ادبارو و دخترخاله

1390/03/08

سلام به دوستان شهوانی عزیز من … هستم از بوشهر میخوام خاطره تک سکسی که تو عمرم رو داشتم رو براتون تعریف کنم . بریم سر اصل مطلب من 17 سالمه و یه دختر خاله دارم که 15 ساله هستش من خیلی علاقه داشتم که حسابش رو برسم ولی خیلی کوچیک بود دلم به حالش میسوخت تا اینکه یه روز گوشیش دستم بود یه نفر اس داد که kho khali bi من اول نفهمیدم منظور این اس چی بود شماره طرف رو برداشتم بعد از نیم ساعت زنگیدم یه پسر بود یه لحظه قلبم تند زد که من چی فکر میکردم چی شد دختر خالم که اومد گوشیشو بهش دادم و گفتم یه اس برات اومد اس رو که خوند احساس کردم ترسید بعد که به اون متن توجه کردم به این نتیجه رسیدم که نوشته خونه خالیه بیا !!! بعد که 2000 ریم افتاد بهش گفتم که جایی میخوای بری گفت که نه عزیزم انگار میخواست با حرفاش خرم کنه . چند روز گذشت و باز پنج شنبه رسید چون من طبق عادت پنج شنبه و جمعه میرم خونه مادر بزرگم اون اونروز اونجا بود ظهر خاله مجردم بهش گفت که پیش من و … وایسا اونم قبول کرد مامانش اینا بعد از خوردن ناهار رفتن ظهر که همه خوابیدن من بیدار بودم و احساس کردم یه چیزی زیر پام لرزید بعد دختر خالم رفت بیرون تو حیاط تا گوشیش بوده منم رفتم دنبالش و گوش وایسادم بعد که حرفش تموم شد .رفتم جلوش مثل روح ظاهر شدم گفتم باکی صحبت میکردی گفت که هیچکی دوستم بود گفتم که گوشی و بده گفت برو بابا گوشیشو به زور ازش گرفتم و به شماره آخری زنگیدم همون پسره بود bfش بود گفتم که من به بابات میگم رنگش زرد شد منو کشید کنار و گفت که هر چی بخوای بهت میدم فقط یه کاری نکن که منو بکشن آخه باباش از اون تعصبی ها بود منم گفتم یه چیز ازت میخوام گفت چی گفتم sex هروقت گفتم باید قبول کنی شروع کرد به گریه کردن منم دلم به حالش سوخت و نمیتونم گریه یه نفر رو ببینم گفتم اشکال نداره همین یه بار رو بده دیگه کارت ندارم گفت خوب کجا بریم گفتم کارت نباشه خونه مادر بزرگم 2طبقه بود حالا ساعت 5/2 هست و 5/2 ساعت وقت داشتم بردمش طبقه دوم خونه داییم اینا که خونشون خالی بود آخه رفته بودن خارج از شهر چون مراسم هفته اقوامای زنداییم بود کلید رو تو کنتور برق پیدا کردم ( جاشو بلد بودم یه بار که زنداییم قایمش کرد دیده بودم ) دختر خالم رو بردم تو خونه اول سیر بغلش کردم تو بغل میبوسیدمش فقط بوسش میکردم بردمش تو اتاق داییم اینا مانتوشو در آوردم یه تاپ توری تنش بود اونم در آوردم بعد رفتم سراغ شلوارش اونم در آوردم حالا با یه سوتین بود و با یه شورت لا لمبه ای شروع کردم لب کرفتن اولش ممانعت میکرد بعدش اومد رو کار خودشم لب میگرفت من که دلم نمیخواست آبم هدر بره گفتم لباسامو در بیار او بیچاره هم اطاعت کرد وقتی که کامل هردو لخت شدیم خابید رو تخت گفت که … فقط یه کاری نکنی که بدبخت بشم (منظورش پرده بود ) گفتم خیالت راحت باشه از کون میکنمت رنگش قرمز شد عصبانی بود اول گردنشو لیسیدم بعد رفتم دور سینه های تقریبا بزرگش رو که هنوز نرسیده بود رو خوردم بعد نوک سینشو یکم گاز گرفتم که یه آخ گفت منم رفتم پایین بالای کس تپلش رو لیسیدم حسابی بعد لبه کسش رو گاز میگرفتم داشت میلرزید از بس حشری شده بود که داشت خودشو میزد خوب نوبت جهانگیر خان خودم بود که خودی نشون بده چربش کردمو گفتم برگرد تا از کون بکنمت با تاخیر برگشت حالت سگی خابید منم سوراخشو چرب کردم تا دردش نیاد جهانگیر خان دیگه داشت میترکید رفت جلوی سوراخ یه نفس عمیق کشید و سرشو کرد تو دختر خاله از درد داشت بالشو سوراخ میکرد جهانگیر خودشو که کامل جا کرد من رو کمرش خابیدم یه کم که عادت کرد دوباره کرم زدم به دور سوراخش و در و داخل کردم دیگه احساس میکردم داره آبم میاد جهانو در آوردم و کنارش خوابیدم گفتم برام ساک میزنی تا آبم بیاد یا بریزم تو کونت گفت هیچ کدوم خودت کارتو بکن آبتم رو من نریز گفتم مگه میشه یه لب تمیز ازش گرفتم بعدم جهانو فرستادم بره تو دهنش اولش خوشش نمیومد بعد یه جور میمکید که فکر کردم اینکاره هستش که همینجورم بود اونقدر برام ساک زد که داشت آبم میومد وقتی آه آه خودم بلند شد فهمید که داره میاد کیرمو در آورد و برام جلق زد فهمیدم که نمیخواد بخوره گفتم الان الانا نمیاد نترس دوباره ساک زد سرشو سفت گرفتم جهانم کامل کردم تو حلقش یه تلمبه زدم آبو ریختم تو دهنش منو هل دادو تمام آبو ریخت رو تخت منم ولوو شدم رو سینه هاش ازش لب میگرفتم بعد گفت میخوام برم حموم گفتم زکی الان که نمیشه بری لباساشو با گریه تنش کرد و منتظر من شد که بریم پایین منم آماده شدم و رفتم تو بغل گرفتمش و انداختمش رو تخت ازش معذرت خواهی کردم و یه لب رمانتیک ازش گرفتم و رفتیم پایین وقتی رفتیم هنوز خواب بودن با هم رفتیم تو آشپز خونه خیلی خستش بود میگفت کونم درد میکنه منم گفتم عادی میشه بعد رفتم خوابیدم عصر بیدارم کرد هیچکس نبود خودم بودمو خودشو داداش 4 سالش گفتم بقیه کجان گفت رفتن قبرسون چون 5شنبه ها همیشه میرن من موندم امیرو بگیرم گفتم بهم لب میدی گفت یه شرط داره گفتم قبوله بعد گفتم چی هست حالا شرطط گفت برام فیلمای sexy با کیفیت بیاری من گفتم اگه بیارم هر وقت گفتم میذاری بکنمت گفت حالا یه کاریش میکنیم منم که تو کونم عروسی بود یه لب آبدااار ازش گرفتم رفتم بیرون بعد از چند روز براش از اینترنت سفارش دادم پولو که واریز کردم یه آدم ناشناس که از پست نبود آورد در خونه منم دادمش و بعد از اون ماجرا ما تا حالا 6 بار با هم سکس داشتیم البته از کون … مرسی از همتون …

نوشته: edbaroo


👍 0
👎 0
30253 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

283804
2011-05-30 00:28:10 +0430 +0430
NA

از اول بگم نی نی جون پاشو برو سر درس و مشقت زشته ببین املات ضعیفه کل واژه ها رو اشتباه نوشتی/ خیال میکنی اسمتو مینوشتی ما میومدیم شناسایت کنیم ؟؟؟ خب اگه اینقد معروفی یه اسم مستعار واسه خودت میزاشتی که وقتی به اسم منحوست میرسیم با … مواجه نشیم / آخه احمق کدوم آدمیخونه مادربزرگش با مانتو می خوابه توهمی ؟؟؟ /بعد رفتم دور سینه های تقریبا بزرگش رو که هنوز نرسیده بود منظورتو از این جمله بگو آخرش سینش بزرگه یا هنوز نرسیده ؟؟؟؟؟؟؟؟/مگه از اول نگفتی خیلی کوچیک بود چطور کسش تپل بود؟؟؟؟در و داخل کردم یعنی چی؟؟ یا بگو تلنبه زدم یا بگو عقب جل کردم درو داخل دیگه چیه /گرفتی طرفو کردی بعدشم یه لب رمانتیک ازش گرفتی ؟؟؟خیلی خستش بود دیگه چیه ؟؟؟و در آخر خیلی جاکشی که به جای اینکه راهنماییش کنی کردیش

0 ❤️

283805
2011-05-30 01:02:49 +0430 +0430
NA

ساینا جون4 جون دمت گرم
آخه دیگه چی بگم
فقط متاسفم برات

0 ❤️

283806
2011-05-30 01:23:48 +0430 +0430
NA

آها یادم رفت بگم منظورت از این اسم تخمی چی بود واسه داستانت گزاشتی؟؟؟ ادبارو و دخترخاله/ الاغ کس کش کیر انی رو درآوردی گذاشتی تو دهن طرف ؟؟؟ باید یکی بیاد به زور کنه تو کونت بعدشم کیرشو بذاره تو دهنت حال کنی

0 ❤️

283807
2011-05-30 02:34:59 +0430 +0430
NA

بچه کونی آخرش تو عمرت تک سکس داشتی یا 6 بار سکس داشتی؟؟؟

کیر انی و میکنی تو دهن دختره؟؟؟

15 سالش بوده؟؟ خاک بر سر ننه آقات که اینطوری تربیتت کردن بچه باز عوضی

تازه خودتم -18 هستی کس کش

0 ❤️

283808
2011-05-30 02:51:54 +0430 +0430
NA

اولا که تو چه حقی داشتی تو کارش فضولی کنی بعدشم سو استفاده کنی دوما چه لذتی داره وقتی با یکی باشی که داره زیر دستت گریه میکنه تو آدمی؟؟؟

0 ❤️

283809
2011-05-30 04:02:57 +0430 +0430
NA

khak bar saret konana k tu kafe dokhtar khalati

0 ❤️

283810
2011-05-30 04:07:11 +0430 +0430
NA

بازم نکته ی تکراری ؟ رفته بودن ختم یکی از فامیلا .

کسکش تو دوست داری من اون اب جی تو به زور خفت کنم که تو دختر خالتو خفت کردی ؟

دیوس به تو چه ربطی داره که bf داره یا نه حروم زاده .

از کی تا حالا توی اینترنت فیلم سکسی سفارش می دی بعد میارن در خونه لاشی ؟

خالی بندی بود .

0 ❤️

283811
2011-05-30 07:56:27 +0430 +0430
NA

اگه همه 1کسخلن تو 3تا کسخلی…
کسکش خودتم کیف کردی همچین گهی خوردی؟پاشو برو جقتو بزن که…

0 ❤️

283812
2011-05-30 08:02:03 +0430 +0430
NA

از اونجا که نوشتی 17سالته دیگه نخوندم
آخه میگن مورچه چیه که کله پاچش چی باشه
برو پی درس و مشقت کوچولو

0 ❤️

283813
2011-05-30 08:57:57 +0430 +0430
NA

جهانگیر خان برو خدا را شکر کن که تصمیم گرفتم دیگه فحش ندم!!!
آخه بی پدر ومادر ، جاکش، کون کش، کوس کش… مگه تو فضولی که تو کار وزندگی مردم سرک میکشی؟؟؟ به تو چه که کی با کی دوسته؟ تو چکاره ای که حق حساب می گیری؟ برو خدا را شکر کن که …

0 ❤️

283814
2011-05-30 09:51:03 +0430 +0430
NA

آدم لاشی خوبه نمی دونی مامانت باهام دوسته والا مامانتم می کردی
درسته اسمت رو ننوشتی اما من که بکن مامانت باشم و یه جورایی حق پدری به گردنت دارم از نوشتنت که متوجه شدم پسر کس خل منی
می دونی چرا ؟؟ چون اون موقع که داشتم مامانت رو می کردم برق رفت ابم ریخت پایین مجبور شدم با قاشم آبم رو بکنم تو کس مامانت یکم پرز فرش تنش چسبید که وقتی تو تبدیل شدی رفت تو مغزت

0 ❤️

283815
2011-05-30 17:12:48 +0430 +0430
NA

چه جانور مزخرفی هستی تو!!!اه اه اه!

0 ❤️

283816
2011-05-30 17:26:13 +0430 +0430
NA

من خدمت سربازیم بوشهر بود اونجا نزدیک به ده دوازده تا کون کردم بچه کونیهاش بیشتر از جندههاشه کون طلا داستان کون دادن خودتو نداری?

0 ❤️

283817
2011-05-30 19:00:28 +0430 +0430
NA

کلا شما فامیلن تعطیلین تو و اون دخترخالت

0 ❤️

283818
2011-05-31 09:10:31 +0430 +0430
NA

بابا جان ولش کنید بچه رو
حالا دلش خواسته یه خالی ببنده
چرا دلشو میشکونید
گناه داره
عیب نداره عمویی
فصل امتحاناس
فعلا درستو بخون

0 ❤️