اولین سکس با سمیه زن شوهردار

1401/07/05

سلام حجتم. سکس با زن شوهردار سمیه
من یکسال از زاهدان رفتم شمال اونجا با پسر یک فامیل رفتم عروسی داخل عروسی یک خانم چادری که با شوهرش و دوتا بچه ایستاده بود سلام دادم منم سلام دادم گفت نمیشناسی تا اینکه معرفی کرد فهمیدم دختر دختر عمو بابام هست.گذشت بعد چند مدت گوشیم پیام اومد بعد کلی سرکار گذاشتن معرفی کرد فهمیدم بله همین سمیه خانم هست.خلاصه پیام دادن حرف زدنا شروع شد همیشه گلایه می‌کرد شوهرم سرکار نمیره اذیت میکنه و…خلاصه یکسال عید الکی به خانواده گفتم بسیج میخواد ببره مشهد میخواستم‌ با دوست دخترم برم که لحظه آخر اون کنسل کرد .با سمیه که رفیق شده بودم گفته بودم آره دوست دختر دارم دوسش دارم و…لحظه آخر گفتم کنسل شد برم مشهد گفت بیا پیش ما گرمسار.گفتم شوهرت ناراحت نشه و…گفت نه بابا خلاصه اتوبوس رفتم تهران از اونجام گرمسار تا رسیدم دیدم با شوهرش آمدن استقبال و سمیه همون بار اول بهم دست داد و منو صدا زد پسر دایی خلاصه شب اول رسیدیم کلی حرف زدن و خوابیدیم.فرداش با سمیه و پسرش کهنسالی بود و دخترش شیر می‌خورد رفتیم بازار سال۹۰کلی برا خونش خرید کردم خوراکی برا خودش لباس خریدم حقیقت از رو دلسوزی آمدیم خونه این روزم گذشت تا روز سوم که صبحش شوهرش رفت سر کلار بعد صبحانه من نشسته بودم کنار بخاری سمیه هم آمد نشست کنتر بخاری از زندگیش گفت که شوهرش اذیت میکنه و خوب سرکار نمیره بچم‌پوشک‌شیر خشک نداره شروع کرد اشک ریختن که این لحظه من دستشو گرفتم گفتم گریه نکن دیدم بیخیال نمیشه اشکاش رو پاک کردم گونشو بودم.وقتی بوسیدم انگار برق بگیرش پاشد رفت داخل آشپزخونه بعد صداش آمد چیکار کردی باهام.من مثل سگ‌ترسیدم که ناراحت شده رفتم رو به روش واستادم گفتم بخدا منظور بدی نداشتم کلی به قلت کردن که آخر گفت بد متوجه شوی حالمو جور دیگه بد کردی تاحالا کسی اینجور منو نبوسیده بود خوب من ۱۷سالم بود اون حداقل نزدیک ۳۰سال دیر گرفتم جریان چیه که آخر گفت خیلی خوشم اومد بوسم کردی دوست داشتم بوس کردنتو اینجور که گفت من دوباره بوسیدم که داشت با چشاش منو میخورد و فورا لب تو لب شد بعد که جداشدنی به زور گفت بکش پایین ببینم‌بدنتو گفت بزار به وقتش منم که مست که بار اول میتونم کس ببینم واقعی نه از فیلم‌سوپر شلوارش کشیدم پایین دراز کشوندمش رو زمین در آوردم گذاشتم کسش بدون هیچ مقدمه یک‌دقه نشد ابم‌ اومد که بهم گفت توهم که خروسی .خوب من حق داشتم خیلی مست بودن بار اول بود کس دیدم کس کردم از شهوت زیاد آبم زود آمد وا گفتم امیر پسرت بفرست از داخل حیاط بره داخل کوچه بازی کنه بچه کوچیکت هم رو‌خواب کن ‌.که شد چند ساعت بعد که لخت شدیم وخیلی سینه هاشو خوردم لب دادیم کیرمو خورد التماس کرد کسمو بخور که قبول نکردم.که الان میفهم خودم ۳۰سالم‌شده چیه مزه کس خوردن اونقدر معاشقه داشتیم تا سکس کردیم بعد نیم ساعت آبم امد و‌گفت بریز داخل

بار اوله مینویسم نمیدونم‌تونستم خوب توضیح بدم‌یانه

اگر راضی بوید از سکس های روزهای بعدمون براتون میگم

نوشته: حجت


👍 1
👎 24
64301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

897041
2022-09-27 01:00:17 +0330 +0330

خودت بخون ببین قابل باور هستش؟
روز قبل رفتی باهاش بازار کلی خرید کردی. فرداش گفت بچش شیرخشک نداره؟

2 ❤️

897042
2022-09-27 01:02:53 +0330 +0330

درحد اسمت که حجت هستش خوب نوشتی ( در حد اتمام حجت بود )
ولی سعی کن خروس نباشی و گراز دیر انزال باشی
حجکم مقبول سعیکم مشکور
از همه کامنت نویسان کیر بدست تقاضا دارم که خواهشن کامنت ناسزا برا حجت ننویسد شاید روزی برسه حجت بهترین شاه کوس ایران رو بکنه و بیاد برامون در حد پارسا پیروزفر بنویسه

1 ❤️

897046
2022-09-27 01:10:26 +0330 +0330

فاجعه

0 ❤️

897068
2022-09-27 02:47:42 +0330 +0330

ریدم به داستان نوشتنت

0 ❤️

897074
2022-09-27 03:45:03 +0330 +0330

ینی چ چیزایی در قالب جق میاد ب ذهن جوونامون
همینا میخان انقلاب کنن😁

1 ❤️

897091
2022-09-27 07:33:01 +0330 +0330

دختر عموی بابات بود بعدش به تو گفت چطوری پسر دایی -‌،،،کیرم پس گردنت.

0 ❤️

897092
2022-09-27 07:50:14 +0330 +0330

بنظرم اول جق بزن بعد بنویس یا اول بنویس قبلش جق بزن
هنگام نوشتن جق نزن

0 ❤️

897131
2022-09-27 21:25:50 +0330 +0330

حجت…
کی گذاشته تو بقچت
🤣🤣🤣

1 ❤️

897221
2022-09-28 09:39:04 +0330 +0330

اینکه زود ارضا شدی برای اولین بار کاملا درسته. اگر هم داستانت واقعی بوده ، نوش جونت و دمت گرم

0 ❤️

897442
2022-09-30 00:53:21 +0330 +0330

ننویس برو همون پاکستان و افغانستان 😂😂😂

0 ❤️

897541
2022-09-30 18:30:41 +0330 +0330

دختر عموی بابات بود بعد بهت گفت پسردایی !؟؟؟؟
کس عمه خالی بندت کس کش جقی

0 ❤️