سلام من یه زن متاهلم و جدیدن با یه آقایی آشنا شدم ک مجردن و متوجه شدم فوت فتیش هستن … قبل اینکه داستانمو بگم بابد بدونین من و شوهرم در روابط جنسی ب شدت مشکل داریم همسر من نمیتونن منو ارضا کنن و ب فکر درمان هم نیستن و خیلی ب من فشار اومده تو این قضیه این بود ک حق خودم میدونم ک با کس دیگه ایی رابطه برقرار کنم
تو اینستاگرام این اقا چند وقت پیش منو فالو کردن و ب من پیشنهاد دادن بهشون گفتم متاهلم و یه مدت گذشت همینجوری یکی دو مورد با هم سر موضوع های مختلف حرف زدیم تا اینکه ابراز کردن واقعا از من خوششون میاد و من هم کمی تا حدودی جذبشون شدم
همینجور ب صحبت کردن ادامه دادیم تا اینکه ایشون گفتن بهتره همو ببینیم منم بدم نیومد و باهاش قرار گذاشتم اومد دنبالم …
روز اول دیدنمون اینجوری گذشت ک این اقا جذابتر از عکسهای اینستاگرامیش بود واقعا جذبش شدم یه کم با هم چرخ زدیم تا اینکه برگشت گفت ناهار نخوردم بیا بریم یه رستوران ی چیزی بخوریم منم گفتم نمیتونم جاهای شلوغ برم باهاش خودمم خیلی گشنه بودم تموم تایمم رو گذاشته بودم ب خودم رسیدن و ناهار نخورده بودم یهویی گفتم بهش هوس کباب کردم اونم خیلی استقبال کرد رفتیم ی جایی کباب گرفتو برگشت سوار ماشین شد گفت بریم باغ من ناهارو بزنیم؟ منم از خدا خواسته قبول کردم
تقریبا نیم ساعت از شهر دور بود رفتیم و رسیدم ب باغش …
رفتیم تو… یه خونه کوچیکم تو باغ بود رفتیم تو خونه و بساط ناهارو ردیف کرد و ناهار خوردیم …
بعد نشستیم و شروع کردیم حرف زدن راجع ب همه چیز
ک یهو بهم گفت پاتو ببینم اونروز منم اصلا ب فکر لاکو این چیزا نبودم فقط سریع زدم بیرون ک مشکلی پیش نیاد …
بهم گفت چرا لاک نزدی ؟ گفتم ببخشید ؟
گفت دوست دارم لاک بزنی تازه دوزاریم افتاد ک فوت فتیشه
منم یه نگاه بهش انداختم گفتم ب تو ربطی نداره بهم برخورده بود و سریع گارد گرفتم …
اونم هیچی نگفت سکوت کرد و ی جای دیگه رو نگاه میکرد فهمیدم معذبش کردم گفتم ببخشید
روشو برگردوند نگام کنه بی اختیار رفتم سمتش و رو پاش نشستم و شروع کردم ازش لب گرفتن
کم کم دستش اومد تو موهام و منم مثه وحشیا شده بودم ضربان قلبم رفت بالا نفس زدنام شدوع شد یهویی ب گاز گرفتن لباش افتادم
اونم تو همین حالتی ک رو پاش بودم منو خوابوند رو زمین و اومد روم ی کم ب سمت گوش و گردنم رفت و لیسم زد و وزنشو از روم برداشت ورفت مستقیم ب طرف پاهام شروع کرد لیس زدن روی پای راستم زبونشو کشید تا روی انگشتای کوچیک پام بردو و شروع کرد خوردن انگشتام من تا حالا چنین چیزیو احساس نکرده بودم خیلی برام خوشایند بود انگار ک تمام حس ک داشتم از انگشتام داشت خارج میشد دستمو کردم تو شلوارم رو شرت کسمو میمالیدم اونم شروع کرد خوردن انگشتای پای دیگم منم پامو کشیدم عقب بعد دور گردنش دوتا پامو انداختم کشیدمش رو خودم دوباره… بهش گفتم اومدم باهات که بکنیم نیومده با پام ور بری خیلی وقته یه کیر درست حسابی رو تو کسم حس نکردم یا می‌‌کنی منو یا پا میشم میرم ‌…خسته بودم از بی کیری اون از شوهرم اینن از این شانس نداشتم انگار
بهم گفت ی جوری می‌کنمت نتونی راه بری بذار کارمو بکنم انقدر عجول نباش
شلوارمو کشید پایین لباسامو در اورد شرتمو پاره کرد چنتا محکم زد رو کسم
بعد شروع کرد تف انداختن رو کسم بعد تفارو با دستش جمع میکرد میکرد تو سوراخم چند بار اینکارو کرد بعد برعکسم کرد دمر شدم سوتینمو باز کرد شلپ شلپ میزد رو کونم با تمام زورش کونمو داغون کرد دستشو اورد تو اون حالت دمر کرد تو دهنم برد تا حلق منم عوق زدم بعد درش اورد دوباره همون کارو تکرار کرد دسش پر شد از تف کش دار چندش همونو برد با دو تا انگشتش تو اون حالت دمر کرد تو کونم ب حدی دردم گرفت ک کل حسم پرید میخواستم پاشم اما انگشتاشو در نمیاورد تکونش میداد محکم بهم گفت شوهر کونیت نمیتونه بگادت ها … گفتم گه نخور کثافت در مورد …تا میخواستم حرف بزنم یهو یکی زد رو کونم اشک چشم در اومد بلندم کرد با مو انداختم رو زانو زیپشو کشید پایین کیرشو دراورد مالید ب صورتم هی میومدم بکنمش تو دهنم نمیذاشت میمالید ب چشام دهنم دماغم موهام تو دستش بود و کلمو میکشوند اینور اونور تا اخرش کرد تو دهنم و فشارش داد تو حلقم بعد در اوردش دوباره فشارش داد تا ته عوق زدم دراورد و دوباره کرد تو دهنم بعد موهامو ول کرد گفت بخورش منم دستمو دور کیرش سفت کردم و تند تند براش ساک زدم بعد چند دیقه کیرشو از دهنم دراورد و شلوارشو کشید پایین گفت شرتمو بکش پایین تا ته کشیدم اونم از بالا پیرهنشو در اورد دیگه کلا لخت شد بعد موهام دوباره تو چنگ گرفتو اینبار کشید منم افتادم رو استایل داگی باهاش رفتم نشست رو مبل گفت بیا بالا منم رفتم نشستم رو کیرش کسم انقدر خیس بود ک بدون هیچ زوری کل کیر بزرگش توش جا شد با یه صدای ابکی اونم دستش دور کمرم گرفت منم با تمام وجودم رو کیرش بالا پایین میپریدم تمام وجودم باهام درگیر بود حتی ممه هامم با اینکه خیلی بزرگ بود و سنگین وقتی بالا پایین میپریدم اما همون درد دیگه برام لذت بخش بود صدای اهو ناله م کل اون منطقه رو گرفته بود به شوهرم فکر میکردم و دوست داشتم اون لحظه منو ببینه دوست داشتم ببینه یه کیر بزرگ و شق تو کس زنشه میخواستم ببینه ک نمیتونه با اون کیر شلو ول کوچولوش دیگه نمیتونه بهم زور بگه …‌ یهو زد ب سرم ک فیلم بگیرم جنب و جوشمو کم کردم و کیرشو از کسم در اوردم دیدم همه جا رو اب کس من گرفته گفت چرا در اوردیش پس گفتم صبر کن ازم فیلم بگیر گفت دیوونه نشو گفتم فیلم فقط از من بگیر و از کیرت از چیز دیگه نگیر گفت باشه گوشیمو بهش دادم شروع کرد فیلم گرفتن منم رفتم دراز کشیدم لنگامو دادم هوا از کسم و سوراخم ی کم فیلم گرفت بعد اومد رو بدن و صورتم منم ی کم عشوه اومدم و بلند شدم رفتم ب طرفش کیرشو گرفتم اونم ی کم فیلم از کیرش کنار صورتم گرفت منم پشت کردم بهش و کونمو قمبل کردم اونم با همون فرمون فیلمبرداری کیرشو اورد میمالید رو کونم منم اه و ناله میکردم اونم میگفت جوننن جنده ی منی تو … بعدش فیلمو قط کرد میخواستم دیگه ارضا شم بهش گفتم ارضام کن … دراز کشیدم لنگامو دادم هوا کیرشو اورد کرد تو کسم با دستشم کسمو میمالید از اونورم تلمبه میزد انقد مالید ک یهو ابم اومد و ارضا شدم زیر دستش میلرزیدم با همون کیر ک تو کسم بود و میلرزیدم خوابید رومو ی کم بغلم کرد منم ی کم بغلش کردم اروم کیرشو کشید بیرون هرچی اب کسم بود ریخت زمین … گفت لذت بردی گفتم خیلی … اما تو ارضا نشدی گفت حالا نوبت منه رفت سراغ پام دوباره لیسیدن گفتم میخوای باز حشریم کنی اونم با لبخند پاهامو کنار هم گذاشت و شروع کرد کیرشو مالیدن بهش منم ی کم جو دادم بهش اهو نالا میکردم اونم صداشو میبرد بالا تا اینکه آبش اومد رو پاهام …
بعدشم اومد کنارم دراز کشید و ی نخ سیگار روشن کرد با هم دود کردیم الانم ک داستانمو ب شما گفتم فردا قراره باز برم بهش بدم فیلمم گذاشتم ی روز ب شوهرم نشون بدم … بچه ها روابط جنسی تو رابطه رو جدی بگیرید وگرنه پیامدش میشه این … هرچند من دوست پسر فوت فتیشمو از همسرم بیشتر دوست دارم

ادامه...

نوشته: hana