این طور که معلومه یمنی ها راضی کنندهدبودن ;)

فقط میگم ریدم تو مس خواهران سران بی ناموس مملکت

به نظر شما آیا دین و سیاست های روسیه با لبنان.... همسو هست! که ایران برای هر دو جانفشانی کند!

ایران صرفا از نیرو های منطقه از هر قشری که باشند با باج دهی برای کسب سود حاصله (50 به 50) تلاش می کند و برای آن 50 درصدی که سهم همسایه اش هست را ایران صرفا و صرفا پیشاپیش از جیب خود ایران هزینه میکنه.

و سهم خود ایران از کسب 50درصد صرفا در حد کسب سیاهی لشکر برای شیعه باقی میماند.

و خب خیلی طبیعی است وقتی همسایه ای جهان سوم و نیازمند با پیشنهاد و پرداخت پیشاپیش ایران وارد مراحلی از سیاست جهانی میشود که پس از مدتی متوجه میشود گرفتن چنین باجی هرگز ارزش چهرۀ بد سیاسی جهانی را ندارد در هر مرحله از همکاری با ایران که باشد سریعآ سیفون ایران را می کشد.

کاملن درسته ایران شده عینهو دسمالی که ازش اسفاده میکنن میندازنش کنار. اونم تازه همون جهان سومیا به قول شما!
ببین به کجا رسیدیم...

به شخصه خعلی مشتاقم الان ببینم چجوری ماسمالی میکنن این حقارت رو.

تازگی سوریه هم رید کف دسستشون
به بانوان ایرانی اجازه ندادن بیان ورزشگاه ولی سوری ها رو راه دادن
حالا هم فدراسیون فوتبال سوریه از ایران شکایت کرده که چرا به حجاب زنان ما گیر دادید
کون لقتون حرومزاده ها
ولی باز دم هکرا ی ایرانی گرم
غیرت هکرا بیشتر از اینا بود و رفتن سایت فدراسیون فوتبال سوریه رو هک کردن

اول تشکر میکنم از حسام عزیز بابت تاپیک خوبش...

دوم این که باید بگم این حرفها نظر شخصی خودمه...

به نظر من دلیل این رفتار فلسطینی ها و لبنانی ها و حتی سوری ها و یمنی های مخالف ایران به سادگی قابل توجیه هستش!دلیلش به کشور دوست و همسایه عراق و مردی که بیست و چهارسال دیکتاتور رسمی کشور بود برمیگرده،صدام حسین!فراموش نکنید که صدام از هواداران دو اتیشه جمال عبدالناصر و رهبر حزب پان عربیست بعث بود!مردی که عربها به خصوص فلسطینی ها به عنوان قهرمان عربها و خار چشم امریکا ازش یاد میکنن...صدام سیاست های زیادی برای عربی کردن عراق با استفاده از تاریخ و متحد کردن عربها کرد،برای همین بین ناسیونالیست های عرب،به خصوص بین فلسطینی ها به عنوان یک بت پرستیده میشه!علل محبوبیت صدام بین عربها زیاده،فقط شاید محبوبیتش تو سوریه زیاد نباشه که دلیل اونم دشمنی بین دو حکومت بعثی سوریه و عراق،به رهبری حافظ اسد و صدام حسین بود،به طوری که سوریه تنها حکومت عربی بود که تو جنگ ایران و عراق رسما از ایران حمایت کرد...بگذریم!صدام به عنوان دشمن امریکا و اسراىیل،مردی که پی احیای هویت عربی بود و یه پان عربیست که از اسطوره ای به نام جمال عبدالناصر سرمشق گرفت بین اکثریت عرب ها (جز اکثریت شیعه عراق و کردها که سرکوبشون میکرد) به عنوان یه قهرمان شناخته میشه...وقتی صدام دشمن ایران باشه،هوادارانش هم دشمن ایران میشن،چه سنی هایی که به صورت ایدىولوژیک و سیاسی و حتی تاریخی از ایران نفرت دارن،چه شیعه هایی که از دخالت های ایران تو کشوراشون،به خصوص تو سوریه و لبنان خسته شدن...دلیل همه نفرت ها و قدرنشناسی ها و خیانت های عربها به ایران،دشمنی تاریخی و وجود تفکر ادمایی امثال صدام حسین هستش،همین!(البته من نظرم رو درباره علت مشکلات گفتم،اگه نظرم رو در مورد کمک های ایران به عربهای به اصطلاح دوست ایران بپرسین ساده میگم (چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!))

مرسی مِیتی جان

از عرب و عربی گفتی... یه چیز جالب یادم افتاد که نشرش خالی از لطف نی:

مشخصات یک ایرانی عام:
اسمش: به عربی
فامیلش: به عربی
اسم بچاهاش: به عربی
کتاب مقدسش: به زبان عربی
اسطوره‌هاش: همه عرب زبان
مناجات و عبادتش: به زبان عربی
شروع ازدواجش : به عربی
زمان ازدواجش: روز تولد یکی از عربا
مرگ و میرش: سبک عربی
تقویم زندگیش: بر اساس عربی
ایام اعیاد و عزا: همه عربی
بیشتر کلمات گفتاریش: عربی
سفرهای زیارتیش: مقصدش کشورهای عرب
پوشش بانوانش : حجاب عربی

و... فقط دغدغه ونگرانیش اینه که اسم خلیج فارسش نشه خلیج عربی

پ ن: البته زمان فوتبال تیم ملی کشورش با عربا هم تازه یادش میفته که از عربا بدش میاد!

خیلی جالب و متاسفانه خیلی دقیق بود حسام عزیز…

بنظرم دلیلشو باید توی ایدئولوژی تازی پرستانه ی آخوندهای حاکم جستجو کرد.

ذهنیت یه آخوند چطور شکل می گیره؟

آخوند از بچگی که وارد حوزه جهلیه میشه یاد می گیره که زبان و فرهنگ مادریش هیچ ارزشی نداره. زبان عربی زبان خداست و آخوند موفق اونیه که بتونه مثل عربا عین رو از ته معدش تلفظ کنه و از لباس عربی بپوشه و ادا و اطوارش مثل اعراب باشه. خلاصه یاد می گیره که اگه خیلی تلاش کنه می تونه به یه عرب درجه دو تبدیل بشه برای یه آخوند مهم ترین آدمای دنیا یعنی برگزیدگان خدا محمد و تخم و ترکه اش همه عرب هستن. مراکز مهم دنیا مکه و مدینه و کربلا و نجف و ... در دنیای عربی هستن.

آخوند چیزی درباره تاریخ کشور خودش یا تاریخ دنیا نمی دونه. تنها تاریخی که می دونه تاریخ دین محمده.

برای یه آخوند میهن و میهن پرستی مفاهیم بیگانه ای هستن. یه آخوند خودش خادم الله می دونه نه خادم میهن و مردم خودش. اینه که به جای میهن از عالم اسلام حرف می زنه و به جای مردم از امت حرف می زنه.

آخوند پایی در این آب و خاک نداره. این قشر انگلی همیشه از دکان دین تازیان ارتزاق کرده. آخوند هیچ وقت برای نانش نگران آب و خاک ایران نبوده. تبعا همین شخص که وجودش آکنده از عقده حقارت نسبت به عربهاست وقتی به قدرت می رسه منافع ملی براش اولیت نداره بلکه منافع یک مفهوم جعلی به اسم «امت اسلامی» براش اولیت داره. همین ذهنیت رو دقیقا توی خمینی و خامنه ای می بینیم و سیاست های ضدمیهنی این حرومزاده های عرب پرست رو هم فقط به همین ترتیب میشه فهمید.

فقط اینطوری میشه فهمید که چرا آخوند حقیر خودفروخته همیشه آماده است تا چوب حراج بزنه به ثروت های ملی تا بتونه سرورانش یعنی اعراب رو خوشحال کنه. اینه که با وقاحت تمام اعلام می کنن سوریه از خوزستان برای ما مهم تره (به گفته آخوند طائب از نزدیکان درجه یک خامنه ای)

به عبارتی میشه گفت از زمان تجاوز تازیان به ایران آخوند همیشه به عنوان ستون پنجم لشکر متجاوز الله عمل کرده و خواهد کرد.

يه چيزي راجب فلسطين و حماس ميخوام بگم…تقريبا 4 ماه پيش بود كه حماس اعلام كرد كه برگشت به مرزهاي 1967 و به طور غير علني چراغ سبز نشون داد براي به رسميت شناختن اسرائيل و بعدش هم اسرائيل درهاي مسجد الاقصي رو بعد از سالها به روي فلسطيني ها باز كرد…بعد از انتشار اين خبر تمام رسانه هاي جمهوري اسلامي هاج و واج موندن كه فلسطين چطوري بعد اين همه خوش رقصي و پول دادن بهشون كير زده و تيترهاي خنده داري زددن به نام خيانت حماس به ارمان هاي فلسطين…خودشون تا ديروز ميگفتن ارمان هاي حماس ارمان هاي فلسطينه الان حماس بهشون كير زده شدن مخالف حماس…دولت تشكيلات خودگردان فلسطين هم به رياست محمود عباس سالهاست داره با دولت اسرائيل مذاكره ميكنه و نتايج خوبي هم گرفته…پارسال هم كه هم محمود عباس و هم اسماعيل هنيه رهبر حماس رفته بودن تشييع جنازه شيمون پرز و اونجا هم به نتانياهو و سايرين مقامات اسرائيلي دست دادن و اعلام اميدواري براي تامين صلح كردن…بعد جالبتر اينه كه اسماعيل هنيه مخالف رژيم بشار اسده