اخرین بار که با عمه ریحانه رابطه داشتم چند ماه میگذره و شاید یکی دوبار دیدمش اونم تو جشن و مهمونیا …
اون روز بعد سکس یه دوش گرفتیم و چون میخواست بره کلاس عجلهای زدیم بیرون از خونه دیگه نشد شمارشو ازش بگیرم … چند روز پیش تو مهمونی که بابا بزرگم اینا گرفته بودن دیدمش و اما زیاد نرفتیم تو فاز ضایع بازی … تا یه فرصت گیر اوردم و شماره رو بهش دادم :)))) سه چهار روزی گذشت و اولین پیامش تو تلگرام یه متن که نوشته بود سلام عزیزم کیر خوشگل من و … نه مثل اینکه از اون پسرای هولی نیستی که بدم میاد … اخه تو مهمونی خیلی خوب رفتار کردی و سوتی ندادی …اخه یه لحظه دیدمت بدنم یخ زد گفتم الانه کاری نکنه یکیام ببینمون بفهمن همه … راستش بهت اعتماد کردم و… امیدوارم همینجوری بمونی…
دیگه نگم براتون که چیا بهش گفتم که جوری اعتماد کرد که عکسای سکسی با چهره و تو پوزیشن های مختلف و … البته که منم هیچوقت کاری نمیکنم که ناراحت بشه … اینم یه عکس از بدن ناز ریحانه خانم که قراره چند روز دیگه خونه رو خالی کنه برام :))))) … پستامو ببینید قراره کلی خاطره و فیلم و عکس واستون بزارما…
اینم از خودم دادم دلتنگیتون کمتر بشه 🙂😬😛
به نظرتون به ریحانه بگم اوب دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
↩ شهوتی ترین اوبی شهوانی
نگی اوب داری بهش بهتره
↩ Bir gün gelecek
یهو نمیگم اولش میگم دوس داری میسترس باشیو …