مطالب ترسناک و عجیب

1397/09/07

هر موضوع ترسناکی و عجیب غریبی که میدونید با بقیه به اشتراک بگذارید 😁

✨اِد و لورین وارن، زوج جنگیر✨

در تاریخ شناسایی مسائل ماورالطبیعه زوجی وجود دارند که با هیچ کس دیگری قابل مقایسه نیستند، این دو نفر تمام عمر و انرژی خود را وقف شناسایی و بررسی مسائلی که مربوط به روح، جن و مسائل مرتبط میشود کردند نام انها اِد و لورین وارن میباشد، بسیاری از موضوعات فیلم سازی امروزی همگی حاصل کارهای این دو نفر است و هرچند تا به امروز ان طور که باید به کارهای انها ارزش داده نشده است اما به نظر میرسد قسمت بزرگی از تئوری ها و داستان های این زوج واقعیت دارند… اِد لورین متولد 7 سپتامبر 1927 بود که در سال 2006 و سن 79 سالگی از دنیا رفت، لورین اما همچنان در قید حیات است و در حال طی کردن 88 سالگی خود است این زوج در اواسط دهه ی 60 مدعی شدند که میتوانند مسائلی که علم قادر به پاسخگویی به انها نیست و به نحوی ماورالطببیعه هستند را حل کنند، در ان زمان چندمورد از پرونده هایی که انها در حل انها شرکت داشتند به دیدگاه انظار عمومی رسید و به حدی مردم به انها علاقه مند شدند که این زوج تبدیل به افرادی محبوب و مشهور شدند.
〰〰〰
اِد که بازنشسته ی نیروی دریایی امریکا بود یک پدیده شناس خود اموخته بود که همسرش را نیز در این راه یاری داده بود، هر دو انها نویسندگانی ماهر بودند و مطالب بسیار جالبی از پرونده های خود ثبت نموده اند که تعدادی از انها به شکل کتاب نیز به چاپ رسید.
عروسک انابل و ویلای وحشت امیتیلی معروف ترین و ترسناک ترین پرونده های این زوج هستند که به نظر میرسد انها واقعا در تماس با نوعی نیروی فراطبیعی قرار داشتند، خانه ی این زوج امروزه تبدیل به موزه ای پر از وسائل نفرین شده است که بسیاری از انها دارای علامت هرگز دست نزنید هستند، برای مثال در سال 1985 پسری 20 ساله تماس کوچکی با عروسک انابل داشت و بدون اطلاع دادن به اِد وارن از موزه خارج شد، بر اساس سخنان و توضیحات این پسر که بابی فرمونت نام دارد: پس از رسیدن به خانه اولین چیزی که توجهم را جلب کرد این بود که سگم به طرف من نمیامد و این واقعا عجیب بود، نکته ی دیگر این بود که برای چندین روز موقع خوابیدن احساس میکردم کسی در حال راه رفتن در خانه است و حتی وسائل را جابجا میکند، تا اینکه یک هفته بعد در برابر چشمانم و در برابر ایینه عروسک انابل را دیدم.
در نهایت فرمونت وارن ها را در جریان گذاشت و انها هم اورا ازین مشکل رها کردند ،پس ازاین حادثه بود که عروسک انابل درون قاب شیشیه ای و محکم منتقل شد وتا امروز درون قاب است،بر اساس مدارکی که این زوج ارائه داده‌اند این عروسک وسیله ای برای اتصال بُعد فیزیکی و بُعد غیرفیزیکی است ونباید با آن تماس داشت‌??

8 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2018-11-28 12:54:59 +0330 +0330
نقل از: erny19qwerty دارک وب دارک وب تجاوز دارک وب دیپ وب بیوه سیاه عقرب زرد

جاننننننن

0 ❤️

2018-11-28 13:01:14 +0330 +0330
نقل از: hani.banooo
نقل از: erny19qwerty دارک وب دارک وب تجاوز دارک وب دیپ وب بیوه سیاه عقرب زرد

جاننننننن

منظورش شبکه‌های اینترنتی دارک‌وب و دیپ‌وب هستش که محتوای مخوف‌ترین شکنجه‌ها و قتل‌ها رو بصورت آنلاین در Red Roomها نشون میده، دسترسی به این سایت‌ها علاوه بر مشکل بودن، بسیار خطرناک بوده و ممکنه با یک کلیک اشتباه جان خود را از دست بدهید.

2 ❤️

2018-11-28 13:03:54 +0330 +0330

⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید
اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

3 ❤️

2018-11-28 13:04:31 +0330 +0330

-جِن-✨

??محل زندگی جنها : جنها در سطح و زیر زمین دریاها و به طور کلی می شود گفت در همه جا زندگی می کنند جز قسمتهایی از زمین و دو آسمان آخر که براشون ممنوع شده . با این وجود جنها مکانهایی رو بیشتر دوس دارن که عبارتند از : جاهای خلوت و کم تردد که کمتر مورد استفاده قرار می گیرند مثل انباری ها ،زیرزمینها و ساختمونهای قدیمی. نکته اینکه جنها به طبقات بالای برجها و مکانهای پر تردد بدون ریتم خاص علاقه ای ندارند .

گفته میشه که که جنها به زیر درختان میوه هم علاقمندند ودر آنجا نیز زیادحضور دارند البته برخی از عالمان این ورطه گویند که :این فقط در بین عوام شایع است كه زیرزمینها، جاهای تاریك و مرطوب مانند حمامها، چاهها و عمق جنگلها جایگاه جنیان است.
یکی از محلهای دیگر مورد علاقه ی جنها جشنها و مخصوصا عروسی هاست . چون جنها به طور ذاتی عاشق رقص و آواز هستند در این محل ها زیاد حضور دارند .علاوه بر مکانها و شهر و روستاهای ساخت انسان گروهی از جنها در دشت و جنگل و کوهه و غارها زندگی می کنند اما آنها هیچ ساختمان سازی یا ساخت و ساز ی مثل آنچه انسان می سازد ندارند
۲)صدا و زبان جن: طول موج صدای جن با صدای انسان فرق داره به همین دلیل انسان قادر به شنیدن صدای جن نیست به استثنای افرادی خاص که این توانایی رو دارند
البته نحوه ی دریافت صدای جن از طرف این افراد هم یکسان نیست مثلا بعضی به صورت صدای نواری که داره جمع میشه این صدا رو تشخیص میدن و بعضی دیگر به صورت زمزمه و …. نکته ی جالب اینکه جنها قادرند صداشون رو طوری تغییر بدن که فردی که قادر به شنیدن صداشونه نتونه بشنوه اما نمی تونن کاری کنن که کسی که قادر به دریافت صوتشون نیست بتونه صداشون رو بشنوه . نکته ی جالبتر اینکه زبان خود جن ها هم با هم فرق می کنه ا

ما با این وجود اونها قادرند با سه نوع موجودات یعنی انسان ، حیوان و خودشون مکالمه کنن و ارتباط زبانی برقرار کنن. البته باید اشاره کنم که این توانایی جنها بیشتر به خاطر توانایی آنها در ارتباط برقرار کردن ذهنی است به عبارت دیگر آنها می تونن به راحتی مفهوم و مطلبی رو که می خوان انتقال بدن و بالعکس مفهوم پشت کلمات و واژه ها رو حتی اگه بیان نشن ، دریافت کنن

۳ ) عمر جن : متوسط عمر جن گفته میشه که هزار سال است البته ممکن است طول عمرهایی بیشتر یا کمتر از این متوسط وجود داشته باشه .اما چیز جالبی که در مورد عمر جن باید بگم اینه که جنها رشد بدنیشون یه بهتر بگم رشد جسمیشون بسیار کند است به گونه ای که اصلا با تصورات ما مثلا از یک انسان ۴۰۰ ساله قابل مقایسه نیست در عوض جنها رشد ذهنی و عقلیشون چندین برابر انسان است و ممکن است یک جن در عرض چهار هفته بعد از تولد کلیه ی توانایی یک انسان بالغ را کسب کند

۴) دوستی با جن :دوست شدن با جنها کار بی دردسری نیست که برای تجربه یا تفریح بشه سراغش رفت. اگر با خواست خودتون وارد دنیای جنها بشید، اونها هم بیشتر در زندگی شما دخالت می کنند. معمولا جنها حریم
خصوصی برای انسان قائل نیستند. در هر حالتی و هر جایی ممکنه به سراغ شما بیان. اگر از اونها درخواست کمک کنید، ممکنه کمکتون بکنند ولی درمقابل شاید درخواستهایی از شما داشته باشند که نخواین انجام بدید ولی
اونها مجبورتون کنند. جنها قدرت کنترل و نفوذ محدودی بروی مخلوقات دیگه دارند که هرچقدر قدرت روحی مخلوقی بیشتر باشه، نفوذ و تسلط جنها روی اون کمتر میشه. بنابراین کسانی که مراقبه نمی کنند – عبادتهای اکثر دینها نوعی مراقبه ست- آسیب پذیرتر از دیگرانند و بهتره از دوست شدن با جنها صرفنظر کنند. تمسخر و به بازی گرفتن از مواردی ست که جنها رو تحریک و خشمگین می کنه.❌?

1 ❤️

2018-11-28 13:05:31 +0330 +0330

✨اِد و لورین وارن، زوج جنگیر✨

در تاریخ شناسایی مسائل ماورالطبیعه زوجی وجود دارند که با هیچ کس دیگری قابل مقایسه نیستند، این دو نفر تمام عمر و انرژی خود را وقف شناسایی و بررسی مسائلی که مربوط به روح، جن و مسائل مرتبط میشود کردند نام انها اِد و لورین وارن میباشد، بسیاری از موضوعات فیلم سازی امروزی همگی حاصل کارهای این دو نفر است و هرچند تا به امروز ان طور که باید به کارهای انها ارزش داده نشده است اما به نظر میرسد قسمت بزرگی از تئوری ها و داستان های این زوج واقعیت دارند… اِد لورین متولد 7 سپتامبر 1927 بود که در سال 2006 و سن 79 سالگی از دنیا رفت، لورین اما همچنان در قید حیات است و در حال طی کردن 88 سالگی خود است این زوج در اواسط دهه ی 60 مدعی شدند که میتوانند مسائلی که علم قادر به پاسخگویی به انها نیست و به نحوی ماورالطببیعه هستند را حل کنند، در ان زمان چندمورد از پرونده هایی که انها در حل انها شرکت داشتند به دیدگاه انظار عمومی رسید و به حدی مردم به انها علاقه مند شدند که این زوج تبدیل به افرادی محبوب و مشهور شدند.
〰〰〰
اِد که بازنشسته ی نیروی دریایی امریکا بود یک پدیده شناس خود اموخته بود که همسرش را نیز در این راه یاری داده بود، هر دو انها نویسندگانی ماهر بودند و مطالب بسیار جالبی از پرونده های خود ثبت نموده اند که تعدادی از انها به شکل کتاب نیز به چاپ رسید.
عروسک انابل و ویلای وحشت امیتیلی معروف ترین و ترسناک ترین پرونده های این زوج هستند که به نظر میرسد انها واقعا در تماس با نوعی نیروی فراطبیعی قرار داشتند، خانه ی این زوج امروزه تبدیل به موزه ای پر از وسائل نفرین شده است که بسیاری از انها دارای علامت هرگز دست نزنید هستند، برای مثال در سال 1985 پسری 20 ساله تماس کوچکی با عروسک انابل داشت و بدون اطلاع دادن به اِد وارن از موزه خارج شد، بر اساس سخنان و توضیحات این پسر که بابی فرمونت نام دارد: پس از رسیدن به خانه اولین چیزی که توجهم را جلب کرد این بود که سگم به طرف من نمیامد و این واقعا عجیب بود، نکته ی دیگر این بود که برای چندین روز موقع خوابیدن احساس میکردم کسی در حال راه رفتن در خانه است و حتی وسائل را جابجا میکند، تا اینکه یک هفته بعد در برابر چشمانم و در برابر ایینه عروسک انابل را دیدم.
در نهایت فرمونت وارن ها را در جریان گذاشت و انها هم اورا ازین مشکل رها کردند ،پس ازاین حادثه بود که عروسک انابل درون قاب شیشیه ای و محکم منتقل شد وتا امروز درون قاب است،بر اساس مدارکی که این زوج ارائه داده‌اند این عروسک وسیله ای برای اتصال بُعد فیزیکی و بُعد غیرفیزیکی است ونباید با آن تماس داشت‌??

2 ❤️

2018-11-28 13:07:28 +0330 +0330
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

2 ❤️

2018-11-28 13:09:59 +0330 +0330
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

ارهه

2 ❤️

2018-11-28 13:11:05 +0330 +0330
نقل از: hani.banooo
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

ارهه

خیلی وقتا اینجوری شدم ولی الان کلا ساعتا مقل برق و باد برام میگذره فک کنم روحا دیدن به یه ورم نیستن ترکم کردن ?

1 ❤️

2018-11-28 13:12:49 +0330 +0330
نقل از: Crazy_offender
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

:/ زمان متغییره همون جوری ک آب با ماه جزر و مد داره زمان هم با تغییر فاصله سریع و آهسته میشه :/ ساعتو ک نگاه کنی متوجه میشی ثانیه تو بعضی جاها کنده تو بعضی جاها سریعه هیچ ربطی به ماورا نداره فقط فیزیکه

نسبیت انیشتین (wanking)

0 ❤️

2018-11-28 13:12:56 +0330 +0330

•• در سال های گذشته شاهد شکل گیری نهنگ آبی بودیم. این بازی باعث شد تا بسیاری از نوجوانان درگیر این بازی رعب آور شده و حتی بسیاری افراد در سراسر دنیا و حتی ایران جان خود را از دست دادند. اخیرا بازی جدیدی با نام بازی مریم منتشر شده است و به سرعت در حال معروف شدن است که همچون بازی نهنگ آبی باعث ایجاد ترس، دلهره، وحشت وتهدید کاربران می گردد.

?•• چند وقت است بازی جدیدی در بین مردم و به خصوص قشر نوجوان و کم سن و سال که آسیب پذیرترین قشر سنی می باشند دست به دست می شود. این بازی که بازی “mariam” نام دارد یک بازی بسیار خطرناک است که بر روی روان و اعصاب افراد تاثیر بسیار بدی دارد و امنیت خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد
در سال گذشته شاهد این بودیم که چگونه بازی نهنگ آبی در بین مردم به سرعت شناخته شد و تعداد بسیاری از مردم که اکثر آن ها نوجوانان ۱۳ تا ۱۸ سال بودند جان خود را از دست دادند.

?•• بازی نهنگ آبی اپلیکیشن و برنامه خاصی نداشت و در آن مراحل بازی طی پیام هایی به کاربران ارسال می شد اما در بازی مریم اپلیکیشن خاصی وجود دارد که با نهایت تاسف در مارکت های معروفی همچون گوگل پلی و اَپ استور به راحتی در اختیار افراد قرار گرفته است به دلیل دسترسی راحت به این برنامه قطعا افراد بیشتری تحت تاثیر این برنامه قرار خواهند گرفت. بنابراین نیاز است تا برای جلوگیری از آسیب های احتمالی این برنامه آن را بشناسید.

➰•• بازی “mariam” ساخت فردی سعودی است و زبان این بازی عربی است. اما در گیم پلی این بازی زبان انگلیسی نیز وجود دارد که قابل استفاده می باشد. داستان این بازی اینگونه است که دختری با نام مریم که ۹ سال دارد جنگ زده است و در طی ماجرای جنگ گم شده است و از شما می خواهد که او را به خانه اش برسانید و در طی راه شما شاهد اتفاقات بسیار وحشتناکی هستید. شاید با خود بگویید این موضوع که چیز خاصی نیست و در حال حاضر بازی های وحشتناک زیادی وجود دارند.

✨•• اما مسئله اصلی این است که این برنامه به طوری طراحی شده است که تاثیر خود را بر روی روان افراد می گذارد و باعث ترس های مکرر و حتی خودکشی در افراد می شود. این برنامه که در قسمت های مختلف گیم پلی آن شاهد دیدن ارواح مختلف و جن ها هستیم به طوری طراحی شده است که پس از پایان بازی در ساعات بخصوصی مخصوصا نیمه های شب از طریق شماره های ناشناس با شما تماس گرفته و طوری است که شما فکر می کنید واقعا ارواح با شما در ارتباط هستند.

?•• در طول اجرای این برنامه و در محیط های مختلف صداها و تصاویر رعب آوری منتشر می شوند و همچنین تماس های مکرر از این بازی با صداهای ترسناک و جملات وحشتناک است. در هنگام نصب برنامه نیاز است که اطلاعات شخصی از جمله شماره تلفن، آدرس آیدی مجازی، آدرس محل سکونت و … را وارد کنید. شاید با خود بگویید که اطلاعات غلط وارد می کنم اما این برنامه دسترسی های خاصی را در هنگام نصب نیاز دارد که این دسترسی ها باعث می شوند که بازی مریم به اطلاعات اصلی شما دست پیدا کند.

?•• پس از اتمام مراحل بازی تماس هایی از طرف شماره های ناشناس دریافت می شود که به کاربر این احساس را می دهد که واقعا با ارواح در ارتباط است.

⏱•• با وجود اینکه مدت زیادی از پخش این برنامه نمی گذرد این برنامه تا این لحظه بالای یک میلیون بار از سایت گوگل پلی که مرجع اصلی دانلود برنامه های اندروید می باشد دانلود شده است.

3 ❤️

2018-11-28 13:14:05 +0330 +0330

?•| در سال ۱۹۷۰ شهری به نام پانتیفرکت واقع در انگلستان خانه ای تسخیر شده را در خود جای داده بود “البته با استناد به اتفاق هایی که در آنجا رخ داده”. این روح را با اسامی مختلفی صدا میزدند از قبیل خبیث ترین روح تاریخ اروپا یا روح پانتیفرکت. برخی از افراد هم آن را راهب سیاه پوش پانتیفرکت صدایش میکردند زیرا مردم تصور میکردند که این روح متعلق به راهبه ای است که در قرن ۱۶ میلادی به قتل رسیده است.

?• کوی شرقی پلاک ۳۰ منزل خانواده پریچارد بود. در آنجا آقا و خانوم جو و جین به همراه فرزندانشان که یکی پسر به اسم فیلیپ و دیگری دختری به اسم دایان بود زندگی میکردند. آنها ادعا داشتند که خانشان تسخیر شده است و روحی در آنجا زندگی میکند به اسم “فرد – Fered” “آنها این اسم را رویش گذاشته بودند و دلیلش هم مشخص نیست” که باعث آزار و اذیت آنها میشود و با اشکال مختلفی خود را به آنها نشان میدهد. فرد وسایل خانه رو به اطراف پخش میکرد یا کف خانه را سرد میکرد و یا بر روی دستگیره در لکه هایی از خود به جا میگذاشت

?• این روح بی قرار گاهی اوقات تعدادی تخم مرغ را در تمامی اتاق ها جا به جا میکرد و در نهایت آنها را میشکست. البته خراب کاری های فرد به اینجا ختم نمیشود چون به هر حال میشود با این خرابکاری های ساده کنار آمد اما یکی از بدترین اتفاقاتی که از سوی این روح خبیث برای این خانواده رخ داد این بوده که دختر خانواده که دایان نام داشت را یبار از گردن گرفته و به زور و کشان کشان به طبقه بالا میبرد. ظاهرا بعد این اتفاق جای کبودی بر روی گردن دایان باقی مانده. اما این تنها اتفاق نبوده و این روح یکبار هم سعی کرد دایان را با سیم خفه کند که آثار کبودی های روی گردن دایان توسط پزشکی قانونی تایید شده بود.

➰• بعد از این اتفاقات پای پلیس ، شهردار، چند محقق و پژوهشگر و چند جن گیر به این خانه باز میشود یکی دیگر از افرادی که به وجود راهب سیاه پوش اعتقاد داشت کارول فلیدهاوس نام داشت او همسایه دیوار به به دیوار خانواده ریچارد بود او ادعا میکرد که گاهی وقت ها این روح به خانه آن هم می آمده . از دیگر ادعا های کارول فیلدهاوس این بود که چند بار روح را با چشم خود دیده و با او صحبت کرده هر چند اکثر اوغات این روح به صورت ساکن یکجا ایستاده و به او نگاه های تهدید آمیز میکرده " این موضوع هیچوقت اثبات نشد و فقط در حد حرف بود" کارول میگفت که راهب سیاه پوش در یکی از مکالمه ها به او گفته هر کس به این خانه بیاید به ۱۲ ماه نمیکشد که مجبور به مقل مکان میکند

•• بعد از این اتفاقات این خانه به مدت طولانی بدون سکنه باقی ماند که در تاریخ 1989 به طور کامل تخریب شد

1 ❤️

2018-11-28 13:15:30 +0330 +0330
نقل از: mohandes.mohammadsam من هر هفته با دوستم مراسم دِگ میریم.مراسمی که مخصوص کسایی که جن تو بدنشون هست و از اون برای کمک به دیگران کمک میکنن تازشم خونمون جن داره.خواستی بیا با جنها روبروت کنم. هیچی تو این دنیا ارزش ترسیدن نداره

چطوریه این مراسمی که میگی؟؟؟

2 ❤️

2018-11-28 13:21:50 +0330 +0330
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

بییخیییاال !!!

2 ❤️

2018-11-28 13:24:40 +0330 +0330
نقل از: joodiiabot
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

بییخیییاال !!!

نسبیت انیشتین ربطی به ارواح‌نداره

1 ❤️

2018-11-28 13:27:23 +0330 +0330
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

واقعاً متأسفم ?

3 ❤️

2018-11-28 13:30:56 +0330 +0330
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: joodiiabot
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

بییخیییاال !!!

نسبیت انیشتین ربطی به ارواح‌نداره

هااا؟؟!!
متوجه نشدم.

2 ❤️

2018-11-28 13:34:29 +0330 +0330

⚜وسایل مورد نیاز برای یک جلسه احضار روح

?اگر می‌خواهید در خانه خودتان یک جلسه‌ی احضار روح برگزار کنید، فقط به چند فرد هم‌فکر و تعدادی وسایل کلیدی نیاز دارید.

?هنگام انتخاب شرکت‌کنندگان، افرادی را انتخاب کنید که به ممکن بودن ارتباط با مردگان باور دارند. افراد شکاک می‌توانند شانس موفقیت جلسه را خراب کنند. و از آن‌جایی که ممکن است تجربه‌ای قوی باشد، بهتر است کودکان را بیرون از حلقه‌تان نگه دارید.

?تنها وسایلی که نیاز دارید یک میز گرد یا بیضی شکل، شمع و غذا است. اعتقاد بر آن است که شمع و غذا ارواحی را که به دنبال گرما و معاش هستند، جذب می‌کند.

⚜چگونه احضار روح انجام دهیم

?برای برگزاری یک جلسه احضار روح و افزایش احتمال برقراری ارتباط با یک روح، مراحل زیر را انجام دهید:

?۱. شرکت‌کنندگان را جمع کنید. افرادی را که در جلسه شرکت خواهند کرد گردهم بیاورید. برخی می‌گویند تعداد شرکت‌کنندگان باید بر سه بخش‌پذیر باشد. اما به نظر نمی‌رسد یک قانون مطلق باشد. نباید افرادی کمتر از سه نفر یک جلسه احضار روح را برگزار کنند، زیرا از نظر عاطفی و جسمانی برایشان سنگین خواهد بود.

?۲. یک واسطه انتخاب کنید. می‌تواند واسطه را از بین شرکت‌کنندگان انتخاب کنید. می‌تواند فردی باشد که تجربه‌ی احضار ارواح را داشته است یا کسی که توانایی‌های ذهنی دارد.

?۳. از یک میز گرد یا بیضی شکل استفاده کنید. این امر به شکل گیری حلقه‌ی نمادینی که تصور می‌شود برای این مراسم ضروری است، کمک می‌کند.

?۴. میز را بچینید. در مرکز میز یک نوع غذای ساده و با عطر طبیعی بگذارید، مثل نان یا سوپ. اعتقاد بر آن است این کار به جذب ارواحی کمک می‌کند که به دنبال تغذیه‌ی جسمانی هستند.

?۵. شمع‌ها را روشن کنید. در مرکز میز کمتر از سه شمع (یا تعدادی بخش‌پذیر بر سه) قرار ندهید . آن‌ها را روشن کنید. هرچه شمع‌ها بیش‌تر باشند بهتر است. ارواح به دنبال گرما و روشنایی هستند.

1 ❤️

2018-11-28 13:36:14 +0330 +0330
نقل از: kambiz55
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

واقعاً متأسفم ?

دقیقا‌چرا ?

1 ❤️

2018-11-28 13:36:45 +0330 +0330
نقل از: joodiiabot
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: joodiiabot
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

بییخیییاال !!!

نسبیت انیشتین ربطی به ارواح‌نداره

هااا؟؟!!
متوجه نشدم.

سر وقت تاپیکشو میزنم شفاف سازی میکنم

1 ❤️

2018-11-28 13:38:12 +0330 +0330
نقل از: kambiz55
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

واقعاً متأسفم ?

منظورتون اینه نباید خرافات و قاطی کرد؟

2 ❤️

2018-11-28 13:39:27 +0330 +0330

عاغا همین الان دخترم به پنجره اشاره میکنه میگه ترسیدم گیر داده به پنجره ?

1 ❤️

2018-11-28 13:47:20 +0330 +0330
نقل از: joodiiabot
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: joodiiabot
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

بییخیییاال !!!

نسبیت انیشتین ربطی به ارواح‌نداره

هااا؟؟!!
متوجه نشدم.

جودی خانوم شما جدی نگیر (dash) (dash)

3 ❤️

2018-11-28 13:48:03 +0330 +0330

?در ماه تابستان سال ۲۰۰۶ (جایی ذکر نشده چه ماه و چه روزی) زوج جوانی به همراه پسر سه ساله خودشان در شهر ساوث شیلدز که فاصله بسیار کمی با پانتیفرکت دارد خانه ای خریداری میکنند و بعد از اسباب کشی به آنجا بعد مدت کوتاهی توسط یک روح بدذات مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.

?نام اصلی این زوج جوان هیچ وقت فاش نشد ولی طبق روایات مردم آن منطقه آنها را با اسم مارک و ماری میشناختند. آزار و اذیت های این روح با تکان دادن صندلی ها یا بزکردن کشو های کمد یا کوبیدن در ها آغاز شد. یک شب که ماری و همسرش روی تخت خوابیده بودند ماری با خوردن عروسکی روی سرش از خواب پرید و همین که میخواست متوجه ماجرا شود عروسک دیگری به او برخورد کرد. زمانی که مارک و ماری از ترس نمیدانستند چه کاری بکنند مارک فریاد بلندی کشید و زمانی که ماری برق را روشن کرد ناگهان دید که ۱۳ زخم کوچک بر روی گردن مارک افتاده. اما زخم ها بسیاری کوچک و ضعیف بودند طوری که تا صبح همان روز تقریبا از بین رفته بودند.

?این روح خبیث به این زوج نشان داده بود که حتی توانایی آسیب رساندن هم دارد. اما به نظر میرسید که این روح خبیث با عروسک های موجود در خانه مشکل دارد چون یکبار عروسک اسب را از سقف حلق آویز کرده بود. زمانی هم که مارک و ماری بیرون بودند و به خانه برگشتند دیدند که یک عروسک بر روی پله های افتاده و پنجه های عروسک پریده شده است. این روح حتی با لکه هایی بر روی آیینه یا تخته وایت برد پسر کوچک اینخانواده پیام هایی میگذاشت مانند میکشمت یا کارت تمام است.

?این زن و شوهر ادعا میکردند که بیشتر اوقات پسر کوچکشان گم میشده و وقت زیای را برای پیدا کردن او صرف میکرد و در نهایت میدیدند در کمدی بده و در کمد را بسته یا پتو را به خود پیچیده. البته اینکار ها را ممکن است هر بچه ای در آن سن و سال انجام دهد اما این زوج اعتقاد داشتند گم شدن های وقت و بی وقت پسرشان تقصیر آن روح است.

?این زوج در نهایت از مایک هالول و دارن ریتسون، که پژوهشگران ماوراطبیعه بودند خواستند که منزل آنهارا بررسی کند. اگر چه این دو پژوهشگر به اعتقاد خیلی ها از آن دسته افرادی بودند که دوست داشتند دیگران رو سرکار بگذارند اما به صورت خیلی جدی اعتقاد داشتند که آن خانه تسخیر شده است. آنها درباره این خانه یک کتاب نوشتند و داخل آن کتاب چند عکس از این خانه بود که یکی از آن عکس ها مربوط بود به بطری که بین زمین و هوا قرار گرفته یا یک تخته نقاشی مغناطیسی که بر روی آن نوشته شده ازینجا بروید. هر چند واقعی یا دروغی بودن این عکس ها هیچوقت ثابت نشد.

1 ❤️

2018-11-28 13:50:01 +0330 +0330
نقل از: joodiiabot
نقل از: kambiz55
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

واقعاً متأسفم ?

منظورتون اینه نباید خرافات و قاطی کرد؟

? (clap) چیزی که خرافه باشه یعنی موجودیت نداره، و چیزی که وجود نداره پس قاعدتاً ترس در موردش بی‌معنی خواهد بود.

3 ❤️

2018-11-28 13:55:03 +0330 +0330

هیچ موجودی تو دنیا ترسناک تر از روحانیون نیست توی هر دین و مذهبی چون اونا نمونه بارز انسان های تک کتابین ?

2 ❤️

2018-11-28 14:01:58 +0330 +0330
نقل از: Different_man ترسناک ترین اتفاقی که برام افتاده تا به حال همین برج 4 امسال بود. من قرار شده بود از تهران برم تا اصفهان و چون خودم تنها بودم تصمیم گرفتم شب برم. ساعت 10 راه افتادم تقریبا نزدیکا ساعت 1.5 بود که متوجه شدم ی پرایدیه خیلی وقته پشت سرمه. سرعتمو یکم بیشتر کردم دیدم اونم زیاد کرد. دیگه فهمیدم داره تعقیبم میکنه. عاقا پامو چسپوندم به پدال و تا 140 تا رفتم بالا. اونم اومد و سعی داشت بیاد جلو. وقتی نتونست شروع کرد به چراغ زدن. عاقا مارو میگی رسیدم 160 و انقد روندم تا گم شد. خلاصه تا خود اصفهان جایی ن ایستادم ن سرعتم از 130 کمتر شد. به هیشکیم هنوز راجبش چیزی نگفتم

حاجی این یچیز عادیه، خب تو جاده بایدم دنبال تو بیاد جاده ست دیگه! همه دنبال هم میرن، واینکه چسبیده بود بهت، بخاطر اینکه شب رانندگی سخت تره، وقتی دنبال یه ماشین دیگه برونی دیگه لزومی نداره مواظب این باشی که یهو از جاده خارج نشی، یجورایی خودتو میسپری به راننده جلویی، اگه ازت جدا نمیشده احتمالا پلاک ماشینت مال اونورا بوده و راننده پشتی فک کرده با اون جاده آشنایی و افتاده دنبالت، وقتی دیده سرعتت رفته بالا فهمیده ترسیدی و بهت چراغ داده که یارو نترس، تو ماشین با سرعت ۲۰تاهم بری کسی نمیتونه خفتت کنه چون

3 ❤️

2018-11-28 14:09:49 +0330 +0330
نقل از: کوثلاو
نقل از: Different_man ترسناک ترین اتفاقی که برام افتاده تا به حال همین برج 4 امسال بود. من قرار شده بود از تهران برم تا اصفهان و چون خودم تنها بودم تصمیم گرفتم شب برم. ساعت 10 راه افتادم تقریبا نزدیکا ساعت 1.5 بود که متوجه شدم ی پرایدیه خیلی وقته پشت سرمه. سرعتمو یکم بیشتر کردم دیدم اونم زیاد کرد. دیگه فهمیدم داره تعقیبم میکنه. عاقا پامو چسپوندم به پدال و تا 140 تا رفتم بالا. اونم اومد و سعی داشت بیاد جلو. وقتی نتونست شروع کرد به چراغ زدن. عاقا مارو میگی رسیدم 160 و انقد روندم تا گم شد. خلاصه تا خود اصفهان جایی ن ایستادم ن سرعتم از 130 کمتر شد. به هیشکیم هنوز راجبش چیزی نگفتم

حاجی این یچیز عادیه، خب تو جاده بایدم دنبال تو بیاد جاده ست دیگه! همه دنبال هم میرن، واینکه چسبیده بود بهت، بخاطر اینکه شب رانندگی سخت تره، وقتی دنبال یه ماشین دیگه برونی دیگه لزومی نداره مواظب این باشی که یهو از جاده خارج نشی، یجورایی خودتو میسپری به راننده جلویی، اگه ازت جدا نمیشده احتمالا پلاک ماشینت مال اونورا بوده و راننده پشتی فک کرده با اون جاده آشنایی و افتاده دنبالت، وقتی دیده سرعتت رفته بالا فهمیده ترسیدی و بهت چراغ داده که یارو نترس، تو ماشین با سرعت ۲۰تاهم بری کسی نمیتونه خفتت کنه چون

کوثلاو عزیز؛ با این جزئیاتی که تو گفتی بدجور این حس رو پیدا کردم که پرایدیه خود خودتی! ?

2 ❤️

2018-11-28 14:13:51 +0330 +0330
نقل از: Different_man
نقل از: کوثلاو
نقل از: Different_man ترسناک ترین اتفاقی که برام افتاده تا به حال همین برج 4 امسال بود. من قرار شده بود از تهران برم تا اصفهان و چون خودم تنها بودم تصمیم گرفتم شب برم. ساعت 10 راه افتادم تقریبا نزدیکا ساعت 1.5 بود که متوجه شدم ی پرایدیه خیلی وقته پشت سرمه. سرعتمو یکم بیشتر کردم دیدم اونم زیاد کرد. دیگه فهمیدم داره تعقیبم میکنه. عاقا پامو چسپوندم به پدال و تا 140 تا رفتم بالا. اونم اومد و سعی داشت بیاد جلو. وقتی نتونست شروع کرد به چراغ زدن. عاقا مارو میگی رسیدم 160 و انقد روندم تا گم شد. خلاصه تا خود اصفهان جایی ن ایستادم ن سرعتم از 130 کمتر شد. به هیشکیم هنوز راجبش چیزی نگفتم

حاجی این یچیز عادیه، خب تو جاده بایدم دنبال تو بیاد جاده ست دیگه! همه دنبال هم میرن، واینکه چسبیده بود بهت، بخاطر اینکه شب رانندگی سخت تره، وقتی دنبال یه ماشین دیگه برونی دیگه لزومی نداره مواظب این باشی که یهو از جاده خارج نشی، یجورایی خودتو میسپری به راننده جلویی، اگه ازت جدا نمیشده احتمالا پلاک ماشینت مال اونورا بوده و راننده پشتی فک کرده با اون جاده آشنایی و افتاده دنبالت، وقتی دیده سرعتت رفته بالا فهمیده ترسیدی و بهت چراغ داده که یارو نترس، تو ماشین با سرعت ۲۰تاهم بری کسی نمیتونه خفتت کنه چون

ن خوب ماشین پلاک خوزستان بود(ایران 34) از طرفی پرایدیه پلاک کرج بود(ایران 68) بعدش من تو اون لحظه فقط فکر فرار بودم که فرار هم کردم :دی

یعنی جانشین شبح شدی که بگم؛
دهنتو…

از اول که پراید پشت سرت بوده، تنها بودی، ساعت 2 نصف شب بوده؛؛؛ پراید بودنش رو من پذیرفتم اما دیدن شماره پلاک و قسمت کد شهرستان رو چطوری دیدی تو آخه؟!! ? ? ?

2 ❤️

2018-11-28 14:35:46 +0330 +0330
نقل از: Crazy_offender
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: hani.banooo ⏱• وقتی شب‌ها احساس میکنید کسي کنارتونه مثل جن یا روح زود ساعتو نگا کنید اگه چرخش عقربه های مثل روال عادی نبود یعنی کسی پیشتونه و تنها نیستید!

?

جان من ?

:/ زمان متغییره همون جوری ک آب با ماه جزر و مد داره زمان هم با تغییر فاصله سریع و آهسته میشه :/ ساعتو ک نگاه کنی متوجه میشی ثانیه تو بعضی جاها کنده تو بعضی جاها سریعه هیچ ربطی به ماورا نداره فقط فیزیکه

عزیز دل؛ گذر زمان یک امر نسبی است ولی نه به اینصورت که شما به صفحه ساعت زل بزنی و ببینی یکبار سرعت ثانیه شمار تندتر میشه و یه بار کندتر! ابدا چنین چیزی نیست ?

1 ❤️

2018-11-28 14:39:45 +0330 +0330
نقل از: kambiz55
نقل از: کوثلاو
نقل از: Different_man ترسناک ترین اتفاقی که برام افتاده تا به حال همین برج 4 امسال بود. من قرار شده بود از تهران برم تا اصفهان و چون خودم تنها بودم تصمیم گرفتم شب برم. ساعت 10 راه افتادم تقریبا نزدیکا ساعت 1.5 بود که متوجه شدم ی پرایدیه خیلی وقته پشت سرمه. سرعتمو یکم بیشتر کردم دیدم اونم زیاد کرد. دیگه فهمیدم داره تعقیبم میکنه. عاقا پامو چسپوندم به پدال و تا 140 تا رفتم بالا. اونم اومد و سعی داشت بیاد جلو. وقتی نتونست شروع کرد به چراغ زدن. عاقا مارو میگی رسیدم 160 و انقد روندم تا گم شد. خلاصه تا خود اصفهان جایی ن ایستادم ن سرعتم از 130 کمتر شد. به هیشکیم هنوز راجبش چیزی نگفتم

حاجی این یچیز عادیه، خب تو جاده بایدم دنبال تو بیاد جاده ست دیگه! همه دنبال هم میرن، واینکه چسبیده بود بهت، بخاطر اینکه شب رانندگی سخت تره، وقتی دنبال یه ماشین دیگه برونی دیگه لزومی نداره مواظب این باشی که یهو از جاده خارج نشی، یجورایی خودتو میسپری به راننده جلویی، اگه ازت جدا نمیشده احتمالا پلاک ماشینت مال اونورا بوده و راننده پشتی فک کرده با اون جاده آشنایی و افتاده دنبالت، وقتی دیده سرعتت رفته بالا فهمیده ترسیدی و بهت چراغ داده که یارو نترس، تو ماشین با سرعت ۲۰تاهم بری کسی نمیتونه خفتت کنه چون

کوثلاو عزیز؛ با این جزئیاتی که تو گفتی بدجور این حس رو پیدا کردم که پرایدیه خود خودتی! ?

زدی تو خال 🙄

2 ❤️

2018-11-28 14:43:02 +0330 +0330
نقل از: Lady_Ronaak
نقل از: kambiz55
نقل از: کوثلاو
نقل از: Different_man ترسناک ترین اتفاقی که برام افتاده تا به حال همین برج 4 امسال بود. من قرار شده بود از تهران برم تا اصفهان و چون خودم تنها بودم تصمیم گرفتم شب برم. ساعت 10 راه افتادم تقریبا نزدیکا ساعت 1.5 بود که متوجه شدم ی پرایدیه خیلی وقته پشت سرمه. سرعتمو یکم بیشتر کردم دیدم اونم زیاد کرد. دیگه فهمیدم داره تعقیبم میکنه. عاقا پامو چسپوندم به پدال و تا 140 تا رفتم بالا. اونم اومد و سعی داشت بیاد جلو. وقتی نتونست شروع کرد به چراغ زدن. عاقا مارو میگی رسیدم 160 و انقد روندم تا گم شد. خلاصه تا خود اصفهان جایی ن ایستادم ن سرعتم از 130 کمتر شد. به هیشکیم هنوز راجبش چیزی نگفتم

حاجی این یچیز عادیه، خب تو جاده بایدم دنبال تو بیاد جاده ست دیگه! همه دنبال هم میرن، واینکه چسبیده بود بهت، بخاطر اینکه شب رانندگی سخت تره، وقتی دنبال یه ماشین دیگه برونی دیگه لزومی نداره مواظب این باشی که یهو از جاده خارج نشی، یجورایی خودتو میسپری به راننده جلویی، اگه ازت جدا نمیشده احتمالا پلاک ماشینت مال اونورا بوده و راننده پشتی فک کرده با اون جاده آشنایی و افتاده دنبالت، وقتی دیده سرعتت رفته بالا فهمیده ترسیدی و بهت چراغ داده که یارو نترس، تو ماشین با سرعت ۲۰تاهم بری کسی نمیتونه خفتت کنه چون

کوثلاو عزیز؛ با این جزئیاتی که تو گفتی بدجور این حس رو پیدا کردم که پرایدیه خود خودتی! ?

زدی تو خال 🙄

? ?

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «