روزهای مدرسه (۱)

1401/01/29

این داستان حاوی محتویات هم جنس گرایانه است اینو اولش گفتم که کسایی از این سبک داستان خوششون نمیاد داستان نخوانند…


روزهای مدرسه
هیچ وقت اون روز یادم نمیره اول دبیرستان
شنبه زنگ آخر بود زبان داشتیم ، قرار بود املا درس سوم بگیره
همه بچه ها از جمله خود من زنگ تفریح همه اش در حال زبان خوندن بودیم تا از کتک خوردن احتمالی فرار کنیم
زنگ که خورد ده دقیقه ای از کلاس گذشت خبری از دبیر زبان نبود
یواش یواش کلاس رفت روبه شلوغی ، یکی از بچه ها رفت پایین پارکینگ نگاه انداخت امد بالا گفت بچه ها ماشین اش نیست
تو کون همه عروسی بود ، که دیدیم چند دقیقه بعد سر کله مدیر پیداش شد ، با جمله معروفت مگه اینجا حموم زنونه است
چند دقیقه حرف زد گفت اقای (فلانی ) امروز نیومد بی سر صدا وسایلتون جمع کنید برید کسی تو محوطه نمونه
کل بچها رفتن من که مثانه ام داشت میترکید رفتم اون سر حیاط سمت سرویس بهداشتی ( البته اسم اش بهش نمیخورد اصلا چیزی که نداشتت بهداشت)
خودم که خالی کردم رفتم که دستام بشورم که دیدم سر کله مرتضی پیدا شد ، امروز کلن داخل مدرسه ندیده بودم اش
مرتضی که چشم اش افتاد به من یه لبخند ی زد
امد از کنارم گذشت با خنده گفت چطووووری دست اش انداخت بین کونم خندیدم خودم پرت کردم روبه جلو
گفتم امروز کارگاه داشتید خبری ازت نبود
مرتضی، رفت داخل دستشویی اولی
گفت اره بابا
صدای شاشیدن اش داشت میومد
گفت امروز زود تعطیل شدید
گفتم معلم زبان نیومد
گفت آها چند لحظه ساکت شد
بعدش گفت محمد نرفتی که
گفتم نه
خندید گفت امروز خونتون خالی نیست
خندیدم گفتم نه دیگه امروز خونمون خالی نیست
از دستشویی در امد گفت حیف شد
خندیدم گفتم چهارشنبه بهت خوش گذشت ها
از پشت محکم گرفتم
کیرش از روی شلوار به کونم فشار داد لبش گذاشت روی گردنم با زبون گردنم قلقلک میداد
خودم ازش جدا کردم با خنده گفتم نکن کسخل گردنم به سر آستین ام خشک کردم
مرتضی گفت محمد یچیزی بگم ، نه نمیگی
این حرف که زد فهمیدم چی می خواد بگه
گفتم چی
گفت بریم تو یکی از این دستشویی ها حال کنیم
نمی دونم چرا اون روز اونطور شده بودم قبلا هم این پیشنهاد داده بود
ولی هر چی اصرار میکرد قبول نمی کردم از ترس
اما اون روز کونم دل دل میکرد واسه کیر گفتم ، دیونه یکی بفهمه بدبختیم
مرتضی که از لحن حرف زدنم فهمید راضی ام
گفت هیچ که تو حیاط نیست زنگم تازه خورده کسی نمیاد
یخورده واسه اش ناز کردم بهونه اوردم
مرتضی هم اصرار میکرد بیا دیگه
نگاه دستشویی ها کردم گفتم تو کدوم کارمون کنیم
خندید گفت ایول ، بریم دستشویی آخری
گفتم بزار اول من برم خودم تمیز کنم بعد تو بیا
رفتم داخل دستشویی کیفم از گیره مانندی که روی در زده بودن آویزون کردم
نشستم کونم که تمییز کردم اصلا باورم نمی شد میخوام تو مدرسه همچین دیونگی کنم
در باز کردم
مرتضی پشت در بود خواست بیاد تو گفتم برو یه سرک بکش ببین کسی تو حیاط نیست بیاد این سمت
مرتضی رفت نگاه کرد
امد گفت خیالت راحت ، امد داخل دستشویی کیف اش کنار کیف من آویزون کرد
ضربان قلبم به شدتی رفته بود بالا که گفتم الان از دهنم میزنه بیرون
مرتضی اروم اروم در گوشم گفت باورم نمیشه هنوز قبول کردی
منم اروم گفتم دیگه حرف نزن سریع تموم اش کنیم دارم از استرس میمیرم
خندید گفت باشه برگرد
جوری اروم حرف میزدیم که گاهی اوقات خودمونم نمی شنیدیم حرفای همو
پشتم کردم بهش شلوارم که داده بودم بالا تا سر زانو کشیدم پایین
خم شدم که کونم سمت مرتضی بشه
مرتضی دست اش کشید بین کونم
گفت محمد با دست بازش کن
منم سرم تکیه دادم به کیف ها دو سمت کونم با دست کشیدم بین کونم باز کردم
مرتضی گفت چه تنگ شده باز
صدای کمربند و دکمه ها شلوارش که باز می کرد استرستم بیشتر کرد کیرش که در آورد
توف کرد نوک انگشتاش مالید به سوراخم
چشام بسته بودم کلم داغ کرده بود دهنم خشک شده بود
سر کیرش گذاشت روی سوراخم
از استرس خودم سفت کردم ، مرتضی اروم گفت محمد شل کن بره تو
شل کردم اما مرتضی هرچی اب داخل دهن اش بود جمع کرد مالید به کیرش
سر کیرش فشار میداد بر میداشت که داخل یکی از فشار دادن اش سر کیرش سر خورد رفت لای پام
گفت محمد اب دهن داری گفتم نه دهنم خشکه ، گفت برم یخورده مایع دستشویی بیارم
گفتم اونجری سوزش میگیرم
حرفی نزد
باز کیرش گرفت داشت روی سوراخ کونم فشار میداد
گفتم : باشه برو بیار
خندید گفت عاشقتم
شلوارش داد بالا بدون اینکه دکمه و کمر بند اش ببند رفت بیرون منم سرم از در بردم بیرون
بهش با اشاره گفتم بیرون نگاه بندازه
بیرون نگاه کرد بعدش یخورد مایع دستشویی ریخت کف دست اش
امد داخل دستشویی در از پشت چفت اش زدیم گفت هیچ که داخل حیاط نبود خیالت راحت با یه دست شلوار داد پایین
مایع دستشویی مالید به کیرش یخورده هم مالید بین کون من
باز خم شدم پاهام یخورده از هم باز کردم ولی شلوارم نمی زاشت از اون بیشتر پاهام باز کنم
مرتضی کیرش گذاشت رو سوراخم سر کیرش روی سوراخم میمالید
گفت شل بگیر خودت
حرف اش که تموم شد با یه فشار کیرش سوراخم باز کرد رفت تو
خودم پرت کردم جلو گفتم اروم تر
مرتضی گفت باشه خم شو
بعدش گفتم محمد کمتر حرف بزنیم یکی یواش بیاد تو میفهمه
منم گفتم باشه
خم شدم مرتضی سر کیرش گذاشت با یه فشار کوچیک فرستادش تو کونم اروم اروم ادامه داد تا کامل داخل کونم جاش داد
یواش یواش سوزش مایع دستشویی داشتم حس میکردم
که تلمبه هاش شروع شد ترکیب استرس اون موقعیت و سوزش مایع دستشویی و لذت کیرش با هم برام تازگی داشت
چشام بسته بودم خودم شل کرده بودم مرتضی هم رفته رفته سرعت اش داشت زیاد میکرد سعی میکردم ضربه نزنه تا صدای چلپ در نیاد
سوزش کم کم داشت اذیت ام می کرد
از مرتضی خواستم سریع آبش بیاره
اما مرتضی فقط گفت باشه کیرش تا اخر فشار داد از کیرم شروع کرده پیش آب ترشح شدن
یکی دو دقیقه همون حالت به تلمبه زدناش ادامه داد از شدت سوزش سوراخم حس نمی کردم
ففط می خواستم سریع مرتضی ارضا بشه ، کیرش در بیار
که دیدم مرتضی کیرش فشار داد چند بار محکم تلمبه زد هر بار کیر تا اخر فرو میکرد که احساس میکردم نزدیک خودمم ارضا بشم
که گفت ابم آمد کیرش داخلم نگه داشت
چند ثانیه گذشت که کیرش در اورد دست گذاشت روی سوراخم مثل کوره داغ شده بود گشاد
نگام به کیر مرتضی افتاد که داشت نبض اش میزد کف سفید مایع دستشویی دور کیر اش جمع شده بود
به مرتضی گفتم میخوای خودت بشوری برو دستشویی بقلی
مرتضی کیرش کرد تو شلوارش کیف اش گرفت یه بوس از لپم کرد رفت بیرون
نشستم اب سرد گرفتم توی سوراخ کونم تا سوزشم افتاد
خودم که شستم پاشدم شلوارم دادم بالا
رفتم بیرون دستشویی
رسیدم دم در حیاط مدرسه مرتضی دیدم که منتظر ماشین بود من دید یه لبخندی زد گفت فردا می بینمت
یه اخمی بهش کردم مسیر خودم گرفتم شروع کردم رفتن
تو مسیر باورم نمیشد اخر تو دستشویی مدرسه کون دادم
اونم چه دادنی با اینکه تموم شده بود اما بازم استرس داشتم …
ممنون دوستان که بخشی از ماجرای من خوندید اگه استقبال خوب باشه ماجرای خودم کامل مینویسم

نوشته: محمد


👍 30
👎 2
21801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

869501
2022-04-18 16:52:52 +0430 +0430

عالی بود منم چند بار سکس تو مدرسه داشتم حرف نداره مخصوصا وقتی برات ساک میزنن یا بغل دستیت با کیرت بازی میکنه پشت میز وای 😍

3 ❤️

869513
2022-04-18 18:48:23 +0430 +0430

ولی من یکی از بهترین سکسایی که کردم تو دستشویی دبیرستان بود اول همکلاسیم کرد تو کونم و کرد تا آبشو ریخت تو کونم دوست داشتم بازم بکنم امااونم کیر میخواست گذاشتم رو سوراخش اما نمیرفت توش کیرم بزرگ وکلفت بود وخودش میگفت دوبار از سوراخ داده اونم کیر قلمی بوده کیر خودشم قلمی بود گفت بذار بخورمش کیرمو ساک میزد میگفت باید بره تو کونم کیر بزرگ وکلفت نرفته توش ،گفتم قنبل کن باز کن با دست باز کرد سوراخش ولیسیدم گفت وای وای بکن تو زود باش کونش وفشار میداد به کیرم سر کیرمو گذاشتم خیلی یواش فشار میدادم سر کیرم رفت توش دردش گرفت رفت جلو در اومد دوباره خیس کردم کیرمو گذاشتم باز آروم زدم. تا نوک کیرم گیر کرد تو سوراخ محکم کمرش وگرفتم وگفتم خودت یواش فشار بده بره توش تا یه کم فشار داد وسرش افتاد تو سوراخ یه آیی کرد که شهوتم وصدبرابر کرد یه تکون دادم کیرم تا خایه جا رفت یه آخ گفت بلند دهنش وگرفتم کشیدم عقب دوباره فرو کردم چنان گوزید منم محکم میزدم هرچی خواست دربیاره نذاشتم با چندتا تلمبه آبم پاشید محکم فشار دادم ونگه داشتم تا همه آبم ریخت توش در آوردم دیدم گریه میکنه باهم حرف نمیزد تا یک هفته تا یه شب اومد دم خونمون گفت کسی نیست خونمون من میرم 10مین بعد بیا خونشون دوتا کوچه بالاتر بود رفتم باز دوطرفه کردیم میگفت تا سه روز نمیتونستم برینم درد میومد

5 ❤️

869571
2022-04-19 02:12:19 +0430 +0430

داستانت قشنگ بود، خیلی دوس داشتم ولی غلط های زیاد تایپی و نگارشی آدم رو یکم اذیت میکرد.

1 ❤️

869574
2022-04-19 02:16:40 +0430 +0430

داستانت قشنگ بود، خیلی دوس داشتم ولی غلط های زیاد تایپی و نگارشی آدم رو یکم اذیت میکرد.

0 ❤️

869638
2022-04-19 11:24:08 +0430 +0430

هنر نزد ایرانیان است و بس 😂😂😂😂😂😂
این حشریت ریده به همه چیز

0 ❤️

869661
2022-04-19 14:58:05 +0430 +0430

تو مدرسه که همه حال کردن
خودمم چنتا از دوستامو کردم تو مدرسه

0 ❤️

869669
2022-04-19 15:50:14 +0430 +0430

Mnm kir mikham ☹️☹️

0 ❤️

869871
2022-04-20 19:00:19 +0430 +0430

داستانت قشنگ منو برد زمان دبیرستانم
ولی من چهارم دبیرستان بودم
و طرف مقابلم ترسید ک بکنه و نشد ک بشه لذتش کامل نشد 😔

0 ❤️

870213
2022-04-22 19:57:27 +0430 +0430

دوران مدرسه خیلی دوران شیرینی بود. کلی خاطره خوب داریم همه. یادمه پارسال منم ماجراهای مدرسه رو توی تاپیک یکی از اعضا نوشتم.
لطفا ادامه بده…

0 ❤️