سلام خدمت همه دوستان
من امیرم 28 سالمه خاطره ای که میخوام بگم براتون برمیگرده به سه سال پیش
اوایل زندگی مشترکم بود و زنم تازه زایمان کرده بود گروهی از دوستان بودیم و شبا میرفتیم توی کوه قلیون میکشیدیم و چایی آتیشی میخوردیم تا اینکه یکی از شبا زنم گفت که دوستش هم میخواد بیاد و همراه اون یه خانم دیگه هم هست
کمی که گذشت تماس گرفتن گفتن آمدن و پایین کوه هستن و دوست زنم چون نمیتونست ماشینو بیاره بالای کوه از من خواستن که برم ماشینو بیارم من رفتم وقتی رسیدم پایین بعد از احوالپرسی با عسل دوست خانمم چشم افتاد به الهه دوست عسل و همونجا بود که فهمیدم چقدر این دختر دوست داشتنیه.
بهرحال ماشینو بردم بالای کوه و اون شب قلیون کشیدیم و رفتیم خونه و گذشت تا اینکه یک شب همینجوری تو اینستا میچرخیدم و دیدم الهه استوری گذاشته و ریپلی زدم و جواب داد حرف زدیم و فهمیدم که جدا شده و با خواهرش زندگی میکنه و منشی دندونپزشکیه
چت کردنمون هر روز بیشتر میشد تا اینکه یک روز رفته بود بازار و من گفتم میام میرسونمت هوا هم به شدت گرم بود و منم رفتم دنبالش و تو راه گفتم بهش اگه حوصله داری تا خونه باغ بابام که چهل کیلومتری فاصله داره بریم و اونم مخالفتی نکرد
رفتیم و رسیدیم و اونجا کبودی روی گردنمو دید و شروع کرد به دعوا که چرا گردنت کبوده و خدا میدونه باکی بودی و از این حرفا
منم که دیدم اگه کاری نکنم ممکنه که واقعا از دست بدمش شروع کردم شلوارشو دراوردن و خوردن کسش و جالبه که اونم هیچ مقاومتی نکرد
شاید بهترین و هم خوشمزه ترین کوسی بود که توی تموم عمرم خورده بودم تمیز و بدون هیچ مویی و بوی عطری که زده بود واقعا دیوونم میکرد
با تموم وجودم داشتم میخوردم و زبونمو میکشیدم لای کسش و اونم تا میتونست ناله میکردم و سرمو به سمت کسش فشار میداد
زمان زیادی نگذشت که ناله بلندی کشید و مقدار آب زیادی از کسش امد بیرون و ارضا شد و بلافاصله شروع کرد به ساک زدن. دو سه دقیقه ای خورد و بعد امد روی کیرم نشست که تقریبا 17 سانت هست
الهه چون خیلی ریز بود و وزنی نداشت راحت روی کیرم بالا پایین میرفت یکمی که تو اون پوزیشن گاییدمش دراز کشوندمش و رفتم بین پاهاش تا جایی تونستم تلمبه زدم.
بعد از گذشت نیم ساعتی آبم آمد و چنان با فشار ریختم روی شکمش و بعد هم لب طولانی از هم گرفتیم
رابطه من با الهه چندماهی برقرار بود و من واقعا دوسش داشتم و بخاطراون حاضر به طلاق شدم اما سرانجام نداشت و الهه وقتی دید که رسیدن ما محاله برای همیشه منو ترک کرد و رفت
هیچکس برای من الهه نشد و نمیشه و من تا ابد عاشقشم

نوشته: امیر