بدجوری خودم رو به گا دادم

1402/11/25

این یه داستان واقعیه.
حدود ۱۷ سال داشتم و مدتی بود که کسی کونم رو نگاییده بود. خیلی هوس کیر کرده بودم. اول صبح یه روز تابستانی بود و توی تخت، شلوارم رو پایین کشیده و با خودم بازی می کردم. با شنیدن صدای مامانم پتو رو خودم کشیدم و خودم رو به خواب زدم. مامان اومد تو اتاق و گفت پاشو صبحانه ت رو بخور. ضمنا تانکر آبی که سفارش داده بودیم رو گذاشتن تو حیاط خونه قبلی. برو توش رو خوب بشور تا آماده باشه برای بردن روی پشت بوم. کمی صبر کردم که کیرم بخوابه و رفتم دستشویی. یه فکر شهوانی به سرم زد. بعد از صبحانه رفتم سراغ سعید دوست شیطون خودم. ازش خواستم که کمکم کنه که تانکر رو بشورم. با اکراه قبول کرد و رفتیم حیاط خونه قبلی. اونجا در حال تعمیر بود و همه جا ابزار و مصالح ساختمانی ریخته بود. سعید کمکم کرد که برم داخل تانکر و بعد شلنگ و مایع شوینده رو بهم داد. سریع داخل تانکر رو شستم و با شلنگ لباس هام رو کامل خیس کردم. لباس هام رو کندم و از درب تانکر دادم دست سعید. حالا که لخت شده بودم خیلی فکرهای شهوانی به سرم زده بود. به کمک سعید از تانکر بیرون اومدم و البته کار خیلی سختی بود، چون ۱۷۵۰ لیتر بود و ارتفاع بلندتر از من و درب تنگی داشت. بعد از بیرون اومدن در حالی که لخت بودم جلوی سعید لباس هام رو چلوندم و آویزون کردم. یه دفعه دستش رو باسنم حس کردم. بله اون بخوبی پیغام من رو گرفته بود. دویدم رفتم دستشویی و اون اومد دنبالم. نذاشتم تو بیاد و حسابی خودم رو شستم و با کرم صورت سوراخ کونم رو چرب کردم. اون از بیرون داد میزد بچه خوشگل بیا بیرون. می خواست کونم رو پاره کنه. اومدم بیرون و رفتم رو تخت یه نفره فنری که تو راهرو بود. خودش رو لخت کرده بود و کیرش تلو تلو می خورد. اومد جلو و با کیرش چند ضربه به صورتم زد. منم کیرش رو گرفتم و سرش رو تو دهنم گذاشتم. یکی دو دقیقه ساک زدم. سعید گفت لنگت رو هوا کن، سوراخ کونت رو می خوام. به پشت خوابیدم و اومدم لب تخت. خیلی راحت نبود ولی فشار سکس منو در اون وضع به همه چیز مجبور می کرد. چند ثانیه بعدش نوک کیرش رو سوراخ کونم بود. کمی بازی با نوک کیرش کرد و بعد کم کم کیرش رو فرستاد تو کونم. چقدر لذت بخش بود. به آرزوم رسیده بودم. نمی دونم اون چقدر حال می کرد ولی من داشتم از لذت میمردم. اون تلمبه می زد و نوک کیر کوچولوی من خیس شده بود. بعد چند دقیقه که داشت بشدت منو می گایید، من به اوج رسیدم و آب از کیرم شروع به جهیدن کرد و رو شکم خودم ریخت. حالا کم کم درد و سوختن از کونم احساس می شد ام اون ول نمی کرد. هر لحظه تلمبه هاش رو عمیق تر می کرد. شدت ضربه خایه هاش رو رو کونم احساس می کردم. من داد می زدم سعید لطفا آروم تر ولی اون اصلا اونجا نبود. فکرش و ذهنش پی گاییدن و لذت بردن بود. با دستم سعی کردم که جلوی ضربه هاش رو بگیرم ولی اون از من خیلی بزرگتر بود. یه سیلی به صورتم زد و با دست بزرگش خایه های ریز من رو گرفت. اونا مثل دو تا دونه تسبیح تو دستش بود. تو حال خودش نبود و بشدت خایه هام رو فشار می داد. داشت به اوج می رسید و با خایه هام من داشت بلند می کرد که آخرین تلمبه هاش رو بزنه. هر چی من بیشتر داد می زدم اون فحش های رکیک تری می داد. بالاخره به اوج رسید و کیرش رو کشید بیرون. آب زیادی داشت می پرید. نصفش رو تو کونم خالی کرده بود و بقیه رو روی شکمم ریخت. خیلی کونم می سوخت و چنان درد میکشیدم که یادم نمیاد چطور سعید رفت. رفتم دسشویی کمی نشستم که آب کیرش از کونم بیاد پایین و بعد یه دستمال کاغذی لای کونم گذاشتم. چند قطره رو زمین و تخت هم ریخته بود. اونا رو هم تا تونستم تمیز کردم و کنی دراز کشیدم تا لباسام خشک بشه. بعد با خشتک پاره ب سمت خونه راه افتادم.

نوشته: کامران


👍 16
👎 7
18401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

971050
2024-02-15 01:13:01 +0330 +0330

گشادیتم فکر کنم اندازه دریچه ورودی تانکر باشه

3 ❤️

971068
2024-02-15 02:08:54 +0330 +0330

راست کردم برات

0 ❤️

971097
2024-02-15 06:48:22 +0330 +0330

منظور همون دو هزار لیتره دیگه.
عزیزم کون دادن درد داره چرا قبول نمیکنید و البته واسه ما که میکنیم لذت😉

1 ❤️

971152
2024-02-15 15:38:46 +0330 +0330

چرا کونیا همیشه اسمشون کامرانه؟؟

0 ❤️

971154
2024-02-15 16:26:16 +0330 +0330

از اين به بعد به خودم بگو بيام كمكت تا اذيتم نشى چون فاعل بايد به فكر لذت طرفشم باشه

0 ❤️

971219
2024-02-16 01:42:58 +0330 +0330

گفتی لخت رفتی تو دستشویی 😁 کرم از کجا اوردی

1 ❤️

971244
2024-02-16 02:46:12 +0330 +0330

😳😳🤕🤕😳😳
نقشه کون دادن تو تانکر
اقای رنگو اینجا زندگی خیلی سخته

1 ❤️

971335
2024-02-16 17:40:23 +0330 +0330

حالا بیا یک بار هم من گشادت کنم حیف اون کون خوشگلت که افتاده دست آدمهای ناشی

0 ❤️

972642
2024-02-26 02:27:31 +0330 +0330

وای چه باحال بود. دقیق همه چیز یادت بود. خوش بحالت!

0 ❤️