داستان های اینجا...

1399/11/06

سلام دوستان من اسمم هادی هست ۳۲ سالمه و اهل همه چیز هستم و مهم برام لذته
میخوام یه داستان براتون تعریف کنم ‘’'قبلا من می رفتم پیش یک جنده که تقریباً چهل سالش می شد.
این شغلش این بود یه پارکینگ رو اجاره کرده بود
بعنوان کارگاه
بعد جلو در ورودی رو سر تا سر البته یک متر عقب تر از در پرده زده بود
بعد از ورود هم یه لابی درست کرده بود و انتها رو هم پرده زده بود که اونجا سکس میکرد با مشتری هاش

منم یکی از مشتری هاش بودم البته چون یکم شر و شور بودم بعضی وقت ها بهم میگفت براش پول نقد کنم مثلا دو تومن دست فلانی هست نمیده
میرفتم میگرفتم دویست براخودم برمیداشتم یه شب هم بغلش میخوابیدم
دیگه خیلی راحت شده بودیم باهم
این جنده یه پسر دبیرستانی هم داره .
خاطره من از اونجا شروع شد که یه بار زنگ زدم بهش و گفتم شب تا صبح میخوام بیام پیشت
گفت باشه ولی برام سیگار بگیر
اولین بار بود بمن میگفت’ اصلا سیگاری نبود ولی…
وقتی رفتم ساعت ده رسیدم اونجا تا دوازده گذاشتم مشتری بیاد بکنتش تا منم یکم چرت بزنم
ساعت دوازده بود بیدار شدم و بهش گفتم بریم شروع کنیم که گفت نه بزار پسرم بیاد بره بعد
چند دقیقه ای پسرش اومد من ساکت بودم مادرش در رو باز کرد و یه بسته پول تو پلاستیک بهش داد
پشت پرده قشنگ معلوم بود
پسر:مامان جووون بیام دودقیقه برم
مامان :نه مشتری دارم
پسر :دو دقیقه برام بخور
مامان :میگم نمیشه مشتری دارم
پسر :بابا حشرم زده بالا کیرم سیخ شده
باور نمیکردم اصلا کپ کرده بودم
از پسر اصرار از مادر انکار
من یهو بلند گفتم بیاد کارشو بکنه بره دیگه
که مادر رضایت داد بیاد تو
یه پسر تپل سفید اومد تو و رفت پشت پرده (خود پسرش کردنی تر از مادرش بود )
بعد مادرش اومد داخل و لباساشو تو حین حرکت داشت در میورد
بهم گفت زود تموم میشه و رفت تو
بعد چند لحظه منم لخت شدم یواش رفتم تو
دیدم پسرش کیرشو انداخته تو کوس مامانه و تند تند تلمبه میزنه و با ولع هم سینه های مادرشو میخوره
مامانش ولی ساعد دستشو گذاشته بود روی صورتش من رفتم بالا سر مادره و کیرم و مالیدم روی لباش دستشو برداشت و منو یه نگاه کرد و بعد برام ساک زد
تو این حین پسرش لرزیدخوابید یهو روی مامانش
فهمیدم ابش اومده
کیرشو از تو کوس مادرش در اورد و کاندوم رو در اورد و بلند شد تا بره خودشو تمیز کنه
منم مادرشو به بغل کردم و کاندوم زدم و یواش کیرم رو حل دادم تو کونش و اروم اروم تلمبه میزدم
وقتی برگشت لباس بپوشه و بره ماها رو نگاه کرد بهش نمیدونم چیشد اشاره دادم بیاد
اومد و کیرشو کرد دهن مامانش تا راست بشه
وقتی راست شد جلو مامانش خوابید و کیرشو کرد تو کوسش
داشتیم دوتایی میکردیم مامانش چشمشو بسته بود
من با دستم یه سینشو میمالوندم
و لپشو بوس میکردم که پسرش لبشو لذاشت روی لب مامانش و لبشو میخورد منم صورتشو لیس میزدم و سمت لبش میرفتم
لبمو بردم و از پسره لب گرفتم اونم لب داد
سرشو با دستم گرفتم و شروع کردم به لب خوردن
و محکم و تند تلمبه زدن ولی پسره کیرش و تو کوس مادرش نگه داشت
دستمو بردم گذاشتم روی کون پسره و حل دادم که اونم بکنه
اون که تلمبه زد من دستمو بر نداشتم و کون پسره رو چنگ میزدم و میمالیدم
چند لحظه بعد من ابم اومد و بیحال شدم کیرمو کشیدم بیرون کاندوم رو با دستمال جمع کردم تو این حین پسره هم ابش اومد
باز بلند شد بره دستشویی منم رفتم
از پشت یدونه زدم در کونش
رفت و کیرشو گذاشت لبه دستشویی و سر پا شروع کرد شاشیدن
منم کیرمو از پشت انداختم لاپای پسره
و لاپایی زدم
اون که رفت منم دسشویی رفتم و کیرمم شستم
وقتی رفتم دیدم داره لباس میپوشه و مامانشم لخت دراز کشیده رفتم نشستم و سر ماماشو گذاشتم رو پام مثل متکی زیر سرش
کیرمو انداختم دهنش پسرش پوشیدنش تموم شده بود اومد سمت مامانش
مامانش کیرمو در اورد 'پسرش یه لب از مامانش گرفت
منم دیدم موقعیت جوره فاصله کیرم تا لب پسره چند سانته بادست سرشو حل دادم سمت کیرم
ولی اون یه بوس از کیرم کرد و رفت
وقتی در مکان بسته شد
مامان پسره سیگار رو در اورد و شروع کرد به کشیدن
منم چیزی نگفتم رفتم اونور دراز کشیدم
ولی اون تا صبح راه رفت و سیگار کشید
ازش پرسیدم جریانو
با ناراحتی گفت :دیگه نمیتونه جلو پسرشو بگیره
حتی پسرش براش مشتری جور میکنه

بعد اون ماجرا باخودم گفتم شاید بعضی از این داستان ها که نوشته میشه و محارم هست واقعیت داشته باشه
چون من یکی از اون محارم رو دیدم
البته با اینکه اون زن جنده بود و هر شب و روز زیر کیر این و اون بود ولی
معلوم بود از اینکه با پسر خودش سکس میکنه راضی نیست
پس همه مادر ها راضی به سکس با محرم های خودشون نیستند
حتی جنده ها
ممنون که وقت گذاشتید و خوندید

نوشته: هادی


👍 18
👎 1
18601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

788267
2021-01-25 00:44:46 +0330 +0330

تکراریه نمیدونم تو تاپیک بود یا بخش داستانها ولی قبلا اینجا خوندمش

0 ❤️

788275
2021-01-25 00:53:34 +0330 +0330

ها؟!

این کص خول کص نوشته بود. ولی من یه اتفاق تو این مایه ها برام پیش امد چن وقت پیش.
رفتیم برا رفع نیاز جنسیمون پیش یه خانومی اون خانمه سرویس دهند یه دختر کوچیک داشت ،موقعه ای که خواست با ما بره بالا ،دخترشو برد گذاشت پیش مادرش(واحد پایین)،دختره هم مث اینکه دوست نداش بره پیش مادر بزرگش،کلی دلم براش سوخت.

0 ❤️

788292
2021-01-25 01:53:43 +0330 +0330

دوستان واقعا این سطح از بیغیرتی تو جامعمون وجود داره؟

1 ❤️

788308
2021-01-25 06:58:20 +0330 +0330

چی بگم…

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها