بلخره الاهه رو راضی کردم که سه نفرش کنیم (۱)

1402/02/28

سلام به همگی دوستان شهوانی .
میخوام داستان زندگی خودمو عشقمو که طی چند قسمته باهاتون به اشتراک بزارم خاهشا فحشو بدو بیرا نگید به شعور خودتون احترام بزارید .
اسمها مستعارن خودم آراد ۲۶ سالمه قد ۱۶۵ وزن ۶۵ کیلو قیافه معمولی وه شغلم رانندم اهل یکی از شهرهایه غرب کشور.
زنم الاهه ۲۰ سالشه قیافه خوبی داره من که ازش خیلی رازیم قدش ۱۶۰ وزنش ۶۰ و باسنو سینه هایه ۸۰ داره که واقعا هرکی میبینه دوسداره با کله بره توش کسشو که نگم از ایناس که به سختی میزاری توش بعد از عملیاتم به حالت اولش برمیگرده هرکاری کردم نتونستم عکسشو بزارم متاسفانه.
بریم سر داستان خودمون من با زنم سه سال پیش ازدواج کردم اون موقه من ۲۳ الاهه ۱۷ ساله بودیم کاملا اتفاقی به هم رسیدیم از طریق یکی از دوستان رفتم خواستگاریش بعد از یه هفته جواب مثبت دادنو به عقد هم پیوستیم . تو دوران عقد باهاش اصلا رابطه جنسی نتونستم برقرار کنم فقط در حد لبو دستمالی چونکه سنش کم بودو میترسید ولی بیشتر ادا در میاورد چونکه خیلی حشری بود تو همون دوران عقد من بهش گفتم که دوسدختر داشتمو رابطه جنسی از همه لحاظ داشتم باهاش ن یکی بلکه چنتا ولی اون هی انکاز میکرد تا یه شب بعد از کلی چتو پیغام وادارش کردم که گفت بله دوسپسر داشتم ولی حتی هم دیگرو ندیدیم تو خیابونو بازار فقط در حد عکسو سکس چتو اینا چونکه پرده هم داشتو سوراخ کونشم خیلی خیلی تنگ بود خیالم راحت بود که راست میگه طی یکی دوماه بعد با یه مراسم خیلی کوچیک که فقط خونواده هایه هم بود عروسی کردیمو رفتیم سره خونه زندگیمون همون شب اول قبل از دخول از طرف یکی از دوسپسراش واسم چنتا عکس از الاهه اومد لختیو نیمه لختو اینا که وقتی با خودش در میون گزاشتم گفت که بهت گفتم که همچین چیزی بوده ولی از این به بعد مهمه ک دیگه تو زندگی به هم خیانت نکنیم منم قبول کردمو هردومون به هم قول دادیم که هیچی از همدیگه پنهون نکنیم اون شب با کلی دردسر پردشو زدم وه تا یه هفته خونریزی داشت چونکه واقعا سوراخش تنگ بود. من چونکه خیلی وقته تو این سایت بودم دوران مجردی نصبت بهش غیرتی نبودم وه کم کم دوسداشتم مورد دید قرار بگیره و دستمالی بشه ولی خودش اصلا همراهی نمیکرد میگفت بجز تو نمیتونم با هیچکی احساس راحتی کنم ولی من دست وردار نبودمو هی موقه سکس بهش میگفت من الان دارم میکنمت یکی دیگه هم بود واسش ساک میزدی عالی میشد یکی دوبار اول بهش برخوردو ممانعت میکرد ولی من اینقد تکرار کردم که اونم بعد از یه مدت تا موقه سکس باهاش حرفایه سکسی و نفر سوم نمیزدم خوب ارضا نمیشد واقعا شهوتی بود خیلی باب دلم بود احساس غرور میکردم که همچین زنی نصیب من شده و دوسداشتم دستمالی شدنشو ببینم چند باری بهش گفتم من واقعا دارم این حرفارو میزنمو دوسدارم میریم بیرون دستمالی بشیو نفر سوم داشته باشیم که گفت نمیشه و با کلی اصرار تونستم بعد از یه سال رازی‌ش کنم که نفر سوم بینمون بیاد ولی هم اون هم من میترسیدیم واقعا چون شهر ما کوچیکه و آبروریزی نشه یه مدت طول کشید هی این حرفا تکرار شد که من یه دایی دارم که همسنه خودم بودو با هم ازدواج کردیم و دوران مجردی با هم داستان داشتیم حتی خود اون تو سن ۱۳ سالگی جلق زدنو بهم یاد داد کم کم بعد اون لاپای میزدو منم حال میکردمتا که شد ۱۵ سالم سلام به همگی دوستان شهوانی .
میخوام داستان زندگی خودمو عشقمو که طی چند قسمته باهاتون به اشتراک بزارم خاهشا فحشو بدو بیرا نگید به شعور خودتون احترام بزارید .
اسمها مستعارن خودم آراد ۲۶ سالمه قد ۱۶۵ وزن ۶۵ کیلو قیافه معمولی وه شغلم رانندم اهل یکی از شهرهایه غرب کشور.
زنم الاهه ۲۰ سالشه قیافه خوبی داره من که ازش خیلی رازیم قدش ۱۶۰ وزنش ۶۰ و باسنو سینه هایه ۸۰ داره که واقعا هرکی میبینه دوسداره با کله بره توش کسشو که نگم از ایناس که به سختی میزاری توش بعد از عملیاتم به حالت اولش برمیگرده هرکاری کردم نتونستم عکسشو بزارم متاسفانه.
بریم سر داستان خودمون من با زنم سه سال پیش ازدواج کردم اون موقه من ۲۳ الاهه ۱۷ ساله بودیم کاملا اتفاقی به هم رسیدیم از طریق یکی از دوستان رفتم خواستگاریش بعد از یه هفته جواب مثبت دادنو به عقد هم پیوستیم . تو دوران عقد باهاش اصلا رابطه جنسی نتونستم برقرار کنم فقط در حد لبو دستمالی چونکه سنش کم بودو میترسید ولی بیشتر ادا در میاورد چونکه خیلی حشری بود تو همون دوران عقد من بهش گفتم که دوسدختر داشتمو رابطه جنسی از همه لحاظ داشتم باهاش ن یکی بلکه چنتا ولی اون هی انکاز میکرد تا یه شب بعد از کلی چتو پیغام وادارش کردم که گفت بله دوسپسر داشتم ولی حتی هم دیگرو ندیدیم تو خیابونو بازار فقط در حد عکسو سکس چتو اینا چونکه پرده هم داشتو سوراخ کونشم خیلی خیلی تنگ بود خیالم راحت بود که راست میگه طی یکی دوماه بعد با یه مراسم خیلی کوچیک که فقط خونواده هایه هم بود عروسی کردیمو رفتیم سره خونه زندگیمون همون شب اول قبل از دخول از طرف یکی از دوسپسراش واسم چنتا عکس از الاهه اومد لختیو نیمه لختو اینا که وقتی با خودش در میون گزاشتم گفت که بهت گفتم که همچین چیزی بوده ولی از این به بعد مهمه ک دیگه تو زندگی به هم خیانت نکنیم منم قبول کردمو هردومون به هم قول دادیم که هیچی از همدیگه پنهون نکنیم اون شب با کلی دردسر پردشو زدم وه تا یه هفته خونریزی داشت چونکه واقعا سوراخش تنگ بود. من چونکه خیلی وقته تو این سایت بودم دوران مجردی نصبت بهش غیرتی نبودم وه کم کم دوسداشتم مورد دید قرار بگیره و دستمالی بشه ولی خودش اصلا همراهی نمیکرد میگفت بجز تو نمیتونم با هیچکی احساس راحتی کنم ولی من دست وردار نبودمو هی موقه سکس بهش میگفت من الان دارم میکنمت یکی دیگه هم بود واسش ساک میزدی عالی میسد یکی دوبار اول بهش برخوردو ممانعت میکرد ولی من اینقد تکرتر کردم که اونم بعد از یه مدت تا موقه سکس باهاش حرفایه سکسی و نفر سوم نمیزدم خوب ارضا نمیشد واقعا شهوتی بود خیلی باب دلم بود احساس غرور میکردم که همچین زنی نصیب من شده و دوسداشتم دستمالی شدنشو ببینم چند باری بهش گفتم من واقعا دارم این حرفارو میزنمو دوسدارم میریم بیرون دستمالی بشیو نفر سوم داشته باشیم که گفت نمیشه و با کلی اصرار تونستم بعد از یه سال رازی‌ کنم که نفر سوم بینمون بیاد ولی هم اون هم من میترسیدیم واقعا چون شهر ما کوچیکه و آبروریزی نشه یه مدت طول کشید هی این حرفا تکرار شد که من یه دایی دارم که همسنه خودم بودو با هم ازدکاج کردیم و دوران مجردی با هم داستان داشتیم حتی خود اون تو سن ۱۳ سالگیجلق زدنو بهم یاد داد کم کم بعد اون لامای میزدو منم حال میکردم شد ۱۵ سال که کم کم واسش ساکم میزدم خلاصه من فکرم رفت پیش همون دایم ولی خیلی سخت بود که بهش بگم بیا زنه منو بکن چونکه واسم سخت بود یکی دوبار که بهم رسیدیم باهاش کم کم حرفایه دوران مجردیرو باهاش درمیون گزاشتم که اونم روش بهم باز شدو یه بار یه فیلم سوپر گزاشت هردومون حشری شدیم گفت بیا به یاد قدیم یه ساک واسم بزن منم از خدا خواسته قبول کردمو واسش ساک زدم که حرفایه سکسی زدو گفت زنت کجاس ببینه که کیرم تو دهن شوهرشه گفتم اوووم آره ایکاش بود میدید گفت ازش عکس داری که گفتم آره دادم بهش تو گوشیم بودو اونم کیرش تو دهنم بود بعد از چند دیقه که عکسایه لختیشو میدید آبش اومدو ریخت بیرون گفت شرمنده ابن حرفارو زدم بهت برنخورره که گفتم نه دوسداشتم که تعجب کردک گفت چطور که گفتم دوسدارم الاهه زیرت باشه و بونیش که گفت نمیشه و آبروریزی میشه و اصلا الاهه رو چیکار کنم قبول نمیکنه و اینا که گفتم اونش با من که یه کم فکر کروو گفت باشه هماهنگش کن بعد از اون روز برگشتم خونه و موقه سکس شدو با الاهه داشتیم سکس میکردیم که گفتم دوسداری الان گیر دایم تو کست باشه که گفت کدومشون گفتم نیما که گفت چطور فکرت رفت پیس اون گفتم احساس میکنم چشمش تورو گرفته یکی دوبار از تو تعریف کرده و گفته خوش بحالت زن خوشکلیو گرفتیو من داستان سکسامونو واسس گفتم که تو خیلی سهوتیو اینا که گفت چرا گفتی منم.گفتم.مگه خودت نخواستی قبول نکردی کی از این مطمین تر که یه خورده فکر کردو گفت حالا باید چیکار کنم گفتم تو کاری نکن فقط وقتی تنها شدینو اومد خونمون لباس باز بپوشو باهاش راحت باش خودش اگه کاری کرد که خوب اگه هم نه بیخیالش که خیلی زوق زده شدو گفت باشه اون شب یه سکس عالی داستیمو بعدش در موردس حرف زدیمو خوابیدیم چند روز بعد به نیما گفتم شب بیا خونه ما ولی زمتو نیار اونم.گفت باشه شب شدو اومدو منم قبلش با الاهه هماهنگ کردم که داره میاد لباس باز پوشید یه سامورت مشکی که یه وجب از پاش پیدا بودو یه تیشرت مشکی بدون سوتین یه مانتو جلو بازم پوشید که نوک سینه هاش معلوم بود روسری هم سرش نکرد چونکه قبلا تو مهمونیا خودمونی سرش بود ولی اینبار سرش نکرد دایم اومد تو الاهه رفت واسش ورو باز کرد اولش نیما تعجب کرد الاهه رو اینجوری دید ولی من یه چشمک ریز بهش زدمو اونم.منظورمو گرفت عادی برخورد کرد باهاش دسد دادو اومد تو با هم گپو گفت کردیمو قلیون آوردم داشتیم میکشیدیم که الاهه چای آورد وقتی خم شد نیما داست سینه هاسو نگاه میکرد که گفتم اونا فرار نمیکنن فعلا چایرو وردار که الاهه یه خورده سرخ شد چون بار اولش بود اینجکری برخورد میکرد بعد اومد کنار ما نشستو نیما گفت الاهه خیلی خشکل شدی راز خشکلیتو به زنه ماهم بگو یه خورده مثه تو تو دل برو بشه که الاهه گفت چشاتون زیبا میبینه و اینا من گفتم برم دسشویو بیام ببینم چیکتر میکنن که الاهه بعدا گفت وقتب تو رفتی گفته بیا قلیون بکش قلیونو داده دستم منم رفتم کنارش پاهام با پاهاش در تماس بود قشنگ اونم قلیونو داد من کشیدم اولس یه سرفه ریز کردم که دستشو اورد رونمو گرفت گفت چی شده داشتم از شهوت میمردم که گفتم هیچی که گفت فک کنم سردت شده بزار یکم ماساژت بدم تا گرمشی که گفت نه زحمت میشه و اینا ک گفت نه راحت باش داشت رونمو ماساژ میداد که من خیلی شهوتی شده بودم دست بردم رو پاهاش و خودمو شل کردم که دستمو گزاشت رو کیرش گفت اینجا گرمتره بمالش تا گرم شی منم.گفتم آخه زشته الان آراد میاد گفت نمیاد اون طول میکشه منم دستمو بردم کیرشو گرفتم قلیونو دادم بهش که گفت الان طعم لبات رو قلیونه واقعا خوش مزن که گفت اختیار دارید گفت باید مزش کنم ببینم لباتم واقعا شیرینن یا نه منم داشتم کیرشو میمالیدم که سرمو گرفت یه لب ازم گرفت منم دستمو بردم تو شلوارش کیرشو گرفتم واقعا داغ لود ولی مو زیاد داشت دوسنداشتم که دیگه صدایه در اومد تو داشتی میومدی جمو جور کردیمو عادی شد که تو اومدی من یه چشمک زدم بهت بعدم شما داشتین قلیون میکشیدین دیگه بقیش از زبون خودم ما داستیم قلیون میکشیدیم کیر سیخ شده نیما تابلو بود الاهه رفت آشمزخونه ک نیما بهم گفت یه جور برو بیرون واقعا تو کفشم خیلی عالیه الاهه اومد بیرون بهم گفت آراد میوه نداریم برو یه خورده میوه بیار که نیما گفت نه بابا من که مهمون نیستم میدونستم از خداشه که برم منم گفتم باشه ک رفتم بقیش از زبون الاهه وقتی تو رفتی اکمد تو آشمزخونه و از پشت بغلم کرو گفت گرمت شد که گفتم زشته آراد بفهمه آبروم میره که گفت اونم رازی میکنم نترس دیگه باید مال هردویه ما بشی همین تور داشت بغلشو بیشتر بهم میچسپوند منم شهوتی شدم دست بردم گفتم هنوز داغه که گفت واسه تو داغ شده جنده منم با این حرفش شهوتی تر شدمصورتمو روبه خوردش کردو لباشو آورد ازم لب گرفت منم همراهی‌ کردم داشتم کیرشم میمالیدم که گفت بیا یه ساک بزن تا آراد نیومده سلوارشو از پاش در آوردم واقعا خیلی مو داشت نتونستم ولی خیلی اصرار کرد سر کیرشو کردم دهنم گفتم نمیتونم موداره گفت باشه اومد سینه هامو گرفت تو دستشو آوردشون بیرون مانتومو از تنم در آوردو داشت سینه هامو میخورد منم خیلی آهو ناله میکردم واقعا عالی بود که گفت زود باش بخواب که دیگه طاقت ندارم گفتم آراد یه موقه میاد زشته گفت نترس اونو خودم رازی میکنم گفتم باشه اومد منو خوابوند کیرشو آورد نزدیک کسم کرد خیلی دوسداشتم کسمو بخوره ولی گفت فعلا وخت زیاده باید بکنمش خورون باسه واسه بعد وقتی کیرش داشت میرفت تو کسم خیلی شل لودو دوسداستم سفت میشد که گفت همبنجوریه و از این سفت تر نمیشه کیرش سیخ بود ولی یه احساسی داشتم که شل نشون میداد که داشت میکرد صدایه در اومد گفتم بلند شو گفت نه بزار تو عمل انجام شده قرار بدیمشمن خیلی ترسیدم ولی از یه بابتم خیالم از طرف تو راحت بود همینجوری روم داشت تلمبه میزد که تو اومدی تو مارو تو اون وصثعیت دیدی بقیش از زبون آراد وقتی اومدم داخلو اونارو تو اون وضعیت دیدم اولش تعجب کردم ولی یه احسای خوبیم داشتم واسه بار اول بود الاهه رو زیر یه کی دیگه میدیدم گفتم چیکار میکنید که نیما گفت ببخشید دست خودم نبوده و دیگه شده الاهه هم گفت واقعا ببخشید هرکاری کردم نتونستم جلوشو بگیرم منم اومدم میوه هارو گزاشتم کنارشونو گفتم چیکار کنم دیگه شده بزار منم یه حالی بکنم اومدم کنارشون گفتم ادامه بدید نیمام با اشتیاق گفت الاهه گفتم که رازیش میکنم از این به بعد باید زن هردومون باشی داشت تلمبه میزد منم کیرمو بروم نزدیک صورت الاهه که یاک بزنه وقتی کیرمو تا خایه کرد تو دهنش نیما گفت مال منو چرا نخوردی که گفت کیر تو هم شله هم خیلی موداره نمیتونم بخورمشون اندازه کیرامون دقیقا یه سایز بود هردمون ۱۸ سانت بود ولی مال من سفت ترو یه خورده تیره تر نشون میداد فضایه شهوت خونرو گرفته لود من داشتم تو دهنش نیمام تو کسش تلمبه میزد که بعد دو سه دیقه گفت آبم داره میاد الاهه گفت ن نیارش هنوز زوده که کیرشو آورد بیرکنو آبشو رو سینه هاش خالی کرد منو الاهه خیلی به زوقمون خورد چون تازه داشتیم حال میکردیم ولی اون دیگه نتونستو ربت سراغ قلیون گفت دیگه نمیتونم کست خیلی داغه و تحمل نداشتم شرمنده من مشغول شدمو جلو نیما داشتم میکردمشبه هر رکشیداشتم میکردمش که نیما گفت چاه فرار که نمیکنه گفتم اینجوریه همه که مثه تو بی عرضه نیستن زود آبشون بیاد بعد حدود بیس دیقه الاهه خیلی شهوتی شده بودو آهو نالش خونرو گرفته بود گفت دارم ارصثا میشم قبلسم چتدباری ارضا شده بود ولی این آخری یه چیز دیگه بود ارضا شدو جدود یه دیقه داشت پیچو تاب میخورد نیما داشت تعجب میکرد میگفت زن من اینجوری ارضا نمیشه که الاهه گفت با اون کیری که تو داری و ننیتونی چند دیقه تحمل کنی همینم از سرت زیاده منم یه چند دیقه بردمشرو زانوهایه نیما الاهه رو کردم اونم داشت با کیر نیما ور میرفت احساس کردم میخواد دوباره سیخش کنه ولی اصلا سیخ نمیشد نیما گفت بزار یه ساعت دیگه سیخ نیشه منم الاهه رو بردم رو بغل نیما داشتم میکردم بعد چنتا تلبه آبم اومد رو سینه هاش خالی کردم خیلی حال داد بهم که تو بغل یکی دیگه زنمو میکروم واقعا وصف نشدنی بود واسم خودمو جمو جور کردمو الاهه همینجوری دیگه روش باز شده بودو لخت داشت پذیرای میکرد هر بارم نیما یه دستی به کسو سینه شمیزد که من خیلی حال میکردم بعد آخرایه شب یه دور دیگه الاهه رو کردیم سه تایی ولی چون از عقب درد داشت هرچی اصرار کردیم نزاشت نیما مثه سریه قبل زود آبش اومد من بازم یه دل سیر جلو نیما الاهه رو کردم جاتون خالی دیگه شب نیما رفتو منو الاهه یه دوش گرفتیمو خوابیدیم یه چند بار دیگه نیما اومد سه تایی سکس داشتیم ولی اصلا نمیتونست زیاد دوم بیاره خیلی زود آبش میومد که دیگه ماهم بعد از این چند بار تکرارش نکردیم چون واقعا الاهه حال نمیکرد نیما زود آبش میومد چند وقت بعد رفتیم سراغ دوست صمیمی من الان داریم وایش برنامه پیاده میکنیم چونکه هردومون اصلا بار اول واسمون خوش نگزشت گفتم اینبار با یکی دیگه انجامش میدیم که طی یه داستان دیگه اونم واستون مینویسم خاهشا فحشو بدو بیرا نگید این واقعا زندگیه منه و سلیقیه منو الاهه س دوسداریم انجامش بدیم ربطی به بی غیرتی نداره …
ممنون از صبرتون ادامه دارد…که کم کم واسش ساکم میزدم خلاصه من فکرم رفت پیش همون دایم ولی خیلی سخت بود که بهش بگم بیا زنه منو بکن چونکه واسم سخت بود یکی دوبار که بهم رسیدیم باهاش کم کم حرفایه دوران مجردیرو باهاش درمیون گزاشتم که اونم روش بهم باز شدو یه بار یه فیلم سوپر گزاشت هردومون حشری شدیم گفت بیا به یاد قدیم یه ساک واسم بزن منم از خدا خواسته قبول کردمو واسش ساک زدم که حرفایه سکسی زدو گفت زنت کجاس ببینه که کیرم تو دهن شوهرشه گفتم اوووم آره ایکاش بود میدید گفت ازش عکس داری که گفتم آره دادم بهش تو گوشیم بودو اونم کیرش تو دهنم بود بعد از چند دیقه که عکسایه لختیشو میدید آبش اومدو ریخت بیرون گفت شرمنده ابن حرفارو زدم بهت برنخورره که گفتم نه دوسداشتم که تعجب کرد گفت چطور که گفتم دوسدارم الاهه زیرت باشه و بکنیش که گفت نمیشه و آبروریزی میشه و اصلا الاهه رو چیکار کنم قبول نمیکنه و اینا که گفتم اونش با من که یه کم فکر کروو گفت باشه هماهنگش کن بعد از اون روز برگشتم خونه و موقه سکس شدو با الاهه داشتیم سکس میکردیم که گفتم دوسداری الان کیر دایم تو کست باشه که گفت کدومشون گفتم نیما که گفت چطور فکرت رفت پیش اون گفتم احساس میکنم چشمش تورو گرفته یکی دوبار از تو تعریف کرده و گفته خوش بحالت زن خوشکلیو گرفتیو من داستان سکسامونو واسش گفتم که تو خیلی شهوتی هستیو اینا که گفت چرا گفتی منم.گفتم.مگه خودت نخواستی قبول نکردی کی از این مطمین تر که یه خورده فکر کردو گفت حالا باید چیکار کنم گفتم تو کاری نکن فقط وقتی تنها شدینو اومد خونمون لباس باز بپوشو باهاش راحت باش خودش اگه کاری کرد که خوب اگه هم نه بیخیالش که خیلی زوق زده شدو گفت باشه اون شب یه سکس عالی داشتیمو بعدش در موردش حرف زدیمو خوابیدیم چند روز بعد به نیما گفتم شب بیا خونه ما ولی زنتو نیار اونم گفت باشه شب شدو اومدو منم قبلش با الاهه هماهنگ کردم که داره میاد لباس باز پوشید یه ساپورت مشکی که یه وجب از پاش پیدا بودو یه تیشرت مشکی بدون سوتین یه مانتو جلو بازم پوشید که نوک سینه هاش معلوم بود روسری هم سرش نکرد چونکه قبلا تو مهمونیا خودمونی سرش بود ولی اینبار سرش نکرد دایم اومد تو الاهه رفت واسش درو باز کرد اولش نیما تعجب کرد الاهه رو اینجوری دید ولی من یه چشمک ریز بهش زدمو اونم منظورمو گرفت عادی برخورد کرد باهاش دست دادو اومد تو با هم گپو گفت کردیمو قلیون آوردم داشتیم میکشیدیم که الاهه چای آورد وقتی خم شد نیما داشت سینه هاشو نگاه میکرد که گفتم اونا فرار نمیکنن فعلا چایرو وردار که الاهه یه خورده سرخ شد چون بار اولش بود اینجوری برخورد میکرد بعد اومد کنار ما نشستو نیما گفت الاهه خیلی خشکل شدی راز خشکلیتو به زنه ماهم بگو یه خورده مثه تو تو دل برو بشه که الاهه گفت چشاتون زیبا میبینه و اینا من گفتم برم دسشویو بیام ببینم چیکار میکنن که الاهه بعدا گفت وقتی تو رفتی گفته بیا قلیون بکش قلیونو داده دستم منم رفتم کنارش پاهام با پاهاش در تماس بود قشنگ اونم قلیونو داد من کشیدم اولش یه سرفه ریز کردم که دستشو اورد رونمو گرفت گفت چی شده داشتم از شهوت میمردم که گفتم هیچی که گفت فک کنم سردت شده بزار یکم ماساژت بدم تا گرمشی که گفتم نه زحمت میشه و اینا ک گفت نه راحت باش داشت رونمو ماساژ میداد که من خیلی شهوتی شده بودم دست بردم رو پاهاش و خودمو شل کردم که دستمو گزاشت رو کیرش گفت اینجا گرمتره بمالش تا گرم شی منم گفتم آخه زشته الان آراد میاد گفت نمیاد اون طول میکشه منم دستمو بردم کیرشو گرفتم قلیونو دادم بهش که گفت الان طعم لبات رو قلیونه واقعا خوش مزن که گفتم اختیار دارید گفت باید مزش کنم ببینم لباتم واقعا شیرینن یا نه منم داشتم کیرشو میمالیدم که سرمو گرفت یه لب ازم گرفت منم دستمو بردم تو شلوارش کیرشو گرفتم واقعا داغ بود ولی مو زیاد داشت دوسنداشتم که دیگه صدایه در اومد تو داشتی میومدی جمو جور کردیمو عادی شد که تو اومدی من یه چشمک زدم بهت بعدم شما داشتین قلیون میکشیدین دیگه بقیش از زبون خودم ما داشتیم قلیون میکشیدیم کیر سیخ شده نیما تابلو بود الاهه رفت آشپزخونه ک نیما بهم گفت یه جور برو بیرون واقعا تو کفشم خیلی عالیه الاهه اومد بیرون بهم گفت آراد میوه نداریم برو یه خورده میوه بیار که نیما گفت نه بابا من که مهمون نیستم میدونستم از خداشه که برم منم گفتم باشه ک رفتم بقیش از زبون الاهه وقتی تو رفتی اومد تو آشپزخونه و از پشت بغلم کرو گفت گرمت شد که گفتم زشته آراد بفهمه آبروم میره که گفت اونم رازی میکنم نترس دیگه باید مال هردویه ما بشی همین تور داشت بغلشو بیشتر بهم میچسپوند منم شهوتی شدم دست بردم گفتم هنوز داغه که گفت واسه تو داغ شده جنده منم با این حرفش شهوتی تر شدم صورتمو روبه خوردش کردو لباشو آورد ازم لب گرفت منم همراهی‌ کردم داشتم کیرشم میمالیدم که گفت بیا یه ساک بزن تا آراد نیومده شلوارشو از پاش در آوردم واقعا خیلی مو داشت نتونستم ولی خیلی اصرار کرد سر کیرشو کردم دهنم گفتم نمیتونم موداره گفت باشه اومد سینه هامو گرفت تو دستشو آوردشون بیرون مانتومو از تنم در آوردو داشت سینه هامو میخورد منم خیلی آهو ناله میکردم واقعا عالی بود که گفت زود باش بخواب که دیگه طاقت ندارم گفتم آراد یه موقه میاد زشته گفت نترس اونو خودم رازی میکنم گفتم باشه اومد منو خوابوند کیرشو آورد نزدیک کسم کرد خیلی دوسداشتم کسمو بخوره ولی گفت فعلا وخت زیاده باید بکنمش خوردن باشه واسه بعد وقتی کیرش داشت میرفت تو کسم ؟ خیلی شل بودو دوسداستم سفت میشد که گفت همبنجوریه و از این سفت تر نمیشه کیرش سیخ بود ولی یه احساسی داشتم که شل نشون میداد که داشت میکرد صدایه در اومد گفتم بلند شو گفت نه بزار تو عمل انجام شده قرار بدیمش من خیلی ترسیدم ولی از یه بابتم خیالم از طرف تو راحت بود همینجوری روم داشت تلمبه میزد که تو اومدی تو مارو تو اون وضعیت دیدی بقیش از زبون آراد وقتی اومدم داخلو اونارو تو اون وضعیت دیدم اولش تعجب کردم ولی یه احسای خوبیم داشتم واسه بار اول بود الاهه رو زیر یه کی دیگه میدیدم گفتم چیکار میکنید که نیما گفت ببخشید دست خودم نبوده و دیگه شده الاهه هم گفت واقعا ببخشید هرکاری کردم نتونستم جلوشو بگیرم منم اومدم میوه هارو گزاشتم کنارشونو گفتم چیکار کنم دیگه شده بزار منم یه حالی بکنم اومدم کنارشون گفتم ادامه بدید نیمام با اشتیاق گفت الاهه گفتم که رازیش میکنم از این به بعد باید زن هردومون باشی داشت تلمبه میزد منم کیرمو بردم نزدیک صورت الاهه که ساک بزنه وقتی کیرمو تا خایه کرد تو دهنش نیما گفت مال منو چرا نخوردی که گفت کیر تو هم شله هم خیلی موداره نمیتونم بخورمشون اندازه کیرامون دقیقا یه سایز بود هردمون ۱۸ سانت بود ولی مال من سفت ترو یه خورده تیره تر نشون میداد فضایه شهوت خونرو گرفته بود من داشتم تو دهنش نیمام تو کسش تلمبه میزد که بعد دو سه دیقه نیما گفت آبم داره میاد الاهه گفت ن نیارش هنوز زوده که کیرشو آورد بیرونو آبشو رو سینه هاش خالی کرد منو الاهه خیلی به زوقمون خورد چون تازه داشتیم حال میکردیم ولی اون دیگه نتونستو رفت سراغ قلیون گفت دیگه نمیتونم کست خیلی داغه و تحمل نداشتم شرمنده من مشغول شدمو جلو نیما داشتم میکردمش به هر روشی داشتم میکردمش که نیما گفت چته فرار که نمیکنه گفتم اینجوریه همه که مثه تو بی عرضه نیستن زود آبشون بیاد بعد حدود بیس دیقه الاهه خیلی شهوتی شده بودو آهو نالش خونرو گرفته بود گفت دارم ارضا میشم قبلشم چند باری ارضا شده بود ولی این آخری یه چیز دیگه بود ارضا شدو جدود یه دیقه داشت پیچو تاب میخورد نیما داشت تعجب میکرد میگفت زن من اینجوری ارضا نمیشه که الاهه گفت با اون کیری که تو داری و نمیتونی چند دیقه تحمل کنی همینم از سرت زیاده منم یه چند دیقه بردمش رو زانوهایه نیما الاهه رو کردم اونم داشت با کیر نیما ور میرفت احساس کردم میخواد دوباره سیخش کنه ولی اصلا سیخ نمیشد نیما گفت بزار یه ساعت دیگه سیخ میشه منم الاهه رو بردم رو بغل نیما داشتم میکردم بعد چنتا تلبه آبم اومد رو سینه هاش خالی کردم خیلی حال داد بهم که تو بغل یکی دیگه زنمو میکردم واقعا وصف نشدنی بود واسم خودمو جمو جور کردمو الاهه همینجوری دیگه روش باز شده بودو لخت داشت پذیرای میکرد هر بارم نیما یه دستی به کسو سینه ش میزد که من خیلی حال میکردم بعد آخرایه شب یه دور دیگه الاهه رو کردیم سه تایی ولی چون از عقب درد داشت هرچی اصرار کردیم نزاشت نیما مثله سریه قبل زود آبش اومد من بازم یه دل سیر جلو نیما الاهه رو کردم جاتون خالی دیگه شب نیما رفتو منو الاهه یه دوش گرفتیمو خوابیدیم یه چند بار دیگه نیما اومد سه تایی سکس داشتیم ولی اصلا نمیتونست زیاد دوم بیاره خیلی زود آبش میومد که دیگه ماهم بعد از این چند بار تکرارش نکردیم چون واقعا الاهه حال نمیکرد نیما زود آبش میومد چند وقت بعد رفتیم سراغ دوست صمیمی من الان داریم واسش برنامه پیاده میکنیم چونکه هردومون اصلا بار اول واسمون خوش نگزشت گفتم اینبار با یکی دیگه انجامش میدیم که طی یه داستان دیگه اونم واستون مینویسم خاهشا فحشو بدو بیرا نگید این واقعا زندگیه منه و سلیقیه منو الاهه س دوسداریم انجامش بدیم ربطی به بی غیرتی نداره …
ممنون از صبرتون ادامه دارد…

نوشته: آراد


👍 4
👎 22
67601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

928529
2023-05-18 01:25:09 +0330 +0330

تركا به ادماى مثل تو ميگن سيك عقل 😂😂 يعنى همون كله كيرى خودمون 😂😂😂😂

4 ❤️

928531
2023-05-18 01:27:47 +0330 +0330

اگه زمان قدیم بود میگفتم زیرش کاغذ کاربن بوده و شما هم حواست نبوده که دوبار یه متن اومده ولی نه الان زمان قدیمه و متن کاغذیه نه اون همه غلط املایی میزاره فکر کنم بعد نوشتن یکبار اونو خودت خوندی،پس تنها نتیجه گیری که میشه کرد اینه که آدم کون گشادی هستی که زنت رو فقط از سر کون گشادی میدی زحمتش رو واست بکشن نه علاقه.
ضمنن کیرم دهن معلم ادبیاتت

1 ❤️

928532
2023-05-18 01:28:05 +0330 +0330

حداقل غلط املایی هاتو‌کمتر‌بکن یدور بخون قبل فرستادن داستان

1 ❤️

928545
2023-05-18 02:09:14 +0330 +0330

کسکش سه ساله ازدواج کردی بعد اسم زنتو یاد نداری بنویسی خب همینجا مشخصه ک کستان بود دیگه

3 ❤️

928546
2023-05-18 02:17:04 +0330 +0330

تو رو جون الاهه دیگه ننویس، خداوکیلی متعجبم این اسم رو از کجات در اوری ولی سر جدت ادامشو دیگه ننویس یه جق بزن تمومش کن

2 ❤️

928557
2023-05-18 02:48:13 +0330 +0330

ریدم تو اون مغزت برو مشقات رو بنویس از اسم داستان کاملا مشخص بود با چه کسخلی طرفیم تو نتیجه کلاس های آنلاینی گه اومدی اینجا الهه رو نوشتی الاهه !! پدرسگ بلد نیستی بنویسی حداقل اسم رو گوگل کن یابو بی سواد درست بنویسی

3 ❤️

928571
2023-05-18 04:39:40 +0330 +0330

من مادر معلم انشا و نگارش تو رو گاییدم تو گناهی نداری همش تقصیر اون معلم خارکصته

5 ❤️

928594
2023-05-18 08:11:30 +0330 +0330

کسشعر

2 ❤️

928602
2023-05-18 09:13:36 +0330 +0330

تا نصفش خوندم وقتی که به دایی ساک زدی خب اگه کونی بودی چرا خودت به دایی ندادی

1 ❤️

928614
2023-05-18 11:01:52 +0330 +0330

الاهه!
کوصکش

فکر کردم الاهلی عربستانه

2 ❤️

928633
2023-05-18 13:50:02 +0330 +0330

چقدر غلط املایی

0 ❤️

928673
2023-05-18 20:03:05 +0330 +0330

الاهه؟هن؟وات؟هوم؟الاهه؟چیه الاهه؟

2 ❤️

928685
2023-05-18 23:01:26 +0330 +0330

💜

1 ❤️

928731
2023-05-19 01:56:51 +0330 +0330

یعنی رئیسی 6 کلاسه از تو کمتر غلط املایی داره

1 ❤️

928781
2023-05-19 09:11:16 +0330 +0330

کیرم تو رسم الخطت و نیز زن معلم فارسیتو تو تمام مقاطع گاییدم که به توی تخمی نمره قبولی داده. چشام لوچ شد از بس غلط املایی خوندم.

1 ❤️

928827
2023-05-19 17:31:07 +0330 +0330

دوستان !!! سخت نگیرید ، قبول کنید و کاپ رو بهش بدید!
در آخرین لحظه بالاخره الهه رو راضی کرده! انصافاً زحمت کشیده ، جایزه‌شو بدید بهش.
یعنی … خاک !!!
مستر از شهرهای غرب کشور! آبروی کُردها رو بردی! هر گهی می‌خوری نیا جار بزن مادر به خطا ! من یه رگم اصالتا کُرده! کُردها معروفن به غیرت و ناموس! بعد توعه بی‌ناموس اومدی اینجا از غیرتت نوشتی حرومی؟!
من نمی‌دونم شماها چرا زن می‌گیرید؟!

1 ❤️

928848
2023-05-19 23:37:14 +0330 +0330

عالی بود ،،
عاشق سکس با زوج هستم
؛؛

1 ❤️

928855
2023-05-20 00:32:20 +0330 +0330

😁چرا من نمیتونم باور کنم🤔

0 ❤️

932426
2023-06-10 16:53:25 +0330 +0330

سلام خیلی خوب بود من کیشم دوس داشتی سه نفری سکس کنیم بهم بگو من پایتم

0 ❤️