوگل است، در گفتوگو با گاردین به ویژه فیسبوک را مورد انتقاد شدید قرار داد. او گفت: «باید براساس قوانین آنها بازی کرد، قوانینی که بسیار محدود هستند.»
برین تأکید کرد در چنین شرایطی او و لری پیج، هرگز نمیتوانستند موتور جستجوگری مانند گوگل طراحی کنند و افزود: «پروژه ما به نتیجه رسید به دلیل اینکه اینترنت باز در اختیار داشتیم. قوانین محدودکننده اینترنت باز، نوآوری را در نطفه خفه میکنند.»
گوکل و فیسبوک از سالها پیش در مورد تبادل اطلاعات کاربران اختلاف دارند. گوگل پائیز سال ۲۰۱۰ دسترسی به تحلیل اطلاعات لیستهای آدرس ایمل خود را مسدود کرد تا فیسبوک را زیر فشار بگذار و این شرکت را مجبور کند پایگاه دادههای خود را باز کند.
فیسبوک به کاربرانش این امکان را میدهد که با جستجو در جیمیل یا هاتمیل سریعتر آشناهای خود راپیدا کنند. سرگی برین در مصاحبه خود گفت که فیسبوک سالها اطلاعات جیمیل را مکیده اما فرایند انتقال داده به سایر سرویسها مثل گوگل را برای کاربرانش مشکل کرده است.
“قوانین اینترنتی، عامل سانسور”
برین همچنین با لحی تند از صنایع تفریحی فعال در اینترنت انتقاد کرد که خواستار محدود شدن کپی غیرمجاز در اینترنت هستند. او قوانین حق مولف در آمریکا که مورد حمایت صنایع موزیک یا فیلم هستند پیشزمینه حرکت در مسیری دانست که در نهایت مانند چین یا ایران راه را برای سانسور در اینترنت فراهم میکند.
او صنایع تفریحی را نیز شکست خورده دانست و گفت تا وقتی سرگرم شدن با دانلود قانونی سادهتر نشود، کاربران به دانلود غیرقانونی ادامه میدهند.
سرگی برین در این گفتوگو همچنین اعتراف کرد که گوگل گاهی میبایست اطلاعات کاربران خود را در اختیار مقامات آمریکائی قرار دهد. او ضمن تأکید بر این نکته که شرکت او همه اقدامات لازم را انجام میدهد تا امنیت اطلاعات کاربران را حفظ کند، افزود: «اگر دستی جادویی ما را زیر تیغ قانون نیاندازد، خوب است.»
گفتوگوی سرگی برین، یکی از دو بنیانگذار گوگل با روزنامه گاردین با واکنش متفاوت کاربران اینترنت همراه شده است.
در حالیکه گروهی از کاربران حمایت او از اینترنت آزاد را ستایش میکنند، گروه دیگر او را متهم میکنند که تنها سود مالی شرکت خود را در نظر دارد.
این گروه معتقدند که گوگل میخواهد به همه نوع اطلاعات دسترسی داشته باشد، فرقی هم نمیکند چه باشد: کتاب مورد علاقه، آدرس خیابان محل کار، شماره خانه، اطلاعات فیسبوک یا باقی مانده ماکارونی شب گذشتهتان.
یک کمپانی امنیتی روسی گزارش داده که بیش از نیم میلیون سیستم مک در سراسر جهان به تروجانی به نام «فلشبک» آلوده شدهاند. کاربران مک برای پاکسازی این تروجان باید هرچه سریعتر سیستمهای خود را آپدیت کنند.
بر اساس گزارشهای امنیتی اخیر، بیش از ۶۰۰ هزار کامپیوتر تولید کمپانی اپل که از سیستمعامل مکینتاش استفاده میکنند، به یک تروجان خطرناک به نام «فلشبک» (Flashback) آلوده شدهاند.
کاربران مک برای رهایی از شر این تروجان که برای سرقت اطلاعات خصوصی ذخیره شده در سیستمهای مک طراحی شده، باید هرچه سریعتر سیستم خود را آپدیت کنند. اپل بستههای امنیتی ویژه برای مقابله با این تروجان را ارائه کرده و کاربران فقط باید با انتخاب گزینه Software Update در کامپیوترهای خود، آن را دریافت کنند. بستههای امنیتی برای پاکسازی اثرات تروجان فلشبک، هیچ نیازی به تعامل کاربر ندارند و با راهاندازی مجدد (Restart) سیستم، بهصورت اتوماتیک نصب خواهند شد.
در تصور عمومی کاربران اینترنت، سیستمهای مک نسبت به سیستمهای ویندوزی، امنترند. حتی گاه برخی از کاربران گمان میکنند سیستمهای مک «کاملا امن» هستند و در برابر آسیبپذیریهای امنیتی، ویروسها، تروجانها و سایر بدافزارهای سایبری، مصونیت دارند. حالا با آلوده شدن بیش از نیم میلیون مک در سراسر جهان، بسیاری از متخصصان امنیتی هشدارهای همیشگی خود را تکرار میکنند: «تایتانیک نشان داد که هیچ کشتیای نمیتواند در برابر خطر غرق شدن مصون باشد، و فلشبک ثابت کرد که مک هم میتواند اسیر حملات سایبری هکرها شود.»
فلشبک؛ بدافزاری در پوشش فایل اجرایی فلش پلیر
تروجان فلشبک توسط یک کمپانی امنیتی روس، موسوم به Doctor Web کشف شده است. این کمپانی در گزارشی که روز چهارشنبه هفته گذشته (۴ آوریل، ۱۶ فروردین) متشر شد، اعلام کرد که بیش از ۵۰۰ هزار سیستم مک تا کنون آلوده شدهاند و تعداد قربانیان بهطور چشمگیری رو به افزایش است. در فاصله کمتر از دو روز، تعداد قربانیان از مرز ۶۰۰ نفر هم گذشت.
آمریکا در میان کشورهای جهان بیشترین تعداد قربانیان تروجان فلشبک را در بر گرفته است. نزدیک به ۵۷ درصد سیستمهای آلوده به فلشبک در آمریکا، ۲۰ درصد در کانادا، ۱۳ درصد در بریتانیا و ۶ درصد آنها در استرالیا قرار دارند. سهم دیگر کشورها چندان چشمگیر نیست، اما درصد کمی از سیستمهای آلوده را در کشورهایی نظیر برزیل، فرانسه، فیلیپین، ژاپن، آلمان، سوئیس و اسپانیا هم میتوان دید.
هکرها فلشبک را بر اساس یک حفره امنیتی موجود در نرمافزار جاوا در سیستمهای مک طراحی کردهاند. این تروجان در پوشش فایل اجرایی برنامه Flash Player کمپانی Adobe ظاهر میشود و به کاربر پیشنهاد میکند که آخرین نسخه از آپدیت این نرمافزار جانبی را نصب کند. تنها با یک کلیک، سیستم کاربر آلوده به این تروجان خواهد شد.
ماموریت فلشبک: سرقت اطلاعات خصوصی و پسوردها
تروجانها شرح وظایف گوناگونی دارند و بسته به مطالبات هکرها، میتوانند کنترل بخشی از سیستمهای کامپیوتری را در اختیار بگیرند و فرامین مورد نظر هکرها را اجرا کنند. تروجان فلشبک، بلافاصله پس از آلوده شدن سیستم، به دنبال نامهای کاربری و پسوردهای ذخیرهشده در کامپیوتر میگردد و آنها را به همراه پیشینه وبگردی کاربران برای سرورهای مورد نظر هکرها ارسال میکند.
کاربرانی که نیاز به استقاده از جاوا ندارند، با غیرفعال کردن آن روی سیستمها و مرورگرهای خود میتوانند از حملات احتمالی در امان بمانند، اما اگر به هر دلیلی به جاوا نیاز دارند، باید با نصب بستههای امنیتی مخصوص کمپانی اپل از بروز خطرات امنیتی جلوگیری کنند.
در صورتی که کاربران با آپدیت فوری سیستمهای خود برای پاکسازی فلشبک اقدام نکنند، بخشی از زندگی دیجیتالشان در معرض نفوذ هکرها قرار خواهد گرفت و ممکن است بیاعتنایی به این هشدار امنیتی هزینههای سنگینی برایشان در پی داشته باشد.
اختلاف نظر بین کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با سردار عزیز محمدی رییس اتحادیه فوتبال، به جدال لفظی این دو در رسانهها تبدیل شده است. کیروش اینبار سردار محمدی را شعبدهباز خوانده است.
پس از نگارش جوابیهای طولانی از سوی رییس پیشین سازمان لیگ و رد انتقادات سرمربی تیم ملی، کیروش نیز در آخرین اظهار نظر گفته است: «عزیز محمدی میتواند خوب شعبدهبازی کند اما در این مرحله او باخت؛ بنابراین در مرحله بعدی، با شعبده بازی خودش را ناپدید کند!»
کیروش معتقد است که مسئولین فدراسیون فوتبال ایران به قول پیشین خود مبنی بر در اختیار گذاشتن بازیکنان در زمانهای تعیین شده توسط او پایبند نبودهاند. عزیز محمدی نیز با استناد به مقررات فیفا و مقایسه وضعیت اردوهای تیم ملی ایران با رقبای آسیایی، انتقاد کیروش را ناوارد میداند.
اردوی تیم ملی فقط با ۱۲ بازیکن!
کیروش میگوید؛ فقط ۱۲ بازیکن در اردوی تیم ملی هستند و ما با همین تعداد راهی اردوی ترکیه میشویم! این مسئله گویای همه چیز است.
با اضافه شدن امید نظری بازیکن مقیم سوئد، ایران باید با ۱۳ بازیکن در باشگاه بشیکتاش ترکیه تمرینهای خود را آغاز کند.
سرمربی تیم ملی ایران تاکید میکند: «اگر میدانستم تیم ملی در اولویت نیست برنامه دیگری طرح میکردم. طبق برنامهریزیها و صحبت هایی که با رئیس فدراسیون و رئیس سابق سازمان لیگ داشتیم، به توافق رسیدیم که تیم ملی در اولویت تمام برنامهها باشد، اما اکنون بازیکنان در اینجا نیستند. این مسئله درست است یا اشتباه؟»
سرمربی سابق رئال مادرید با تاکید بر این که عزیز محمدی میخواهد اذهان عمومی را منحرف کند، یادآور شد: «نمیخواهم وقت خودم و تیم ملی را بیشتر از این برای او تلف کنم. مسئله خیلی ساده است، قرار بود بازیکنان از اول ماه می در اردو حاضر باشند اما نیامدند. آیا نیازی هست که توضیح دیگری بدهم؟»
کیروش درباره این ادعای عزیز محمدی که تمام کارها را برای کمک به تیم ملی انجام داده است، گفت: «آیا بلدید تا ۲۴ بشمارید؟ اگر بخواهید میتوانم برای شمارش به شما کامپیوتر یا ماشین حساب بدهم. نمیتوانیم در حالی که فقط ۱۲ بازیکن داریم، تظاهر کنیم که ۲۴ بازیکن در اردوی تیم ملی حاضرند.»
سرمربی تیم ملی پرتغال در جام جهانی ۲۰۱۰ با بیان اینکه تیم ملی ایران با مشکلات مالی مواجه است، گفت: «اکنون زمان مطرح کردن بازیهای شخصی نیست. الان وقت صحبت درباره آینده فوتبال است و اگر مسائلی که بیان میکنم خارج از چارچوب احترام است، معذرت میخواهم.»
عزیز محمدی: کره و ژاپن نیز همین طور هستند
رئیس پیشین سازمان لیگ ایران اما با رد انتقادات کارلوس کیروش میگوید: «در تاریخ ۲۹ و ۳۰ می (نهم و دهم خرداد) دو باشگاه کرهای در لیگ قهرمانان آسیا بازی دارند. در ادامه نیز تیم ملی کره جنوبی ۱۹ خرداد با قطر و ۲۳ خرداد با لبنان بازی دارد. این یعنی ملی پوشان آنها پس از بازی در لیگ قهرمانان، فقط هشت روز در اختیار تیم ملی هستند.»
رئیس اتحادیه فوتبال ایران پس از کره جنوبی، با تشریح برنامه های تیم ملی ژاپن نیز تصریح میکند:«سه باشگاه ژاپنی در همان تاریخی که باشگاه های کرهای بازی دارند، در چارچوب لیگ قهرمانان آسیا به مصاف حریفان خواهند رفت. با توجه به زمان برگزاری جی لیگ، بازیکنان سایر تیم ها فقط یک هفته و بازیکنان سه باشگاه حاضر در لیگ قهرمانان آسیا نیز فقط سه روز قبل از بازی، در اختیار تیم ملی قرار میگیرند.»
اما کارلوس کیروش پاسخ روشنی به این توضیحات عزیز محمدی دارد و معتقد است؛ نباید از بعد سازمان دهی و برنامه ریزی، وضعیت تیم ملی ایران را با دو تیم قدرتمند شرق آسیا یکسان دانست.
مربی پیشین تیم منچستر یونایتد میگوید:«بهتر است از ژاپن و کره جنوبی مثال نزنید و آنها را با فوتبال ایران مقایسه نکنید. زیرا آنها برای آماده سازی تیم ملیشان، حداقل از پنج سال قبل استارت زدهاند.»
رقبا را دستکم نگیریم
برخی از چهره های مطرح در فوتبال ایران بر این باور هستند که کیروش برخی انتقاداتش را برای توجیه شکست های احتمالی به زبان میآورد.
اما سرمربی تیم ملی ایران که بیش از یکسال است با این تیم متحمل شکست نشده، میگوید: «این قول را به ایرانیان میدهم که تمام مربیان و بازیکنان تیم ملی دست به دست هم میدهند و با تمام قدرت مقابل ازبکستان و قطر بازی کنیم. کاری میکنیم که تیم ملی به موفقیت برسد و کسانی که در راه رسیدن به هدفم اخلال ایجاد کنند، دشمنان بزرگ من هستند.»
او با “دردناک و پیچیده” توصیف کردن ورزش فوتبال ایران، خطاب به خبرنگاران حاضر در محل تمرینات تیم ملی فوتبال ایران گفت: «تیم را به فوتبال تهاجمی تشویق میکنم. زیرا هرچه بیشتر حمله کنید شانس حمله را از حریف میگیرید. اما فقط تیم هایی که خوب دفاع میکنند، میتوانند حملات خوبی انجام بدهند.»
سرمربی تیم ملی ایران مانند تمام مصاحبه های یکسال اخیر خود، دست کم گرفتن رقبای ایران را اشتباهی جبران ناپذیر دانست و نسبت به عواقب آن هشدار داد. او درباره اینکه عدهای برتری ایران مقابل قطر را مسجل و قطعی میدانند، گفت: «در مرحله قبل نتوانستیم قطر را در تهران و دوحه شکست دهیم. قطری ها مرحله آماده سازی جدی را آغاز کردهاند. این دقیقاً همان چیزی است که من توقع داشتم که انجام میدادیم و از دوره آماده سازی بهتری برخوردار بودیم، چیزی که تاکنون اتفاق نیفتاده.»
رابین گیب، خواننده گروه “بیجیز”، بر اثر سرطان روده در سن ۶۲ سالگی در لندن درگذشت. گروه بیجیز که بزرگترین موفقیتهایش به دهه ۱۹۷۰ میلادی بازمیگردد، توانست بیش از ۲۰۰ میلیون آلبوم به فروش برساند.
حدود یک سال و نیم پیش بود که پزشکان پس از عمل جراحی روده تشخیص دادند که رابین گیب به سرطان روده مبتلا است. پزشکان ۱۸ ماه پیش، با یک جراحی روده غدهای را یافتند و تشخیص دادند که او به سرطان روده مبتلاست.
گیب در ماه فوریه سال ۲۰۱۲ گفته بود که وضع جسمانی او رو به بهبودی گذارده و امیدواری خود را در مورد درمان کامل از این بیماری ابراز داشته بود. پس از آن اما وضع وی بار دیگر رو به وخامت گذاشت و گیب پس از ابتلا به بیماری ذاتالریه وارد کما شد، اما یک هفته پس از آن به هوش آمد.
خانوادهی رابین گیب اعلام کرد که وی یکشنبه (۲۰ مه) بر اثر ابتلا به سرطان روده و کبد در سن ۶۲ سالگی در لندن چشم از جهان فرو بسته است.
موریس گیب، برادر دوقلوی رابین نیز در سال ۲۰۰۳ بر اثر بیماری سرطان روده در سن ۵۳ سالگی درگذشته بود. تنها عضو به جای مانده از این گروه اسطورهای، باری گیب است که سه سال از این دو برادر دوقلو بزرگتر است و در واقع “رئیس” گروه و مغز مقتصد بیجیز محسوب میشد.
عشق زودهنگام به موسیقی
برادران گیب (باری، موریس و رابین) در Isle of Man به دنیا آمدند و موسیقی از همان آغاز بخش ثابت و مهمی از زندگی آنها بود. نخستین مرتبه که این سه برادر بر روی صحنه ظاهر شدند، بارى نه ساله و رابین و موریس دوقلو شش ساله بودند.
در سال ۱۹۵۸ بود که خانواده گیب به استرالیا مهاجرت کرد. پس از آن این سه برادر به فعالیت خود ادامه دادند و نام “بی جیز” را برای گروه خود انتخاب کردند. آنها پس از کسب شهرت محلی موفق شدند با ترانهای به نام Spicks and specks در صدر ترانههاى پرفروش روز استرالیا قرار بگیرند.
در سالهاى پایانی دههی آخر دهه ۱۹۶۰، گروه بى جیز چندین آلبوم موفق تولید و منتشر کرد و سرانجام توانست جایی برای خود در صحنهی موسیقی پاپ دنیا باز کند. ترانه هاى پرفروش و محبوبى چون Massachussentts، Holiday ، I started a jock و To love somebody استعداد فوقالعاده اعضاى این گروه محبوب را در سرودن، ساختن و اجرای ترانه نشان میدهد.
اوج موفقیت در دههی هفتاد
در دهه ۱۹۷۰ میلادی گروه “بی جیز” به اوج موفقیت خود دست یافت. چهار ترانه از فیلم معروف “ساتردى نایت فیور” با بازیگری جان تراولتا، ساخته و پرداخته گروه “بی جیز” است و بدون شک از ترانههای جاودانى دنیاى پاپ و از محبوبترین ترانههاى دیسکویی به شمار میروند.
ناگفته نماند که آلبوم موسیقی متن فیلم “ساتردى نایت فیور” بیش از ۴۰ میلیون بار در سراسر جهان به فروش رفته و از این رو نیز از پرفروشترین آلبومهای موسیقی متن در جهان محسوب میشود.
این آلبوم ۲۴ هفتهی تمام در آمریکا و ۱۸ هفته در بریتانیا در صدر جدول آلبومهای پرفروش روز قرار داشت و در سال ۱۹۷۹ نیز جایزهی “گرمی” را به عنوان بهترین آلبوم سال دریافت کرد.
در سال ۱۹۷۹ گروه بی جیز آلبوم Spirits Having Flown را منتشر کرد که مجموعا ۲۰ میلیون بار به فروش رسیده و سه ترانهی آن (Too much heaven، Tragedy و Love you inside out) صدرنشن ردهبندى آهنگهاى پرفروش روز بودند. پس از این آلبوم، دوران طلایى و اوج “بى جیز” هم کم و بیش به سر رسید.
در دهه هشتاد، برادران گیب براى بعضى از خوانندگان همکار ترانه و آهنگ ساختند که شماری از آن نیز موفق بودهاند، از جمله ترانهی Chain Reaction با صداى دایانا راس، Woman in Love با صداى باربارا استرایسند و ترانه Island in the stream با صداى Dolly Parton و Kenny Rogers . در سال ۱۹۸۷ گروه بىجیز با ترانه You win again توانست با موفقیتى قابل توجه به صحنه موسیقی پاپ بازگردد.
گروه بى جیز یا به عبارتى ، برادران گیب تنها کسانى هستند که ۶ ترانهی آنها توانسته است از صفر به ترانه شماره یک بدل بشوند و قله ترانههاى پرفروش روز را فتح کنند. گذشته از آن پنج ترانهی “بی جیز” همزمان جزو ده ترانهی پرفروش روز بودهاند.
“تراژدی زندگی”
رابین گیب دو بار ازدواج کرد و سه فرزند از خود به جای گذاشت. همانطور که در پیش اشاره شد، موریس برادر دوقلوی رابین در سال ۲۰۰۳ بر اثر ابتلا به بیماری روده از دنیا رفت. اندی، دیگر برادر وی که عضو گروه بی جیز نبود، در سال ۱۹۸۸ بر اثر اعتیاد به مواد مخدر جان خود را از دست داد.
گیب در ماه مارس سال جاری در گفتوگویی با نشریه بریتانیایی سان با اشاره به مرگ عزیزانش گفته بود: «گاهی اوقات از خود میپرسم که شاید تمامی تراژدیهایی که خانوادهام طعم آن را چشید و تمامی این چیزهایی که در این اواخر برای خودم پیش آمده، بهایی باشد که ما باید در ازای تمامی موفقیتها و خوشبختیهایمان بپردازیم.»
فیلم سینمایی “عشق در تهران”، رویاها و آرزوهای دو دختر همجنسگرا را به تصویر میکشد که دربند باید و نبایدهای جامعهی بستهی ایرانند. این فیلم تا به حال “جایزهی تماشاگران” هفت جشنواره را از آن خود ساخته است.
دستمایهی اصلی فیلم “عشق در تهران” که عنوان اصلی آن “شرایط” است، ناکامی رابطهی عاطفی دو دختر همکلاسی به نامهای شیرین و عاطفه است. این دو دوست جداییناپذیر در آستانهی کشف نیازها و لذتهای جنسی خود، به یکدیگر دل میسپرند و به قلمرو ممنوعهی عشق به همجنس پا میگذارند.
آزادمنشی محدود
مریم کشاورز، کارگردان این فیلم ۱۰۵ دقیقهای در بستر نمایش این رابطهی غیرقراردادی، تصویرگر مناسبات ناهنجار اعضای یک خانوادهی ثروتمند “آزادمنش” نیز هست. “آزادمنشی” این خانوادهی پایتختنشین ولی نامحدود نیست و چارچوب تنگ خود را هنگامی برملا میسازد که از در ستیز با این عشق ممنوعه برمیآید.
فیلم سینمایی “عشق در تهران”، از سوی دیگر نشاندهندهی دوگانگی فرهنگی جامعهی ایران و شیوهی زندگی تحمیلی به مردم این سرزمین نیز هست.
داستان فیلم
شیرین و عاطفه، دو دختر جوان و مدرن ۱۶ ساله هستند که برای گریز از واقعیت خشن پیرامون خود، به رویاپردازی، دنیای غیرواقعی و زندگی “زیرزمینی” به شیوهی زندگی بخشی از جوانان ایران رو میآورند. مهمانیهای ممنوعه، داشتن روابط جنسی آزاد، استعمال مواد مخدر، طغیان، سرکشی و ایستادگی در برابر ساختارهای سنتی جامعهای بسته، خطوط اصلی این دنیا را میسازد. مریم کشاورز دربارهی فیلم خود میگوید: «این فیلم، صدای نسلی است که از همه لذتها، تفریحها و هیجانات دوران جوانی ممنوع شده و از اینرو، خودبهخود راهی برای نفسکشیدن، فریاد زدن و رسیدن به عشق و لذت مییابد.»
عاطفه در خانوادهای ثروتمند بزرگ شده و شیرین نزد مادربزرگ و دایی خود به گذران زندگیای تنگدستانه خو گرفته است. پدر و مادر شیرین که استاد دانشگاه بودهاند، در آغاز انقلاب اعدام شدهاند. عشق این دو دختر به یکدیگر که در آستانهی شکوفایی حس و جسم خودند، هنگامی برملا میشود که مهران، برادر معتاد عاطفه، به شیرین دل میبازد. او در حال ترک اعتیاد، به نیروهای بسیجی میپیوندد، برای آنان جاسوسی میکند و بهخاطر کامجویی از شیرین، حتی به قدرت مراجع مذهبی نیز متوسل میشود…
زبان تصویری
مریم کشاورز میکوشد، این داستان پرفراز و نشیب و چند لایه را با تصاویری گویا و ساختاری پرکشش به نمایش در آورد و برای این منظور، حتی از نماهای قالبی سود میجوید، ولی آنها را در متنی نمادین میگنجاند. به عنوان مثال، نخستین همآغوشی شیرین و عاطفه با صدای موذن در حال ادای اذان به تصویر کشیده میشود. این ندای ممنوعیت، در نمایی که روشنایی سحر، تاریکی شب را پس میزند، خاموش میشود و عاطفه و شیرین با بیکینی تن به آبهای دریای شمال میسپارند…
فیلم “عشق در تهران”، به نظر کارگردان آن، فیلمی سیاسی نیست. مریم کشاورز در این رابطه میگوید: «به هیچ عنوان قصد نداشتم فیلمی سیاسی بسازم. ولی در شرایطی که حکومت میکوشد تمام جنبههای زندگی خصوصی مردم را کنترل کند، زندگی خصوصی آنان هم، به نوعی سیاسی میشود.»
بازیگر نقش عاطفه، نیکول بوشهری است و سارا کاظمی، نقش شیرین را بازی میکند.
کارگردان فیلم
فیلم سینمایی “عشق در تهران”، نخستین فیلم بلند مریم کشاورز است. فیلمنامهی این اثر، به قلم خود اوست. این کارگردان جوان، پیش از آن که به سینما رو آورد، در دانشگاه شیراز در رشتهی ادبیات فارسی تحصیل میکرده و در خارج از ایران در دانشگاههای مختلف آمریکا در رشتههای ادبیات انگلیسی، مطالعات خاورنزدیک و پژوهشهای زنان درس خوانده است. آخرین رشتهی تحصیلی او فیلم، از دانشگاه NYU نیویورک است.
نخستین فیلم مستند کشاورز “رنگ عشق” نام دارد که درچند جشنوارهی سینمایی از جمله فستیوال جهانی فیلم مونترال به نمایش درآمد و جوایز بسیاری را برای این فیلمساز به همراه داشت.
فیلم کوتاه “روزی که من مردم” The Day I Died این کارگردان در سال ۲۰۰۵ ، دو جایزهی برلیناله را از آن خود کرد: جایزهی “خرس طلائی” برای بهترین فیلم کوتاه و جایزهی ویژهی هیئت داوران.
فیلم “عشق در تهران”، از روز ۲۴ ماه مه در سینماهای آلمان به نمایش در میآید.
یک توافقنامه جدید میان وزرات نفت و سازمانهای وابسته به نیروهای مسلح ایران برای توسعه سه میدان نفت به امضا رسید. همزمان سازمان بسیج و وزارت نفت هم تفاهمنامه همکاری برای «خودکفایی» صنعت نفت را امضا کردند.
صنعت نفت ایران در اثر تحریمهای بینالمللی که در چند سال اخیر افزایش یافته، با مشکلات جدی از جمله کمبود سرمایهگذاری، عدم حضور شرکتهای متخصص خارجی برای اکتشاف و استخراج نفت و فرسودگی صنایع مرتبط روبرو است.
تحریم نفتی اتحادیه اروپا و آمریکا و تصمیم برخی مشتریهای عمده ایران از جمله ژاپن، هند و چین به کاهش واردات نفت از ایران، موجب شده که صنعت نفت این کشور با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم کند.
بیشتر بخوانید: هند و ترکیه خرید نفت از ایران را کاهش میدهند
پس از انتصاب سرتیپ رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء به عنوان وزیر نفت، گمانهزنیهایی در مورد افزایش حضور شرکتهای وابسته به نهادهای نظامی در صنعت نفت ایران مطرح شد. قرارگاه خاتمالانبیاء زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
قراردادهای نفتی با شرکتهای شبه نظامی
روز چهارشنبه سوم خرداد ماه (۲۳ مه) خبرگزاری فارس وابسته به سپاهپاسداران ایران از امضای یک تفاهمنامه همکاری میان سازمان بسیج مستضعفین و وزارت نفت خبر داد.
بر اساس این گزارش در این تفاهمنامهی ۱۰ مادهای محورهای اصلی مشارکت بسیج برای “شتاب بخشی روند خودکفایی صنعت نفت کشور” مشخص شده است.
این در حالی است که یک روز پیشتر میان وزارت نفت ایران و دو سازمان وابسته به نیروهای مسلح این کشور سه قرار نفتی جدید به امضا رسید. بر این اساس توسعه میدانهای نفتی “توسن” و “آلفا” به قرارگاه خاتمالاوصیا واگذار شده است.
میدان نفتی توسن در جنوب غربی جزیره قشم قرار دارد و پیشتر اکتشاف آن توسط شرکت برزیلی “پتروبراس” صورت گرفته بود. پیشبینی میشود که این میدان نفتی ۴۰۰ میلیون بشکه ذخیره نفت داشته باشد که ۲۵درصد آن قابل بهرهبرداری است.
میدان نفتی آلفا نیز ظرفیت تولید روزانه تا ۱۰ هزار بشکه نفت خام را دارد و در جزیرهی لاوان در فاصلهی ۱۸ کیلومتری سواحل جنوبی ایران قرار دارد.
قرارگاه خاتم الاوصیا سال گذشته خورشیدی نیز قردادهایی را با وزرات نفت ایران به امضا رساند. این قرارگاه همچنین برای اجرای کنارگذر ساحلی رامسر و برقی کردن راهآهن تهران-مشهد با وزارت راه و شهرسازی قرارداد امضا کرده بود.
در قراردادی دیگر وزرات نفت ایران و شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا) در مورد طرح توسعه میدان نفتی “بندر کرخه” به توافق رسیدند. تولید روزانه ۲۰ هزار بشکه نفت و ساخت تاسیسات بهرهبرداری مورد نیاز از جمله مفاد این توافقنامه است.
افزایش تاثیر تحریمها بر صنعت نفت
با وجود روی آوری وزارت نفت ایران به پیمانکاران داخلی و تامین سرمایه مورد نیاز از طریق بانکها و موسسات ایرانی، مسئله فروش نفت تولیدی نیز بر مشکلات این وزراتخانه افزوده است.
پس از آنکه اتحادیه اروپا اعلام کرد که از اول ژوئیه واردات نفت از ایران را متوقف میکند، ایران با مشکل فروش نفت خود روبرو شد. این دشواریها زمانی شدت یافت که تحریم شرکتهای بیمهی خدمات دهنده به صنعت نفت نیز در دستور کار قرار گرفت.
در این شرایط وبسایت اقتصادی بلومبرگ در گزارشی از تاثیر پیش از موعد تحریمها بر صادرات نفت ایران خبر داده است. بر اساس این گزارش صاحبان تانکرهای نفتی از امضای قراردادهای جدید با ایران خودداری میکنند.
بر اساس تصمیم اتحادیه اروپا نفتکشهایی با مبدا ایران باید تا پیش از اول ژوئیه محمولهی خود را به مشتریان تحویل دهند. پس از این تاریخ هرگونه معامله و جابهجایی نفت برای شرکتهای بینالمللی با مجازات همراه خواهد بود.
گرچه امید میرود مذاکرات میان ایران و گروه ۵+۱ در بغداد، تنش میان ایران و غرب را کاهش دهد و احتمالا تحریم نفتی ایران را با تاخیر روبرو کند، با اینهمه شرکتهای حمل و نقل برای جلوگیری از ضرر و زیان ناشی از اعمال تحریمها، معاملات خود با ایران را متوقف کردهاند.
در ماه مارس امسال گزارشهایی از کاهش ۳۰۰هزار بشکهای صادرات نفت ایران منتشر شد. در همین حال نهادهای ناظر بازار نفت پیشبینی میکنند که در صورت اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا، صادرات ایران در حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد که تاثیر مستقیمی براقتصاد متکی به نفت این کشور خواهد داشت.
مذاکرات نمایندگان گروه ۱+۵ و جمهوی اسلامی بر سر برنامه اتمی ایران بدون اعلام نتیجه مشخصی پنجشنبه (۴خرداد/ ۲۴ مه) در بغداد به پایان رسید. به نقل از خبرگزاریهای بینالمللی تا کنون هیچیک از طرفین نظر مثبتی مبنی بر ثمربخش بودن این مذاکرات ابراز نکردند. خبرگزاریهای ایران، از جمله شبکه برون مرزی پرستیوی، مذاکرات بغداد را بینتیجه ارزیابی کردند. انتظار میرود سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد مسئله هستهای ایران، و کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در نشستی خبری جمعبندی خود از مذاکرات بغداد را ارائه کنند.
در خبرها آمده بود که امروز پنجشنبه 24 می 2012 هیات ایرانی در پارلمان آلمان حضور پیدا کرده و در مورد نقض حقوق بشر در ایران توسط جمهوری اسلامی ، سخن خواهند گفت .
در این میان آنچه که بیشتر به چشم می خورد و این جلسه را از جلسات مشابه مجزا می کرد، حضور شاهزاده رضا پهلوی در میان این هیات بود که ایشان سخنران این مراسم نیز بودند .
متاسفانه با خبر شدیم پس از نشست امروز در بغداد ، با فشار رژیم جمهوری اسلامی، و ترس روز افزون این رژیم از حضورموثر شاهزاده در مجامع بین المللی و بازتاب آن ، برنامه این نشست لغو شده است!
می توان گفت اولین نتیجه نشست بغداد، با لغو نشستی همراه شد که هدف آن فقط و فقط سخن گفتن از نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران بود!
کشورهایی که بانگ حمایتی شان از حقوق بشر و انساندوستی ،گوش فلک را کر می کند ،با این عمل خود نشان دادند که تمام سخنانشان شعاری بیش نیست. البته حرکت آنها در راستای منافع خود قابل توجیه است و شاید ایراد از ماست که از آنها انتظار داریم به ما بیشتر از خودشان بیاندیشند!! ولیکن باید به آنها گوشزد کرد ،که دیگر در مورد حقوق بشر شعار ندهند…
به هر حال تجربه سالهای سال در دنیای سیاست نشان داده است که بازنده اصلی بازی سیاسی دولتهای خارجی برای کشور ما ،همانا خود ملت ایران بوده است . لذا بر ماست که امیدهای واهی را از کمک و یاری غریبه ها برکنیم، و تنها با تکیه بر قدرت مردمی، آنچه را که به صلاح کشور و ملت است را بدست آوریم و در این راه با فشار بر افکار جامعه بین الملل ،دولتهای آنها را مجبور به تعامل با خواسته مردمی نماییم .
در عین حال لازم است این بی احترامی دولت آلمان را محکوم کرده و با عکس العملی مناسب به آنها و هم پیمانانشان ،بگوییم که مردم ایران تمامی حرکتها و سیاستهای آنها را در مورد کشورشان رصد کرده و مطمئن باشند این اعمال ناقض حقوق مردم ایران، در آینده روابط ایران آزاد با آنها، تاثیر خواهد داشت .
عليرغم نارضايی پاره ای از بخش های حاکميت، بخصوص سپاه پاسداران، مذاکرات اتمی بغداد با نظارت مستقيم رهبر جمهوری اسلامی، بعد از انجام ديدار روز دو شنبه يوکيا آمانو از تهران، در خط دست يافتن به يک توافق کلی با گروه ۱+۵ قرار گرفت و بعد از اجلاس روز چهارشنبه بغداد، احتمالا مذاکرات کارشناسی در دو مسير موازی مابين ايران و آژانس، و همچنين اتحادیه اروپا، ادامه خواهد يافت.
آمانو ضمن اقامت يک روزه در تهران علاقمند بود فرصت ملاقات رو در رو با علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی را بدست آورده و از نظر نهايی وی در مورد کليات توافق ايران با آژانس، که اسناد آن پس از گفتگو های بغداد تنظيم خواهد شد، مطلع شود.
با اين وجود بنظر ميرسيد سعيد جليلی، به عنوان نماينده رهبر جمهوری اسلامی در شورای امنيت ملی ايران، به دبيرکل آژانس اطمينان خاطر داده که تعهدات او مورد تائيد آيت الله خامنه ای قرار دارد.
اگرچه طرف رسمی مذاکرات اتمی در بغداد سعيد جليلی دبير شورای امنيت ملی جمهوری اسلامی، و رياست شورای امنيت ملی با رييس جمهور ايران است، محمود احمدی نژاد، و وزارت خارجه جمهوری اسلامی از مسير مذاکرات جاری دور نگاه داشته شده اند.
در جريان انتشار اخبار مربوط به ديدار آمانو با سعيد جليلی نيز به موقعيت او در شورای امنيت ملی به عنوان نماينده رهبر جمهوری اسلامی اشاره ميشد که تاکيد ديگری بود بر نقش مستقيم خامنه ای در هدايت مذاکرات اتمی بغداد.
سکوت کيهان و سپاه
روزنامه کيهان که معمولا مخالف با دادن هر نوع امتياز اتمی از جانب جمهوری اسلامی است، در جريان برگزاری مذاکرات کارشناسی، سکوت نسبی اختيار کرد.
خبرگزاری فارس منصوب به سپاه نيز، بجز انتشار يک بيانيه از سوی رييس ستاد مشترک نيرو های مسلح، مبنی بر از ميان رفتن اسرائيل، در قبال مذاکرات بغداد سياست سکوت اختيار کرد.
بيانيه انجمن اسلامی دانشجويان مقيم اروپا نيز که ظاهرا قصد هشدار دادن به مذاکره کنند گان اتمی را داشت با وجود قرار دادن پيام نارضايی در لفافه، در رسانه ها داخلی انعکاسی نيافت.
مذاکرات اتمی بغداد که حتی پيش از انتشار رئوس توافقهای صورت گرفته در بازار داخلی و قيمت سکه و ارز ايران اثر وضعی و فوری باقی گذاشت و به کاهش نرخ برابری ارز های خارجی و تقويت پول ملی در روز چهارشنبه انجاميد، با برگزاری جلسات کارشناسی و دادن و گرفتن امتياز های متقابل طی هفته آينده ادامه خواهد يافت.
ستاد های پشتيبانی
مذاکرات اتمی بغداد از ساعت ۹ صبح به وقت گرينويج و ظهر به وقت بغداد آغاز شد. گروه مذاکره کننده به رياست کاترين اشتون دارای يک ستاد مشورتی و پشتيبانی در امان پايتخت اردن است.
اين مرکز با حضور کارشناسان آژانس، ديپلمات های آمريکا و همچنين نمايندگان چند کشور اروپايی منجمله بريتانيا، تقويت شده است.
گروه ايران نيز در درون سفارت جمهوری اسلامی در بغداد يک ستاد پشتيبانی و ارتباطی با تهران برقرار کرده است.
با وجود وابستگی مستقيم حسن دانايی فر، سفير جمهوری اسلامی، به سپاه پاسداران، و نارضايی سپاه در قبال روند مثبت مذاکرات و توافقهای اتمی بغداد، ستاد پشتيبانی گروه مذاکره کننده مسقر در سفارت کاملا همراه و در اختيار نمايندگان رهبر جمهوری اسلامی قرار داشته است.
مراکز نظامی مورد نظر آژانس برای بازديد ، مانند پارچين، در کنترل سپاه پاسداران قرار دارند.
پاره ای از کارشناسان اتمی و نظامی ايران که آژانس علاقمند به ديدار و انجام مصاحبه با آنها است ( منجمله فخری زاده ) نيز در ليست وا بستگان سپاه و يا اعضاء نهاد های وابسته به اين نيرو قرار دارند.
از اين لحاظ سپاه در قبال مذاکرات جاری و توافق های اتمی دارای منافع مستقيم و حساسيت خاص است. دولت نيز به دليل کنار گذاشته شدن از مسير مذاکرات جاری، از نحوه انجام اين مذاکرات چندان راضی نيست.
با اين وجود، هدايت مذاکرات توسط رهبر جمهوری اسلامی و اعمال نظارت مستقيم بر آن، شانس دست يافتن به توافق های کلی در بغداد را افزايش داد.
به رسميت شناختن حق ايران برای ادامه فعاليت های اتمی در قالب ان پی تی، موافقت با اجرای بخشهايی از مفاد پروتکل الحاقی پيمان منع گسترش سلاحهای هسته ای، بمنظور اطمينان يافتن از عدم انحراف برنامه های اتمی در آينده، تدوين مداليته برای رفع ابهام های آژانس، مبادله اورانيوم غنی سازی شده با غلظت ۲۰ در صد با سوخت توليد شده، و اعلام توقف غنی سازی با غلظت بيش از ۳.۵ تا ۵ در صد، به دليل عدم نياز داخلی، در رديف توافقهای اصلی بغداد قرار دارد.
روزنامه بریتانیایی گاردین در گزارشی مفصل از تحقیق و بازرسی وزارت خزانهداری ایالات متحده در زمینه مشروعیت منابع مالی سازمان مجاهدین خلق و «احتمال نقض قوانین این کشور در همین ارتباط» خبر داده است.
به گزارش روزنامه گاردین در روز سهشنبه، دوم خردادماه، یک ژنرال ارتش آمریکا و دستکم یک مدیر سابق افبیآی از جمله مقاماتی هستند که بازرسان وزارت خزانهداری به سراغشان رفتهاند.
گزارشگر گاردین از قول برخی از اعضای کنگره ایالات متحده تلاش سازمان مجاهدین خلق ایران برای خارج شدن نامش از فهرست گروههای تروریستی ایالات متحده را «یکی از موثرترین لابیگریها در تاریخ دو مجلس» آمریکا توصیف کرده است.
در حالی که وزارت امور خارجه آمریکا قانونی بودن این گروه مخالف جمهوری اسلامی را در دست بررسی دارد، لابی مجاهدین خلق توانسته است حمایت برخی از سیاستمداران بانفوذ آمریکایی را در جهت حذف نام خود از فهرست تروریستهای بینالمللی جلب کند.
سال گذشته نیز روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی گفته بود که سازمان مجاهدین خلق با صرف میلیونها دلار و به خدمت گرفتن گروهی از چهرههای صاحبنظر در امور امنیت ملی آمریکا تلاش میکند نام این سازمان را از فهرست گروههای تروریستی آمریکا خارج کند.
گاردین از چند رئیس سابق سازمانهای سیا و افبیآی و مقامات امنیتی سابق آمریکا و همین طور چندین ژنرال ارتش این کشور به عنوان حامیان این طرح سازمان مجاهدین خلق نام برده است.
اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹ نام این سازمان را از فهرست گروههای تروریستی این اتحادیه حذف کرد.
از دیگر حامیان بانفوذ سازمان مجاهدین خلق در آمریکا میتوان به رودولف جولیانی، شهردار سابق نیویورک، جیمز وولسی، رئیس سابق سازمان سیا، و تام ریج، وزیر سابق امنیت وطن، اشاره کرد.
با این حال این روزنامه میگوید که «فاش بودن تلاش مجاهدین» در کنگره آمریکا و مهمتر از همه «پول فراوانی» که این سازمان ایرانی در این راه صرف میکند باعث شده است که وزارت خزانهداری در باب «نقض بالقوه قوانین» این کشور دست به تحقیق بزند.
به گزارش گاردین، هدف دیگر از این تحقیق پاسخ به این پرسش است که آیا حمایت از لابی مجاهدین در کنگره آمریکا به معنای حمایت از تروریسم است یا خیر.
این روزنامه از جمله مقاماتی که در تحقیق وزارت خزانهداری مورد پرسش قرار گرفته یا خواهند گرفت به این افراد اشاره کرده است: ژنرال هیو شلتون، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا، لوئیس فری، مدیر سابق افبیآی، و مایکل موکاسی، دادستان کل سابق.
گاردین همچنین به نام ادوارد رندل، فرماندار سابق پنسیلوانیا، در این تحقیق رسمی اشاره میکند که برای شرکت در چند کنفرانس در حمایت از مجاهدین خلق ایران در آمریکا و خارج از این کشور ۱۶۰ هزار دلار دریافت کرده است.
در زمینه این پولهای دریافتی از سازمان مجاهدین، تام ریج گفته است که «باور دارم» این پول از «منابع مشروع» کسب شده است.
اما روزنامه گاردین به برخی از مقامات آمریکایی اشاره میکند که ظن آن را دارند پولی که لابی مجاهدین خلق خرج میکند «از منابعی دیگر» میآید، از «به احتمال زیاد عربستان سعودی یا اسرائیل».
این مقامات که روزنامه گاردین از آنها نام نبرده به گفته این روزنامه به شواهدی اشاره میکنند حاکی از این که اسرائیل برای ترور دانشمندان هستهای ایران از سازمان مجاهدین خلق استفاده کرده است. به گفته گاردین، این شواهد هنوز قطعی نیستند.
سازمان مجاهدين خلق ايران در يک سلسله اقدام تروريستی در دو دهه ۷۰ و ۸۰ ميلادی در ايران نقش داشت. تصميم اين سازمان به جانبداری از عراق در جريان جنگ هشت ساله ايران و عراق باعث شده است که مجاهدين خلق از نظر بسياری از ايرانيان «خائن» محسوب شوند.
«مثل یک عاشق»، فیلم تازه عباس کیارستمی، در ادامه سبک و سیاق خاص خود و به رغم امضای کارگردان، به نظر میرسد از به پایان رسیدن «ایده»هایی خبر میدهد که کیارستمی موفقیتش را در خوب بودن آن ایدهها جستوجو میکند و در واقع تمام فیلمهایش را بر مبنای یک «ایده خوب» - که به گمان او سینما را میسازد- برپا میکند.
اما این بار این ایده چند خطی- مثل همیشه بر اساس گسترش عرضی قصه و نه طولی آن- خلاصه میشود به ایدهای نه چندان چشمگیر- و البته تکراری که در همان برخورد ابتدایی پیرمرد با دختر داستان یکی از آخرین رمانهای گابریل گارسیا مارکز، خاطرات روسپیان غمگین من، را به یاد میآورد که فیلمساز به زحمت آن را در عرض گسترش میدهد.
مشکل فیلم از جایی آغاز میشود که برخی آن را سبک کیارستمی مینامند: تلاش برای ثبت واقعیت در زمان واقعی. مثلاً در یک صحنه پیرمرد در یخچال را باز میکند، شیر را به آهستگی برمیدارد، به لیوان میریزد و بعد به آرامی داخل مایکرویو میگذارد و ما تمام این صحنه طولانی را بدون قطع میبینیم، بیآن که حاصلی در ساختار و مفهوم فیلم داشته باشد و ما را به جایی هدایت کند.
از طرفی به نظر میرسد کیارستمی دچار مشکلی شده که فیلمساز محبوبش، مسعود کیمیایی، در این سالها با آن دست به گریبان است: خلق یک صحنه طولانی تنها به خاطر استفاده از یک جمله یا یک صحنه زیبا که ذهن فیلمساز را درگیر خود کرده است. برای مثال، به نظر میرسد تمام صحنه دیالوگ طولانی پیرمرد با پسر داخل اتوموبیل، این فرصت را به کیارستمی میدهد تا به چند دیالوگ زیبا (مثلاً «اگه میدونی در جواب سوال تو بهت دروغ خواهند گفت، بهتره که سوال نکنی») دل خوش کند.
در واقع جهان کیارستمی غالباً متکی بر همین دیالوگها یا تکصحنههایی شده که فیلمساز دوست دارد و در حقیقت به تنهایی دیالوگها و صحنههای زیبایی هم هستند، اما در مجموع در دل ساختار فیلم جا نمیافتند و ساختاری محکم و یکدست را نمیسازند.
بردن قصه به فضای ژاپن و بهخصوص توکیو - با ساختار عروسکی و رنگها و نورهای شبانه، دنیای شاید به زعم فیلمساز دروغین این شهر- این فرصت را میتوانست به کیارستمی بدهد تا از فضای شهر در ساختار قصه سود بجوید، اما علاقه او به فضاهای داخلی و به ویژه پیشبرد دیالوگها در داخل اتوموبیل که به شدت یادآور فیلم «ده» اوست و البته به جهت تماتیک هم به بخش مربوط به فاحشه در این فیلم ارتباط پیدا میکند و بحث اصلی این بخش فیلم درباره قضاوت اخلاقی درباره عمل فاحشگی در اینجا گسترش ضمنی مییابد - اما استفاده از فضای شهر در دل صحنههایی گم میشود که بیجهت طولانی میشوند. مثلاً اولین سفر دختر در شهر همراه است با گوش کردن او به پیغامهای مادربزرگ پیرش که به خودی خود جذاب است و تفاوت دو دنیا و دو نسل را به نمایش میگذارد و از سویی با ملاقات بعدی دختر با یک پیرمرد- که خود را بعدتر به عنوان پدربزرگ او جا میزند- معنای بیشتری مییابد. اما این صحنه به قدری طولانی است که حوصله تماشاگر را سر میبرد و هیچ دلیلی ندارد که تمام ۹ پیغام طولانی او را بشنویم. در واقع این گسترش عرضی است که برای کیارستمی- و بهخصوص این فیلم- مشکل ایجاد میکند و تفاوتی اساسی با نوع گسترش عرضی در سینمای مثلاً یاسوجیرو ازو دارد.
کیارستمی که در جلسه مطبوعاتی خود را به طور ناخودآگاه تحت تاثیر بصری ازو دانست، در این فیلم بیش از پیش- خودآگاه یا ناخودآگاه- قصد دارد به سینمای ازو نزدیک شود؛ چون از سویی قصه در ژاپن میگذرد و از سوی دیگر شخصیت اصلی پیرمردی است که به پیرمردهای فیلمهای ازو نزدیک است.
اما تفاوت اصلی و اساسی زمانی رخ مینماید که فیلمهای ازو بدون توسل به سانتیمانتالیسم، شدیداً مخاطب حرفهای سینما را با خود درگیر میکنند و این نماهای بسیار قوی و کم دیالوگ ازوست که میتواند ما را در احوال شخصیتهای ناآشنا از فرهنگی دیگر همچون شخصیتهای اصلی داستان توکیو همراه کند، اما مثل یک عاشق، در غیاب آن قدرت تصویری- و ساختار هماهنگ فیلمنامه- به دیالوگهایی پناه میبرد که قرار است پیام بدهد.
در حقیقت تمام فیلم بهانهای است برای چند جمله عرفانی درباره مفهوم زندگی که پیشتر هم در فیلمهای کیارستمی تکرار شده- از جمله طعم گیلاس- و این بار و البته همچون فیلم قبلی، «کپی برابر اصل» بیشتر متکی است بر دیالوگ، و گاه شعاری میشود.
از طرفی پایان فیلم نوعی بازگشت به فیلمهای کوتاه کیارستمی است که این بار شیطنتآمیزتر از همیشه تنها میخواهد با یک شوک تماشاگر را به خانه بفرستد. فیلم در واقع جایی تمام میشود که هیچ کس انتظارش را ندارد. کیارستمی معتقد است که هیچ داستانی پایان ندارد و اینجا به این مفهوم دست یافته است که داستان او تمام نمیشود، اما شاید جمله دیگر او نشان از حقیقت تلختری دارد: او شش ماه به دنبال پایان میگشت و نتوانست پایان دیگری بیابد.
مدتها پیش بود که ایدهای با مضمون یادآوری امام نقی به شیعیان در شبکههای مجازی شکل گرفت و ظرف مدت کوتاهی تبدیل به کمپینی وسیع از طنزهای کوتاه و بلند در فیسبوک، توئیتر و فرندفید شد و پس از آن بود که جمع کوچکی از شیعیان تکانی به خود دادند و به خاطر گرامیشان آمد که امامی هم در ته جدول لیگ 12 تیمیشان حضور دارد که گویا تاکنون مورد کملطفی قرار گرفته است. خاطرم هست همان زمان به همت بلند تعدادی بچه شیعهی خودجوش وبلاگی برای مقابله و شناسایی هتاکین ایجاد شد و با برداشتن و انتشار اطلاعات شخصی از صفحات فیسبوک ایرانیانی که در آن پیج، عضویت فعال داشتند، سعی در ترساندن جمعیتِ یادآور کردند. البته که بیشتر تلاشی مذبوحانه بود. پیش از این تصور میشد امام و هوادارانش از حاشیه به دورند و چندان علاقهای به قرار گرفتن زیر نور فلاش دوربینها و رویارویی با میکروفونها و تصاویر تلویزیونی ندارند و ترجیح میدهند به دور از مطبوعات در همان انتهای جدول شوت بزنند. اما دیری نپایید که آوازهی نقی و قابلیتهای نهفتهاش پس از هزارواندی سال رسانهای شد و رفتهرفته وی با حضور فعال در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و سیاسی، خود را به صدر توجهات عمومی رساند، به طوری که به همراه هر اتفاق و خبری که در جامعه رخ میداد بلافاصله واکنش یا روایت نقی هم از آن واقعه نقل و منتشر میشد و این مهم برای هواداران دستاوردی ارزشمند تلقی میشد، چرا که امام توانسته بود به طرز معجزهآسایی خود را از انتهای لیگ بالا بکشد. این مرز از محبوبیت تا بدانجا پیش رفت که در هفتههای اخیر امام با وارد شدن به متن ترانهای از شاهین نجفی و ایفای نقش به عنوان شخصیت اول آن روایت، بالاخره توانست توجه ملایان و همکاران سابق خود را در حوزههای علمیه جلب کرده و کار تا بدانجا بالا گرفت که آخوندهایی که تا دیروز جز رگهای عضو شریفشان چیزی متورم نمیشد، این بار رگ غیرت شیعیشان نیز در همان ابعاد رشد کند و سرانجام دستور به قتل خوانندهی مذکور دادند.
پس از این تجربه بود که میتوان به جرات ادعا کرد “کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” به بار نشست و امام مورد بحث که تا دیروز، مظلوم و بیحاشیه تلقی میشد امروز دیگر تنها در صدر توجهات غیرمسلمانان و به منظور طنز نیست و خودِ شیعیان هم از طرق مختلف سعی در تجلیل از ارزشهای آن نقی بزرگوار دارند. در یکی از آخرین اقداماتشان در عرصه مجازی اعلام کردهاند برای پاسخ به خوانندهی صهیونیست (شاهین نجفی) شب شهادت امام نقی که نگارنده دقیقا نمیداند سالگرد چندم ایشان است و حوصلهی تحقیق هم در این زمینه ندارد، قرار است به مدت 10 دقیقه تمامی سایتهای ایرانی قطع و برای کاربران زیارت جامعهی کبیره که متعلق به امام دهم هست پخش شود. البته پانوشت هم شده است که این اقدام خودجوش و در اختیار مدیران سایتها است.
از این موضوع که بگذریم و پا به فضای خارج از مجاز و دنیای شهری بگذاریم چندین روز است که در قم بیلبوردهای مختلفی به مناسبت سالگرد امام مذکور در جایجای شهر نصب شده است که حاوی اطلاعاتی پیرامون مراسم عزاداری برای نقی میباشد. اما نکاتی هم در خود جا داده است که برای من جالب توجه مینمود. اول اینکه باید به حجم وسیع این بیلبوردها اشاره کنم که تهیهاش نیازمند بودجهای نه چندان محدود است. به دیگر بیان این هزینهها را باید از مضرات یادآوری به شمار آورد! مورد دوم به عنوان آن باز میگردد که به راستی مرغ پخته را نیز به خنده وامیدارد. “دستههای عزاداری فداییان امام هادی” آخر امام مرده مگر نیاز به فدایی دارد! از آن گذشته تا سال پیش هیچ کدام از این دستهها و عزادارها وجود خارجی نداشتند و تنها اف.سی حسین که در جایگاه سوم لیگ حضور دارد توان دستهسازی در بین شیعیان داشت و گویا از فصل جدید میبایست نقی را به عنوان رقیبی سرسخت به شمار آورد. اما جالبتر از همه که گواه کلام پیشین هم هست نوشتهایست که زیر عنوان ذکر شده است. “لبیک یا خامنهای لبیک یا حسین است” از هر چه بگذریم این قسمتش برای من شیرینتر و البته درکناپذیرتر بود! گویا نقی آنقدر معروف و شناخته شده است که خامنهای و حسین هم برای چهره کردن خود دست به دامان ایشان شدهاند.
به هر روی آنچه نمایان و کتمان ناپذیر است روند سریع و روبهرشد تقدسزدایی از بتوارههاییست که صدها سال در اذهان جامعه از کوچک و بزرگ پرورش داده بودند و امروز هر چه بر گسترهی رسانهها و ارتباطات جمعی افزوده میشود، دیوارهای سانسور و عقبماندگی بیش از پیش فرو ریخته و این به بزرگتر شدن شعاع دایرهی شعور و بالابردن آستانهی تحمل در برابر نقد و به چالش کشیدن عقاید فردی خواهد انجامید که در این مسیر استفاده از طنز در هر شکل و فرمی همیشه راهگشا بوده است. به امید آنکه زدودن هر جریان خرافی که عمدتا ریشه در باورهای مذهبی عموم دارد، بتواند یک گام ما را به سوی جامعهای ایدهآل و فرهنگی دموکرات سوق دهد.
رشد لحظه به لحظه قیمت دلار از صبح امروز …می تونید برای مشاهده قیمتها به این منبع مراجعه کنید:
http://www.sarafitehran.com/index.php?option=com_content&view=article&id=1631:040391&catid=100:خرداد&Itemid=18
از دیگر مسائل عجیب این است که با اینکه ایران چهارمین کشور تولیدکننده گردو در جهان به حساب میرود، در ماههای اخیر ورود گردوی چینی به بازار تولید این محصول را خدشهدار کرده است. سیر و بادام هم جزء کالاهایی هستند که از چین وارد میشود.
از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد؛ هر چه قابل تصور باشد وارد میشود. حکایت این واردات افسارگسیخته نه ضربالمثل است نه اغراق. نگاهی به اقلام وارداتی سالهای اخیر در کشور این حقیقت را ثابت میکند که به راستی وارداتی باورناپذیر از کشورهای آشنا و ناآشنا به ایران اتفاق افتاده است.
به گزارش فرارو؛ در سال حمایت از تولید ملی، همه جا صحبت از کالاهایی است که بیرویه وارد ایران میشوند. حسن این کالاها این است که هم بر پیکره تولید ملی ضربه میزنند و هم آنقدر بیکیفیت و حتی خطرناکند که برای مردم زیانهای مالی و جانی فراوانی در پی دارند.
در این بین نگاهی به فهرست اقلام وارداتی خالی از لطف نیست. برای مثال در آستانه برداشت توتفرنگی، واردات این محصول اوج گرفته و بازار مملو از توتفرنگیهایی شده است که حقیقتاً فرنگی هستند.
چندی پیش هم چند هزار تن عسل بیکیفیت از چین وارد شد و باعث شد تا عسل مرغوب کندوداران ایرانی روی دستشان بماند. درکنار تخممرغهای بیمزه که از هند وارد میشود، پیازهای پاکستانی اشک پیازکاران جنوب کرمان را درآورده است. هماکنون نیز گوجهکاران در کابوس دلالبازی واردات گوجهفرنگی به سر میبرند.
خبرهایی هم رسیده است مبنی بر اینکه ورادات چای از کنیا چند برابر شده؛ حال آنکه ایران خود میتواند به یکی از صادرکنندگان بزرگ چای در دنیا تبدیل شود.
از دیگر مسائل عجیب این است که با اینکه ایران چهارمین کشور تولیدکننده گردو در جهان به حساب میرود، در ماههای اخیر ورود گردوی چینی به بازار تولید این محصول را خدشهدار کرده است. سیر و بادام هم جزء کالاهایی هستند که از چین وارد میشوند.
در بازار میوه و سیفیجات در کنار وارد کردن خربزه از امارات، سیب را هم از شیلی میآورند و هلو را از ترکیه. مردم پرتقالهای مصری میخرند. سال گذشته نیز انگور از آفریقای جنوبی آورده شد، گلابی از آندورا و زیمبابوه و موز هم موزامبیک، سریلانکا و اندونزی. زغال اخته هم برای امارات بود و آذربایجان.
بخشی از مرکبات از یونان میآید و لیموخشکهای سومالی و مصر هم هر از گاه عرصه را بر کشاورزان رودانی و مینابی تنگ میکنند. ذرت هم از برزیل سرریز میشود.
یونان همچنین ژله، مارمالاد و مربا هم به ایران صادر میکند. از طرف دیگر بالاترین ارزش کالاهای وارد شده از یونان مربوط به زیتون است. امارات متحده عربی، سوئیس و برزیل هم سه صادرکننده بزرگ شکر به ایران هستند.
در حالی که واردات شیرخشک همچنان ادامه دارد، گفته میشود پنبه نیز قربانی بعدی واردات خواهد بود.
پس از چند سال واردات برنج هندی هم دوباره از سر گرفته شده است. به طور کلی سالانه یک میلیون و ۵۱۳ هزار تن برنج وارد کشور میشود.
واردات گوشت بوفالو از هند هم تأیید شده و انواع دیگر گوشت از کشورهایی چون قرقیزستان، مغولستان، بلاروس و برزیل به ایران میآید. مرغ هم از برزیل و آمریکای لاتین وارد میشد که تلاش شد جلوی آن گرفته شود. 110 میلیون قطعه ماهی زینتی نیز از کشورهای جنوب شرقی آسیا به ایران آورده شده است.
کروکدیلهایی هم برای پرورش وارد شدهاند و عجیب اینکه واردات یك محموله گوشت خوک توسط گمرک به ثبت رسیده که حدس زده میشود برای ترانزیت یا صادرات مجدد بوده است.
داروهای بیوتکنولوژی که تولید آن در داخل هم وجود دارد از آرژانتین وارد میشوند؛ اما بسیاری از داروهایی که در کشور تولید نمیشوند، واردات هم ندارند.
در حال حاضر نیز صنایع دستی طرقبه نیز در انحصار بازارهای چینی درآمده و در کنار واردات انواع سیگار از سوئیس، ساعت مچی نیز از این کشور میآید. باقی ساعت مچیها هم برای کشور چین و امارات هستند. سفالهای چینی در شهر لالجین هم مشکلاتی برای شاغلان این حرفه ایجاد کرده است.
جدا از بازار پوشاک که در تار و پود محصولات چینی بافته شده است، نیم میلیارد دلار سود واردات پارچه چادر مشکی بوده که به جیب واردکنندگان سرازیر شده است.
چینیها علاوه بر اینکه قرآن به ایران میفرستند، سنگ قبر هم برای ایرانیان صادر میکنند. سنگ قبرهایی که رویشان آیه قرآن به درستی حک شده است.
اوج شاهكارهای وارداتی در سالهای اخیر موضوع واردات دسته بیل از اندونزی بود كه سر و صدای زیادی هم به همراه داشت.
سمعکهای تقلبی، تیغه برف پاکكن، بطری، شبرنگ، دکمه، شلنگ پلاستیکی، میخ، شال و دستمال گردن، چنگک کشاورزی، بند شلوار، تیغ سلمانی، دستکش جراحی و حبوبات از جمله دیگر واردات هستند.
موناكو، مالاوی آندورا، سیشل، رینیون، آمریكن ساموآ، ترینیداوتوباگو، كالودینا جدید، سوازیلند، تونگا، جزیره من، پورتوریكو، سرزمین انگلیسی اقیانوس هند و جیبوتی نیز جزء کشورهایی بودهاند که محصولات خود را به ایران صادر کردهاند. امارات متحده عربی، چین، كره، آلمان، تركیه، سوئیس، فرانسه، ایتالیا، ژاپن و هند 10 كشور عمده صادركننده كالا به ایران هستند.
متأسفانه برخی از اتباع بیگانه که نقض عضو داشته و یا وضعیت ظاهری مفلوک دارند گزینش شده و پس از دورههای آموزشی برای تکدیگری به خیابانهای تهران فرستاده میشوند که نشان میدهد واردات جان آدمیزاد هم چندان بیمصداق نیست.
از طرف دیگر علیرغم تمام تلاشها واردات الیافهای آزبستی سرطانزا و ثبت و سفارش آنها همچنان ادامه دارد که در کنار بسیاری از محصولات وارداتی خطرناک، سلامتی مردم را تهدید میکنند.
در برابر اعتراضهای فراوانی که درباره واردات بیرویه میشود، گاه دولت نیز واکنشهایی نشان میدهد. برای مثال وزیر صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه درخواست مجوز واردات 24 میلیارد دلار کالا برای صیانت از تولید ملی بوده است، حواشی پیرامون این مجوز را ساخته و پرداخته رسانهها دانست.
رئیس سابق هیات امنای صندوق ذخیره ارزی در این زمینه به فرارو گفته است: «علت این واردات بی رویه این است که ما پول نفت را در اختیار داریم و با کوچک ترین مشکلی که برای ما به وجود می آید بلافاصله به سراغ خزانه ارزی میرویم و اقدام به واردات می کنیم. در حالی که ممکن است با ده درصد این هزینهها بتوانیم مشکل تولید داخلی را حل نماییم و کافی است که ما فقط به تولید اهمیت بدهیم که ظاهراً کسی به این موضوع فکر نمیکند.»
دکتر حسین راغفر، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی نیز در گفتگو با فرارو واردات گسترده را تکمیل پروژه دولت برای نابود کردن تولید داخلی دانسته و برنده این سیاستها را افرادی خوانده که فرزندانشان سوار پورشه 750 میلیون تومانی میشوند
عضو مجلس آخوندی ادعا کرد: براساس آمارهای بدست آمده 8 هزار سایت فارسی زبان علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
فردی که سایت حکومتی مهر از وی به نام “دکتر مجید ابهری” نام برده در در گفتگو با این رسانه گفته: با توجه به حملات متعدد لابی صهیونیسم و آمریکا به جمهوری اسلامی ، درحال حاضر علاوه بر 400 شبکه ماهواره ای فارسی زبان ، 8 هزار سایت به زبان فارسی علیه رژیم فعالیت می کنند.وی گفت:" فعالیت این سایتها در فضای مجازی به 3 گروه تقسیم می شود 1- تهاجم فرهنگی از نظر ارائه الگوهای رفتار غربی ، لباس و آرایش مورد نظر غربی ها و فروش محصوات تولیدی دراین رابطه ،2 - سایتهای فکری و ضد مذهبی که با هدف هجوم به افکار ناب و مهدویت اصیل از سوی مکاتب عرفتنهای کاذب مثل کابالا، اکنکار، شیطان پرستان و بهائیت که با ایجاد شبهات مختلف مشغول فعالیت بوده و در اتاقهای گفتگوی خود برای نوجوانان و جوانان زمینه های فکری مخالف ایجاد کرده و با القای شبه به آنها افکار خواننده را به مسیر انحرافی می کشانند." این مزدور رژیم در ادامه گفت:" گروه سوم گروههای سیاسی ، به ظاهر طرفدار مردم اعم از "مجاهدین، سلطنت طلبان ، فراریان از کشور و همچنین پیروان فتنه 88 می باشند که در اتاق فکر مشترک ، ارکان فکری و سیاسی رژیم جمهوری اسلامی را مورد هجوم قرار داده و با آموزشهای مختلف به ویژه افکار "جین شارپ " نافرمانی مدنی، شایعه سازی و خراب کاریهای اجتماعی را آموزش داده و مورد حمایت قرار می دهند."این عضو مجلس آخوندی گفته: "منابع مالی این سه گروه از سوی سازمان سیا و موساد تامین شده و هر ساله در قالب بودجه ضد جمهوری اسلامی دولت آمریکا لحاظ می شود."وی همچنین گفته:"در مقابل این همه سایت در فضای سایبری که بر علیه ما مشغول فعالیت هستند،حجم سایتهای جبهه مقابل یعنی پاسخگو به حجوم فکری آنها چندان قابل توجه نبوده و تنها سربازان ارتش سایبری لرزه بر اندام آنها انداخته اند بنابراین شایسته است که فرهیختگان و جوانان علاقه مند در سال جدید آمار فعالیت خود را در فضای سایبری بالا ببرند
یک نوجوان ۱۵ ساله از استان چهارمحال و بختیاری به دلیل عدم توانایی هزینه درمانش به بیمارستان، از بیمارستان ممنوعالخروج شده است.
رحیم انصاری بارزی از روستای شوارز چهار محال و بختیاری که یکی از روستاهای محروم این استان است، اجازه خارج شدن از بیمارستان را ندارد و در بخش جراحی این بیمارستان بستری است.
رحمت انصاری بارزی، برادر بزرگتر وی که هزینه تمام شده بیمارستانی رحیم را دو و نیم میلیون تومان عنوان کرده، افزود: یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای بستری کردن برادر کوچکترم در بیمارستان نیاز داشتم که با در اختیار داشتن ۸۰۰ هزار تومان و تهیه ۵۰۰ هزار تومان آن از طریق صدقه دادن ۴۰، ۵۰ ، ۲۰ هزار تومانی کارگرانی مثل خودم جمعآوری شد در اصفهان موفق به بستری کردن رحیم شدم.
برادر بزرگتر رحیم با بیان اینکه بیمه روستایی و بیمه دانشآموزی رحیم هیچ کمکی به تسریع و کاهش هزینههای درمانش نکرد، گفت: زمانی که نزد مددکار بیمارستان چمران برای کمک رفتم، تنها از وی شنیدم که بیمه روستایی و دانشآموزی یک برگه تزئین شدهای است که هیچ کارایی از آن بر نمیآید.
وی افزود که برای دریافت کمک به نزد مددکار استانداری اصفهان رفته است اما «مددکار استانی در پاسخ به درخواست من گفت یکصد نفر مانند برادر شما هماکنون کنار خیابان هستند، اما کمکی به آنها نکردیم.»
برادر بزرگتر رحیم خاطر نشان کرده است: «حتی قادر به تهیه داروهای برادرم نیستم و این در حالی است که پزشک رحیم گفته است اگر داروهایش را مصرف نکند احتمال خطر مرگ برای رحیم وجود دارد.»
سال گذشته اخبار مشابه مبنی بر رها کردن بیماران بی پول از سوی بیمارستان ها در خیابان منتشر شد که با واکنش منفی مردم روبرو شد.
دیپلمات پیشین ایران در سفارت این کشور در برزیل که به اتهام دست اندازی جنسی به دختران نوجوان در استخر همگانی از برزیل به تهران فراخوانده شده بود، از وزارت امور خارجه ایران “اخراج شده است.”
مدیرکل ارزیابی و نظارت وزارت امورخارجه اعلام کرد: «به دنبال رسیدگی به پرونده تخلفاتی کارمند شاغل در سفارت جمهوری اسلامی ایران در برزیل، با توجه به احراز مغایرت رفتار نامبرده با مقررات اداری و همچنین شئونات شغلی و اسلامی مشارالیه به اخراج از وزارت امورخارجه محکوم شد.»
اوایل بهار سال جاری خورشیدی سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته بود که دیپلمات سفارت جمهوری اسلامی در برزیل به دلیل “تخلف انضباطی” به کشور فرا خوانده شده است.
پیش از این رسانه های خبری برزیل گزارش کرده بودند که حکمت الله قربانی، عضو ارشد سفارت جمهوری اسلامی در برازیلیا، به دلیل دست اندازی به چند دختر نوجوان در یک استخر توسط پلیس بازداشت اما پس از ادعای مصونیت سیاسی، آزاد شده بود.
هرچند سفارت ایران در برزیل این گزارش ها را تکذیب کرد اما رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در مصاحبه با خبرنگاران در تهران گفت که حضور این دیپلمات در یک استخر مختلط، تخلف بوده است.
به گفته شاهدان عینی، آقای قربانی با تظاهر به شنای زیر آبی، اندام چهار دختر نوجوان نه تا پانزده سال را “لمس کرده بود.”
پس از افشای رسوایی جنسی دیپلمات ایرانی در برزیل، سفارت جمهوری اسلامی در برزیل با صدور بیانیه ای اتهام تعدی جنسی علیه حکمت الله قربانی را نتیجه “تفاوت های فرهنگی” اعلام کرد.
عباس علائی، رئیس اتحادیه قهوهخانهداران ایران گفته است که این اتحادیه در حال پیگیری است که قهوهخانه ویژه بانوان راهاندازی کند.
آقای علائی در گفتگو با خبرگزاری ایسنا افزوده است که «به دلیل اینکه اخیرا گرایش مردم به قهوهخانهها بیشتر شده» اتحادیه قهوهخانهداران با همکاری و اجازه نیروی انتظامی و اداره اماکن، به دنبال ایجاد مکانی مختص بانوان است.
او گفته است که نبايد قهوه خانهها در نزديكي مراكز آموزشگاهي، مدارس به ويژه مدارس دخترانه، مساجد يا بانكها و موارد ديگر باشند و بيشتر در مكانهايي باشند كه حالت تجاري دارد و كمتر مسكوني است.
به گفته رئیس اتحادیه قهوهخانهداران «افراد زیادی متقاضی تاسیس قهوهخانه ویژه بانوان شدهاند.»
او درباره کشیدن قلیان تاکید کرد: قليان مخصوص اتحاديه قهوه خانهداران است و هيچ صنف ديگري نميتواند قليان ارائه دهد و در اين صورت اگر كسي اين كار را انجام دهد، كار غير قانوني كرده واين نوعي تداخل صنفي محسوب شده و تداخل صنفي نيز منجر به بسته شدن و در صورت تكرار ابطال مجوز خواهد شد.
در حال حاضر استعمال دخانيات در قهوهخانهها براي بانوان ممنوع است.