سلام من مجتبی هستم یه پسر بسیار بسیارحشری که همیشه دنبال کس وکونه حتی تاقبل ازاین ماجرا کون پسرا رو میکردمو کیر کلفت میکردم قدم187 وزنم 80پوستم سبزه تعریف نکنم خوش قد وهیکلم وخوش …خوب از وقتی بعضی از این داستان های تخمی روخوندم حالم گرفته وتصمیم گرفتم خودم بنویسم وکیر 20سانتیمو شق کنم بخاطر اون روز
حدود 3ساله که حشر یه زنی هست همسایمون که طلاق گرفته ارایشگاه داره ازخوصیاتش بگم براتون که کسش توپوله حتی وقتی شلوار خونگی میپوشید کسش معلوم بود وای کیرم باز بیادش بلند شد قربون هرچی کس توپوله ازموضوع دور نشیم کس توپول و پوست گندمی وکون طاقچه ای و پستون نسبتابزرگ و بدن حدودأ 85کیلویی داستان ازاین قراربود که من هروقت(البته پسری داشت دوستم بود)میرفتم خونشون همیشه چشم بهش بود یبار رفته بودم خونشون اسباب کشی که اون اومد کمک کنار دیوار بود داشت میرفت چون جا نبود باید ازکنار هم ردمیشدیم اونم پشتش به من بود من که ازکنارش رد شدم کیرم بی کونش خورد و کیرم تانرمی کونشو حس کرد سریع قد رشیدشو مثل سرو بلند کرد منم تاکیرمو تو اون وضیعت دیدم سریع رفتم بیرون؛حدودیک هفته گذشت ومن هرروزبه عشق آرزو(همسایمون)جق میزدم وحشریتر میشدم اون موقع من فکرای جور وا جوری کردم میرفتم عکس از کیرمینداختم چون چاپگرخونگی داشتیم وقتی کسی نبود چاپش میکردم وپشتش انواع حرفارو مینوشتم مثلامینوشتم: میدونم رفتی بایکی دیگه رابطه داشتی فیلمشو دارم واگه میخوای به کسی نگم چراغ مغازتو امشب روشن بذار وبدون اینکه بگم کی هستم میرفتم ساعت 1یا2شب عکسو مینداختم داخل مغازش تایک ماه کارم این بود تادیدم نخیرجواب نمیده دیگه خسته شدم
بعد یکی یادوماه که گذشت دیدم ارزو میگه چارپایتونو بیار مغازم میخوام لامپ عوض کنم منم از خدا خواسته سریع رفتمو اوردم ساعت حدودأ10شب بود چارپایه روگذاشتم تومغازش خواستم برم که گفت وایسا من نمیتونم توبرو عوضش کن بعد رفت درمغازه رو بست منم رفتم بالا اما هرکاری کردم مهتابی جانیفتاد بهش گفتم خودت بیادرستش کن من دست از چهارپایه میگیرم بعد ازصد بار گفتن که نمیتونم اخرش رفت بالا منم از پایین دست ازچارپایه گرفتم رفت بالا وای کیرم داشت شلوارمو جرمیداد لامصب وقتی داشت میرفت بالا کونش اومد سمت من ودستم چاک کونشو کامل طی کرد وای چقدرنرم بود کیرم که بدجورشق بود داشت بدتر میشد آخه ارزو فقط مانتو کوتاه تنش بوداز اونا که تا زیرباسن میادوشلوارتنگ مانتوش که وقتی رفت بالا ازچارپایه بخاطر طاقچه ای بودن کونش مانتوش بالای باسنش موند منم از زیر داشتم کس وکونشو دید میزدم اخه بدجور تودید بود پاهاش هم باز بودن فکرشو کن کس توپولی که زیر شلوار تنگ باشه چطور خودنمایی میکنه من که محو تماشابودم اون داشت مهتابی درست میکرد اخرش انداختش تو جاش ولی من که بدجور حشر بودم فکری به سرم زد چهارپایه رواز زیرپاش زدم افتاد پایین منم سریع خودموپهن کردم زمین و مثل اینکه اتفاقی باشه دست از کمر ارزوگرفتمو انداختمش روی خودم کیرم که بدجور راست شد بود افتاد لای کونش ارزویی که داشت اه وناله ازدرد افتادن از چهارپایه میکرد تاکیرمو حس کرد ساکت شد تا حدود 30ثانیه کونش روکیرم بوداومد که بلند شدچرخیدمو خوابوندمش به پشت وافتادم روش تا دید چه خبره امد داد بزنه که بهش گفتم ابروت میره اخه من داخل مغازه توأم و تومنو اینجا اوردی تا این حرفو شنید فقط اشک ریخت والتماس کرد منم که کیرم از زندان(شلوارم) بیرون اومده بود فقط میخواست بره ارزو ومنم فقط به کیرم فکرمیکردم واشکای ارزوبی فایده بودمنم دست بردم واسه سینهاش امانمیذاشت روسریشو دراوردم وموهای طلایش بیرون افتادسریع لاله گوششو شروع کردم به خوردن دستامم بردم شلوارشو تاسر زانوهاش اوردم شرتش که سفید وگل گلی بود رو اوردم پایین کیرموگذاشتم رو سوراخش اما ارزو سفت کرده بود وهرچی فشاردادم نرفت التماس میکرد؛بعد دید که چقدر فشار میدم واسه کردن کونش گفت مصطفی(شوهرش که ازش جدا شده بود) ازپشت بهم دست نزده ازجلو بکن منم گفتم شل کن تا شل کرد کیرمو کردم تو سوراخ کونش چنان جیغی زد که الان یادش میافتم سرم درد میگیره منم تازه سرکیرمو کرده بودم تو کونش باسیلی زدم بهش گفتم خفه اونم گفت من تاحالا کسی دستش سمت پشتم نرفته خیلی عوضی درارش دارم میسوزم منم که با این حرفاش بدتر حشرمیشدم باتمام فشار نصف کیرمو کردم بدبخت داشت میمرد منم هرچی فشارمو بیشتر میکردم کیرم ازنصف بیشتر نرفت تو ارزو که دی بریده بود دیگه پهن زمین شده بود وچشماش مثل خون شده بود واشک از گوشه چشماش میریخت من حشر بودم وحالیم نبود شروع کردم تلمبه زدن چون بار اولم بود که داشتم زن میکردم تندتند تلمبه میزدم بعد حدود یک دقیقه ابم اومد وریختمش تو کونش من بعداز 5دقیقه داراز کشیدن روش خواستم دوباره بکنمش ولی دلم سوخت وشلوار وشرتشو دادم بالا ومال خودمم وارزو همینطور دراز کشیده بود رو زمین من چارپایه رو برداشتم رفتم خونه وقتی رسیدم ساعت 12و30بود که من اون موقع دعوا بدی با خانواده داشتم بخاطر دیر اومدنم ازاون ماجرا حدود یک سال گذشته و آرزو هر وقت منومیبینه به حالت خشم نگاهم میکنه
اگه خوشتون اومد پیام بذاریدتاداستان سکس باخال کوچیکموبگم اگه بدتون اومدلطفا فحش ندید که واسه خودتونه پس فقط انتقاد؛بیایدانتقاد کنیم ن فحش بدیم؛مر30؛بوث؛بوس؛بو3؛بوص
نوشته: مجتبی
اینکه سکس نبود تجاوز به زن بدبخت بود بخودت هم میبالی مثلا, طفلی زنه
بعضی از مردا چقدر وحشیو پستو رزذل اند اونوقت بهانشون اینه که حشری بودم حالیم نبود
همیشه آدما برا خطاهاشون یه توجیح میارن, ولی این کارا اصلا توجیح نداره اینا شهوت نیس مریضیه عزیزم
پسر گلم پاشو مهد کودکت دیر شده.پاشو برات لقمه گرفتم تا انرژی به دست بیاری.آخه دیشب داشتی با کیر 2 سانتیت ور میرفتی خسته شدی.
تجزیه و تحلیل:
من نمیدونم چرا هر کی شب خواب میبینه صبحش فکر میکنه یه نویسنده است.
1.مطمءن باش مادرت هم به همسایتون میده.2.از جقی جماعت همچین نوع نگارشی بعید نیست.3.مگه آرایشگاه جنده خونس که تا ساعت 10باز باشه.4.لطفا دیگه تو ذهنت تخیل نکن تا بذاری ما راحت بخوابیم.
(ستاد گاییدن نویسنده جقی)
پسر گلم پاشو مهد کودکت دیر شده.پاشو برات لقمه گرفتم تا انرژی به دست بیاری.آخه دیشب داشتی با کیر 2 سانتیت ور میرفتی خسته شدی.
تجزیه و تحلیل:
من نمیدونم چرا هر کی شب خواب میبینه صبحش فکر میکنه یه نویسنده است.
1.مطمءن باش مادرت هم به همسایتون میده.2.از جقی جماعت همچین نوع نگارشی بعید نیست.3.مگه آرایشگاه جنده خونس که تا ساعت 10باز باشه.4.لطفا دیگه تو ذهنت تخیل نکن تا بذاری ما راحت بخوابیم.
(ستاد گاییدن نویسنده جقی)
فحش ندیم فقط انتقاد کنیم؟؟؟ای به چشم عزیزممممممممممممم
انتقاد اول از عناصر مونث خونتون:ای کیرم تو اون کس جرواجره ننه جنده ت، کونده خار، ای ننه کس شاداب، این چی بود نوشتی؟
و اما انتقاد دوم از عناصر مذکر خونتون:کس کشه پدرکونیه،داداش ابنه ای …ای شاشیدم تو پس کله کچل بابات که گرفته خوابیده اونوقت درو همسایه اومدن زحمت کاشتن تویه تخم حرومو را کشیدن. این چی بود نوشتی؟؟؟
با احترام فراوان مجتبی جان نویسنده محترم، امیدوارم که از انتقادات سازنده من دلگیر نشده باشی و در داستانهای بعدی حتما این نکات را رعایت کنی.
موفق و موئد باشی و کس ننه ت متعالی
دیدی همش بخودت رسید :D :D
بچه کونی میخوای داستان بنویسی دستتو از تو شرتت دربیار که کیر نزنی به املا
با خوندن همون چند سطر اول خیلی راحت میشه حدس زد که داستانت کسنوشته ای بیش نیست که ازذهن معیوب یه آدمه جقی درحال تراوشه…
اما خداییش خوشم میاد که برای نگارش داستان اعتمادبنفسه همتون خوبه و فکر میکنید الانه که چپوراست پیام تبریک و تشویق وتشکره سرازیر بشه تو ایمیلتون!!!
“قدم187 وزنم 80پوستم سبزه تعریف نکنم خوش قد وهیکلم وخوش …”!!!
وخوش چی؟!
نکنه خواستی بنویسی خوش چسم!؟
داستانتو نخوندم و نمیخونمم تاشاید تشویق بشی به اینکه دیگه ننویسی…
أه
آخه خوک کثیف ، کس شعر تجاوز کثیفت رو نوشتی بعد از چن تا فحش که لیاقتته ناراحت می شی… چه روح حساسی داری… ای سگ برینه تو کالبدت… تف تو کونه گشادت… امیدوارم بچه های محل خواهر طلاقیتو اونچنون جر بدن که دیگه هوس این گه خوریا به کله کیریت نزنه…
واسه من هر گهی میاد تو سایت همه کیر 2 متری دارن و قیافه هم دی کاپریو هستن…
کیر بز هندی 2 ساله تو دهنت با این تفکرات جلقوزانت…
می دم بچه ها ردتو بزنن بیان جر واجرت کنن که بفهمی تجاوز یعنی چی … حرومزاده ابنه ای
خاک تو سرت احمق متوهم!
ارزش نقد کردن نداری،روانی!
بعضی مردا حیوان صفتن ربطی به حشری بودن نداره مریضن بدبختن
سلام خوبی .متاسفانه با نظرت موافقم و جالبه دلیل و توجیه هم برا کارشون میارن معمولا
از نظرات معلومه خیلیا از عزاداری اومدن اعصاب معصاب ندارن میزنن کونتو پاره میکننا برو مامان تپول!
برات متاسفم که تجاوز به زور رو اومدی واسه داستان سکسی تعریف کردی.خیلی بچگانه نوشته بودی و خیلی بیشتر ایراد داشت.هم نگارشت هم چرندیاتت.خودتو زودتر به یک روانپزشک معرفی کن.من راونپزشک نیستم,وگرنه خودم درمانت میکردم.هرچند بعید میدونم درمان بشی.فقط باید جلوی پیشروی اینهمه آب کمر رو توی مغزت گرفت.زودتر برو دکتر تا نمردی متوهم جقول
کیرم تو اون مغز بابات که یه همچین دسته گل کس مغزی تحویل جامعه داده، جفی جغی جغی
خاک تو سر کس مغزت کنند - آخه بی شرف تجاوز میکنی بعد میای میگی داستان عشقی !
تو دیگه تو کدوم طویله ای بزرگ شدی کس کش خایه مال .
مادر به خطا رفته توهماتت را برو واسه کیرت تعریف کن وقت ما را هم نگیر
شمالم تا جنوبم عشق چه خاک و گندمی دارم
صدام یاری کن باید بگم چه مردمی دارم
بگم این حق هیچکس نیست که با ثروت فقیر باشه
کسی که فرش می بافه نباید رو حصیر باشه
اگر چه سختی از انسان یه کوه درد میسازه
ولی از مردم ما درد داره یک مرد میسازه
نگام کن بچه های کار چه جور تو آب و آتیشن
تو این روزهای سخت کمک خرج پدر میشن
من و تو مردمی هستیم که گنج از رنج میسازیم
به این تاریخ خورشیدی به این فرهنگ مینازیم
من و تو مردمی هستیم که آینده تو مشت ماست
پارسا
خیلی آشغالی
حیوان هم بزور متوسل نمیشه
خیلی افتخار میکنی که زن بدبخت رو مورد تجاوز قرار دادی
دنیا دار مکافاته مراقب آبجی محترمه باش مورد عنایت پسرهای محلتون قرار نگیره.
برو خوش باش آشغال عوضی
واقعا جای تاسفه
هم برای این افرادی که وارد این انجمنها می شن
و هم بیشتر برای شما افرادی که اینجور وبسایتها رو ره می اندازین
امیدوارم یبار دیگه هکتون کنن
ضمنا یعنی موضوع نبود رفتی سایت سکسی راه انداختی
mpm7030
میشه گم شی بری از این سایت بیرون اخه انتر تو که جا نماز اب میکشی چرا عضو شدی دیوث
آخه توقع داری چی بگن بچه های خوب این سایت
فحش بدن ؟
انتقاد کنند ?
تشویق کنند ؟
واقعا متاسفم . من که وقت هیچ کدومو ندارم توضیح بدم فقط میتونم بگم نظر بچه ها نظر من هستش
ای کونی بد زات بایدتو رو همونجوری خشکه بدون تف گایید البته هر چند داستانت تخیلی بود کونی کمتر جلق بزن
اولا اینکه دیگه این کسشرا خز شده دوما مگه ننتو یگ گاییده که به زور زن مردومو میکنی طوله سگ
شاشیدم به اون هیکلت که اینهمه ازش تعریف کردی…
این هم انتقاد من اگر ناراحت شدی ببخش اگر نبخشی اونوقت حال خانواده ات رو می پرسم ?
تخمی بود اولش …میخواستم رد بشم جا نبود کیرم نرمی کونش حس کرد…اخه نیم تخمی این چیه نوشتی
داداش اسم منم مجتبی ست ولی انقد کیری نوشتی اگه ی روز من بخوام بنویسم هیچکس نمیخونه چون همه یاد تو کونی مغز ردی میفتن روحتو گاییدم بشر
که چی اخه الان خوش حالی یه مشت توحم تحویل دادی. بعد میگی فش نده آخه نمیذاری که…