جابر (۲)

1400/09/10

...قسمت قبل

با جابر هماهنگ کردم شبش بیاد پیشم ، رفتم حمام و با ژیلت حسابی خودمو تمیز کردم چند تا لباس مجلسی باز داشتم که معمولآ تو عروسیها میپوشیدم ، یکیشو انتخاب کردم.
از صبحش ترشحم زیاد شده شده بود جوری که مجبور شدم یه پد بذارم که لااقل شورتم خیس نشه .
اوایل شب بود که جابر زنگ زد و گفت تا چند دقیقه دیگه میرسه .
یه رعشه افتاد تو تنم ، دستام از شدت هیجان میلرزید ، میخواستم بهش زنگ بزنم و بگم نیاد اما…
طبق قرارمون در خونه رو باز گذاشتم تا اونم آروم بیاد بالا جوری که مادرش متوجه نشه .
یه آرایش ملایم کردم و چادر نازکی که داشتمو سرم کردم که صدای بسته شدن در اومد
جابر اومده بود ، رفتم پیشوازش .
مات و مبهوت بهم نگاه میکرد ، با اینکه چندباری همو دیده بودیم ، فکر نمیکرد من همون طیبه روز اول باشم
اومد و رو مبل نشست ، از هیجان زیاد به لرزه افتاده بودم .
فهمید حالمو ، آروم اومد و کنارم نشست و بغلم کرد .
تو بغل مردونش احساس امنیت میکردم ، حس بچه ای رو داشتم که انگار در بغل پدرش آروم گرفته .
جابر شروع کرد به مالیدن پشتم ، آروم لبهاشو گذاشت رو لبهام و شروع کرد به خوردن لبهام
ضربان قلبم بالا رفته بود تپش قلب ‌گرفته بودم ، جابر دستشو برد تو لباسم ، به خاطر لباسم ، کورست نبسته بودم ، حس میکردم کیرش داره بلند میشه اما نمیتونستم دست بذارم روی کیرش .
جابر پیشنهاد داد بریم رو تخت ، دهنم خشک شده بود ، هیچ اراده ای نداشتم وفقط با تکان دادن سرم موافقت کردم .
جابر فهمیده بود حالمو ، آروم بلندم کرد و گذاشت روی تخت .
شروع کرد به در آوردن لباسم ، کت خودشو در آورد و افتاد روم .
و مشعغول بازی کردن با پستانهایم شد
آروم دستشو گذاشت روی شورتم ، دستاش مردانه بود و انگار همه کسم تو دستاش جا شده بود .
شلوارشو در آورد از روی شرتش کیر باد کردش معلوم شد .
شورتشو که در آورد انگار یه بادمجون بزرگ بجای کیرش بود .
بزرگ ، کلفت و کمی سیاه
لخت شده بودیم و جابر ازم خواست تا براش ساک بزنم
کیرش خوش بو بود نه بوی عرق میداد و نه بوی ادرار .
آروم شروع کردم به خوردن کیرش ، کلاهکو که کردم تو دهنم ، حس میکردم داره کیرش بزرگتر میشه . 
با اینکه کیرش تو دهنم جا نمیشد اما اعتراضی نمیکرد ،آه جابر در اومده بود ، بعد ساک زدن شروع کردم به بوسیدن بدنش تا خودمو رسوندم به لبهاش همونجور که روش بودم پاهامو باز کرد و با دستش شروع کرد به ماساژ دادن کصم .
داشتم تحریک میشدم ، جامونو عوض کردیم و جابر شروع کرد به زبون زدن و خوردن کصم ، لامصب خوب وارد بود ، بعدها فهمیدم بخاطر دوست دخترایی بود که داشته .
آهم در اومده بود ، جوری داشتم لذت میبردم که تاحالا زیر شوهرم اینجور لذت نبرده بودم
تا اینکه جابر کیرشو گذاشت روی دهانه کصم و شروع کرد به وارد کردن .
واقعآ کیرش نسبت به کیر شوهرم کلفت تر و بزرگتر بود با اینکه کلاهک کیرش وارد کصم شده بود اما تو نمیرفت .
نخواست اذیتم کنه ، بلند شد و از جیب کتش یه ژل لابریکانت در آورد ، ژلو شناختم ، همون ژلی بود که شوهرم باهاش پردمو زده بود .
جابر به کیرش ژل مالید و یه کمی به کص منم زد و اینبار کیرش خیلی راحت وارد کصم شد
با اینکه ژل زده بود اما تمام کیرشو احساس میکردم .
تا این که تمام کیرش وارد کصم شد و بعد چند لحظه جابر شروع کرد به تلمبه زدن
از کصم خوشش اومده بود ، پاهامو انداخت روی شونش و با تمام قوا تلمبه میزد .
آه و ناله جفتمون در اومده بود ، با اینکه یه ربع داشت میکرد اما خبری از آبش نبود ، معمولآ شوهرم بعد سه ، چهار دقیقه آبش میومد اما آب جابر انگار خیال اومدن نداشت
جابر همونجور که داشت تلمبه میزد با دستاش شروع کرد به مالیدن پستانهایم ، خودشو آورد بالاتر و دهنشو گذاشت روی گوشمو همونجور که آروم زبون میزد گفت : طیبه جوون ، تو بهترین جنده ای هستی که تاحالا کردمش .
از لفظ جنده که بهم گفت خوشم نیومد اما همین حرفش باعث شد تا همونجور که داشت تلمبه میزد ارضا بشم .
فهمید که ارضا شدم آروم کیرشو در آورد پاهامو خوابوند .
کیرش از آبم سفید شده بود .
اومد بالای سرم و کیرشو کرد تو دهنم ، تا حالا اینجوری ساک نزده بودم مزه آب کصمو داشتم حس میکردم .
جابر خوابید رو تخت ، هنوز کیرش قرص بود و سرپا .
آروم نشستم روی کیرش و شروع کردم به بالا پایین کردن خودم ، آروم تو بغلش خوابیدم و جابر خودش شروع کرد به کردنم .
پستانهای سفت شده ام روی سینه های مردونش چسبیده بود واقعآ حال خوبی بهم میداد.
خسته شده بودم از رویش بلند شدم و خوابیدم .
جابر دستشو گذاشت زیر سرمو مشغول بازی با موهام شد و قربون صدقم میرفت
کیرش خیال خوابیدن نداشت
حالت داگ استایل گرفتم و شروع کرد تو کصم تلمبه زدن .
واقعآ خوب بلد بود چجوری بکنه .
همینجور که داشت میکرد داشتم دوباره ارضا میشدم که از بیشتر شدن سرعت تلمبه های جابر فهمیدم اونم داره ارضا میشه .
اومدم که بگم نریز تو که یهو داخل کصم داغ شد و همزمان با اومدن آبم ، آب جابر هم اومد ، واقعآ از آب داغ جابر کصم سوخت و
تمام کصم از آب کیرش پر شد ، هنوز داشت از کیرش آب وارد کصم میشد
انگار آبش تمومی نداشت…

…ادامه دارد

نوشته: طیبه


👍 13
👎 4
48001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

845469
2021-12-01 04:08:43 +0330 +0330

نویسنده یه کونیه که نهایت تجربه اش کون دادن بوده و همونو توصیف کرده
خر خودتی بچه کونی👌🏽😂😂😂😂

1 ❤️

845498
2021-12-01 10:19:45 +0330 +0330

احمق مگه منی اب داغه؟ مگه اندام داخلی پکیج داره؟ یا سماور که اب جوش بیاره و بعد اب بیاد؟ مگه رادیاتور ماشینه که جوش بیاره؟ یه عن مغز یه چیزی گفته شما هم هی گه خوری کنید پشتش. ابش اومد کونم سوخت، ابش اومد کسم سوخت.
حیف اون اکسیزن که مصرف می کنید

0 ❤️

848926
2021-12-20 23:28:20 +0330 +0330

آفرین به این قلم و نگارش
یک پورن نویس خوب که زیاد حاشیه نمیره، فضارو هندی هم نمیکنه.
با یک مقدمه‌ی مناسب شروع میکنه به توضیح و تحریک مخاطب

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها