اولین سکس با طعم زن شوهردار

1397/03/04

سلام من ارمان هستم 25 سالمه
خاطرم مال حدود 2 سال پیشه و اولین سکس منه
من تو یه مجموعه تولیدی کار میکردم که پرسنل زیادی داشت
حدود 30 نفر اونجا مشغول به کار بودیم نصف خانوم و نصف اقا
یه روز که یکی از کارگرای خانوم رو بیرون کرده بودن اگهی داده بودن برا کارگر یه چند روزی هی میومدن و ازمایشی کار میکردن و میرفتن تا یکی انتخاب شد اسمش مونا بود یه خانوم خوشگل سفید با قد متوسط و اندام خوب این خانوم حدود دو ماهی اونجا مشغول به کار شد و تقریبا با همه اشنا شده بود ولی چون من اونجا از همه مرتب تر بودم بیشتر با من حرف میزد تا بقیه یه روز صبح زود که اومده بودیم سر کار دیدم حالش خوب نیست و به سختی داره کار میکنه کسیم محلش نمیداد که بپرسه چش شده و … من رفتم ازش پرسیدم گفت که قرصاشو یادش رفته و کمرش درد گرفته منم دلم براش سوخت و اجازه گرفتم که برم برا
ش بگیرم از داروخونه قیمتی هم نداشت حدود 30 تومن بود رفتم براش گرفتم و مصرف کرد و حالش بهتر شد از اون روز خیلی بیشتر با من صمیمی شده بود و بیشتر صحبت میکرد منم چون بیشتر راحت شده بودم باهاش گفتم میشه شمارتونو داشته باشم ؟ انتظار داشتم بگه شوهر دارم یا بزنه تو ذوغم و … که در کمال ناباوری شمارشو بهم داد و باهم قرار گذاشتیم که بعد کار شامو باهم باشیم اونم قبول کرد و باهم رفتیم فست فود و پیتزا سفارش دادیم کلی راجب چیزای چرت و پرت حرف زدیم تا صحبت رسید به غذا و اون میگفت که قست فود خوب نیست و … منم به شوخی گفتم نکنه میخوای شام دعوتم کنی؟ گفت اگه دعوت کنم میای خونم ؟ منم از خدا خواسته گفتم بله
قرارمون شد 3 شب بعدش شام خونش
3 روز بعد وقتی کارمون تموم شد بیرون همدیگرو دیدیم و رفتیم سمت خونش از مترو که پیاده شدیم یهو دستمو گرفت تو دستش! تا قبلش همدیگرو لمس نکرده بودیم من جاخوردم اما به روی خودم نیاوردم رفتیم نزدیک خونش که شدیم باهم رفتیم خرید کردیم برا شام
چون خودش تنها بود نتونسته بود خرید کنه گذاشته بود که باهم بریم خرید بعد خرید رسیدیم خونش که تو یه اپارتمان بود اونم طبقه اخر ینی طبقه چهارم!
رفتیم تو لوازمو گذاشت تو اشپزخونه رفت تو اتاق همینجوری که داشتیم حرف میزدیم وقتی از اتاق اومد بیرون دیدم یه تاپ تنشه که خط سینه هاش معلومه و موهاشو باز کرده شلوارشو هنوز عوض نکرده بود کونش عالی بود منم که تا حالا از نزدیک یه زنو اینجوری ندیده بودم فقط تو فیلم سوپرا دیده بودم هم تعجب کرده بودم هم سعی میکردم کیرمو که راست شده پنهون کنم!
رفت سر یخچال یه سری لوازم برداشت و شروع کرد اشپزی و منم داشتم از دوستاش و زندگیش و … میپرسیدم وسطای اشپزی اومد شمتم دستاشو گذاشت رو شونم همینطوری که حرف میزدیم و میخندید یهو شروع کرد از من لب گرفتن منم بلد نبودم ولی سعی کردم هرچی تو فیلم سوپرا دیدم عملی کنم همینطور که سعی داشم لب بگیرم داشتم کونشو و سینه هاشو میمالیدم یه 5 دقیقه ای به هم ور رفتیم و گردنشو براش خوردمو سینه هاشو تا حدودی خوردم دیدم صدای نالش بلند شد دستمو بردم سمت کسش زیپشو که باز کردم دستمو گرفت گفت نا مرتبم بزار برم حموم شامو که خوردیم به اونجاهم میرسیم
کیرم داشت منفجر میشد طاقت نداشتم ناچارا گفتم باشه
غذاشو گذاشت بپزه خودشم رفت حموم حدود یه ربعی طول کشید منم داشتم کانالای تلوزیونو بالا پایین میکردم که از حموم اومد
باورم نمیشد یه سوتین مشکی پوشیده بود با یه شورتک مشکی
رونای سفید پاشو که دیدم دل تو دلم نبود که شروع کنم ولی باز گفت بعد شام . شامو هم خوردیم یه چند دقیقه ای تو بغل هم بودیم بهش گفتم نمیخوای بخوابیم؟
دیدم هیچی نگفت پاشد رفت تو اتاق یه ملافه سفید اورد پهن کرد رخت خوابم اورد روی اون پهش کرد یه ملافه دیگم روی رخت خوابا پهن کرد دراز کشیدیم منم اروم شروع کردم مالیدن روناش و کم کم لب گرفتن بعد 5 دقیقه دیدم داره نفس نفس میزنه حدس زدم که الان دیگه وقتشه باید برم سراغ کسش از لباش اومدم پایین سینه هاشو حسابی خوردم شکمشو لیس زدم تا روی کسش داشت دیوونه میشد اینو میشد از نفس نفس زدنش فهمید یک دقیقه ای کسشو از روی شورتکش لیس زدم اهش بلند شده بود اومدم شورتکشو در بیارم دستمو گرفت نه ارمان نمیخوام رابطمون بیشتر ازین پیش بره منم اروم دستشو زدم کنار گفتم نگران نباش
عزیزم شورتکشو اروم در اوردم یه شورت توری سفید زیرش داشت داشتم دیگه سکته میزدم تو خوابم نمیدیدم که یه زنو اینجوری لخت کنم اون شورتم اروم دراوردم که کسشو دیدم یادمه فقط معطل نکردم و شروع کردم کسشو لیسیدن داغی کسشو حس میکردم پر اب بود کسش اروم با انگشتمم با کسش بازی میکردم یه 10 دقیقه همینجوری براش خوردم دیگه مقاومتی نداشت فقط ناله میکرد و منم دیوونه تر میشدم کیرمو در اوردم و اروم کردم تو کسش وای که چه حالی بود داغ و لیز یکم که عقب جلو کردم حس کردم کیرک کلفت تر شده
پاهاشو انداخته بودم رو شونم همینجوری که تلمبه میزدم تو چشاش نگاه میکردم اروم زیر لب هی زمزمه میکرد بکن بکن محکمتر منم که تا حالا کس نکرده بودم از خدا خواسته جوری تلمبه میزدم که صدای شلپ شولوپ خونشو برداشته بود و داشت پشتمو چنگ مینداخت یهو حس کردم داره ابم میاد کیرمو در اوردم بلافاصله ابم ریخت روی شکمش بیخال کنارش افتادم جفتمون خیس عرق نفس نفس میزدیم بعد چند دقیقه با همون شرت توریش شکمشو تمیز کردم و بغلش کردم لب گرفتم ازش یهو زد زیر گریه گفت تو بهترین اتفاق امسالمی
بعد که ارومش کردم و پرسیدم علت گریشو فهمیدم که شوهرش یه ساله ولش کرده و اینم یه سال با کسی نبوده از بس فشار روش بوده بمنم اعتماد کرده منو اورده خونش که باهم باشیم ازون به بعد حدود 6 ماه باهاش بودم و حسابی باهم حال میکردیم تا اینکه کلا رفت یه شهر دیگه و ازش خبر ندارم هنوز گاهی تلفنی حالمو میپرسید ولی کم کم دیگه همونم قطع شد…

نوشته: sharghimard


👍 11
👎 6
21236 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

689778
2018-05-25 20:52:13 +0430 +0430

داستان باید وویسی شنیده بشه تا لذت برد

1 ❤️

689789
2018-05-25 21:11:42 +0430 +0430

این داستان به جای اینکه کیر ادم سفت کنه عن ادم شل میکنه

1 ❤️

689803
2018-05-25 21:26:07 +0430 +0430

ترجیح میدم نظر ندم دیگه از بس اینا دروغ و چرت مینویسن. والا جنده هم به این راحتی نمیده

1 ❤️

689805
2018-05-25 21:32:38 +0430 +0430

کیییررر هرچی چرخکار تولیدیه تو کووس و کووون خاندانت

0 ❤️

689821
2018-05-25 22:30:56 +0430 +0430

بابا بهترین اتفاق سال !! : ))) حس میکنم واقعی بود. خوب بود درمجموع

0 ❤️

689830
2018-05-25 23:46:23 +0430 +0430
NA

نظر سيخ زن فقط به كارت مياد ديوث در ضمن كي ر اعضاي بيت رهبري كه از كي ر سگ بدتره هم تو كل طايفت

1 ❤️

689844
2018-05-26 00:37:15 +0430 +0430

هرکی پایس باموتور بریم دربند عشق وحال

0 ❤️

689849
2018-05-26 00:42:49 +0430 +0430
NA

زن من انقد راحت نمیده بخدا…هردفه راست میکنم بعدش باید کلی وسایل خونه بخرم

1 ❤️

689850
2018-05-26 00:44:52 +0430 +0430

واقعا بی کیری دردیست بزرگ خخ

1 ❤️

689865
2018-05-26 05:55:37 +0430 +0430

یعنی خوبه همه ملجوقا تو داستاناشون میگن" در کمال ناباوری"

خاک بر اون سرت که تو کف همکارتی،بابا اون داره نون کارگری میخوره اینقدر کونشو دید نزن لاشی…

0 ❤️

690021
2018-05-26 22:30:42 +0430 +0430

بنظرم این داستان راست بود
چون یه همچین چیزی واسه منم اتفاق افتاد
البته دیگه اینجوری فیلم سوپری همه چیز یه ربعه اوکی نشد
از معدود داستانهای واقعی بود
بخصوص آخرش که یکی از طرفین رابطه رو یه طرفه کات میکنه

0 ❤️

690069
2018-05-27 06:02:32 +0430 +0430
NA

والا من ۴ ماهه با طرف رفیقم هنوز راه نداده بزنم توش دمت گرم به این سرعت زدی!!!

0 ❤️

690081
2018-05-27 08:06:55 +0430 +0430

یعنی به این سرعت و در عرض ۳ روز زدی توش؟؟؟؟
بابا ایول

0 ❤️

690088
2018-05-27 08:41:19 +0430 +0430

شده دروغ نمیگه ولی باز اولش خریت کردی
رفتی مکان زنی که شوهرداره اگر برات تله
گذاشته بود که سکته میکردی ولی دیگه از این
گافا نده یهو یهو میبینی گاییده شدی ???

0 ❤️

690167
2018-05-27 16:54:22 +0430 +0430

اناهیتا خانم کییرر من ۱۸ سانت و یک میله به کارتون میاد؟

0 ❤️