دکتر جون (۳)

1402/03/26

...قسمت قبل

اون روز تا شب دل تو دلم نبود. نمیدونستم چیکار داره. حتی فکر کردم میخواد بهم بزنه و دیگه ازم بدش اومده. یا شاید ازم فیلم گرفته و میخواد بگام بده. خلاصه خیلی اعصابم خورد بود . ساعت از دوازده هم گذشت و خبری نشد. نزدیکای یک گوشیم صدا داد. نیم متر پریدم. دیدم مسیج داده خوابی عشقم؟
سریع جواب دادم نه
گفت چقدر سرد.
گفتم ازت ناراحتم.
گفت بابت چی؟
گفتم امروز
گفت واقعا؟ ببخشید فکر کردم دوست داشتی!!!
گفتم چیشو دوست داشتم؟
گفت مگه نمیخوای برده باشی خب باید تمرین کنی دیگه.
دیدم راست میگه من خیلی هم بدم نیومد از کارش
گفتم یعنی از من ناراحت نیستی؟
گفت نه. مگه دیوونه ام. تازه به اونی که میخواستم رسیدم
دیگه کم کم باز حشری شدم. گفتم بزنگ کیرتو ببینم.
سریع تصویری زنگ زد داشت برام کیرشو از رو شورت میمالید
گفتم درش بیار
گفت برو خیار بیار میخوام عشق کنیم
گفتم چشم و سریع با خیار و کاندوم برگشتم
گفت چرب کن خودتو
سریع لخت شدم و وازلین مالیدن به سوراخ کونم و گفت آماده ای؟
گفتم اره عشقم
کیرشو دراورد و دلم رفت براش. دهنم آب افتاده بود. گفتم چقدر نازه بره چی راست شده؟ گفت بره کون مهرنوشم.
گفت بشین رو خیار
منم نشستم و اونم با دستش بهم میگفت چقدر بره تو کونم و با دستش رو کیرش بهم نشون میداد… انقدر رو ابرا بودم که بدون دست زدن آبم پاشید و شل شدم.
اما رامین ارضا نشده بود. هرچی گفتم آبتو بیار گوش نداد و گفت اگر برات مهمه فردا بیا خودت ابشو بیار. من نمیخوام دیگه آبم هدر بره!
گفتم باشه عزیزم. راست می‌گی! از این به بعد یه قطره هم نباید هدر بره. خودم میام میخورم آبتو . از این حس برده آبخور بودن خوشم میومد. اما دلم میخواست برم جلوتر. با کلی بوس و ماچ قطع کردیم و خوابیدم. فردا صبح دیدم مسیج داده یازده و نیم مطب باش .
جواب دادم چشم. سریع پاشدم دوش گرفتم و یکم کونمو ژیلت کشیدم و رفتم دستشویی و داخل کونمو آب گرفتم و شستشو دادم . زیر این دفعه بادی پوشیدم. بادیم از اینا بود که بالا تنه و جوراب بهم وصله و کلش توری طرح داره و جلو کوس و کونش لخته. روش شورت توری قرمزم رو پوشیدم. هدفم این بود که حسابی جنده اش بشم. چندتا کاندوم برداشتم و لباس پوشیدم و اسنپ گرفتم. استرسم کمتر بود. وقتی رسیدم منشی سکسی رامین با یه ست صورتی سفید در و باز کرد که تا منو دید شناخت و سلام کرد تعارف کرد به داخل مطب و گفت بعد مریض منتظر شمان. نشستم و از زیبایی منشی رامین لذت میبردم. نوبت من که شد گفت بفرمایید. وقتی رفتم تو بر خلاف دیروز رامین اومد به استقبالم و در و بست و بغلم کرد و لباشو چسبوند به لبام. تو بغلش حس گرما و آرامش بود فقط. با جون و دل بهش لب میدادم. لباشو ازم جدا کرد گفت خوبی جنده؟
گفتم بهتر از این نمیشم. گفت چرا؟ گفتم میخوام کمر آقاییمو سبک کنم.
یه جون گفت و دوباره لب تو لب شدیم. لبش رو جدا کرد و نشستیم رو مبل. کیرشو از رو شلوار میمالیدم براش و لب میگرفتیم. گفتم شلوار و شرت و در بیار کامل. اونم سریع لخت شد. بهش گفتم چند دقیقه به کیرت دست نزن. کیرش نیم خیز بود. من جلوش لخت شدم وقتی بادی و دید تو تنم قشنگ کیرش لرزید و شروع کرد به سفت شدن. یه جون کشدار گفت و در ادامه ازم خواست بچرخم که کامل بدنمو دید بزنه . وقتی برگشتم کیرش کامل راست شده بود. رفتم تو بغلش نشستم و شروع کردم مثل وحشیا لباشو خوردن. اونم سفت بغلم کرده بود و همراهی می‌کرد. از زیرم کیرش میرفت لای کونم. حسابی همو خوردیم. سینمو لیس میزد و میخورد و بدجور تحریک شده بودیم. نشستم بین پاهاش رو زمین و اونم خودشو آورد لبه مبل. کیر راستش افتاده بود رو شیکمش و منم شروع کردم به بو کردن خایه هاش. تو چشمای هم نگاه میکردیم و قربون صدقه هم میرفتیم . عاشق بوی خایه هاش شده بودم. شروع کردم به لیسیدن و مکیدن تخماش اونم اه اه می‌کرد و لذت میبرد. آروم با زبونم اومدم رو کیرش و رفتم تا نوک کیرش. بدون دخالت دست سر کیرشو گرفتم تو دهنم و شروع کردم به ساک زدن. تو چشمای هم نگاه میکردم و از جون جون گفتنش میفهمیدم که داره لذت میبرد. بیشتر از نصف کیرش هیچ وقت تو دهنم جا نشده بود و داشتم تلاش میکردم بیشتر بخورم که یه دفعه در باز شد و منشیش اومد تو. من نیم متر پریدم اما رامین تخمش هم نبود. منشیش گفت جون چه عشق و حالی راه انداختی! رامین گفت بیا بشین ببین چه خوب ساک می‌زنه برام. منشیش گفت باید برم جایی کار دارم . رامین گفت دو دقیقه بیا بشین ببین چه نازه این دختر. من وایساده بودم و سعی میکردم خودم رو بپوشونم. رامین روشو طرفم کرد گفت عشقم بیا بشین سر جات هستی از خودمونه. من آروم رفتم سر جام و هستی هم رو مبل کنار رامین نشست. رامین رو به هستی گفت اسم ایشون پشت در مهرداد هست اما پیش من مهرنوشه! هستی گفت خیلی خوش سلیقه هم هست. چه لباسهایی هم پوشیده. رامین کیرشو تکون داد و گفت بخور هستی جون ببینه چقدر خوب ساک می‌زنی؟
هستی گفت دیروزم داشت ساک میزد زیر میز من اومدم تو اتاق نبود. رامین خندید گفت اره لعنتی تا قطره آخر آبم رو هم خورد. دیگه قول داده من ابمو یه قطره اش هم دور نریزم. دوتایی خندیدن و منم شروع کردم با حس تحقیر و شهوت دوباره ساک زدن. داشتم ساک میزدم هستی گفت خوب میخوره فقط باید بیشتر بخوره تا حرفه ای بشه. رامین گفت این کلا دفعه سومی که داره کیر یه نفر دیگه رو از نزدیک میبینه. هستی گفت پس تازه کاره منم با سر تاییدش کردم. هستی دستشو گذاشت پشت سرم و بهم گفت بیشتر بخور بیشتر. منم تا جایی که می‌شد سعی میکردم کیر رامین رو تو حلقم جا بدم. هستی به من گفت آفرین. خوب بخور. رو کرد به رامین و گفت من برم دیگه دیرم میشه. بعدا بیشتر روش کار می‌کنیم. پاشد در و بست و رفت. من از شدت هیجان که یه داف داره نگاهم میکنه و به کیر خوردن تشویقم میکنه به یکباره ارضا شدم و از لرزشم رامین فهمید. گفت اومدی عشقم؟ گفتم اره
گفت الان میخوای بری؟ گفتم نه! گفت جون پس بیا بغلم رفتم تو بغلش نشستم و یکم بوس و نوازشم کرد و یکم راجع به هستی ازش پرسیدم اونم گفت منشیمه و مرتب باهم سکس داریم. خیلی میتونه تو این حسای زنونه که داری بهت کمک کنه. انقدر لب گرفت و مالید منو که باز تحریک شدم. گفتم میخام! گفت چی؟ گفتم کیرتو! گفت جونم عشقم برو پایین پس. رفتم پایین بین پاهاش زانو زدم و شروع کردم به خوردن. حسابی براش ساک میزدم و خودمم خیلی تحریک شده بودم. اونم هی اوف اوف و جون جون می‌کرد و همش بهم میگفت جنده خودمی! منم بیشتر اوبم میزد بالا. یه دفعه بلند شدم و رفتم سمت شلوارم کاندوم رو آوردم و باز کردم و نشستم بین پاهاش و کشیدم رو کیرش. رامین فقط نگاه می‌کرد اما حس می‌کنم خودش فهمیده بود قراره چی بشه. بلند شدم و سوراخ کونمو با تف خیس کردم و یکم هم از رو‌کاندوم براش خوردم و خیس شد و گفتم ببینم دیشب تمرینم دادی با خیار چقدر یاد گرفتم. یه جون کشدار گفت و بلند شد کونمو بقل کرد و بوسید گفت میدونستم بالاخره اوبت بالا می‌زنه و کونتم بهم میدی. لای کونمو بوسید و بهش گفتم از همون شب اول تو ماشین میدونستم عروس میشم عشقم. یه جون گفت و نشست تو حالتی که من بتونم بشینم روش. گفت خودت مثل دیشب بشین روش ببینم چقدر یاد گرفتی درستو. تنظیم کردم و نشستم روش اولش تو نمیرفت اون با دست کیرشو گرفت و منو تنظیم کرد گفت بشین سرشو رو سوراخ کونم حس میکردم و سعی میکردم آروم آروم جا بدم تو خودم اما درد داشت و نمی شد بره همین همش روش بازی بازی میکردم. فقط یکم از سرش میرفت تو کونم رامین هم تشویقم می‌کرد که بیشتر بشینم همش میگفت قربون دخترم برم که میخواد زنم بشه. جونم به این پنبه هاش. چقدر ناز داری تو خانومی و ….
منم حس زنونه و آبم زده بود بالا و هی بیشتر سعی میکردم بکنم تو خودم کیرشو اما رامین کیرش کلفت بود و دردم میومد. فقط سرش میرفت تو کونم. انقدر رو سر کیرش بازی دادم کونمو که گفت دارم میام. سریع برگشتم کاندوم رو در آوردم و شروع کردم به ساک زدن. اونم تو چشام نگاه می‌کرد و اه میکشید. با تمام وجودم میخاستم آبش بیاد تو دهنم . حس کردم کیرش داره بزرگ میشه تو دهنم سریع لبامو حلقه کردم و گذاشتم خودش و خالی کنه تو دهنم. قشنگ هشت تا پمپ محکم زد تو دهنم و منم همه آبشو قورت میدادم و میخوردم. حسابی کیرشو مکیدم و هرچی آب داشت خوردم. رامین یه نفس عمیق کشید. کیرشو از دهنم در آوردم و فشار دادم از تهش تا سرش و آخرین قطره آب کیرشم لیسیدم و خوردم.
تو چشای نگاه کردم و گفتم خوب بود؟ کمرت سبک شد؟
با یه حال خسته گفت کشتی منو لعنتی. چقدر خوب بود این دفعه. گفتم من هنوز نیومدم. گفت قمبل کن برات بیارم. قمبل شدم رو مبل و اونم کونمو لیسید ‌و بوس کرد و شروع کرد به انگشت کردن. انقدر از کونم تعریف کرد که نگو بهش گفتم میشه دو انگشتی بری
گفت جونم جنده چشم دوانگشتی خیلی آروم شروع کرد به انگشت کردن درد و لذت باهم اومد تو وجودم که بعد سه چهار تا تلمبه آبم پاشید رو مبل و منم ارضا شدم رامین منو کشید تو بغلش و شروع کردیم به بوسیدن هم . بعد از اینکه آروم شدیم لباسامونو پوشیدیم و نشستیم رو مبل رامین رفت از کشو میزش برام یه کادو آورد من گفتم این چیه
گفت بازش کن عزیزم قابل تو رو نداره. بسته رو باز کردم یه جعبه بود توش. گفتم چه کاریه اخه . با لبخند گفت بازش کن عزیزم. ادامه دارد اگر خوشتون بیاد.

نوشته: مهرنوش زنپوش


👍 13
👎 2
20801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

933441
2023-06-17 02:07:31 +0330 +0330

کصشر

0 ❤️

933449
2023-06-17 02:23:13 +0330 +0330

با کلوچه لاهیجان ۳ موافقم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها