سلام بر همگی
این داستان به خدا واقعی هستش هروقت یادش میفتم خندم میگیره.
اسم من امید هستش دو سالی میشه از زنم جدا شدم ۳۴ سالمه چند ماهی بود با یک خانوم مطلقه آشنا شدم با همدیگه دوست شدیم بسیار زیبا بود اونم چند سالی از شوهرش جدا شده بود من تو یک شرکت کار میکردم وضعیت مالی خوبی داشتم از راهی امتحانش کردم دیدم واقعا پایبند من بود.
اسمش شیرین بود واقعا هم شیرین بود از همه چیزش راضی بودم مثل دخترای دیگه اذیت نمیکرد تا بهش میگفتم سکس میومد شیرین یک دختر سفید با قدی متوسط چشمای رنگی داشت سایز سینه های 80 کون متوسط داشت.
ماهی ده میلیون بهش میدادم برای خودش به غیر خرید بازار و هدیه های که براش میگرفتم.
چند بار بهش گفتم شیرین از کون میخوام گفت نه بدم میاد دردم میاد هیچ وقت صحبتش نکن.
چون شوهر سابقش مثل اینکه یک بار از کون خواست بکنش دردش گرفته بود دیگه نمیذاشت بهم میگفت تازه تو کیرت دو برابر کیر شوهر قبلیم بود صحبتش نکن.
گفتم باشه دوست نداشتم اذیت بشه ولی زن سابق من چند باری از کون کردمش دوست داشتم از کون دوباره بکنم.
البته کلی پاره شدم با قرص و سر کننده و غیره تونستم زنم از کون بکنم .
یک روز گوشی موبایلش رو بهم نشون داد و گفت دلت میاد من این گوشی S21 داشته باشم تو و همه دوستای من آیفون داشته باشید ؟
منم آیفون میخوام بهش گفتم الان 13 پرومکس تقریباً 90 میلیون هستش عزیزم گفت برای عید تو نصف پولشو بده برای عیدی من میارمش باقیش اقساطی میدم خودم نصف تقریباً 45 میلیون میشه الان برج 10 عزیزم گفت منم ایفون میخوام گفتم قبول ولی به یک شرط گفت چه شرطی.
گفتم باید از الان تا برج 12 که بهت عیدی میدم باید از کون بهم بدی هر وقت که خواستم اولش گفت نه درد داره منم بهش گفتم شرمنده.
گفت باشه ولی الان از جلو سکس میکنم دفعه بعد از پشت بهت میدم گفتم باشه اون روز مثل همیشه یک سکس توپ کردیم خوبیش این بود همیشه پایه سکس بود و بهترین حال رو بهم میداد گذشت چند روز بعد قرار بود بیاد که از پشت بکنمش آمد پیشم سلام کرد و قلیون و مشروب گذاشتیم خوب خوردیم و گفتم خوب آماده هستی امروز باید از پشت بهم بدی ؟
گفت بله رفتیم رو تخت خواب من و خودش لخت شدیم شروع کرد برام ساک زدن نگاه کرد و گفت این قراره بره تو کونم گفتم بله عزیزم بهش گفتم بلند شو کیرمو پر کردم وازلین در سوراخ کونشم زدم خوابیدم گفتم بیا آروم بشین رو کیرم تا بره داخل گفت نه میخوابم بزارش داخل بهش گفتم دیوونه دردت میگیره اینجوری خودت کم کم جاش بده داخلت گفت نه گفتم باشه خوابید نشستم رو کونش کیرمو تنظیم کردم سرش کردم تو کونش یک جیغی کشید به پلو شد با دستش کونش گرفت و هی میگفت وای پاره شدم و اشک تو چشماش جمع شد بهش گفتم دیدی بهت گفتم اینجوری دردت میاد گفت عوضی کیر شوهر سابقم نصف تو بود یک بار از کون خواست بکنم گریه کردم نه تو که کیرت اندازه کیر خره منم خندم گرفت با خنده بهش گفتم مگه آیفون نمیخواستی ؟
همینجوری که کونش فشار میداد گفت ریدن تو آیفون دیگه هیچ وقت نمیخوام گفتم باشه منم حشری بودم سر کیرم رفته بود کونش و درآمد سریع لا پاهاش باز کردم کردم تو کسش چون میدونستم اینجوری آروم میشه و شروع کردم به تلمبه زدن دیدیم آروم شد چند دقیقه ای زدم آبم اومد کنار تخت نشستم پیشش گفت کونم درد میکنه میخوام برم خونه بردم رسوندمش در خونشون رفت تا برج 12 همیشه ما سکس از جلو داشتیم.
وسط برج 12 گفت واقعا نصف پول آیفون بهم نمیدی بهش گفتم کیرم کردم تو کونت درد داشت ؟ گفت خیلی بد بود
بهش گفتم 45 میلیون هم درد داره بهت بدم تو حاضر نشدی درد کیرمو تحمل کنی من چطوری باید درد 45 میلیون تحمل کنم.
اونم قهر کرد و رفت خخخخخخخ از همون روز تا آخر برج یک قهر کرد و خبری ازش نبود منم بهش محل نذاشتم گذاشتمش تو امپاس اواخر برج 1 پیام داد نامرد سراغی نگیری بهش گفتم تو قهر کردی من سراغتو بگیرم .
دوباره دست از پا درازتر برگشت با همون ماهی ده میلیون همیشه بیاد کس بده و بره همیشه تا الان که هستش بهش میگم مطمئن هستی آیفون نمیخوای میگه گوه خوردم همین گوشیم خوبه.
ببخشید اگر طولانی شد.

نوشته: امید