خستگی رابطه (۱)

1401/07/15

_امیر
+بله
_دیدی آخر گذاشت رفت
+ن بابا
_کوفت
+شوخی میکنم چرا چیشد رفت
_از ما بهترون دید(بغضش شکست و زد زیر گریه)
+ای بابا چرا آخه اصلا فدا سرت
_خیلی خستم اون از محمد این از علی
از رو مبل سه نفره که روش دراز کشیده بودم بلند شدم و رفتم کنارش رو مبل دو نفره نشستم
+میدونی چرا
_چرا
+چون تحمل خوبی زیاد نداشتن
کم کم خودمو کشوندم کنارش و سرش رو گذاشتم رو سینم
خلاف میلش بود ولی نیاز داشت
_این چند روز یا من خواب بودم یا داشتم گریه میکردم
+اصلا فدا سرت ارزشش رو نداره ها
بعد کلی سکوت و کلنجار رفتن با خودم
+میخای ماساژت بدم تمام این خستگی ها و غصه ها بره بیرون
_(با تردید گفت) نه
+نه نداره ( با خنده گفتم نترس کاریت ندارم فقط میخام کمکت کنم)
+بلند شو یه دُشک بنداز جلوی باد کلر دراز بکش من برم روغن بیارم
_روغن برای چی
+برا ماساژ نترس دختر کاریت ندارم
رفتم قوطی روغن رو از اتاقم آوردم
وقتی امدم دیدم با لباس دراز کشیده
+میشه لباساتم در بیاری
_من لخت نمیشم
+لباس زیرات رو نگفتم که
+ببین دختر ما از موقعی خودمون رو شناختیم همبازی بودیم شکم و پاهات رو دیدم فقط یه جاهایی رو ندیدم که لازم نیست نشونم بدی
قبول کرد و در آورد
خیلی فرق کرده بود بدنش
بچه بود یکم برنزه بود ولی الان کاملا سفید
نسبت به سنش که ۱۸سال بود کون نسبتا بزرگ تری داشت
ولی سینه های شصت یکم کوچیک بود براش
نسبت به قدش که ۱۶۰ بود هیکلش خوب بود
+میشه بند سوتین رو باز کنم میخام روغن بریزم کثیف میشه
_باز کن
روغن و ریختم پشتش و شروع کردم
تمام چیزی که یاد داشتم رو داشتم با دقت و مو به مو اجرا می کردم
رسید نوبت اطراف مهره های ستون فقرات
+ببخشید چنتا مهره زیر شرته میشه یکم بکشم پایین؟
_مممممممممممم بکش فقط تا جایی که چیزی مشخص نشه
+چششششم _شما پدر ما رو در آوردی😂
تا جایی نیاز بود پایین کشیدم
چیزی مشخص نبود
ادامه دادم
نوبت پاهاش بود روغن ریختم و از پایین شروع کردم
+ببخشید میشه شورتت رو در بیاری که روغنی نشه
_نه میکشم بالا
+بکشی بالا که بیشتر روغنی میشه
_ راس میگی حواسم نبود_خب تا اونجایی رو که میشه ماساژ بده
+خب باشه
+ادامه دارم تا رسیدم به باسنش
گفتم معذرت میخام و ادامه دادم
جاهایی که شرت نبود رو ماساژ دادم و از کار دست کشیدم
_بزار بکشم بالا طوری نمیشه توی کیفم لباس دارم
تا جایی که جا داشت بالا کشید تا جایی که افتاد بین خط باسنش خط کسش کاملا مشخص بود
روغن ریختم و ادامه دادم
دستم رو از انتهای رونش چند باری به کسش رسوندم
شرتش با پیش آبش کمی خیس شده بود
+میشه بچرخی
_باشه
اومد بچرخه که سوتینش از روی سینش افتاد
+عه ببخشید
_طوری نمیشه ادامه بده
روغن ریختم و از بالا شروع کردم
رسیدم به سینه هاش بهش نگاه کردم با چشماش فهموند که ادامه بده
از ریتم نفس هاش فهمیدم که دارم به نقطه ضعفش دست میزنم
یکم دیگه ادامه دادم و رفتم ادامه بدنش
رسیدم پایین تنه
اره حالا دیگه یه شرت خیس بود که قالب کسش شده بود
پاهاش رو تموم کردم بلند شدم و یه پتو نازک روش انداختم
و روی مبل دراز کشیدم
_امیر
+بله
_میشه بیای کارتو تموم کنی
+کدوم کار؟!
_خودت میدونی
برگشتم پتو رو برداشتم و با یه لب کارو شروع کردم
همزمان با لب گرفتن با سینه های چربش هم بازی می‌کردم
یه دستمو زیر شرتش بردم
خیس خیس بود
کم کم خودمو کشیدم پایین
شرتش رو در آوردم
چی می‌دیدم یه کس بی مو و سفید
به این بدن کس به این تپلی نمی اُمد
+چی ساخته عمو
_امروز برا تو
با چوچولش شروع کردم
صداش کل خونه رو برداشته بود
این قدر کسش قشنگ و خوشمزه بود که بدون وقفه میخوردم
با یه جیغ بلند و لرزش خبر از ارضا شدنش میداد
نشست و با دست اشاره کرد که دراز بکشم
یکم با برامدگی کیرم از روی شلوار بازی کرد
شلوارم رو در آورد و تخمام رو تو دهنش کرد
در بود و لذت
اما لذت بود که غلبه کرده بود لذتی وصف نشدنی
سراغ کیرم امد شروع به ساک زدن کرد
بلد نبود ولی برای تجربه اولش بد نبود
چشمام رو بسته بودم و لذت میبردم
+وااااای چیکار کردی
_نترس ندارم اصلا
+ینی چی نداری
همین جور که رو کیرم نشسته بود از تو گالریش یه عکس بهم نشون داد
اره درست میگه
یه سلفی که دوستش با خیاری که روش کاندوم خونی و کسش بود می‌دیدم
باورم نمیشد
+چرا این کارو کردی
_چون دوست داشتم رفیقم پردمو ازم بگیره تا یه پسری که هر لحظه امکان داره بره _چیه مشکلیه
+نه فقط برای ازدواجت مشکل ساز میشه
_تو غصه اونو نخور
+یعنی چی
_یعنی تو فعلا از یه دختر ۱۸ ساله لذت ببر
باورم نمیشد این همون دختر باشه که من از بچگی باهاش بزرگ شدم
همین جوری ادامه داد
+میشه یه سوال بپرسم
_بپرس
+تا حالا با پسرم رابطه داشتی
_اگر داشتم که سر کیرت با دندونام زخم نمیشد
+پس…
_فقط دوستم و خیار
بیخیال شدم و به گفته خودش به لذت بردن پرداختم
تنگ و بودو گرم
هم من هم اون از لذت بی‌حال شده بودم
جوری که دیگ نا نداشت بالا و پایین بشه
به شکم خابوندمش و شروع به تلمبه زدن کردم
چیزی نگذشت که لرزید و ارضا شد
+آبم داره میاد
_وایسا وایسا بریز رو سینم
چرخید و با یه حرکت دست آبم پاشید رو سینش
+ساعت چنده
_هشت
+من میرم دوش میگیرم
از حموم برگشتم
+مامانم ساعت نه کارش تموم میشه تا من میرم دنبال مامانم توهم آماده شو که بریم خونتون راستی دیگه بعد دانشگاه میای خونه ما😂
_بله بله
+ولی شانست روزای دیگه همه هستن امروز شانسی شد همه به کاری خوردن و تنها شدیم
_طوری نمیشه فقط چقدر طور می‌کشه
+نمیدونم تا ترافیک چقدر باشه فکر کنم یه ساعتی بشه رفت و آمدم
_باشه پس من میرم حموم تا بیای فقط سشوارت کجاست
+داخل کشوی اولی کمد
_باشه
+خداحافظت
_خداحافظ
چند روز بعد
امییییییییر گوشیت
+الو سلام
_سلام خوبی
+فدات تو خوبی
_میای خونه ما من و دوستم تنهاییم
+خب به سلامتی من بیام چیکار
_دوستم خستس (و بلند خندیدن)

ادامه دارد…

نظرتون خیلی مهمه

نوشته: آقای خرچنگ


👍 39
👎 6
35001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

898181
2022-10-07 02:08:10 +0330 +0330

کیر باب اسفنجی و پاتریک و اخپاتوس تو کونت آقای چرخنگ

2 ❤️

898183
2022-10-07 02:09:53 +0330 +0330

چ عجب یکی پیدا شد ک اخر ماساژ لنگا را نده هوا ،طرف خودش بیاد بگه بکن توش 😂

3 ❤️

898216
2022-10-07 08:32:59 +0330 +0330

بنویس بقیشو ولی خواهشا خواهشا خواهشا این جمله چی میدیدم رو بکار نبر

2 ❤️

898247
2022-10-07 17:05:44 +0330 +0330

عالی بود

2 ❤️

898299
2022-10-08 00:45:25 +0330 +0330

کیر پلانگتون تو کونت جقی

3 ❤️

898319
2022-10-08 03:33:40 +0330 +0330

واقعا عالی بود 👍

1 ❤️

898329
2022-10-08 05:18:34 +0330 +0330

در کل داستان خوبی بود جز قسمت کلیشه ای این و باز کنم ، اون و ببندم و اینا خودت و خوب کنترل کردی سر ماساژ دادن دمت گرم ، یکم فضا سازی و شاخ و برگ داستانت و بیشتر کن جذاب تر میشه

2 ❤️

898911
2022-10-14 09:38:01 +0330 +0330

حتما

1 ❤️

921205
2023-03-31 17:23:22 +0330 +0330

خرچنگ جون ادامش بنویس 6 ماه گذشت
نمیخوایی بدی ما بخونیم په قلب نکن بنداز
گوشه خونه
نمیخوایی تو روبیکا برا خودم بنداز
soren____1387

0 ❤️