خواستم موش بگیرم کوس گرفتم

1393/05/08

سلام دوستان اسمم فریدونه ۳۰ساله اهله شمال تو یکی از روستاهای بسیار خوش آبو هوای اون منطقه زندگی می کردم.الان ساکن تهرانه خراب شده ام.من تازه عضو شدم و حالمم از نوشتن به هم می خوره.داستان بر می گرده به ۷ساله پیش.ما روبروی خونمون یه همسایه داشتیم که اسمش زهرا بود یه زن کون گنده و هیکلی دو تا دختر داشت با دو تاپسر نا گفته نمونه که من ترتیبه یکی از پسراشو چند باری داده بودم که اسمشم امید بود.بریم سر اصل مطلب.یه چند باری زهرا خانم اومده بود خونمونو با مادرم حرف زده بود واز اینکه یه چند وقتیه تو خونشون موش اومده گلگی می کرد شوهر زهرا خانم چند سالی بود که تو تصادف فوت کرده بود.هی می گفت پسرام بی عرضه ان من دس تنهامو از این حرفها.زد یه روز که خونه بودم ایشونم اونجا بودنو دباره همون داستانها.مادرم بنده خدا دلش سوختو بهم گفت می تونی بری خونشون اون موشو بگیری.منم با هزارتا قور زدن خلاصه رفتم.اصلن تو فکر سکسو اینجور چیزا نبودم.تو نخ یکی از دختراش بودم ولی فکر خودش اصلا.رفتم خونشون دیدم دختر بزگش زینب اونجا بود اونم داشت آماده می شد که بره تولده دوستش.من شروع کردم به گشتن خونه دنباله موشه.خلاصه زیره سینگ آشپزخونه لونشو پیدا کردم.زیر سینکشون یه جوری بود که حتما بایستی دولا می شدی تا ببینی همین که دولا شدم تا مرگه موشو بریزم تو سوراخ موش دیدم زهرا با اون هیکله بزرگش بالاسرم واستاده چشت روز بد نبینه من که تا اون روز پای یه زنو شرتشو از نزدیک ندیده بودم یه دامن بلند پوشیده بود با یه شرت مشکی معمولی یه چند سانیه ای چش ازش ور نم داشتم یهو گفت فردیون چیزی لازم داری هنوز اونجاست.موشه.منم که آتیشه شهوتم داشت منو می سوزوند گفتم آره هنوز همینجاست.همش چشم لای پاش بود دوتا روناش به هم چسبیده لاشم سبزه بود.نمی دونم چی شد دستمو گذاشتم رو ساقه پاش گفت چی کار می کنی گرفتیش.من لکنت گرفته بودم نمی دونستم چی بگم هولم کرده بودم یهو یه فشار به پاش دادم یه آخی گفتو گفت این چه کاریه می کنی منم تقریبا بلند شده بدم سمتش دستم یه راست گذاشتم رو کسش یه فشار دیگه دادمو دستامو کشیدم.به من گفت بی تربیت نکن به مادرت می گم.منم از ترس داشتم می مردم شروع کردم به فرار تا دو روز از ترس رفتم خونه داییم که یه روستا دیگه بود .خلاصه با ترسو لرز برگشتم خونه.دیدم زهرا خانم اونجاستو من ریدم به خودم گفتم دیدی به فاک رفتی دیدم سلامو احوالپرسی مادرمو زهرا خانم مادرمم ازم تشکر کرد بابت موشی که تو خونه اونها بودو من گرفته بودم.اصلا موش نگرفتم فقط مرگ موش ریخته بودم تو سوراخ.دیدم اوضا امنه خیالم راحت شد.اصل مطلب.چند روز بعد خودش از پنجره صدام کردگفت بیا آنتن خونمون خرابه می تونی درستش کنی.منم رفتم دیدم کسی نیست خودش تنهاست روسریشم سرش نبود.حس کردم فضا سنگینه یه خبرایی قراره بشه.منم رفتم سروقت سیم تلویزیون دییدم از پشت دوتا دست سنگین رو گردنمه.اونقدم دستاش سنگین بود فکر کردم مرده.برگشتم دیدم بله خودشه.یه فشاره کوچیکی به گردنم دادو گفتوخوب دس می کنی لای پای ما و فرارومی کنی.من از خجالت آب شدم گفتم ببخشید من اولین باری بود که یه همچین چیزی دیده بودم.نمی دونستم دارم چی کار می کنم.ببخشید.گفت یه ببخشیدی حالیت کنم که دیگه دست به چیزی نزنی در ری.دییم اومد جلو شروع کرد منو مثه دیوونه ها بغل کرد.راستی منم همه چیم رو فرمه منم دیدم اوضا بد جور به هم ریخته سینه هاشو گرفتم دستم سریع همه لبا سشو در آورد خوابید رو زمین گفت لباساتو در آر بیا روم.منم مثه جت لباسمو در آوردم کیرمو گرفتم دستم گفت بیا روم منو کشید رو خودش کیرمو گرفت با دستش کرد تو کسش پاهاشو دور کمرم حلقه زد با یه فشار منو کرد تو خودش.به ۱۰ثانیه نکشید آبمو تاخواستم در بیارم نصفش ریخت توش. لعنتی بند نمی یومد.خلاصه …با دست چپش محکم زد توسرم.گفت خاک تو سرت همین.هنوز کیرم راسته راست بود.از دباره کردم تو کسش شروع کردم به تلمبه.می ترسیدم بازم زود بیاد.دییم نه خبری از آب نیست.هی می زدم اونم داشت حال می کرد ۲۰۰۰بار منو بوسید.همش قربون صدقم میرفت.می گفت تو فقط منو بکن هر چی بخوای واست می خرم.خودش برگشت به پشت گفت از پشت بکن تو کسم.کوسو کون نگو دو تاوقابلمه گنده اینبار از پشت کردم تو کسش هی تلمبه می زدم با دستام کونشو می مالیدم بهم گفت کون می خوای منم گفتم آره اگی بدی یه تف زد در کونش کیرم تا ته رفت توش نه آخی نه اوخی.گفتم دردت نگرفت.گفت شوهرم روزی ۲بار منو از کون می کرد با کیر کلفتش.خدایشم کونش گشاد بود ولی واسه اولین تجربه عالی بود یه مقدارم از کون گاییدمش آبم اومد ریختم تو کونش.دیگه به گا رفتم دستو پام بی حس شده بود کلی بازم منو ماچ کرد عرقامو خشک کرد لباسامو پوشوند ۵تا هزاریم بهم داد گفت برو یه چی واسه خودت بخر و بخور.فقط هر وقت بهت گفتم بیا منو بگا.منم تا دو سال به صورت حرفه ای اونو گاییدم تا اینکه شوهر کردو.دیگه نرفتم پیشش.دوستان می دونم حوصلتون سر رفت اگه غلط املایی داره واسه اینه که با موبایلم.بای بای

نوشته: فریدون


👍 2
👎 1
128024 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

429246
2014-07-30 17:03:37 +0430 +0430
NA

چرت و پرت بود همش

0 ❤️

429247
2014-07-30 17:04:21 +0430 +0430
NA

خوندم نظرمو میدم

0 ❤️

429248
2014-07-30 17:56:05 +0430 +0430
NA

این هم حماسه ای بود از یک مجلوق دیگر
که به پشتوانه ی گلنار به وقوع پیوست

خراب ننته.خراب شده اون مغز بگا رفتته از بس جق زدی.
باید خیلی هم خوشحال باشی که ساکن تهرانی.هرچند ننگ بزرگی هستی واسه تهران.
به کیر لقمان که حالت از نوشتن بهم میخوره.میخواستی ننویسی.مجبورت که نکرده بودن.نمینوشتی میکردنت؟؟؟!
زیر سینک لونشو پیدا کردی؟؟با چی ساخته بود؟؟نماش چجوری بود؟؟در زدی درو باز کرد موشه یا ریختی رو در لونش مرگ موشو؟؟؟دولا شدی پسرش از پشت کیونت نذاشت؟؟

چه همه چیزم جور بوده واست.شوهرش تو تصادف مرده بوده.هیچکس خونشون نبوده جز یه دخترش که اونم همون روز می خواسته بره تولد.
دوتا رونشو چجوری دیدی بهم چسبیده از روی دامن بلند؟؟؟
چشم بصیرت داری؟؟؟خودش دست کرد تو دامنش عکس گرفت داد بهت گفت ببین رونام به هم چسبیده؟؟با چه چسبی چسبونده بود؟؟؟
تو هم تقریبا بلند شدی بدی؟؟؟به کی بدی؟؟مگه رفته بودی بدی؟؟
چاقال از اب در اومدی.
ناموسن چجوری حس کردی فضا سنگینه و قراره یه خبرایی بشه؟؟چه خبرایی؟؟قراره بدی؟؟به حس شیشمت فهمیدی؟؟
کونده مارو چی فرض کردی توی حرومزاده؟؟؟
فکر کردی مرده؟؟عزیزم مرد بوده.کونتم گذاشته.اومدی اینجا داستان دادنتو عوض کردی خیال کردی ما نمیفهمیم؟؟؟

اومد مثل دیوونه ها بغلت کرد؟؟دیوونه نبود که به تو نمیداد
تو هم که هیکلت رو فرمه؟؟
اینجا هرکی میاد داستان بنویسه هیکلش رو فرم میشه
شهوانی حکم فیتنس رو داره.
راستی شربت بهت نداد؟؟مگه سکس بدونه شربت هم میشه؟؟؟
اوضاع بهم ریخته بود سینشو گرفتی؟؟ناموسی از این قسمت هیچی نفهمیدم.یعنی چی اوضاع بهم ریخته بود.؟؟
مگه جنگه؟؟
2000 بار تورو بوسید؟؟اب دهنش تموم نشد؟؟
این رکوردو حتما تو گینس ثبت کنین.


با یه فشار تورو کرد تو خودش؟؟الان از توی اون جنده این داستانو نوشتی؟؟انقدر گشاد بود؟؟
بند نمیومد؟؟چسب زخم میزدی بهش خوب.

گیریم که شوهرش کمر گاو داشته و هر روز 2بار از کون کردتش.
دیوش بعد این همه سال همونجوری گشاد مونده؟؟

0 ❤️

429249
2014-07-30 18:22:09 +0430 +0430
NA

“حالمم از نوشتن به هم می خوره.”>>>>شما حالت بهم میخوره گه زیادی میخوری مینویسی :| روان پریش
“من ترتیبه یکی از پسراشو چند باری داده بودم”>>>>نخیر اصله قضیه کاملا برعکسه :|
“قور”>>>بیسواد :|
“سانیه ای”>>>بیسواد :|
“فردیون”>>>انصافا این دیگه خیلی داغونه :|
جالبه از قسمتی که شروع کردی دولا شدن بوضوح غلط املاییات تشدید شده :| و این نشان از جق داره :|
اصله داستان>>>پسر این خانم ترتیبتو داده >>>توام برا انتقام تو توهماتت ترتیبه خانمه رو خواستی بدی که حتی در توهم هم ریدی :|
ننویس:|

0 ❤️

429250
2014-07-30 19:23:08 +0430 +0430
NA

چه راست چه دروغ کیر تو کس مادر چاخانت که تو را پس انداخته

0 ❤️

429251
2014-07-30 19:47:17 +0430 +0430
NA

کونی سی سالته هنوز خونه ننتی،برو زن بگیر از تو کفی در بیای بدبخت،همسن تو الان دوتا بچه دارن.مرگ لازمی وجدانن (s1078).gif

0 ❤️

429252
2014-07-31 00:16:34 +0430 +0430

کیرم تو جودت جلقو حداقل چندتاداستان از سایت میخوندی یکم آیین نگارش یادمیگرفتی!!!تورو چه به این غلطا

0 ❤️

429253
2014-07-31 01:13:47 +0430 +0430

شمابفرمایید وقتی روبه لونه ی موش شریف که در رویاها شما رو به وصال یار کون بزرگ رسوند تشیف داشتی،دم درکونتتون چشم داشتی که روناوشورت خانومو برای اولین بارتوزندگی مشاهده فرمودی؟!

0 ❤️

429256
2014-07-31 05:35:51 +0430 +0430

جلقکی بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . . . .
کسخل شدی، خودتم خبر نداری. این چرت و پرت‌ها چیه نوشتی؟ تازگی‌ها مد شده همه به جای حرف “ز” از حرف “ض” استفاده میکنن بعد هم می‌گن چون با موبیل تایپ کردیم غلط املایی داریم. شاشیدم تو موبایلت، دیگه ننویس.

0 ❤️

429257
2014-07-31 05:56:04 +0430 +0430

کیرم تو ماتحت مغزت

0 ❤️

429258
2014-07-31 06:59:14 +0430 +0430
NA

چون خیلی با ادبم:-):-) ودارم خودم و کنترل میکنم بهت چیزی نمیگم
ولی نظرم کاملا با جناب سردار پوریا یکی میباشد

0 ❤️

429259
2014-07-31 10:58:02 +0430 +0430
NA

فقط میتونم بگم
بـــــــاز هـــــم یــــک جــــقـــی حــــادثـــــه افـــــــریــــــد

0 ❤️

429262
2014-09-26 17:04:31 +0330 +0330
NA

هی بدنبود

0 ❤️

429263
2015-03-29 11:20:53 +0430 +0430

بد نبود . میتونستی جالب ترسم بکنی … ولی بازم خوب بود آفرین. همین قدر که دست به قلم شدی خودش کلیه … آفرین

0 ❤️

429264
2015-03-30 11:02:20 +0430 +0430
NA

خب کس کش تا متنو خودندم دیه داستانتو نخوندم عمو جون شما برو جقتو بزن نه بجا موش برو کس بگیر خو حر خریم میفهمه این داستان دروغه
کونی ترتیب پسرشو نداده بودی اون ترتیبه تورو داده بود بر جق بزن نگی چیست گلنار که سرماییه ملیست گلنار

0 ❤️