خواب سکسی

1401/10/14

من ۲۷ سالمه از بچگی باسن بزرگی دارم، خانواده ام مذهبین و ترس از جلب توجه همیشه اصرار به ورزش کردن و کوچک کردنش داشتن. منم بچه حرف گوش کن خونه، از خدام بود برم بیرون از فضای خونه. اوایل میرفتم بسکتبال هم قدم بلند شه هم لاغر شم ، رفیقم گف بخاطر اسکوات زدن بیشتر باسنت برزیلی شده ، برام مربی خصوصی گرفتن من هر ۳ روز یبار میرفتم باشگاه . بعد چند جلسه با مربی صمیمی تر شدیم هرچند دیسپلین خودشو داشت ، برای اصلاح حرکت خودشم کمک میکرد بعد با دستش هم جایی که باید کشش حس کنه رو نشون میداد . یه روز دیر رسیده بود ب تمرین، داشت با تلفن حرف میزد منم خداخواسته سریع رفتم لباس بپوشم، اومد داخل همچنان تلفنی حرف می زد ، بهم کمک کرد تو لباس پوشیدن منم گیج مونده بودم فضا بده خودم میپوشم ولی نگفتم ، سوتینم رو دراوردم که ورزشی رو بپوشم ، یه نگاه استادانه انداخت تایید کنان تو تلفن هی میگفت امممم، ولی نمیدونست که صدای کسی که پشت خطه چقد واضح میشنوم. حرفای سکسی بود که داشت انگار برا شب اماده میکردن همو. منم حقیقت با شنیدن مکالمه این دونفر کمی ترشح کسم بیشتر شده بود . یه حرکت بود که باید به پهلو میخوابیدم پامو بالا پایین میکردم دستشو گذاشت رو کسم تا کشاله ران کشید گف باید اینجا کشش رو حس کنه، با همون کارش من نفس عمیق کشیدم ، تو یه حرکت دیگه بازم اونجوری کرد، بدنم گر گرفته بود ، حال بدی داشتم ضربان قلبم شدت گرفته بود آب خواستم ، نشسته بود پیشم به هوتی ماساژ دادن قفسه سینم که نفسم بالا بیاد ، میمی هامو میمالوند، منم اصلا نمیدونم چرا نمیتونستم اعتراض کنم، این خانم مربی با من کاری کرد که هر شب خواب سکسی میدم بدنم از عطش داشت میمرد ، اون موقع دوس پسر هم نداشتم همه تخیلاتم روزانم شب میومد سراغم . اکثرا من شبا رو شکم میخوابم صورتمو یه طرف بالش میذارم دستامم مثه بچه ها بالش طور میکنم میذارم زیر بالش یا صورتم، مظلومانه طور. این خوابم خیلی حس واقعی داشت، دیدم یه اقایی اومده سنگینی نگاهش روم بود اومد جلوتر نشست لبه تخت پشت سر من ، موهامو ناز کرد منم یه تاب پوشیده بودم بندش خیلی محکم بود اونو از شونه ام انداخت جاشو بوس کرد ، انقدر غرق آرامش بودم که ارزو میکردم کاش واقعی باشه، لحافو زد کنار، یه شورت کوتاه پوشیده بودم، دستش رو لپ کونم حس کردم، میمالید انگار که گرم میکرد ، یدفعه یه ضربه زد دستشو از رو شورتم لای کسم اورد انقد مالید که میخواستم برگردم سمش پاهامو کامل باز کنم بگم منو بکنننن خواهشششش، شورتمو کنار زد با انگشت شست سوراخ کونمو نرم میکرد ، ترشحم انقد زیاد بود انگشتشو میکشید لای کسم ابشو میاورد سمت سوراخ کونم.
شل شده بودم پامو بیشتر باز کردم تو خواب خودم صدای اه و نالم رو میشنیدم از شدت خواستن.
بین کونم کلاهک کیرشو حس کردم میکشید لای کسم میبرد سمت سوراخ فشار میداد سرشو انقد تکرار کرد که نهایت سرش رف تو ، تو عالم خواب میخواستم دست اون ادم رو بگیرم بس کنه درد داشت برام ، ناخوداگاه دستم رو تو واقعیت حرکت دادم که بگیرمش از خواب بیدار شدم اما بی حال بودم ، یهو صدای پا شنیدم که انگار از اتاق من رف بیرون ، گیج بودم که این الان واقعیت بود یا بیداری ، چشام مات و مبهوت موند رو شورتم که پایین کشیده شده بود، دستمو کشیدم لای کسم خیس خیس بود ، جای سوراخمم درد میکرد. نمیدونستم کی بود ، داداشم ؟ یا بابام

نوشته: سارا


👍 17
👎 3
29401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

909339
2023-01-04 03:12:09 +0330 +0330

منتظر پارت بعدی…

0 ❤️

909353
2023-01-04 05:25:47 +0330 +0330

با احساس و اروتیک بود دوست داشتم،دختر به این حد حشری هر مردی که بکنش باشه رو به عشق و آرامش میرسونه.

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها