پدیده رایج در جهان و ایران
ممنون میشم که اگر به این پرسشها جواب بدین:
۱-تاحالا خودتون یا از اطرافیانتون قصد خودکشی داشتین یا فکر خودکشی رو عملی کردین?
۲:علتی که به فکر خودکشی هستین یا خودکشی کردین چی بوده(یا اگر اطلاع دارید درباره علت خودکشی اطرافیانتون)
۳-حستون بعد از خودکشی نافرجام چی بوده?
۴-روش خودکشیتون(یا فامیلتون) چی بوده?
۵-آیا باز هم خودکشی میکنید و هنوز به فکر انجامش هستید
توجه: لطفا جنسیت شخص رو هم ذکر کنید.
اره هنوزم هستش ولی مثل سابق نیست. ایا بعد از اون حادثه به فکر رابطه جدید نبودی که بتونه التیامی بده بهت?
نه هیچوقت… یه رابطه احساسی جدید شرایطیو میخواد که من ندارم مخصوصا اگه گی باشی…
متاسفانه خیلی هارو دیدم که خودکشی کردند و پشیمون شدنند اما را برگشتی نبوده و حالا با عوارضش درگیرند. پرش از ارتفاعی کهمنجر به فلجی شده یا خوردن قرص
اولا که دالوخانه به کسی که نسخه نداجته باشه کلنازپام نمیجن مگر اینکه پیرمرد پیرزن باجن چون برای خوابشون موخورن. بعجم هیچ داروی خواب آوری باعث خودکشی نوموشه چون از زمان بعد از خودکشی مرلین مونرو، تمام مشتقات خطرناک خواب آور جمع آوری شجه و داروهای خواب آوری که الان هست همه شون بی خطر هجتن. به خاطر همین اتانازی رو فقط با داروهای خواب آور خاص انجام مودن. پس کلونازپام و اینا هیچ کاری نوموتونن بکنن جز مسمومیت دالویی که اونم بیشتر به کبد ضربه موزنه.
فارماکولوژیست کی بودی تو؟^-^
ولی فنوباربیتال؟یه مدت بابت تشنج میخوردمش،چیز تخمی هستش…
? ? ?
میخندیی؟
تو نیخواستی خودکشی کنی…تنها روش زود باز ده برا خودکشی فقط قرص برنجه.تموم شدو رفت.مرگ موش برا موشه ن گراز!!!؟؟؟؟
ولی فنوباربیتال؟یه مدت بابت تشنج میخوردمش،چیز تخمی هستش…
دوز مصرفی شما احتمالا مال تشنج بوده چون دوز بالا باعث مرگ میشه طی تحقیقات بنده حالا جسارتا سراغ نداری بهم بدی؟ :(
بنده کلا ید طولایی در اوردوز دارم…سگ جونم ولی نه اونقدری که چند بار تا دم مرگ برم و برگردم،فنوباربیتال خالصو نمیدونم چقد برای مردن لازمه،ولی با تداخل دارویی به حد کافی خوردم…
داشتمم نمیدادم!مال خودمه اصن!..:(:(
ولی جدای بامزه بازی های زیبای من،من ترجیح میدم اخوندا و اقازاده و امثال این جاکشارو بکشم تا امثال تورو…پس شرمنده اخلاق ورزشیت عزیز،ندارم!
ولی فنوباربیتال؟یه مدت بابت تشنج میخوردمش،چیز تخمی هستش…
دوز مصرفی شما احتمالا مال تشنج بوده چون دوز بالا باعث مرگ میشه طی تحقیقات بنده حالا جسارتا سراغ نداری بهم بدی؟ :(
بنده کلا ید طولایی در اوردوز دارم…سگ جونم ولی نه اونقدری که چند بار تا دم مرگ برم و برگردم،فنوباربیتال خالصو نمیدونم چقد برای مردن لازمه،ولی با تداخل دارویی به حد کافی خوردم…
داشتمم نمیدادم!مال خودمه اصن!..:(:(
ولی جدای بامزه بازی های زیبای من،من ترجیح میدم اخوندا و اقازاده و امثال این جاکشارو بکشم تا امثال تورو…پس شرمنده اخلاق ورزشیت عزیز،ندارم!
تو کلا ابر انسانی باید برای کمیک های مارول ببرن بازیت بدن اسمت بزارن ایمورتال چون نمیمیری با دد پول همبازی بشین یار خوبی میشین ? ? ?
ولی جدای شوخی مرسی از اینکه درکت از نوشته هام و کامنتام اونقدر بالاس که حساب منو از خر متعصب های مذهبی جدا کردی ولی خوب چه کنم که دقیقا از زور حرص این پدر سوخته های شیاد و جماعت احمق گوش به فرمان اینا دیگه حقیقتا امیدی به زندگی ندارم چون واقعا نمیتونم این حجم از حماقت رو در مردم ببینم و افسردگی نگیرم ?
مگه من میتونم؟
فعلا با سیگارم میرم جلو،به وقتش کارمو انجام میدم…
1_ی بار آره . دوست صمیمی من :( 2_من خودم نتونستم یجورایی ترسیدم از بعدش که اگه زنده بمونم چه اتفاقاتی میفته. دوست صمیمیم شب عروسی دوست پسرش خودش کشت. 3_واسه همین خودکشی نکردم چون اگه نجات پیدا میکردم عکس العمل بقیه دوست نداشتم. 4_روش خودم قرص چون آسون و بدون درده ولی جراتش نداشتم که_دوستمم با قرص اینکار کرد. 5_نه به هیچ وجه خیلی بچه بودم
بله دوتا از فامیلامون خوکشی کردن یکی با تناب خودشو اعدام کذد یکیشونم شکست عشقی خورد و دکترهم بود با امپول هوا خودشو کشت وقتی تو سرد خونه هم میشستن بدنشو من پیشش بودم
1 - خودم تاحالا چند بار خودکشی کردم
2 - علتش (عشق نافرجام) بوده
3 - حسی که بعدش داشتم یه بار پشیمون از اینکه چرا نمردم یه بار پشیمون از اینکه چرا خودکشی کردم
4 - هم رگمو خیلی شدید و عمیق زدم، هم دو سه بار با قرص امتحانش کردم ولی بدنم سفت شده اگه 2 خشاب ترامادول هم بخورم هیچیم نمیشه فقط چند روز بیهوش میشم
5 - نه دیگه خودکشی نمیکنم به فکرش هم نیستم
6 - مرد متاهل 22 سالمه
تعداد خودکشیت زیاد بوده و خب خیلی خوبه ک به این نتیجه رسیدی خودکشی راه حل مناسب که نیس حتی شرایط رو بدتر هم میکنه
2_مشکلات احساسی و وجود تفکرات ایده الیستی در مورد زندگی گه خودم…
3_یک منگی بی حد و مرز!و بعدش خشم،نفرت و عصبانیت!..وقتی حتی نمیتونی خودتو بکشی قطعا وضع جالبی نیست!دچار یه ناامیدی احمقانه میشی و فکر میکنی محکومی به زنده موندن و درد کشیدن و تحمل کردن این اوضاع!
4_بریدن رگ،اوردوز…
5_هر روز و هر لحظه بهش فکر میکنم!تحمل کردن وضع خودم و این مردم برای من یکی کار راحتی نیست!
تا حالا فکر کردی اگر محیطت رو عوض کنی ممکنه وضعیتت بهتر بشه?
2_مشکلات احساسی و وجود تفکرات ایده الیستی در مورد زندگی گه خودم…
3_یک منگی بی حد و مرز!و بعدش خشم،نفرت و عصبانیت!..وقتی حتی نمیتونی خودتو بکشی قطعا وضع جالبی نیست!دچار یه ناامیدی احمقانه میشی و فکر میکنی محکومی به زنده موندن و درد کشیدن و تحمل کردن این اوضاع!
4_بریدن رگ،اوردوز…
5_هر روز و هر لحظه بهش فکر میکنم!تحمل کردن وضع خودم و این مردم برای من یکی کار راحتی نیست!
مورد دو رو خوجم بهش رسیدم. آدم انگار پتک میخوره توی سرش و گیج موشه و حتی خودکشی هم نوموتونه کاری کنه. البته من موخوام لذت ببرم تا موقع مرگ. در واقع دالم وقت کشی موکونم. چه طول لذت موبرم؟
مودونم که دالم وقت تلف موکونم ولی خب کاری هم نوموشه کرد. قلب آدم وقتی میمیره بقیه زندگی هم مرگ تدریجیه.
اگر بتونی این فعالیت هاتو هدفمند کنی بیشتر بهت حال میده مثلا ورزش بکن ولی واس مقام خیال پردازی کن واس نوشتن داستان یا مثلا زبان یاد بگیر و فیلم های خارجی رو ترجمه کن و پول بگیر. پول دراوردن لذت بخشه
خودکشی شجاعت میخواد ولی کاش این شجاعت رو در راه اهداف زندگی خرج کرد
بنظرت راهی هست واسه اموزش به بچه ها که توی عشق اول ممکنه ادم شکست بخوره و راه این موضوع خودکشی نیست?
از اینکه ادم بخواد کار خیر کنه ولی کباب بشه بیزارم. امیدوارم که این قضیه روی روابط خانوادگیت تاثیر بد نذاره و درک کنن ک پسره خودش مقصره و تو رو گمراه کرده.
اینکه از باباش ماشین خواسته خیلی مسئله مهمیه که میشه درباره اش خیلی صحبت کرد مثلا تربیت ها طوری شده که بچه ها خودشون رو مستحق هر چیزی میدونن و اگر خواستن فکر میکنن باید فوری براشون حی و حاضر بشه (توقعات با این تربیتا رفته بالا) یا اینکه خب چطوری که اختلاف طبقاتی باعث میشه بچه 15 ساله مرفه بشینه پشت فرمون و باعث عقده های روانی هم سن و سالاش بشه و خیلی موارد دیگه
بله قطعا راه هایی هست برای آموزش…مدارس و خانواده مهمترین بخش این آموزش هستند و همچنین رسانه های تصویری…البته باید این آموزش و به نظر من تا قبل از سن بلوغ و دوران نوجوانی به بچه ها ارایه داد…بهترین راهکار و آموزش اینکه در بچه های نوجوان نهادینه بشه که همیشه عقل و منطق رو در اولویت قرار بدهند…یعنی اینکه اگر من عاشق یک دختر شدم احساسات رو کنار بذارم و سبک سنگین کنم که آیا این دختر میتونه من و خوشبخت کنه یا من میتونم ایشون رو خوشبخت کنم…قطعا کار سختی است اما با آموزش صحیح میشه هرکاری رو بهترین شکل انجام داد…بازم میگم کار سختی وقتی آدم عاشق میشه دیگه صدای عقل ش و گوش نمیده وفقط به ندای قلبش گوش میده…من فک میکنم که اگه همه ی ما اگر در چنین مواردی قرار گرفتیم از منطق و عقل مون خوب استفاده کنیم کار به افسردگی منزوی شدن و یا حتی خودکشی نمیکشه…البته به میزان اعتماد به نفس و قدرت روحی فرد هم برمیگرده که چه قدر میتونه این شکست رو تحمل کنه…من خودم تجربه ی عشق نا فرجام رو دارم…کمتر از یک سال هست که عاشق دختری شدم اما هیچوقت بهشون نگفتم و ایشون هم مدتی هست ازدواج کردند…الان خیلی پشیمون هستم که چرا بهشون گفتم…اون روزای اول واقعا حالم بد بود افسرده و منزوی شده بودم حوصله ی هیچ کس رو نداشتم…اما واقعا به خودکشی فک نکردم…طی یک هفته تونستم باهاش کنار بیام …الان خیلی بهترم//////نه خوشبختانه مشکلی پیش نیومد بعدش روابط مون عادی شد////موفقم شد کمتر از یک هفته براش ماشین خرید////فرزند سالاریه دیگه////بله متاسفانه این یک اتفاق بد هست که در خیلی از خانواده ها میفته که بچه میگه اکه چیزی که می خوام برام تهیه نکنید فلان کار و می کنم…این برمیگرده به نحوه ی تربیت پدر و مادر که بچه رو از دوران کودکی آزاد می گذارن و هرچه دلش خواست براش تهیه میکنند و در دوران نوجوانی و جوانی به یک مشکل اساسی تبدیل میشه////
متاسفم ک نشد و با توجه ب شاغل بودنت احتمال زیادی داشت ک وصلت صورت بگیره و خب بیخیال گذشت دیگه امیدوارم کیس های بهتری پیدا کنی.
یکی از مشکلات این ک نظام اموزش ما نه میخواد که سر و سامونی بگیره و نه میذارن چنین بشه و خب تربیت روحی بچه ک مهمترین بخش متاسفانه خیلی اوقات از دید والدین دور میمونه هرچند ک اونا هم گاها مجبورن که کار زیاد کنن تا رفاه نسبی واسه بچشون درست کنن و از تربیت روحی غافل میشن.
خواه ناخواه چه بعضیا خوششون بیاد چ بدشون بیاد جمهوری اسلامی رفتنیه و شکی درش نیست. حالا نمیخوای توی فردای آزادی ایران باشی و لذت ببری? دیر و زود داره سوخت و سوز نداره.
اگر واقعا میخوای ترک کنی بهتر بری کمپ ها و ترک کنی هرچند ک بزودی مطالبی درباره اعتیاد هم میذارم.
بیشتر مرگ تدریجی میمونه تا خودکشی مخصوصا وقتی میبنن جووناشون بی کار افسرده و هزارتا درد گرفتن از بی کفایتی اونایی که سال 57 واسشون سینه چاک میکردن…
اره هنوزم هستش ولی مثل سابق نیست. ایا بعد از اون حادثه به فکر رابطه جدید نبودی که بتونه التیامی بده بهت?
نه هیچوقت… یه رابطه احساسی جدید شرایطیو میخواد که من ندارم مخصوصا اگه گی باشی…
متاسفانه این موضوع شکست عشقی واس lgbtq ها سخت هضم تره. امید ک بتوتی خودتو زود جمع کنی.
اوه اوه واقعا عوارض خودکشی وحشتناکه مخصوصا اون ک گفتی فلج شده. اون دیگه ن مرده است نه زنده
چنسال پیش تو نزدیکایی محلمون دوتا پسره 19 ساله که رفیق بودن با هم دیگه با موتور تصادف کردنو هوالباقی.تو مراسمای این دو نفر خیلی ملت گریه و شیونو زاری میکردن جوری که دو تا پسره کصخل ب هم دیگه گفته بودن بیا ما هم خودمونو بکشیم ببینیم برای ما هم خانواده و اشناهامون اینجوری گریه میکنن برامون.این دوتا هم خودشونو حلق آویز کردن بعدش که نامه خودکشیشونو پیدا کردن و علت خودکشیشونو فهمیدن هیچکس اینارو ب تخمشم حساب نکردو بردن انداختنشون تو گورو خاکو ریختن روشونو بای بای.تمام بزرگا گفتن اگه ما بخایم برای اینا مراسم آنچنانی بگیریم بدآموزی میشه برای جوونای دیگه.فقط یه ختم خیلی ساده براشون گرفتن.
? ?بزرگاتون واقعا ادمای فهمیده ای بودن, چشم و هم چشمی اونم واسه مراسم تشییع?! حالا اگر با موتور خودکشی میکردن ی چیزی حلق اویز کردن?!! خلاصه روح 4 تاشون شاد
1_ی بار آره . دوست صمیمی من :( 2_من خودم نتونستم یجورایی ترسیدم از بعدش که اگه زنده بمونم چه اتفاقاتی میفته. دوست صمیمیم شب عروسی دوست پسرش خودش کشت. 3_واسه همین خودکشی نکردم چون اگه نجات پیدا میکردم عکس العمل بقیه دوست نداشتم. 4_روش خودم قرص چون آسون و بدون درده ولی جراتش نداشتم که_دوستمم با قرص اینکار کرد. 5_نه به هیچ وجه خیلی بچه بودم
روح دوستت شاد کاش پسر با توجیه دوستت میرفت زن میگرفت و دوستت رو اروم میکرد قبل از ازدواجش. خودت?!! اصلا حرفشم نزن, بنظرم ی نگاه ب پستایی ک برات میذارن و لایکهایی ک بهت میدن اینجا ی نگاه دوباره کن. اگر تو نباشی اوت جماعت و طرفدارات چکار کنن?!! حرفشم نزن.
روحشون شاد و اینکه شجاعتت رو تحسین میکنم. این حرفت نشون میده ک تحمل پایین ادما در موارد مختلف ازجمله شکست عشقی ربطی به مدارج بالای دانشگاهی نداره و همه در خطرن.
متاسفم بابت این موضوع و خب الان که متاهلی مسولیت بالایی داری و باید تمرکزت رو واسه خوشبختی جفتتون بذاری.
بخاطر خط خطیا متاسفم و امید ک بتونی باهاشون کنار بیای. فکر نمیکنی اگر واسه زندگیت هدفگذاری کنی و واسشون تلاش بتونی از فکر خودکشی در بیای?
2_مشکلات احساسی و وجود تفکرات ایده الیستی در مورد زندگی گه خودم…
3_یک منگی بی حد و مرز!و بعدش خشم،نفرت و عصبانیت!..وقتی حتی نمیتونی خودتو بکشی قطعا وضع جالبی نیست!دچار یه ناامیدی احمقانه میشی و فکر میکنی محکومی به زنده موندن و درد کشیدن و تحمل کردن این اوضاع!
4_بریدن رگ،اوردوز…
5_هر روز و هر لحظه بهش فکر میکنم!تحمل کردن وضع خودم و این مردم برای من یکی کار راحتی نیست!
تا حالا فکر کردی اگر محیطت رو عوض کنی ممکنه وضعیتت بهتر بشه?
عوض شده ولی حالم بدتر هم شده شاید!نمیدونم چه مرگمه!هنوز منگم انگار!به حد کافی درد کشیدم و دارم!دیگه بسمه!حقم نیست!
2_مشکلات احساسی و وجود تفکرات ایده الیستی در مورد زندگی گه خودم…
3_یک منگی بی حد و مرز!و بعدش خشم،نفرت و عصبانیت!..وقتی حتی نمیتونی خودتو بکشی قطعا وضع جالبی نیست!دچار یه ناامیدی احمقانه میشی و فکر میکنی محکومی به زنده موندن و درد کشیدن و تحمل کردن این اوضاع!
4_بریدن رگ،اوردوز…
5_هر روز و هر لحظه بهش فکر میکنم!تحمل کردن وضع خودم و این مردم برای من یکی کار راحتی نیست!
تا حالا فکر کردی اگر محیطت رو عوض کنی ممکنه وضعیتت بهتر بشه?
عوض شده ولی حالم بدتر هم شده شاید!نمیدونم چه مرگمه!هنوز منگم انگار!به حد کافی درد کشیدم و دارم!دیگه بسمه!حقم نیست!
امیدوارم ب ارامش دلخواهت برسی
بخاطر خط خطیا متاسفم و امید ک بتونی باهاشون کنار بیای. فکر نمیکنی اگر واسه زندگیت هدفگذاری کنی و واسشون تلاش بتونی از فکر خودکشی در بیای?
الان خیلی وقته ک دیگه به خودکشی فکر نمیکنم چون شرایطم تا حدودی بهتر شده. امیدوارم اون روزا برن ک دیگه برنگردن.
خوشحالم کردی بابت این موضوع. امید که همه کسانی ک بفکر خودکشین راههای دیگه ای واسه مشکلاتشون پیدا کنن
چنسال پیش تو نزدیکایی محلمون دوتا پسره 19 ساله که رفیق بودن با هم دیگه با موتور تصادف کردنو هوالباقی.تو مراسمای این دو نفر خیلی ملت گریه و شیونو زاری میکردن جوری که دو تا پسره کصخل ب هم دیگه گفته بودن بیا ما هم خودمونو بکشیم ببینیم برای ما هم خانواده و اشناهامون اینجوری گریه میکنن برامون.این دوتا هم خودشونو حلق آویز کردن بعدش که نامه خودکشیشونو پیدا کردن و علت خودکشیشونو فهمیدن هیچکس اینارو ب تخمشم حساب نکردو بردن انداختنشون تو گورو خاکو ریختن روشونو بای بای.تمام بزرگا گفتن اگه ما بخایم برای اینا مراسم آنچنانی بگیریم بدآموزی میشه برای جوونای دیگه.فقط یه ختم خیلی ساده براشون گرفتن.
? ?بزرگاتون واقعا ادمای فهمیده ای بودن, چشم و هم چشمی اونم واسه مراسم تشییع?! حالا اگر با موتور خودکشی میکردن ی چیزی حلق اویز کردن?!! خلاصه روح 4 تاشون شاد
البته اینکه میگم بزرگای محلو این حرفا من تو قبیله زندگی نمیکنما یه وقت سوتفاوت نشه
مهم این که تفکرشون درست بوده و چنین جسارتی نکردم که چطوری زندگی میکنی.