دوست دختر اجاره ای

1390/09/21

سلام من شیدا هستم
من دختری هات هستم سبزه خوش اندام چون ورزش میکنم و کلا خاطر خواه زیاد دارم نه بخاطر زیباییم بلکه بخاطر اینکه تو روابطم بی پروا هستم و حدودی واسه خودم قائل نیستم
الانم میخوام یکی از بهترین خاطرات سکسی مو
ضمنا من یک خاله دارم به اسم مستانه که با من اختلاف سنی کمی داره و دوست پسر پولداری داره که اسمش محمد و تو شهر ما ویلا دارن
یه روز خالم زنگ زد به من و گفت محمد برای تعطیلات اومده و یکی از دوستاشو با خودش اورده که تنهاست و از من خواست تو این مدت من همراهشون باشم تا تنها نباشه اولش قبول نکردم و به نظرم یه جور دوست دختر اجاره ای میخواست
ولی با اصرار خالم قبول کردم خلاصه قرارمون این شد که فرداش ناهار با هم بریم بیرون و بعدشم بریم ویلا
فرداش که شد من کلی به خودم رسیدم تا جلوی بچه پولدارها کم نیارم لباس های زیر مناسبی هم انتخاب کردم تا اگه کار به سکس کشید که مطمئن بودم میکشه اماده باشم خلاصه رفتیم سر قرار و من به شهروز معرفی شدم ناها رو که خوردیم محمد به شهروز گفت تو با شیدا عقب بشین من و با مستانه کلی حرف دارم اینو با لحن خاصی گفت و هر دوشون خندیدن خلاصه سوار ماشین شدیم توی راه شهروز سر صحبت با من باز کرد و اروم دستم گرفت و تو دستش نوازش کرد حس کردم حشرش زده بالا منم واسه اینکه اذیتش کنم یکم دلبری کردم تا حسابی تو کف باشه
احساس کردم وقتی حرف میزنه صداش میلرزه و دوست داره صحبت به سکس بکشه
تو این حین کم کم محمد با مستانه وارد فاز شوخی و جوک سکسی شدن و محمد دستش رو پای مستانه گذاشته بود
من با دیدن این صحنه واسه اینکه شهروز حشری تر کنم یکم بیشتر خودم بهش نزدیک کردم و کم کمک رفتم تو بغلش و ارنج دستم گذاشتم رو پاش اونم بغلم کرد و شروع کرد بازو هامو نوازش کردن کیرش داشت کم کم راست میشد که رسیدم ویلا
فاصله حیاط تا بالا رفتن از پله ها من تو بغل شهروز بودم
خلاصه میکنم که حوصله تون سر نره خلاصه بعد عوض کردن لباس هامون نشستیم مشروب خوردیم
من کنار شهروز بودم و اون تو فاصله هر پیک دستش رو رو شونه وپای من میذاشت کم کم که همه داغ شدیم و گرم حرف زدن با شهروز بودم دیدم محمد مستانه دارن از هم لب میگیرن و همدیگرو میمالونن
شهروز با دیدن این صحنه یه نوازشی به موهام کرد و گفت اجازه هست منم با عشوه خاصی با چشمام بهش چراغ سبز دادم اونم دو دستی صورتم گرفت شروع به لب گرفتن از من شد همونجا منو رو کاناپه خوابوندو شدت لب گرفتن بیشتر کرد و دستاش رو سینه هام بود میمالوندشون
دستش اروم رفت زیر تاپم و سینه مو از رو سوتین میمالوندمنم حساب داغ بودم خودم تو بغلش رها کرده بودم
بعد از جند لحظه تاپم داد بالا سینه هامواز تو سوتینم کشید بیرون ومثل وحشیا شروع کرد به خوردن یکم دردناک بود ولی خوشم اومد با یه دستش کسم میمالید و من رو اسمونا سیر میکردم من طوری خوابیده بودم که مستانه و محمد رو نمیدیدم ولی صدای ناله هاشونو میشنیدم
بعد از چند لحظه شهروز در گوشم کفت برام ساک میزنی؟ منم با علامت سر تایید کردم دست منو گرفت بلندم کرد خودش سرپا شد منم جلوشانو زدم دیدم مستانه پاهاش رو اسمونه ومحمد داره کس شو میخوره اونم عین کسایی که شکنجه میشن جیغ میکشه اولش از رو شلوار کیر شهروز مالوندم و بعدش دکمه های شلوارشو باز کردم تا زانو پایین اوردم و کیرشو از تو شرت قرمز رنگش بیرون کشیدم یه کیر سرخ شده عضلانی که نوکش یکم مرطوب شده بود
نوکیرش تو دهنم گذاشتم با زبونم دورش چرخوندم و یه میک کوچیک زدم شروع کردو عقب جلو کردن بیضه هاشو میلیسدم و تو دهنم میگرفتم اونم اه وناله ای میکرد که نگو بعد از من خواست سرم ثابت نگه دارم تا منواز دهن بکنه من اینکارو کردم اونم تلمبه میزد یه چند بار نزدیک بود بالا بیارم اونم با دیدن این صحنه دست از کار کشید منو بلند رو کاناپه خوابوند و شلوار بعد شرتم کشید پایین بعد شورت شلوار خودشو کامل در اورد منم تو این فاصله تاپ سوتینم در اوردم که محمد تو این لحظه مستانه رو بغل گرفت رفت سمت اتاق خواب گفت کار داره به جاهای باریک میکشه که مستانه و شهروز خندیدن
اونا رفتن تو اتاق و در بستن و شهروز پاهامو داد بال و شروع کرد به کس لیسی
زبونشو رو کسم میکشید بعدش اونو میکرد تو کسم منم داشتم از بالا کسم و سینه هامو میمالیدم و به اوج لذت نزدیک میشدم با شنیدن ناله هام مثل اینکه شهروز متوجه منظورم باشه حرکت شو سریع تر کرد تا ارگاسم شدم و برا ی چند لحظه بیحال شدم
با ارگاسم من شهروز پا شد رفت یه کاندوم اورد کشید رو کیرشو گفت حالا من باید ارضا بشم
کیرشو اروم رو کسم میمالید و کس لیز من هر لحظه میخواس اونو بکشه تو خودش
اروم سر کیرشو و متعاقب اون با یه حرکت بقیه اشو فرستاد تو من بی اختیار اهی کشیدم اون چند لحظه کیرشو همون تو نگه داشت که من بهش گفتم ادامه بده اونم شروع کرد به تلمبه زدن و صدای ناله های هر دومون رفت بالا پاهامو تو دستش گرفته بود نان استاپ تلمبه میزد و من احساس میکردم یه اهن گداخته داره تو کسم جلو عقب مکیکنه
منم بادستم سینه هامو میمالیدم و لبم از شدت شهوت گاز میرفتم اون با دیدن این صحنه حشری تر میشد
یه ده تا پانزده دقیقه ای تو همین حال بودیم که بهم گفت قنبل کن کیر شو کشید بیرون منم قنبل کردم اونم بعد از زدن چند تا سیلی به کونم کیرشو یهو کرد تو کوسم و تلمبه زد من دیگه تو حال خودم نبودم و بی اختیار ناله میکردم و ازش میخواستم محکم تر بکنه و بهش میگفتم جرم بده پاره ام کن و از این حرفا اونم مدام به کونم سیلی میزد که صداش تو فضا طنین انداز میشد منم بالش روی کاناپه رو چنگ میزدم گازش میگرفتم که تو همین حال یه بار دیگه ارگاسم شدم اونم کیزشو کشید بیرون ر رو شیار کونم گذاشت رو خم شد شروع کرد پشتم بوسیدن بعد چنددقیق منو اورد پایین و خواست سگی واستم تا اونم ابش بیاد منم اینکار کردم اونم حدود پنج دقیقه منو مثل سگ کرد!!! تا اینکه گفت دارم میام چیکارش کنم منم گفتم هرجا دوست داری بریز اونم منو به پشت خوابوند و کاندوم از رو کیرش بیرون کشید کیرش لای سینه هام ذاشت منم با دستم سینه خامو جمع کردم براش اونم با چند بار جل عقب کردن اه بلندی کشید و من احساس کردم یه چیزی مثل گدازه اتش فشان خالی شد بین سینه هام و گردنم اونم بیحال کنارم دراز کشید منم به پهلو خوابیدم اونم ازپشت بغلم کرد و کیر داغ شل شده اشو از پشت بهم چسبید یه نیم ساعتی تو همون حال بودیم منو نوازش میکرد و مثل یک سردار فاتح که پیروز جنگی باشه منو تو بغلش گرفته بود که مستانه محمد از اتاق بیرون اومدن و با دیدن این صحنه شروع به خندیدن کردن که منو شهروز هم خندیدیم تو همون روز ما یکبار دیگه سکس گروهی داشتیم که داستانشو بعدا براتون مینویسم.

نوشته:‌ شیدا


👍 0
👎 0
46978 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

306690
2011-12-12 23:34:01 +0330 +0330
NA

چه فتحی هم کرده بوده بدبخت! شیدا میدونی این طور که تو از دادنت تعریف کردی و به خودت افتخار کردی هیچ دانشمند و ادم فرهیخته ای به خودش مغرور نشده!
پولدار بود که بهش دادی؟ گدا بود چی میشد؟ خار داشت؟ تو داستانت که چیزی از پولدار بودنش به تو نماسید ! نمیدونم چرا این دخی ها پولدار که میبینن فکر میکنن اره دیگه همین خوبه! بهش میدن! درک نمیکنم!

0 ❤️

306691
2011-12-13 00:08:39 +0330 +0330
NA

تو با نقطه و ویرگول و اینجور چیزا کلا قهری ، بهت پیشنهاد میدم یه بار دیگه دوره ابتدایی رو بخون برات خوبه
مثلا خودتو چسبوندی بهش و از اینجور چیزا چه تاثیری تو اذیت کردنش داشت :? :? :? اذیت کردن اینه که خودتو نزدیک کنی وقتی نیاز داشت بیای عقب تشنه بشه احمق جون اینو نمیدونستی بدون خب وقتی احساس کرد میخواد خودت زودتر بذاری تو بغلش مگه مرض داره اذیت بشه ؟؟؟؟ نه بگو دیگه
ایییییییی چقدر از این عشوه های خرکی بدم میاد صحنش اومد جلو چشم حالم بد شد :&
دمتون گرم خیلی باحالین آدم تک و تنها با دوست پسر خودشه همش سرخ و سفید میشه شماها چه ریلکسین که جلو هم هر کاری میکنید
و در آخر خسته نباشی تو دوست دختر اجاره ای نیستی ج…ه معرفتی هستی

0 ❤️

306692
2011-12-13 00:25:42 +0330 +0330
NA

اگه تو داستان بیارن بگن و ادامه بدن از پولداری و بیرون رفتنا و نمیدونم چیُ و چیُ و … بقیه میگن ای بابا این داستان سکسی بود یا خاطره شام و ناهار بیرون!؟
حالام که چیزی نگفته و مسل ببخشین مثل دخترای خوب داستان سکسی گفته بازم بزنین تو سرش
از قدیم گفتن در دروازرو … بله.
در ضمن تو خودت اگه یک نفر بهت فقط پول نشون بده میری طرفش حالا چه برسه به این که پولدارم باشه.

0 ❤️

306693
2011-12-13 01:09:44 +0330 +0330

جنده خوبی هستی، چند میگیری یه شب تا صبح؟

0 ❤️

306694
2011-12-13 03:29:16 +0330 +0330
NA

داستان قشنگی بود، آفرین ، ادامه بده

جدا از ایرادات بنی اسرائیلی که بعضی میگیرند بنظر من داستان قشنگی بود ، اگر داستانت راست باشه معلومه که خوب بلدب با کس دادن حال کنی و حال بدی، موفق باشی و ادامه بده (اگر هم مشتری حضوری خواستی من با تمام امکانات در خدمتم!).

0 ❤️

306695
2011-12-13 04:22:36 +0330 +0330
NA

دختر حشرى از اروميه ادم كنه. hadi_civil_en

0 ❤️

306696
2011-12-13 05:21:11 +0330 +0330
NA

داستانت بد نبود … مرسي خسته نباشي !!!

0 ❤️

306697
2011-12-13 05:51:25 +0330 +0330
NA

سلام!!!
منم دوست دارم از این داستانا بنویسم, ولی سکسی نداشتم! چه لز چه با پسر, چون به کسی اعتماد ندارم! من فقط اینجور جاها پرسه میزنم خلاف سکسیم همینه!
تو خیال خودم با این و اون سکس میکنم¡!
همین داستانای خیالی و چطور بنویسم!??
کمکم کنید! مرسی!

0 ❤️

306698
2011-12-13 09:25:43 +0330 +0330
NA

کاملاً موافقم

0 ❤️

306699
2011-12-13 12:13:12 +0330 +0330
NA

دقت کردین که هر می آیدیش دختره و داستان مینویسه…همه میان نقد و بررسیش میکنن و ایول میگن بش و …
اما هر پسری که بنویسه فقط و فقط فحش میخوره؟ :)) :))

0 ❤️

306700
2011-12-13 12:20:47 +0330 +0330
NA

khob boood jende kocholo bazam az jendeghi o on khale jende tar az khodet lezat boordam

0 ❤️

306701
2011-12-13 15:36:12 +0330 +0330
NA

خوب بود دفعه دیگه اگه منوصدانکنی الهی کیرش راست نشه!!! :)) :)) :))

0 ❤️

306703
2011-12-15 02:25:36 +0330 +0330
NA

ras mige ba hediye movafegham.age puldar nabud behesh nemidadi?
yani kiram tu in falsafeye 2khtara.halam az afkaretun b ham mikh0re

0 ❤️

306704
2011-12-15 08:41:49 +0330 +0330
NA

من میتونم کمکت کن ایدی بزار اگه دوست داری

0 ❤️

306705
2011-12-17 08:32:41 +0330 +0330
NA
                                                                                                                         سلام!!!! منم دوست دارم از این

نوشته tanha_70 در 22. آذر 1390 - 15:21

سلام!!!
منم دوست دارم از این داستانا بنویسم, ولی سکسی نداشتم! چه لز چه با پسر, چون به کسی اعتماد ندارم! من فقط اینجور جاها پرسه میزنم خلاف سکسیم همینه!
تو خیال خودم با این و اون سکس میکنم¡!
همین داستانای خیالی و چطور بنویسم!??

کمکم کنید! مرسی!من میتونم کمکت کنم داستان بنویسی ایدی برام بزار اگه دوست داشتی پیغام خصوصی بده

0 ❤️