رویای زنانگی (۲)

1402/01/15

...قسمت قبل

از همه خوانندگان شهوانی بابت تاخیر چندساله د‌ر نوشتن خاطرات عذر میخوام من واقعا تو این پنج سال هر روز بیشتر از قبل به سمت زن بودن و زنونگی کردن پیش رفتم و بارها و بارها زنونگی رو تجربه کردم
رسیدم به جایی که واقعا دوست دارم یه پورن استار به تمام معنی بشم و بتونم مثل همه ترنسهای معروف از خودم و انواع سکس هام فیلم بگیرم و تو پیجم بزارم
یادتون گفتم اولین بار که زنپوشی کردن و با ماشین بیرون رفتم چقدر استرس داشتم ولی الان باید بگم که اینکار شده عادت و لذت من و از اینکه روز به روز بیشتر و بیشتر جندگی می کنم و با تیپ و هیکل و کارهام کیر مردا بلند می کنم لذت میبرم و بیشتر پی میبرم که من ذاتا یه زن جنده هستم حتی بعضی وقتها خود زنها رو تحریک می کنم و تحسینشون رو بر می انگیزم
به این نقطه رسیدم که یه کمد انواع لباس سکسی و جذب و خیلی خیلی کوتاه و یک عالمه لباس زیر و لینگری و انواع کفش پاشنه بلند و استوکینگ دارم که هر کدومشون با وسواس زیاد تهیه شده و با هر کدومشون بارها کیرهای مختلف و بلند کردم و با پررویی و جندگی تمام رفتم سمت اونایی که کیر شق شدشون توسط من جنده از رو شلوار به خاطر کلفتیشون منو جذب کردن
و این جذب شدن با دست گذاشتن رو کیرشون تو پارک و خیابون و مرکز خرید و مغازه شروع شده تا با نصفشون به زانو زدن جلوی کیرشون تو یه جای خلوت یا خم شدن رو پاشون تو ماشینشون پشت فرمون و باز کردن زیپ و کشیدن کیرشون بیرون و ساک حلقی زدن با تمام وجود رسیده و با بعضی هاشون هم که کیرشون واقعا کلفت و غیر قابل دل کندن بودنه زیر کیرشون خوابیدم و با تمام وجود جندگی کردم و گاییده شدم
سعی می کنم بهترین خاطراتم از این اتفاقها رو براتون بازگو کنم هرچند مطئنم خیلی هاتون باور نمی کنید
اینم بگم من پنج ساله تو جیم خصوصی دوست نازنینم شیما تمرین می کنم و معتقدم یه زنپوش واقعی باید اندامش هم به معنای واقعی زنونه و سکسی باشه که با کمک شیما من واقعا یه اندام زنونه و ورزشکاری رسیدم که با توجه به تمرکزم روی شکم و پایین تنه به یه هیکل دخترونه قوی که بالا تنه ظریف و شکم تخت و کمر باریک و در مقابل کون بزرگ و قمبل و برجسته و رونهای توپر و ساق پای ظریف دست پیدا کردم، سه سالم هستش که تنها زندگی می کنم و با خیال راحت رفتم لیزر و یه تار مو هم رو بدن نازم نمونده فقط ایکاش میتونستم پروتز سینه هم کنم که متاسفانه تو ایران این یکی دیگه خیلی مکافات داره
اغلب اوقات که حشرم میزنه بالا و خراب زنونگی کردن و جندگی کردن میشم و هول کیر میشم و به قول بعضی از این پسرهای بکن ، کونم واقعا دل دل کیر میکنه حسابی به خودم میرسم با میکاپ کامل و تیپ سکسی میزنم بیرون تا کیر مردا رو بلند کنم و ببینم یه کیر کلفت خوب نصیبم میشه تا ساک بزنم و از کون نازم با یه تلمبه جانانه پذیرایی کنم
یه روز جمعه بود دیگه دم دمای ساعت ۴ غروب عجیب خراب زنونگی کردن و جندگی کردن شدم پاشدم میکاپ کردم و ناخن کاشتم، مثل همیشه لباس بالاتنه ی سیلیکونی که از مجارستان خریدم و پوشیدم تا سینه های زنونه سایز ۹۰ ام رو داشته باشم و رفتم توالت و خودم و حسابی تمیز کردم و یکی از بات پلاگهای استیل نگین دارم و گذاشتم تو بهشتم که باز بمونه و آب بندازه، اومدم بیرون و با وسواس همیشگی یه جوراب استوکینگ مشکی شیشه ای پوشیدم و با اینکه بالاش گیپور ژل دار بود بند جورابم بستم و یه ست شورت لامبادایی و سوتین پلنگی هم پوشیدم رفتم سراغ کفشهام و یه پاشنه ۱۵ سانتی لژ دار مشکی که زیرش هم قرمز ماتیکی بود پام کردم و با وسواس تمام کلاه گیس بلوند مدل مصریم رو که جلوش رو هم چتری زده بودم محکم رو سرم گذاشتم و یه مانتو جلو باز ساتن و یه شال مشکی هم پوشیدم و یه کیف زنونه ام که توش فقط ژل لوبریکانت و انواع کاندوم و سیگار و فندک دارم و برداشتم از اپارتمانم زدم بیرون و با مراقبت از اینکه همسایه ای نبینه رفتم سوار اسانسور شدم تا برم پارکینگ
مثل همیشه تو آیینه قدی آسانسور خودم و برانداز کردم و لذت بردم از زن بودنم
سوار ماشین شدم و با کشیدن مانتو رو تنم که چیزی معلوم نشه رفتم تو خیابون
همه جا تعطیل بود و هرچی بیشتر میگشتم و چیزی پیدا نمیکردم بیشتر دیوونه میشدم و با جا به جاشدنم رو صندلی ماشین پات پلاگم منو بیشتر تحریک میکرد
سر از جنوب تهران درآورده بودم و تو یکی از خیابونهای فرعی که رد میشدم یهو دیدم یه مغازه آپاراتی تر و‌ تمیز بازه و یه پسر قد بلند خوش هیکل توش با گوشیش بازی می کنه
یهو یه فکری به سرم زد و قلبم به تپش افتاد و دور زدم تا دوباره از جلو مغازش رد بشم و خدا خدا میکردم نبنده یا مشتری تو مغازش نره که خداروشکر همه چیز مرتب بود و با ماشین رفتم تو مغازش و از پشت فرمون با صدای دخترونم گفتم میشه ماشینم و باد بزنید
اونم وسایلش و برداشت و اومد و رفت سراغ چرخ جلو سمت راننده که من شیطنت جندگیم گل کرد و بند مانتوم و باز کردم و از ماشین پیاده شدم و در و بستم و رفتم سمتش
تا زیر چشمی منو نگاه کرد و دیدم کیرش شق شد ولی خجالت کشید و پاشد کیرش و یواشکی جمع کرد و رفت سراغ اون یکی چرخ جلو، منم که دیگه دیوونه کیر بودم تو مغازه با عشوه تمام راه افتادم و با صدای ترق ترق پاشنه بلندام رفتم سمتش و سلام دادم و گفتم عزیزم شما چه خوب ماشین و باد میزنید ایکاش میشد صاب ماشینم باد میزدید
اینو که گفتم دیدم که کیرش دیگه داره شلوارش و پاره می کنه و برگشت از نوک پا تا سرم کل هیکلم و نگاه کرد و گفت فکر نمیکردم همچین کصی با این تیپ و هیکل تو ایرانم هم بشه پیدا کرد و در ادامه گفت: چرا که نه من استاد تلمبه زدن و باد کردن راننده های کصی مثل شما هستم
منم که هر کی بهم میگه چه کصی هستم دیگه دیوونه خدایی میشم گفتم پس چرا معطلی ببینم چیکار می کنی
رفت ریموت مغازه رو زد و کرکره رو بست و اومد منو بغل کرد و لبش و لبم گذاشت و دستش محکم با ضربه چسبوند که کونم و منم مثل جنده ها محکم از رو شلوارش کیرش و‌ گرفتم و زانو زدم و بعد از کلی بو کردن و بوسیدن کیرش از رو شلوار زیپش و کشیدم پایین و دست کردن تو شورتش و کیرش کلفت پشم دارش و کشیدم بیرون و از ترس مردم
یه کیر کلفت سر بالای کله قارچی که حدود ۱۹ سانت درازی و ۶ سانتن کافتیش بود جلوی دهنم بود، واقعا باورم نمیشد فکر میکردم خواب می بینم ، تا اینکه سر کیر نرم و قارچی شکلش و کردم تو دهنم و زبونم کشیدم زیرش تا باورم شد ، خلاصه بعد از نیم ساعت ساک زدن حلقی و درآوردن ناله های آقا پیمان ۴۲ ساله ، پیمان منو مثل یه بچه بغل کرد و برد گذاشت رو‌ میز مغازه اش و پاهام و داد بالا و چشمش افتاد به پات پلاگم و یه داد مردونه ای کشید و افتاد به جون کص و کونم و حالا نخور کی بخور
منم که تو آسمونها بودم و با درآوردن بات پلاگم هرچه بیشتر عجله داشتم تا اون کیر مردونه اش رو بتپونه تو کون بهتر از کصم و شروع کنه به قول خودم تلمبه بزنه و منه صاب ماشین و باد کنه و به قول خودش منو بگاد
که بعد از نیم ساعت خودن کص و کونم بند لامبادام و زد کنار و بهش گفتم لوبرکانت و کاندوم و از کیفم درآورد و بعد از استفاده یهو تا خایه کیر کلفتش و تپوند تو کونم و منم مثل همیشه یه جیغ دخترونه کشیدم و محکم بغلش کردم تا در نیاره و تا ته کیرش تو کونم بمونه تا عادت کنم و زودی شروع کنه به تلمبه زدن
خلاصه دو ساعت تمام زیر کیرش تو پوزیشنهای مختلف گاییده شدم و سه بار آبش و آوردم و خودم هم مثل همیشه بدون اینکه شورتم و دربیارم‌ فقط با تلمبه خوردن پنج بار سیسگاسم شدم و لرزیدم
وقتی از مغازه بیرون میومدم شب شده بود و ساعت حدود ۷ شب بود و منم تو اوج لذت زنونگی راه افتادم سمت خونه
هنوزم‌‌ با پیمان در ارتباطم و هنوزم مثل همه بکنهام میگه از صدتا زن و دختر زنونه تر و کص ترم و میدونم با اینکه ذاتا دختر نیستم ولی بهتر از اونا میدونم باید چیکار کنم تا هم طرف مقابلم و هم خودم به اوج برسیم
ممنونم که داستانم و خوندید
بازم براتون مینویسم

نوشته: شیدا زنپوش


👍 10
👎 0
13401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

921926
2023-04-05 01:56:22 +0330 +0330

چقدر تجربه هات نزدیک بود به تجربه های من
قشنگ بود عزیزم
ممنون
بازم بنویس

1 ❤️

922121
2023-04-06 08:35:34 +0330 +0330

خوشم اومد از داستانت
فقط کاش یه عکس هم از خودت میذاشتی

0 ❤️