سلام دوستان ماجرایی که می خوام زراتون تعریف کنم مربوط به وقتی که من ۱۶ سالم بود و رفته بودم دبیرستان اسمایی که اینجا نام میبرم همه مستعاره اینجا اسممو آرش میزارم اینم بگم یکم تپل بودم و قیافم بد نبود سفید و با باسن برجسته قیافم دخترونه بود ببخشید اگر املای خوبی ندارم ماجرایی که تعریف میکنم واقعیه اینو بگم من بچه سعادت اباد بودم اما به خاطر مشکلات مالی که برای بابام پیش اومده بود خونمون فروخته بودیم رفته بودیم نازی اباد سال اول دبیرستانم بود ومیرفتم یک مدرسه دولتی خوب بچه های اون محله های پایین شهر یکم با اونجایی که قبلا بودم فرق میکردند نه اینکه بگم خوب نبودند تیپشون مردونه تر بودند و خشن تر روزهای اول دبیرستان بعضی از همکلاسیهای منو دست می انداختند وبهم میگفتند بچه بالاشهر بعضیها بچه خوشگل بعضیها هم اذیت میکردند ومنو دستمالی می کردندحتی چندبار بوسم کرده بودند. بعضی وقتا خوشم میومد کلا حس دخترونه داشتم اما بعضی وقتا ناراحت می شدم چون دوست نداشتم ابروم توی کلاس بره خیلیهاهم باهام خوب بودند یک پسری توی کلاسمون بود اسمش مجید بودقدش از من بلندتر بود هیکل ورزشکاری داشت کشتی گیر بود گوشش هم شکسته بود یک روز که زنگ تفریح دوتا از بچه داشتند اذیتم میکردند بهم می گفتند بچه خوشگل وهی دستمالی می کردند منم بهشون اعتراض کردم اما اونا بدتر می کردند که مجید از اون طرف حیاط مدرسه دید واومد جلو بهشون گفت چیکارش داریدودوتاشونم هل داد وافتادند زمین همه از مجید حساب می بردند بعد بهشون گفت دیگه نبینم کسی اذیت کنه ارشو هرکی اذیت کنه بامن طرفه بعد که همه رفتند اومد جلو ودستشو گذاشت روی شونم وگفت هرکی اذیتت کرد ب من بگو خیلی از مجید خوشم اومد وحس خوبی بود دستش روی شونم بود از اون به بعد با مجید بیشتر دوست شدم و بعضی وقتا زنگ تفریح باهم بودیم من درسم بهتر از مجید بود وبعضی وقتا باهم درسهای ریاضی رو کار می کردیم مجید کشتی گیر بود وبعضی وقتا به شوخی منو بغل می کرد یا بلند میکرد یا کمرو میگرفت بعضی وقتا هم دستشو مینداخت دورگردنم میگفت تو دوست خوب منی ارش منم میگفتم تو هم همینطور میگفت اگر دختر بودی دوست دخترم میشدی مجید دوستم شده بود اما یجورهایی ازش حساب می بردم یکجور با جذبه بود وقوی یکبار دستشو از زیر لباسم کرد ودور کمرمو گرفت بدنم مورمور شد دستشو روی کمرم وپهلوهام نوازش میداد منم حی خوبی داشتم داشتم تحریک میشدم ازاینکه اون دستهای قوی وعضلانی روی بدنمه چیزی نمیگفتم ولذت می بردم پهلوم نشسته بو د بعد دستشو گذاشت روی زانوهام ورون پام حال خوبی داشتم البته به روم نیاوردم معلوم بود مجید هم تحریک شده کیرش به شلوارش فشار اورده بود وبزرگ شده بودبعد از اون ماجرا بهم گفت فردا بعد از مدرسه بیام خونشون برای امتحان ریاضی ریاضی کار کنیم گفتم باید به خونه بگم گفت منتظره به مادرم گفتم که دیر میام اما از یک طرف می ترسیدم از مجید که برم خونشون واینکه اونجا واقعا برای درس می خواد یا اینکه چه اتفاقی بیفته از یک طرف هم دوست داشتم پیشش باشم ونمی تونستم بهش نه بگم قبول کردم وفرداش بعد کلاس باهم رفتیم خونشون توی راه باهم ساندویچ خوردیم وارد خونه شدیم کسی خونشون نبود گفتم مامانتکجاست گفت رفته خونه مادر بزرگش ودیر وقت میاد دستمو گرفت وگفت بریم اتاق من رفتم توی اتاقش روی دیوار اتاقش عکس خودش بود وچندتا از گشتی گیرها هنرپیشه ها گفت بیا بشین عکسامو نشونت بدم نشستم کنار تخت والبومشو اورد عکساشو بهم نشون میداد و عکسای مسابقاتشو اونم کنارم نشسته بود دستشو انداخته بود دور کمرم گفتم بهتره زودتر درسو شروع کنیم گفت عجله نکن وقت زیاده گفتم باشه دستش دور کمرم بود وکاملا بغلم کرده بود البوم گذاشت کنار ودست دیگشو اورد از زیر لباس سینه هامو میمالید حس خوبی داشتم گفتم مجید چیکار میکنی گفت هیچی عزیزم بعد گردنم بوسید وشروع به خوردن لبام کرد اختیارم دست خودم نبود وهر کاری می کرد باهام چیزی نمیگفتم پیرهنم در اورد وشروع به خوردن بدنم میکرد انگار توی فضا بودم گفت ارش توبا این بدن دختر میشدی احساس اینو داشتم که دخترم ومال مجید هستمدوست داشتم توی بغلش باشم مجید بلند شد شروع به لخت شدن کرد پیرهنشو در اورد هیکلش ورزشکاری بود وعضلانی یک شلوار لی پاش بود کیرش راست شده ومیشد فهمید اینو من نشسته بودم کنار تخت واون جلوم بود اومد جلوتر از روی شلوار کیرشو بوسیدم کلفتیشو با لبام احساس کردم اروم کمربندشو باز کردم شلوارش افتاد دوبار از روی شورت کیرشو بوسیدم ایندفعه بهتر میشد کلفتی وبزرگی کیرشو فهمید به صورتش نگاه کردم داشت اونم به من نگاه کرد یک اقتداری توی چهرش بود شورتشو کشیدم پایین وایی چی میدیدم کیرش افتاد از شورت بیرون سر کیرش معمولی بود ولی هرچی میرفت کلفتر میشد وسطش واخرش خیلی کلفت بود با مال خودم قابل مقایسه نبود خایه هاش اویزون ودرشت بود کیرشو بوسیدم وخایه هاشو با اینکه اولین بارم بود ولی دوست داشتم مجید سرمو با دستاش گرفت وبه سمت کیرش فشار داد فهمیدم متظورشه که بخورم براش منم شروع به لیس زدن کیدش کردم از پایین تا بالا خایه هاشو کردم توی دهنم بعد به صورتش نگاه می کردم معلوم بود اونم خیلی خوشش اومده بعد کیرشو کردم توی دهن اونم با دست سرمو گرفته بود وعقیب جلو میکرد همش توی دهنم جا نمیشد نخواست اذیت بشم کیرشو در اورد ته کیرشو گرفت وکیرشو میزد به صورتم بعد منو بلند کرد وشلوارمو در اورد یکم لبو گردنمو خورد کونمو میمالید بعد به پشتخوابوند روی تختش هردو کاملا لخت بودیم چندتا بوس از کونم کرد ویک گاز کوچولو ازش گرفت دستشو کرد لای پام ورونام اونموقع انگار توی فضا بودم بعد خوابید روم بدنشو کاملا حس میکردم لباش کنار گوشم بود گردنمو می بوسید کیرش لای پام بود کلفتی وگرمیشو کاملا حس میکردم لای پام شروع به جلو عقب کردم کیرش کرد بهم گفت از این به بعد تو دوست دختر منی از حرفش خوشم اومد یکم قربون صدقم رفت بعد دستش اب دهن انداخت ومالید به کیرش می ترسیدم بخواد کیرشو بکن توی کونم میدونستم خیلی درد داره گفتم مجید می خوای چیکار کنی گفت کاری ندارم عزیزم کیش ولای پام با اب دهنش کاملا خیس شده بود وراحت لای پام جلو عقب میکرد دستاشو از زیر دستام اورده بود مچ دستام توی دستاش بود پاهاشو توی پام غلاب کرده بود وکیرش لای پام یک لحظه کیرشو اورد بالا وسر کیرشو روی سوراخ کونم حس کردم بعد فشار داد وسر کیرش رفت توش درد زیادی بهم اومد انگار داشتم پاره میشدم تا خواستم از زیرش تکون بخورم فشارشو بیشتر کرد فکر کنم نف کیرش رفته بود توش بی اختیار خواستم از زیرش خودمو بیارم بیرم ولی چنان منو گرفته بود که نمی تونستم در دعجیبی داشتم گفتم مجید تورو خدا در بیار داشتم می مردم کا خوداگاه از درد شروع به گریه کردم مجید در گوشم گفت یکم تحمل کن عادت میکنی هیچوقت مجیدو اینطوری خشن ندیده بودم بعد مجید یکمشو کشید بیرون یکم دردش کم شد اما همینطور نگهش داشته سرشو توش بعد مدتی دردش کم ومجید اروم شروع به تلمبه زدن کرد چند دقیقه اروم تلمبه میزد دردش کم شده بود وداشتم دیگه باهاش حال میکردم البته همشو توش نمیکرد بعد از چند دقیقه چندتا اه کشید واومدن اب کیرشو توی کونم احساس کردم یکم روم خوابید بعد بلندشد وبوسم کرد دوستان این قسمت اول ماجرای سکس من بود اگر دوست داشتید نظر بدید بازم براتون بنویسم

نوشته: ارش ۲۵۷