بهترین سکس سونیا

1392/12/10

سلام. من اسمم سونیاس. 21 سالمه. میخوام داستان اولین سکسمو براتون تعریف کنم. البته اولیش که نبود چون قبلا که پسر خالم ازدواج نکرده بود چندباری با هم تنها بودیم و حال کردیم. اما سکس کامل نداشتیم. راستش من ماساژورم. واسه ماساژ میرم خونه مشتریام. اوایل فقط مشتری خانم میگرفتم اما بعد یه مدت که پول لازم شدم دلو زدم به دریا و مشتری آقا هم میگرفتم. من آدم به شدت داغیم، وقتی بدن مردا رو ماساژ میدادم دلم بدجوری سکس میخواست اما هیچکدوم انقدر برام جذاب نبودن که بخوام باهاشون سکس کنم. تا اینکه یه روز یه آقایی زنگ زد واسه ماساژ، صدای قشنگی داشت. واسه آخر هفته باهام وقت گرفت. خونشون جردن بود. 4 شنبه مشتری نداشتم واسه همین حسابی به خودم رسیدم، اپیلاسیون و وکس و …
خلاصه پنج شنبه شدو رفتم خونشون. زنگ رو زدم، همون صدا بهم گفت بفرمایید و در و زد و رفتم بالا.
یه پسر 27 8 ساله، خوش قیافه، قد بلند و هیکل بدنسازی رفته درو باز کرد.
منم که حشری بودم و عاشق این استایل، دیگه آب از دهنم راه افتاده بود.
خلاصه رفتم داخل و یکم حرف زدیم و کارمو شروع کردم.
اول به شکم خابوندمشو کمرشو با روغن ماساژ دادم. تمام مدتم داشتم لذت میبردم از بدنش، اونم انرژی منو میگرفت چون حس میکردم حال خوبی داره. بعضی جاهای حساس بدنشو که میمالیدم آه میکشید. خلاصه پشت کمرشو پشت پاشو باسنشو حسابی مالیدم. وقتی داشتم پاشو میمالیدم از قصد دستمو بالاتر میبردم که به بین پاش بخوره. آبم حسابی درومده بودو ساپورتم خیس شده بود. خلاصه پشتش تموم شدو برش گردوندم که جلوی بدنشم ماساژ بدم. وقتی برگشت دیدم کیرش حسابی راست شده. وای عجب چیزی بود، خیلی گنده بود. اکثر مشتریام اینجوری میشن یکم، اما واسه عرفان خیلی دراز بود. از تصور کیرش یهو دلم یه جوری شد. بدجوری جذبش شده بودم اما به روی خودم نیاوردم و ملحفه رو انداختم روی بدنش و شروع به مالیدن پاش کردم. اما جوری میمالیدم که دستم بخوره بهش، اونم دیگه حسابی داغ کرده بود و تا دستم میخورد آه میکشید. از قصد ازش پرسیدم اگه اذیت میشین بالای پاتونو ماساژ ندم ، میخواستم ببینم چی میگه، اونم با یه صدای حشری گفت نهههه،خیلی خوبه، ادامه بدین. منم دیدم حسابی تحریک شده و منتظر اشاره ی منه،خودمم که داشتم منفجر میشدمو حشرم زده بود بالا، گفتم آخه ماساژ اون قسمت مونده، خواستم اگه اذیت میشین بیخیال شم و برم سراغ شکم و گردن. وقتی داشتم اینو میگفتم دستمو آروم روی رونش نوازش دادم و بردم روی شرتش. تا گفتم بیخیال شم سریع دستمو گرفت گفت نههه، خواهش میکنم ادامه بدین. منم گفتم چشم. فقط باید شرتتون رو هم دربیارم. این جزو ماساژ ریلکسی نبود اما چون حالم بدجوری خراب بود دوس داشتم عرفان و ماساژ جنسی بدم. خلاصه شرتشو درآوردم و شروع کردم به ماساژ دادن کیرش. صدای آه و اوهش بلند شده بود. منم داشتم حال میکردم و آبمو که همینجوری داشت میومدو حس میکردم. از یه طرف تشنه ی یه سکس هات با عرفان بودم، از طرفی غرورم اجازه نمیداد که بهش پیشنهاد بدم. اما داشتم حسابی تحریکش میکردم. یکمم خم شده بودم سمتش که اگه نگام کرد سینه هامو ببینه. همینجوری که داشتم کیرشو میمالیدم یهو دیدم دستاش اومد سمتم و ساعدمو گرفت و یکم نوازش کرد. کم کم دیگه داشت دیوونه میشد. بالاخره لحظه ای که منتظرش بودم رسید. بلند شدو آروم بغلم کردو آروم گفت دیوونم کردی دختررر. منم خودمو تو بغلش رها کردم و یکم نوازشش کردم. لبشو آورد سمت گوشمو گفت آماده ای منم دیونت کنم؟ خودمو بیشتر بهش چسبوندم و با سرم گفتم آره. وای چه لحظه ای بود. عرفان با ولع شروع کرد به خوردن گوشم. لاله ی گوشم و میخورد.داشتم روانی میشدم. اومد پایین تا رسید به گردنم. عاشق خوردن گردنم. اونم خیلی خوب میخورد. همینجوری که تو بغلش بودم در گوشم گفت پرنسس من اجازه میدی بدنتو ببینم و در همین حین منو خابوند رو تخت. منم با چشام بهش گفتم آره. لباسامو با احساس تمام درآورد. وقتی داشت درشون میاورد دستشو میکشید رو بدنم. لخت که شدم یه نگاه عمیق به سر تا پام کرد بعدش یه بوس سریع از لبم کرد. شروع کرد به لیسیدن بدنم. سینه هامو حسابی خورد. نوکشو میکرد تو دهنشو زبونشو میچرخوند. همینطوری ادامه داد رفت پایین.به کسم که رسید پامو باز کرد و زبونشو گذاشت پایین کسمو محکم تا بالاش لیس زد. جیغم درومد دیگه، تو آسمونا بودم.بعد رون پامو لیسید بعدم رسید به انگشتای پام. داشتم روانی میشدم وقتی انگشتای پامو میخورد. عالی بود.دوباره اومد بالا سراغ کسم و حسابی لیسیدش. انقدر خوب اینکارو میکرد که آبم همینجوری داشت میومد. بعد پامو داد بالا و کونمو یکم باز کردو سوراخ کونمو لیس زد. یه آآآآآه بلند کشیدم و گفتم عرفاااان، دیوونم کردی. گفت گفته بودم که میخوام دیوونت کنم. زبونشو گذاشت رو کسم و یکم کرد تو و چرخوند. دیگه داشتم جیغ میزدم. گفت دوس داریییی؟ گفتم آرههههه.
با یه دستشم شروع کرد به مالیدن چوچولم. دلم نمیخواست تموم بشه این لحظه ها. همش میگفتم بماااال، آخخخخخ، بکن تو زبونتوووو…
سرشو آورد بالاو یکم مالید کیرشو بعد گذاشتش دم سوراخ کسم. آآآخ، دلم میخواست تا ته بکنه تو کسم اما یکمم میترسیدم. گفتم عرفان من دخترما، گفت باشه فقط سرشو میکنم. سر کیرشو آروم آروم رو دهانه ی کسم عقب و جلو میکرد تا یکمش رفت داخل. خیلیییی حس خوبی بود، بعدش درش آوردو گذاشت لای کسم، جوری که روی چوچولم میمالید، خوابید رومو شروع کرد به خوردن لبام. کیرشم عقب و جلو میکرد. تا اینکه بازم ارضا شدیم و یه کم همونطوری خوابیدیم. بعدش رفتیم با هم دوش گرفتیم و من رفتم خونه. هنوزم وقتی یاد اون روز میفتم آبم میاد…
ببخشید اگه بد نوشته بودم، این اولین بارم بود.

نوشته: سونیا


👍 0
👎 0
95210 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

413784
2014-03-01 04:27:25 +0330 +0330
NA

من خودم دوستام رو ماساژ ميدم و خيلى دوست دارم يه نفر حرفه اى ماساژم بده اگه خواستى تو خصوصى واسم شماره ات رو بذار زنگ ميزنم.

0 ❤️

413785
2014-03-01 06:35:12 +0330 +0330

کُسی گاییده شد روزی به جردن
ز لیس و ناز و لب در حد مردن
فقط من در عجب: مردان قبلی
تو مالیدی و رفتی؟ گوز خوردن؟

0 ❤️

413786
2014-03-01 07:19:26 +0330 +0330
NA

آقا سونیا می رفتی اول یه جلسه ی ماساژو از نزدیک با چشم خودت میدیدی، بعد راجع بهش خیال پردازی میکردی، داداش من…

0 ❤️

413787
2014-03-01 09:51:51 +0330 +0330

تخیلات

0 ❤️

413788
2014-03-01 10:58:44 +0330 +0330
NA

بدنبود

0 ❤️

413790
2014-03-01 16:30:49 +0330 +0330
NA

این داستان جور دیگه بوده اومده ماس مالیش کرده این از آب دراومده.
این احتمالا دوس دختر کسی بودو اونم بهش گیر داده باید ماساژم بدی روش نشدبگه بهم گیر داده اومد شدماساژور.

0 ❤️

413795
2014-03-02 05:26:38 +0330 +0330
NA

اگه بدون سكس هم ماساژ بمى دى يه خبر بده لطفا

0 ❤️

413796
2014-03-02 06:34:43 +0330 +0330
NA

براى ماساژ بدون سكس شماره تو لطفا تو پيام خصوصى مى دى

0 ❤️

413792
2014-03-02 07:37:40 +0330 +0330

من مربی بین المللی ماساژ هستم
از ماساژورهای خانومی که دوست دارند با من همکاری کنن میتونن پی ام خصوصی بدن.
خانومهایی هم که علاقه دارند آموزش میدم و به کار معرفی میکنم

0 ❤️

413794
2014-03-03 16:11:09 +0330 +0330
NA

من که پسرم اینو میگم. تو اگه کارت اینه که نیست اگه بری تو خونه واسه ماساژ مردا، زوری هم شده می کننت. آره پدر جان. کس نگو

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها