...قسمت قبل

سلام ادامه داستان اول که دامادمون کونیم کرده بود رو مینویسم اگه قبلی کوتاه و خلاصه مانند بود ببخشید.بعد اون ساک اجباری رابطمو با دومادمون قطع کرده بودم کلا جواب زنگو پیاماشو نمیدادم ولی از یه طرف نمیتونستم از فکرش درام هی فیلم گی ایرانی دانلود میکردم چشامو میبستم میگفتم مسعوده داره کون منو میکنه و جق میزدم و ابم خیلی زیاد و زود میومد یبار یه فیلم گی ایرانی دان کردم که خیلی رفت رو مخم و کاملا حس میکردم من و مسعودیم خیلی تو حس رفتم بهش پیام دادم .خیلی زود جوابمو داد بعد احوالپرسی گفتم اونروز یادته تو کارگاه چیکار کردیم خودشو زد به اون راه تا اینکه واضح تو پیام نوشتم کیرتو کردی لا پاهام گفت معلومه که یادمه گفتم میخوام اینبار بکنی توش جواب نداد دوباره گفتم میخوام اینبار کیرتو بکنی تو سوراخ کونم گفت باشه گفت به یه شرط بهت کون میدم گفت چیه گفتم باید ابتو بریزی تو کون گندم اینو گفتم انگار دیوونه شد زود زود پیام میداد میگفت پاشو بیا پاشو بیا منم گفتم نمیخوام هیچ کس بهمون شک کنه باید تو خونه بکنیم تا هم راحت باشیم هم صدامون نره بیرون اخه کارکاه اون تو یه کوچه شلوغ بود یهو یکی میشنید. قبول کرد منتظر فرصت بودیم ولی انگار نمیشد یروز صبح از خواب بیدار شدم دیدم کسی خونه نیست رفتم حیاط و بیرون تو کوچه رو گشتم هیچکس نبود زنگ زدم به بابام گفت با مامانم رفتن بازار منم خیالم تخت شد سریع پیام دادم دومادمون بهش گفتم دروباز میزارم اومدی تو ببند رفتم اتاقم شلوارمو تا زانو کشیدم پایین رو شکم خوابیدم منتظرش بودم موهای بدنم هر ده پونزذه روز میزدم از شانس منم اونروز شنبه بود یعنی تازه دوروز بود و کاملا صاف بود کون گندم.یهو صدای در اومد قند تو دلم اب شد گفتم نکنه یکی دیگه باشه ولی تو همون حالت موندم اومد تو اتاق فقط گغت جووووون اونم چندبار پشت سرهم برگشتم دیدم شلوارشو داره درمیاره کیرشم تقریبا شق بود چرخیدم یکم براش ساک زدم بعد یه دیقه گفت پاشو مامان جنده اولین بار بود این حرفو شنیدم اونم از کسی که قراره کونمو بکنه هیچی نگفتم اونم انگار فهمید ناراحت شدم دراز کشیدم انگشتاشو رو سوراخ کون گندم میکشید تف انداخت انگشت میکرد وهی میگفت چقدر تنگی قوربونت برم کرد تو انگشت داشتم اروم اروم اه اه میکردم کرد سه انگشت دیگه راحت اه و ناله میکردم گفتم انگشت نه نزاشت ادامه بدم گفت جوووون پس کیر میخوای اروم گفتم اره گفت یکم کونتو بیار بالا خیلی خوب و قشنگ براش قمبل کردم گفتم چطوره ازپشت چسبید بهم گفت عین خواهرت شدی کیرم با این حرفش شقه شق شد اروم کیرشو گزاشت دم سوراخم دوباره تف کرد اروم هل داد نمیرفت خودم دستمو بردم عقب اروم اروم جاش کردم دوسه دیقه طول کشید تا فقط سرش بره تو گفت میخوای کرم بزنیم گفتم نه فقط تف.اونم گفت باشه دوباره تف کرد دم سوراخ کونم اروم اروم هل دادیم تقریبا تا ته رفت دوسه دیقه همونجور وایسادیم یکم جاباز کرد شروع کرد تلمبه زدناشو.من اول از سر درد بعد دیگه از سر لذت و رسیدن به چیزی که خیلی میخواستم اه و ناله میکردم اونم هی میگفت: جووون چه کونی داری عین کون گنده ابجیته تنگو نرم وااااای میلاد چه کونی داری نزدیک پنج دیقه همونجوری کرد کونمو بعد وایساد گفت دراز بکش من بالا پایین شم دراز کشید منم جوری پشتم بهش باشه اروم نشستم رو کیرش هردومون به جووون حشری گفتیم و من اروم خودمو بالاپایین میکردم رو کیر دومادمون بعد چند دیقه دیدم دارم عین سوپرا رو کیرش بالا پایین میکنم خودمو اونم با سرعت بالا دوسه تا زد به کونم گفت داره ابم میاد با اه ناله گفتم میدونی کجا بریزی داشتم بالا پایین میکردم کونمو رو کیرش که یهو منو انداخت زمین درحالیکه کیرش هنوز تو کونم بود اروم بغلم کرد و کونم داغه داغ شد چند دیقه کیرش تو کونم بود تا اینکه به خودمون اومدیم و میرشو دراورد منم سوراخمو تنگ کردم تا ابش نریزه رو فرش پاشدم رفتم دسشویی کونمو شستم اومدم بیرون دیدم مسعود رفته تا دو روز بهش پیام ندادم اونم فقط چند تا پیام داد میخاستم بهش بگم دوباره میخوام کونمو بکنی تو همین فکر بودم که هبر دادین دایی کوچیکم یه دخترو فراری داده نکشید دوروز بعد جریان عروسی کردند تو عروسی کلا نگاهم به کون و ممه هاش بود فک کنم متوجه شده بود بعد عروسی رفت و امد مامانم و داییهام زیاد شده بود منم زیاد نگین (زندایی کوچیکمو)میدیدم کم کم صمیمی شدیمو پیام و زنگامون شروع شد دیگه کلا مسعود یادم رفته بود تا اینکه یروز مسعود پیام داد که …

نوشته: میلاد