به نظر من اگه بدون اطلاع همسر باشه که نا بخشودنیه ولی اگر با توافق طرفین و برای لذت بیشتر باشه خیلی هم دوست داشتنیه و البته زن و مرد هر رابطه ایی که قبل از ازدواج و اشناییشون داشتن به خودشون مربوطه و خیانت نیست

هیچی چون شرایط طلاق ندارم

رابطه جنسی با دیگری نامش خیانت نیست

زنها را خیلی راحت میشود تحریک کرد ک با شخصی دگه در خفای شوهر سکس کنند …

اگه منظورت از خیانت اینه که بفهمی همسرت با یکی دیگه و دور از چشم تو سکس داشته باید بگم قطعا خیلی ناراحت میشم ولی حتما قبل از اینکه بزنم کاسه و کوزه ها رو بشکنم و به هم بریزم به این فکر می کنم چه کاری یا چه کارایی انجام دادم که همچین ماجرایی تو زندگیم رخ داده بعدشم خیلی کارها هست که باید انجام داد تا بشه به زندگی برگشت

تو غذاش سم میریزم و بعد از غذا خوردنش بهش میگم تا لحظات اخرش ترس و زجر رو ببینم،خیانت هیچ عذر و بهانه ای ندارد …

یعنی برابری
دمت گرم

امیدوارم این مشکلتون حل بشه

لطفا واضح تر بگو خیانت چیه؟ و در اون صورت واکنشت چیه؟

مجردی یا متاهل و دلیلت چیه؟

سلام وقتی فهمیدم زنم خیانت کرده مدتها نارحت بودم .اما کم کم کنار اومدم ولی به شرطی گفتم از این موضوع میگذرم که باز تکرار کنی .کم کم وادارش کردم بره سکس کنه بیاد برام تعریف کنه .بازم راضی نشدم . گفتم جلوی خودم سکس باید کنی .و این شد که چندبار جلوی خودم باهش سکس کردن

اصن نمیتونم باورم کنم یعنی واقعا واسم سخت خاهد بود و غیر قابل باور ولی انتقام نمیگیرم نمیدونم گریه میکنم یه عالمه و قهر

مخصوصا یواشکیم دید بزنی که دیگه محشررررره

چرا؟ چون فکر میکنی دیگه دوست نداره؟

دوستان خوبم ممنون از نظراتتون. ولی با اینحال گفتن دلایلتون میتونه خیلی مهم باشه. لطفا دلیل واکنشهاتونو هم بگید…

کلا خیانت در هر کاری حرکت ناپسندی هست اما برای ما متاهلین این مورد خیلی ناراحت کننده و نا بخشوده هست بخصوص وقتی که یک زن و شوهر با هم دوست باشن و راحت ووقتی این پیشنهاد را بدی خانمی بگه نه یا اینکه با هم ضرب هم بکنن بعد خیانت کنه به نطر من تنها راه طلاق هست

یعنی تاوقتی دوسش داری ک نیاز یا هوس جنسیش با عقایدت هم مسیر باشه؟ واگر نبود دیگه دوسش نداری و دیگه اجازه نمیدی توزندگیت باشه؟

بحث هم عقیده بودن نیست ضمنا بین زن و شوهر بحث هوس جنسی نیست عشق و علاقه هست ضمناا ما راجب خیانت داریم صحبت میکنیم و کلا این مسله برای بنده اصلا پذیرفته شده نیست متاسفانه خیلی روشنفکر نیستیم

اول از همه دنبال علت ضمینه ای این کارش میگردم
*اگه من کم گذاشته بودم تو سکس, یا عاطفه یا هرچیز دیگه, خودم تغییر میدم
*اگه تنوع طلبی بوده یا طرف خیلی خاص و جیگر بوده بابت نگفتنش به من سرزنشش میکنم و ازش میخوام من در جریان بزاره
*ولی اگه هیچ کدوم اینا نباشه احتمال میدم رابطمون احتمالا آخراشه و باید آمادگی جدا شدنش داشته باشم. ولی میدونم اگه قلب یه زن فتح کنی رابطت بیمه شدست

سکس یه لذته ومن نمیدونم این کلمه خیانت از کجا وارد سکس شد ?هر کس دوست داشت بیاد تا در این مورد با هم صحبت کنیم

دوس داشتن ک نه…خب من واسش کم بودم حتما ک رفته با یکی دیگ من نمیتونم ببخشمش شاید بمونم باهاش ولی یه چیزایی دیگ از بین میره

درمورد همسرت هم همین نظر داری؟ یعنی اگر بدون اطلاعت سکس داشته باشه و بفهمی میگی خب یه لذت بردنه ساده هست؟

دقیقا چی از بین میره؟

خیانت قابل بخشیدن نیست حال چه به احساس باشه چه به رابطه یا هر چیز دیگه ای
ذات آدم خائن کثیفه قابل بخشش و گذشت نیست
چرا که خیانت یعنی سو استفاده از اعتماد دیگرون تحت هر شرایطی ولو حاد بازم محکومه و فرصت دوباره دادن اشتباه محضه

باتوجه به فرهنگ امروزی ما ایرانیها ک متاسفانه دروغ و خیانت در ان موج میزنه و همچنین باتوجه به اینکه ما اغلب دچار بیماریهای روحی جنسی هستیم (البته اکثرمون) بنظرم خیانت جزعی از زندگی روزمره ماست. اکثر ما حداقل روزی چندبار به خودمون هم خیانت میکنیم و مشکلات جنسی فراوان داریم و نمیتونیم به دیگران خرده گیری کنیم.

دوست خوبم متوجه هستم ک این مسئله بهیچ وجه برات قابل حضم نیست اما بحث منم همینه چطور ممکنه من بگم عاشق همسرمم و توزندگی برام بیشترین اهمیت داره ولی تا زمانی ک سکس با شخص دیگه ای نداشته باشه… مگه من عاشق اندام جنسی اون هستم؟ یا همسرم جژعی از املاک منه؟ منظور من این نیست ک هرکی هرکی باشه و کثافتکاری توزندگی داشته باشیم. منظورم اینه ک اگر واقعا عاشق هم دیگه هستیم همو به عنوان انسان قبول کنیم و باور کنیم اشتباه برای همه ممکنه حتی بدترین اشتباهات. من از دست خانمم ناراحت میشم وحتی عصبانی اما وجودشو دوست دارم و به قول اون دوستمون میگردم دنبال علتش

و متوجه خيانتش شدم ولي به كسي نگفتم شايد دليلش اينه كه نخواستم زندگيشو بچه هاش داغون بشن

مشکلی ندارم باهاش
خوشحالم میشم
چندین بارم سعی کردم یکی‌رو بیارم جلوی من باهم عشق و‌حال کنن خودش نپذیرفت