دختر خاله سن بالا را صیغه کردم (۴)

1401/02/10

...قسمت قبل

ناخن می کشیدم رو سینه هاش ،، صدای نرم و آرومی داشت ،، سر سینه اش را آروم فشار دادم ،، یک آه عمیق کشید،، آروم اسمم را صدا میکرد ،، منم در جوابش می گفتم جانم فدات بشم صدیق من دستم و گذاشتم رو شکمش ،، آروم آروم لمسش میکردم ،، زیر بغلش و لمس کردم کردم آه بلندی کشید ،، در گوشش گفتم کجا می خوابی خانم همین جا یا داخل اتاق پشتی ،، گفت هر جا تو راحت بتونی لیسم بزنی ،، گفتم من واسم فرقی نداره سر سینه شو فشار دادم آه ،، برش گرداندم رفت زیر ،، دوطرف پهلوهاش زانو زدم ،، لباس هام و از تنم بیرون آوردم دست میکشید به شکمم کمربندمو باز کردم دکمه شلوارم را باز کردم،، زیپ شلوارمو صدیقه باز کرد ،، تقریبا ۳۲ روزی بود سکس نداشتیم ،، شلوارمو کشیدم پائین ،، از رو شورت دست می کشید به کیرم داشت شورتمو جر میداد ،، شورت و شلوارمو بیرون آوردم پرت کردم کنار ،، اومدم بالاتر دو طرف بدنش زانو زدم صدیقه کیرمو گرفته بود تو دستش هر کاری کردم بخورش لیسش بزن ،، گفت نمی توانم عزیزم ،، خوب باشه بکش به سینه هات ،، کیرمو میکشید وسط سینه هاش،، آب کیرم می مالید به سینه های صدیقه ،، رفتم پائین ،، دکمه شلوارشو باز کردم،، شلوارشو از پاش بیرون آوردم ،، یه شورت سفید تنگ که کوسش توش قلمبه شده بود پاش بود ،، از بالای مچ پاش شروع کردم بوس کردن ولیس زدن سرو صدای صدیقه بلند شد اومدم بغل رونهاشو لیس زدم دست بردم شورتشو از پاش بیرون آوردم کوسش خیس خیس بود با شورتش پاکش کردم ،، آروم لبها و بینی مو می کشیدم به کوس صدیقه آه و آهش بلند شده بود ،، شروع کردم کوسش و زبون زدم ،، چو چوله شو با دندون گرفتم ،، زبونمو کردم تو سوراخ کوسش ۳تا ۴ دقیقه خوردم سرم و محکم گرفت یه تکون خورد ،، ارضا شد ،، بلند شدم موقع ارضا من بود ،، دستم و گذاشتم رو ساق پاهای صدیقه جمعشان کردم بالا ،، رونهاشو گرفتم کشیدمش جلو تر کیرمو مالیدم لا کوسش،، یک بار ارضاع شده بود ،، مدام میگفت جواد آروم اولشو آروم بکن ،، دست کشیدم به کیرم آبش جمع شد همشو مالیدم سر کیرم گذاشتم رو سوراخ کوسش،، آروم سرشو دادم داخل لبشو گاز گرفت ،، بیشتر تحریک شدم فشار دادم یه جیغ ملایم زد تا نصف کردم توش ،، دستامو انداخته بودم پشت رون هاش و می کشیدم سمت خودم فشار دادم تا ته چسباندم،، صدیقه چشماش بسته بود کیرم تا آخر تو کوسش بود،،هیچی نمی گفت، ، آروم کمرم و تکون میدادم شروع کردم عقب جلو کردن صدای آه و آه صدیقه بلند شد،، هس هس میکرد ،، بهش گفتم اگر اذیتی بکشم بیرون ،، گفت نه زودتر تمومش کن تندش کردم ،، صدیقه جیغ میزد منم تند تند ضربه میزدم با صدای جیغ صدیقه بیشتر تحریک میشدم محکم تر ضربه میزدم ،، داشتم ارضا میشدم که کشیدم همه آبمو ریختم رو شکم و ناف صدیقه کنارش دراز کشیدم خوب بود عشقم آره کیف کردم ،، لبهاشو مک زدم

ادامه...

نوشته: جواد


👍 5
👎 8
37301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

871353
2022-04-30 01:51:23 +0430 +0430

این قسمت رو عجله‌ای نوشتی که بگی تو هم چیزی تو چنته داری اما برخلاف قسمت‌های قبل، اصلا شبیه داستان نبود و بیشتر شبیه انشا بود
امیدوارم قسمت آخرش رو خوب تموم کنی با فضا سازی عالی و یه پایان درام و تراژدی
سعی کن بجای تخیلات کیری، برای داستانت وقت بزاری

0 ❤️

871387
2022-04-30 03:59:47 +0430 +0430

چرا تو نریختی وقتی حامله س؟

3 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها