سلام وقت همگی بخیر 🌸🌸
توی این مدت مخصوصا وقتی جشنواره داستان نویسی بود نقدهای قشنگ و درستی از منتقدین داستان شهوانی دیدم و چیزای خوبی یاد گرفتم ازشون و جای تشکر داره واقعا:) 🌸 مرسی از همه شون
یه سوال برام پیش اومده که امیدوارم لطف کنن جواب بدن دوستان. اونم اینه:
خیلی وقت ها اشاره کردین وقتی یه مساله ای مطرح میشه توی داستان در مورد شخصیت ها یا چیزای دیگه که قرار نیست بعدا دوباره بهش پرداخته بشه، اصلا نباید در موردش نوشته بشه. می خواستم بدونم نمیشه فقط به خاطر معرفی شخصیت های داستان و تجسم و تصویر سازی ذهنی یه سری ویژگی ها براش ذکر بشه؟ و دیگه در موردش گفته نشه؟ این اشتباهه؟
ممنون میشم جواب بدین 🌷🌷
نگار خانم سلام
سوال خوبی رو مطرح کردید، امیدوارم که منتقدین عزیز پاسخ جامعی به سوالتون بدن و همه بهرهمند بشیم.
اما من در حد اطلاعاتم توضیح مختصری رو خدمتتون میدم:
فکر کنم سوال شما برمیگرده به اصطلاح “تفنگ چخوف” که در نقدهای عزیزان چندین بار به اون اشاره شد.
بر اساس این اصطلاح، نویسنده وقتی در داستان بر روی شئ خاصی تاکید میکنه و ذهن خواننده رو به طور غیر مستقیم نسبت به اون کنجکاو میکنه، باید در ادامه داستان نقش مهمی به اون شئ داده بشه،، برای مثال:
“نگاه مرد به تابلوی روی دیوار دوخته شد که به نظرش آشنا میاومد…”
در اینجا میتونیم حس کنیم که این آشنا پنداری مرد با تابلو، احتمالا باید نقشی در روند داستان داشته باشه و اگر نداشته پس به غلط استفاده شده و اگر میخواد صرفا برای فضاسازی از تابلو استفاده کنه، باید جمله رو اینطور بنویسه:
“نگاه مرد به تابلوی روی دیوار دوخته شد و از زیبایی و سبک نقاشی اون متوجه شد که باید تابلوی گران قیمتی باشه”
اینجا نویسنده با اشاره به تابلو فضاسازی کرده و احتمالا خیال داشته که مرد رو در مکان مجللی تصویر سازی کنه و تکلیف رو برای خواننده مشخص کرده…
اما در جمله اول ذهن مخاطب درگیر این هست که این آشناپنداری مرد و تابلو چه نقشی رو در روند داستان ایحاد خواهد کرد…
امیدوارم، تونسته باشم توضیح روشنی ارایه کنم…🍃🌹
"
↩ Lor-Boy
خیلی ممنونم که وقت گذاشتین و جواب دادین، لطف کردین، بله توضیحتون خیلی خوب بود مرسی 🌸🌸
فقط اینکه در مورد ویژگی های شخصیتی چی؟ مثلا وقتی به معتاد بودن، حواس پرت بودن، خونگرم و معاشرتی بودن! یا … اون شخصیت داستان اشاره بشه، حتما باید بعدا توی داستان تاثیر داشته باشه و ازشون استفاده شه؟
برای مثال همون مورد اعتیاد داشتن. نمیشه گفت نویسنده فقط خواسته یه اشاره گذرا به این معضل اجتماعی داشته باشه؟
↩ Pesar.shirazi.70
ممنون از نظرتون. راستش من زیاد قبول ندارم که کیفیت همه چیز از جمله داستان ها پایین اومده باشه. همین که فضای رقابتی ایجاد کنن و انتقادهای درست و به جا، باعث میشه کیفیت داستان ها بالا بره.
↩ negar93
ببینید، وقتی صفتی شاخص رو به شخصیت داستان میدید، باید مراقب باشید که اون صفت آسیبی به ساختار روایت وارد نکنه…
مثلا اگر شخصیت معتاد روایت شما به یه سفر تفریحی مثل کوهنوردی قراره بره و چند روز رو در کوهستان باشه و نویسنده قرار اتفاقات اون سفر رو روایت کنه، حتما باید فکری به حال اعتیاد شخصیت قصه بشه، یعنی یا اشاره بشه که به اندازه کافی با خودش مواد مصرفی رو همراه داره، یا اگه فراموش کرده و نداره، دچار سختیها و مشکلات عدم مصرف بشه و خماریش در روند داستان تاثیر گذار باشه…
وگرنه اولین سوالی که در ذهن مخاطب ایجاد میشه اینه که خب این بابا چطور مثلا یک هفته در کوهستان بدون مصرف مواد دوام آورده…
یا سوالهایی از این دست…
ولی اگر داستان برگرفته از یک شخصیت واقعی هست که اعتیاد داره، و فقط نویسنده قصد معرفی اون رو داره، شاید نیاز به پرداختن بیشتر نداشته باشه…
باز هم تاکید میکنم که صفت داده شده نباید به ساختار روایت آسیب بزنه…
↩ negar93
خواهش میکنم…
تاپیکتون فوقالعاده بود و امیدوارم، عزیزان منتقد توضیحات جامعی رو ارایه بدن تا همه استفاده کنیم…
ممنون از لطفتون…🍃🌹
↩ Lor-Boy
مرسی از نظر لطفتون 😍🌷🌷🌷
بله امیدوارم لطف کنن و جواب بدن :)
↩ arashkarimi44
خیلی ممنونم لطف کردین نظرتونو گفتین 🌹 🌹 🌹
↩ arashkarimi44
ارادت دارم آرش خان…
درس پس میدیم بزرگوار…🍃🌹
↩ om1d00
مرسی مرسی از توضیح و راهنمایی تون 🌸🌸🌸 الان فکر کنم جواب سوالمو گرفتم دیگه🌸🌷
↩ om1d00
وظیفه نیست اصلا، لطف کردین دوست عزیز 🌹 🌹 🌹
نمی دونستم شما هم داستانتون رو توی سایت گذاشتین، میرم می خونمش الان :)