دکتر جون (۵ و پایانی)

1402/04/18

...قسمت قبل

بات پلاگ بخشی از وجودم شده بود. دیگه بعد چند روز نه دردی داشت نه چیز عجیبی بود. برای روز موعود خیلی استرس داشتم. صبحش رفتم دوش گرفتم و ژیلت کشی کردم و اومدم بیرون و رفتم سمت آدرسی که رامین برام فرستاده بود. وقتی رسیدم دیدم هستی هم اونجاست. با یه بادی مشکی از اینا که دو تا بند داره و جلوی کوسش دکمه داره. پرو پاچه بلورینش و سینه های نازش حسابی خودنمایی می‌کرد. تا منو دید گفت به به عروس خانوم. یکم نشستیم و گپ زدیم و کم کم گفتم من برم آماده بشم که رامین گفت هستی اینجاست که کمکت کنه.
رفتیم تو اتاق و همه خریدها اونجا بود. هستی گفت اول بشین آرایشت کنم. یه نیم ساعت چهل دقیقه ای آرایشم کرد. لاک و رژ لب خیلی برام جذاب بود. کلاه گیس رو گذاشت برام و گفت واقعا عالی شدی. لباسامو دراوردم رفتم دستشویی خودمو خالی کردم و شستشو دادم و اومدم شروع کردم به لباس پوشیدن.از هستی پرسیدم بات پلاگ باشه گفت نه درش بیار. ست سفید کرست و بند جوراب و جوراب و شورت توری. بعد هم صندل های شیشه ای رو پوشیدم و آخر هم تاج عروس رو هستی برام گذاشت و گفت حالا خودتو ببین تو آیینه. خودم خودمو نشناختم. خیلی کوس گوشتی شده بودم. بدن گوشتیم خیلی خودنمایی می‌کرد. پهلوهام و رون و کونم خیلی ناز شده بود طوری که خودم راست کردم. گفت آروم برو تو اتاق خواب تا آقا داماد بیاد.
لبه تخت نشستم منتظر عشقم که با یه شرت و تیشرت اومد تو. تا منو دید از خوشحالی یه جون کشدار کشید و گفت عجب گوشتی دارم من. شروع کرد قربون صدقه ام رفتن. منم خیلی حال میکردم. بلند شدم بغلش کردم و بوسیدمش و اونم کونمو میمالید و لب میگرفت ازم. جلوش زانو زدم و از رو شورت کیرشو که نیم خیز بود بوسیدم و شرتش رو کشیدم پایین. شروع کردم بوس کردن و لیس زدنش. آروم سرش و گذاشتم دهنم و زبونمو دورش چرخوندم و شروع کردم به ساک زدن. رامین شروع کرد به آه کشیدن و جون جون گفتن. منم حسابی براش میخوردم. سرم و گرفت و شروع کرد به تلمبه زدن تو دهنم. قشنگ داشت دهنمو میگایید. گفت بخور عشقم که الان میخوام پردتو بزنم و عروست کنم. عروس کیرم میشی الان . هی کیرشو در میاورد و دوباره میذاشت تو دهنم و از پشت سرمو میگرفت و تا جایی که می‌شد فشار میداد. تخماش گرفتم تو دستم و شروع کردم میک زدن براش. داشت حسابی لذت میبرد. گفت بریم رو تخت. نشست رو تخت و تکیه داد و من بغلش نشستم و شروع کردم به خوردن. قمبل کردم که راحت باشه. اونم کونمو میمالید و انگشت می‌کرد. نه تنها درد نداشت که داشتم لذت میبردم. بعد چند دقیقه گفت بخواب که دیگه میخوام عروست کنم عشقم. براش قمبل کردم شروع کرد به لیسیدن سوراخم. داشتم از لذت میمردم. گفت چه سوراخ نازی داری عشقم. گفت مال توئه آقایی. حسابی لیسید و انگشت کرد دید خیلی درد ندارم گفت بات پلاگ چقدر خوب آماده ات کرده. گفتم بکنم عشقم. پرده ام رو بزن آقایی. گفت جونم چشم. بلند شد گفت شورت رو در بیارم یا نه گفتم خودم نگه میدارم کنار. دودولم تو شرت حس بهتری داره. شرتم رو کنار کشیدم با دستم و اونم شروع کرد با لوبریکانت حسابی چرب کردن سوراخم و کیرش. گفت آماده ای کوست رو بکنم جنده. گفتم بکن فقط. کیر میخام. میخوام کونی تو باشم عشقم. کیرشو گذاشت سر سوراخم و یکم مالید سوراخم و با کیرش و آروم آروم فشار داد . قشنگ حس میکردم دارم باز میشم و اونم پهلوهامو گرفته بود و داشت فشار میداد کیرشو به کونم. سرش راحت جا شد و اونم هی فشار میداد. قشنگ آروم آروم فشار میداد و نگه میداشت. حس باز شدن داشتم و اونم فقط جون جون می‌کرد و آه میکشید منم فقط ناله میکردم. درد داشتم اما خیلی زیاد نبود. اونم آروم هی عقب جلو می‌کرد تا گفت درد داری گفتم نه اونم یه فشار داد و گفتم برو آروم آروم عالیه. یه لحظه حس کردم شکمش چسبید به کونم که گفتم تموم شد. گفت تقریبا و منم یکم درد داشتم. گفتم تمومش کن و تکونش نده. کامل چسبید بهم و یه ناله از روی درد و شهوت کشیدم اونم گفت جونم. از زیر سینمو مالید و در گوشم گفت پرده ات رو زدم خانومی دیگه زنم شدی. سرمو چرخوندم و با یه جون ریز ازش لب گرفتم و گفتم بکن منو. بوسم کرد و یکم عقب جلو کرد و دید درد ندارم شروع کرد آروم آروم تلمبه زدن و منم ناله میکردم زیرش.
میگفت جونم عشقم داری کون میدی؟ منم گفتم اره زنت شدم . چاقال شخصیت شدم. کونم و بکن. زنتو بکن. کاش حامله بشم ازت. اونم حسابی کونم و می‌کرد و کشیده میزد رو لپ های کونم. گفتش عوض کنیم من خسته شدم.
گفتم بشین میخوام بشینم تو بغلت. نشست و کیرشو نگه داشت منم شرتم رو در آوردم و نشستم روش و آروم آروم دادمش تو کونم. وقتی کامل رفت تو لباشو بوسیدم و گفتم عشقم کوسم و دوس داری. کمکم کرد تکون بخورم روش و گفت عالیه. چاقال خودمی دیگه جنده.
حسابی رو کیرش بالا پایین شدم و لب گرفتم ازش گفتم عوض کنیم؟ گفت بخواب به پشت. سریع خوابیدم و اونم گفت قبلش بلند شو برام بخور. اولش بدم میومد چون تو کونم بوده. اونم تاکید کرد قراره برده هم باشی برام زود باش. دیدم راست میگه سریع نشستم و شروع کردم به ساک زدن. حسابی دهنم و گایید و گفت حالا بخواب جنده. خوابیدم اونم نشست بین پاهام و با کیرش کوبید رو دودولم و گفت جنده من کیه؟ گفتم من گفت چاقال من کیه گفتم من. گفتم بکن منو عشقم. گفت جونم چشم. پاهامو باز کردم دادم تو شکمم اونم گذاشت رو سوراخم و یه ضرب تا ته فشار داد توم. منم با یه آه بلند شروع کردم به ناله های شهوتی کردن زیر کیر کلفتش. قشنگ مثل یه زن ازم کام میگرفت و کونمو می‌کرد. از دیدن رامین و حس زن بودن کیرم راست شد و داشتم لذت میبردم و همش میگفتم بکن منو. زنتو بکن. رامینم محکم تر کونمو می‌کرد تا اینکه من حس کردم دارم ارضا میشم. گفتم بکن دارم میام و اونم پاهامو باز کرد و دودولم رو دید که راست شده. محکم تر میزد تو کونم. دیدن این صحنه ها و حس زن بودنم که زیر رامین داشتم جر میخوردم قشنگ باعث شد زیر رامین ارضا بشم و آبم پاشید رو شیکمم و رامین هم از شدت هیجان دیدن ارضا شدنم راحت کیرش و زد ته کونم و ابشو با چندتا ناله خالی کرد تو کونم. قشنگ حس کردم کیرش نبض زد تو کونم و لذت بردم. افتاد روم و شروع کرد بوسیدنم. منم باهاش همراهی میکردم و ازش تشکر کردم. تو بغل هم بودیم که هستی اومد تو و گفت تموم شد بالاخره. مبارک جفتتون باشه. بلند شید برید دوش بگیرید بیاید که شام حاضره.
آروم آروم با بوس و بغل بلند شدیم و رفتیم تو حموم و شروع کردیم به شستن همدیگه. بیشتر رامین منو‌ میشست و دستمالی می‌کرد. تموم که شد اومدیم بیرون خودمون و خشک کردیم دیدم برام هستی یه بادی سفید گذاشته. پوشیدم و رامین از پشت بغلم کرد و گردنم و بوسید و گفت واقعا خیلی گوشتی. تو این لباسم بدن گوشتیت داره خودنمایی میکنه. مخصوصا این پهلو ها و کونت. بوسیدمش و اونم پهلوهامو مالید و گفتم مال توام عشقم. گفت مال منی. عشق منی. برده منی.

نوشته: مهرنوش زنپوش


👍 16
👎 0
20201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید


نظرات جدید داستان‌ها