بار اول، تراژدی...

1398/02/09

این خاطره آخرش خوش نیست…
الانم دارم با چشم گریونو دل شکسته مینویسمش
بشدت حالم گرفتس
من یه پسر 19 سالم. گرایش جنسیمم دوجنس گراس ب دخترا و بعضی پسرای حدودا هم سنو سالم.
دو سه بار چن سال پیش سکس داشتم، کردم ولی کون ندادم! ولی خیلی قبله.
روزای اول عید 98 تو شهوانی با یکی اشنا شدم که تو تاپیک هاش میزد 19 ساله ولی دراصل 22 سالش بود ( اولین دروغش )
باهم اوکی شدیم، تو یه منطقه هم بودیمو نزدیک به هم، تهرانیم…
من خیلی دوس داشتم یه رابطه احساسی داشته باشم باش، تمام حس هامم بش میگفتم، اونم بهم میگف قول میده ک دوستای خوبی میشیم و خیلی منو دوس داره. یجورایی عمیقا دوسش داشتم ولی میخواستم با گذر زمان بش ثابت کنم. تولدش اردیبهشت بود، اولین برنامم روز تولدش بهم …
خیلی خیلی رویا ساخته بودم، فیسش معمولی بود، بشدت معمولی، بدنشم لاغر کم مو و سبزه. ولی من ب ظاهر چندان اهمیت نمیدادم، فقط ندای درونم بم میگف برو سمتش… ک اشتباه کرد این ندای درون دردسرسازم.
هماهنگ کردیم دقیقا سه هفته پیش، یجا بیاد دنبالم با موتور
من رفتم حموم شیو کردم، اومدم از استرس داشتم میمردم، بدنم یخ، دستام لرزون، استرس که چی بگم بیشتر هیجان دیدنش بود.
دیدمش بالاخره، با موتور اومد، اولین حرفی ک زد گف شبیه عکسام هستم؟ گفتم خیلی بهتری! پشتش ک بودم میخواستم سفت بغلش کنم اما جلو خودمو میگرفتم، قرار بود بریم خونشون ولی منو برد یجا دیگ و بم گف خونه اصلا قرار نبود بشه اونجوری گفتم ک بیای ( دومین دروغش )، رفتیم کارگاه! اونجا یه اتاق بود، نشستیم رو صندلی منم از خجالت داشتم اب میشدم…
قبل دیدنم تو تلگرام گفته بود یک ربع فقط لب میگیریم و انقد دوستم داره که حاضره بهم بده
ولی وقتی خواستیم شروع کنیم گفت به لب حسی ندارم زیاد… کاپشن و پیراهنو شلوارشو دراورد. موند تاب و شلوار زیرش. دراز کشید منم کم کم دراوردم، 10 ثانیه لب گرفتیم و صورتشو کشید اونور منم ب روم نیاوردم، رفتم سراغ کیرش. شورتو شلوار زیرشو در اوردم، یه کیر 17 سانتی فوق العاده کلفت، شاید یه متر پارچه ای دورش میذاشتی 16-17 سانت قطرش بود شایدم بیشتر، و مث چوب سفت بود…
شروع کردم ب خوردن، حقیقتش ساک زدن هیچ حسی برام نداشت یعنی باعث شهوتم نمیشد ولی دیدم داره اه میکشه خوشم اومد، بیشتر از لذت اون لذت میبردم تا خودم! کیرش تو دهنم جا نمیشد، نهایتا تا ختنه گاهش میرف داخل، بعد ی دیقه گفت اسپری بزنیم، زدیمو شروع کردیم ب پهلو خواببده براهم خوردن، بعد من رفتم سراغ کونش از اون زیر، کون تمیزو شیو کرده و فوق العاده تنگی داشت، با اینکه بدم میومد ازین کار ولی چون فک میکردم دیگ مال همیم شروع کردم به لیس زدنش، حسی نداشتم ولی از اینکه اون لذت میبرد حال میکردم، اونم برام داشت میخورد، مال من 13 سانت دورشم 12 پس در مقابل اون هیچ بود.
بعد لپ کونشو بوسیدم باز گف بلیسو کونشو باز زبون میزدم، بعد گفتم میشه بکنم؟ خوابید، کونشو ولی سفت میکرد، تنگم بود، دیگ هیچی. نمیرفت تو! کیر منم رو به بالا دیگ بدتر… بالشم گذاشتم باز نتونستم چون وارد نبودم و زیادم میلی به هارد نداشتم، بیشتر به لبو بغل میل داشتم حقیقتش. بعد اینکه نتونستم بکنم، خواستم انگشت کنمو بازش کنم ک نذاشت گف ناخون داری نمیشه! فهمیدم نمیخوادو الکی گفته حاضره بده بهم ( دروغ سومش ) ، اینو یادم رف بگم اول کارمون بغلش کردم، واقعا باورتون نمیشه چه حس خوبی داشت، انگار یه دستگاه مکش غصه س! ولی نذاشت زیاد طول بکشه…
بعد من یکم دیگ براش خوردمو ب شکم دراز کشیدمو شروع کرد به لاپا گذاشتن ک کیرش از بس گنده بود میخورد ب تخمام، گفتم کیرتو بزار لاکونم رو سوراخم بمالش، واقعا حس خوبی داشت، گرم بود کیرش و ارامش میداد… یکم بعدش نشست و شروع به انگشت کردن کردو همزمان جق میزد، یبارم خواست کیرشو بکنه توو ک نذاشتم، ازمم میپرسید چه حسی داری منم صادقانه گفتم فقط درد! واقعا ب دادن حسی ندارم…
بعد اونم موقعی ک خواستم بکنمش انگشت کرد خودشو ولی هم تنگ بود همم سفت میکرد…
بعد اون ب شکم دراز کشید گف ماساژم بده منم کونشو پاهاشو ماساژ دادم، خوشش میومد میگف خستگیم از تنم در میاد. شاید ی ربع ماساژش دادم.
بعدش اون خوابیدو من لاپا گذاشتم و محکم تلمبه میزدم، حس خوبی بود، داشت ابمم میومد با اون همه تاخیری ک زدیم ( زود ارضام ) و بعد دو دیقه تمومش کردم.
خوابیدیم کنار هم رو به پنجره، اتاق داشت تاریک میشد نورم نمیشد روشن کرد، با یه نور لایت، خوابیدیمو باز وازلین زدیم و شروع کردیم به جق زدن برا هم و قربون صدقه هم رفتن ( شاید من سه برابر اون هم خوردم هم جق زدم براش )
بمن میگف تو چرا انقد خوبی لبات چرا خوبن دستات چه نازن
حتی موقع جق زدن دستامم بوس میکرد!!!
میگف تو رو کسی تو مدرسه نشون نکرد اذیت نمیکرد؟ کلا حرفاش همه اینجوری بود…
کم کم دیگ نتونستم تحمل کنمو گفتم ابم داره میاد محکم بزن، زدو ابم چنان زیاد بود ک پاچیدو ریخت رو صورتش!! چون حشریم و زود ارضا وقتی نیم ساعت ابم نمیاد سر تاخیری، اومدنی با شدت میپاچه
شکمو سینه م با سر اون خیس شد…
رف دستمال اورد صورتشو پاک کرد
و همینطور بدن منو
البته موقع جق زدن لبم میگرفتیم کم کم
با زبون دوره لبمو میلیسید، دو سه بارم موقع لاپایی محکم ازم لب گرف… طعم بغل و لب بیشتر از هرچیز دیگ ای بود برام!
ابم ک اومد انگار شهوت چندین سالم خارج شد با وجود اینکه جقیم!
بعدم اون موقع اومدن ابش گفت سوراخمو بمال و لبم میگرفت همزمان
اب اونم اومدو ریخت رو شکمم
بعده دستمال کشیدن، لباسارو پوشیدیم، اون رف دسشویی
منم خوشحال ک بالاخره پیدا کردمش!
ببخشید خلاصه گویی کردم، بینش زیاد حرف زدیم ک برا کوتاه تر کردن ماجرا نمیگم.
خلاصه بعدش با موتور منو تا یجایی رسوند، بارونم شدید میومد
موقع خدافظی روبوسی کردیمو رفتیم
من رسیدم خونه رفتم حموم
راستی ب سوراخمم اسپری زده بود موقع لاپایی احتمالا میخواست بکنتم… سوراخم چن روز بعدش میسوخت.
رفتم حمومو جق زدم باز
ولی بش پیام ندادم، گفتم ببینم خودش میده یا نه
فرداش داد. یکم حرف زدیم، دیدم لحنش عوض شده
یجایی تو حرفامون گفتم ما رفیقیم دیگ، گف بیخیال! من اندازه تو احساسی نیستم!
زد زیر همه حرفاش…
دیگ دیر به دیر سین میکرد یا اصلا نمیکرد
فقط بعد چند روز پیام داد ک راستم! منم دل شکسته از رفتارای زننده ش، گفتم الان آمادگی ندارم و کنسل، چون واقعا حالم بد بود.
هرچی پیام میدادم ک ما دوستیم من دوستت دارم من فلان، یا سین میکرد جواب نمیداد، یا جوابش سرد بود…
فقط یبار خوب حرف زد ک گف جق زدی بعد اونروز منم گفتم زیاد، گف به یاد کون من زدی؟ گفتم نه ببخشید خواستم بکنمت… اخه بعد چنبار تلاش ناموفق موقع سکس گف نمیخواد بده و خوشش نمیاد!
ولی تو تلگرام گف انقد کونمو مالیدی اوبم زد بالا ولی نتونستی بکنی!
گذشت تا اینکه امروز دیگ طاقت نیاوردم، هی هر دو سه ساعت یبار پیام میدادمو پاک میکردم چن دیقه بعدش
تا اینکه ساعت 1 شب پیام دادمو خوند
گفتم نبینمت دیگ؟ گف نه نمیشه
گفتم چرا؟ گف دوستم برگشته. حالا دوستش کیه؟ ب گفته خودش قبل سکسمون، دوبار قبلا باهاش سافت داشته و این چند وقته رفته خارج… تو راه رفتن ب مکانم باز پرسیدم همون بود فقط؟ گف: “اره… هعیی وللش دلم براش تنگ شد”
ی سلفی با دوستش ک شبیه ترنسا بود فرستاد
گفتم خب بزار یبار فقط ببینمت گف نه خیانته اینکارم! در حالیکه خیانت کار اون بوده ک منو بیخیال شده و رفته سراغ اون گرچه فک کنم اصن دروغ گفته بم. نمیدونم!
گفتم باشه
گفتم ک دلم شکست
باورتون نمیشه انگار با پتک زدن وسط سینم وقتی گف نه نمیشه…
گریم در اومد عین بچه ها زار میزدم.
به سادگی خودم گریه کردم ک چقدر احمقم ک بازی خوردم، ادم راستگویی نبود، دقیقا 5-6 روز پیش بهم پیام داد گفت اگ دوستم داری باید بهم کون بدی، گفتم یعنی دلیل رفتارای سردت اینه ک ندادم؟ گفت اره… بعد امشب عکسش با یکی دیگرو دادو اینجوری دلمو شکوند. دقیقا هم5 روز بعد سکسمون تاپیک گذاشته بود… فیسش بشدت معمولی ولی زده بود بیبی فیسه! ( دروغ چهارم )
حتی من چن روز پیش با ی اکانت شهوانی دیگ بش پیام دادم، گف اره پایه ام، گفتم میدی بهم گفت اره میدم! خودمو ی 18 ساله خیلی خوشگل جا زده بودم…
خلاصه ک حالم خیلی خرابه موقع نوشتن این، من اگر میدونستم قراره یبار سکس باشه هیچوقت نمیرفتم… من دنبال رابطه بودم نه چیز دیگه!
دلم ب ساده لوحی خودم میسوزه. تو این جامعه واقعا باید گرگو لاشی باشی وگرنه بازی میخوری، و اینکه نباید احساسی و عاطفی باشی… من اومدم متمایز باشمو ساده و صادق باشمو ثابت کنم یه دستم صدا داره ک کیر خوردم…
فک کنین قبل چت امشبم باش انقد حشری بودم میخواستم بزنم، ولی اون حرفارو ک زد، شهوتم کلا خوابید، فقط دارم گریه میکنم…
میدونم این داستان دو هفته دیگ منتشر میشه ولی بازم ایدی تلمو میذارم اگ حرفی کمکی چیزی هس ک بتونه واقعا کمکم کنه بهم پیام بدین. واقعا قلبم شکسته س نیاز به تسکین دارمو اینکه یکی ک خاطرمو خونده بگه عیب از من بوده یا اون چی این وسط اشکال داشته… من بعد ارضا شدن حسم بهش چن برابر شد، عاشقش داشتم میشدم دیگ… میگم ک از لذت بردن خودم حال نمیکردم ولی از لذت بردن اون چرا…
ولی اون فرداش، با لحنی حرف زد ک بقول قدیمیا آیه رو خوندم…
فقط جان مادرتون زود اعتماد نکنین، فریب حرفای قشنگ کسیم نخورید تا مث من نشید.

نوشته: تنها


👍 0
👎 7
9807 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

764608
2019-04-29 20:50:10 +0430 +0430

یعنی این همه آسمون ریسمون بافتی که بگی یکی اومده دروغ گفته درت مالیده؟؟ خوب به تخم چپ ماهاتما گاندی :-|

1 ❤️

764622
2019-04-29 21:24:29 +0430 +0430

چی میگی زبون بسته

دستگاه دروغ سنجی یا یک راس کونی?
نشسته داره دروغاشو میشماره
به قول آقا مهدی
گوساله عنتر

2 ❤️

764643
2019-04-30 01:26:39 +0430 +0430

عزيزم در برخورد ها مخصوصا بار اول افراد بايد خيلى بيشتر دقت كرد و دوستى كه در ديدار اول بدون هيچ اشناييت رفتارى به سكس تبديل بشه فقط از روى شهوته وبعد از شهوت ديگه اثارى از دوستى نيست

0 ❤️

764648
2019-04-30 02:12:54 +0430 +0430

اول که تا کسیو نشناختی نباید عاشق بشی اصلا عشق بدون شناخت ممکن نیس دوم اگه عاشق هم شدی به روی خودت نیار چون طرف فکر میکنه خودش بت و تو بت پرستش.به هرحال اگه نیاز به درد دل دداشتی پیام بده.اینم بدون ادمای اینجوری زیادن زود عاشق نشو

0 ❤️

764746
2019-04-30 18:46:15 +0430 +0430

به نظر من کیر خر بکون تو کونت شاید فرجی بشه

0 ❤️

764926
2019-05-01 13:01:35 +0430 +0430

بیا با خودم دوست شو… اگه کونت گنده س بیا خصوصی

0 ❤️