آسوده بخوابید که شهر در امن و امانست!!
و لیک… این سفره ما نیست که خالی ز نان است…
در شهر همه شاد شدند از تق تقِ موشک و پهباد…
سلطان موشکی شده ایم در این پهنه بیداد…
دختران در شهر چنان مرغ اسیرند به دام گشت ارشاد…
هر نره خری گشته مرشد و مومن در این شهر پر از قواد…
این قصه پر غصه به که گوییم به اندوه و به فریاد،…
کز این همه رنج و جفا و حسرت و بیداد…
ساقیا زندگی در این خطه تباه است و فسرده…
گاهی بزنند موشکی و گاه به پهباد نشانه…
زندگی(زنده مانی) در ج. ا. یک نوع سرطان پیچیده ای است که تا لحظه مرگ هم ناشناخته است.