زندایی گل من

1391/02/28

سلام
سعی می کنم داستانم رو خلاصه واسه تون تعریف کنم
الان 25 سالم این داستان مربوط 4 سال قبل هست
خیلی تو کف زن دایی بودم حتی یه بار هم تا نزدیکای سکس رفتیم اما اتفاق ها نذاشت
تا این که یه روز ازش یه کتاب گرفته بودم. داشتم میخوندم متوجه چند تا عکس بین کتاب ها شدم عکسهای زن داییم که بدون حجاب بود حشری شدم دلم زدم به دریا و بهش اس دادم خوش به حال دایی بعد چند مین اس داد چرا گلم جواب دادم آخه زن به این خوشکلی داره جواب داد چطور مگه اس دادم آخه چند عکساتون بین کتاب ها بود بعد چند تا اس که رد و بدل کردیم بهش پیشنهاد سکس دادم که منتظر فوش … بودم اما اس داد به یه شرط که یه بار باشه اونم هیچ کس نباید بفهمد از این اس هم خوشحال بودم هم ناراحت خوشحال از این که پیشنهاد سکسم رو قبول کرده ناراحت از این که فقط یه بار تو دلم خودم گفتم یه بار که کردم دوباره هم می تونم اس دادم قبول حالا کی جواب داد چقدر عجله داری حالا بهت خبر میدم
حدوا دو هفته ای هم شد که خبر کرد درستی روزی که من کلی کار داشتم دیگه تا امدم برم یه ساعتی شد اونم چند باری زنگ زد زود باش یکی میاد
سرتون درد نیارم رفتم خونه داییم زن داییم یه روسری و لباس شلوار سفید پوشیده بود با هم برای اولین بار دست دادیم و رفتم یه گوشه نشستم گفت برم میوه بیارم تشکر کردم گفتم نیاز نیست بیا بشین کنارم نشسته بود هم من خجالت می کشیدم شروع کنم هم اون بعد من اشاره کردم به روسریش گفتم این چیه گفت خوب دیگه منم از سرش برداشتم اونم افتاد رو زمین منم مثل تشنه ها افتادم روش و لباسش رو زدم بالا دیدم یه سوتین مشکی تنش که اون دادم بالای سینه هاش شروع کردم به خوردن اونم چشمش رو بسته بود و آه آه میکرد چند مین که خوردم رفتم سراغ کسش شلوارش و شرتش رو با همدر اوردم شروع به خوردن کسش کردم هنوز یه مین نشده بود گفت هومن جان من کیر میخوام منم سریع لباس شلوار خودم رو در اوردم و کیرمو گذاشتم دم سوراخ کسش و فشار دادم رفت داخل وای خدا اولین بار بود داشتم کس میکردم داغ بود چند تا تلمه زدم حس کردم داره ابم میاد که سریع کیرم رو در اوردم و کف دستم خالی کردم و بعد ریختم تو دستشویی از دستشویی که امدم بیرون دیدم هنوز همونجا خوابیده فهمیدم که ارضا نشده دیگه میلی به کس کردن نداشتم اصلا یه جور هایی متنفر شدم از اما دوست داشتم اونم راضی باشه رفتم پیشش و با دست کسش رو مالوندم و اونم کیر منا میمالید تا این که بلند شد و اورد طرف کسش با این که میل نداشتم اما با کمک خودش گذاشتم تو کسش و شروع کردم تلمه زدن انقدر حشری بودم که باز هم هنوز یه مین نشده بود ابم امد بازم ریختم کف دستم و خالی کردم تو دستشویی این دفعه که از دستشویی امد بیرون لباس پوشیده بود و رفته بود اشپزخانه منم لباسم رو پوشیدم و ازش تشکر کردم و رفتم
یه سال بعد خیلی با هم رفیق شدیم شاید هفته 4 . 5 بار سکس داشتیم که با دوتا دوستاش دوست شدم که یکی شو ن خیلی دوست شدم و بهترین سکس هایم رو داشتم
اگه دوست داشتید و از داستانم خوشتون امد بگید تا بزارم
بد و خوبیش ببخشید
دوستون دارم


👍 0
👎 0
132994 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

320161
2012-05-17 15:28:30 +0430 +0430

نه دیگه نمیخواد بگی
مردک قزمیت خجالت نمیکشی این چت و پرتا رو جای داستان تحویل ملت میدی؟
میخواست بهت کس بده اونوقت با لباس تمام رسمی و روسری اومد؟کسی که تاحالا باهات حتی دست هم نداده چطوری راضی شد باهات سکس کنه؟اخه چرا اینهمه دروغ میگی؟خودت بیشعوری فکر میکنی بقیه هم مثه تو هستن؟
این جمله که نوشتی رو لطفا ترجمه کن:یه سال بعد خیلی با هم رفیق شدیم شاید هفته 4 . 5 بار سکس داشتیم که با دوتا دوستاش دوست شدم که یکی شو ن خیلی دوست شدم و بهترین سکس هایم رو داشتم
با دو تا دوستاش دوست شدی که یکیشون خیلی دوست شدی؟یعنی چی؟اینا که نوشتی بنظرت شایسته نیستی فحش بخوری؟
ببین خروس !
اسمت خروس بود دیگه نه؟اره دیگه چون ثانیه نمیشه ابت میاد
برو دکتر مشکل زود انزالی داری
مخت هم گوزیده

0 ❤️

320162
2012-05-17 15:30:48 +0430 +0430
NA

سکس با محارم

لعنت به کسی که به سکس با محارم فکر کنه.

0 ❤️

320163
2012-05-17 15:49:20 +0430 +0430
NA

سکس با محارم .لعنت به کسی که سکس با محارم فکر کنه

0 ❤️

320164
2012-05-17 16:18:11 +0430 +0430
NA

دمت گرم sepideh58 هر چی لازم بود نوشتی .

0 ❤️

320165
2012-05-17 16:23:28 +0430 +0430

احمقانه بود دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . .
چه خیالی کردی این اراجیف رو اینجا نوشتی دیوث؟ آشغال کله چرا راستشو نمیگی که داییت کونت گذاشته؟ ریدم تو این املا و انشای تخمیت. آدم چقدر بیشرف باشه که بیاد تخیلات تخمی خودشو با زن داییش اینجا تعریف کنه. فکر کن که همون موقع هم مامانت بله با پسر عمه نازنینت داشتن سکس میکردن. از نوشتنت معلومه که زیر 18 هستی و سوادت به درد ریدن میخوره. زن داییت عکس بی حجابشو میذاره لای کتاب، کوس کش؟ بعد بهش اس ام اس زدی که بیا سکس کنیم و اون هم گفت به شرطی که فقط یکبار باشه؟ واقعا خیلی بی ناموس و بی شرفی. تو که بچه کونی هستی و کونت میذارن چرا زن دایی خودتو به لجن میکشی؟ کیر تو روح و روانت دیگه ننویس، سکس با محارم ننویس، کله کیری دیگه ننویس. از جلو چشام خفه شو دیگه ننویس.

0 ❤️

320166
2012-05-17 19:12:33 +0430 +0430
NA

ویرایش داستان
سلام من کون گلابی هستم. دستام دیگه رمق نداره.هی میرینم کف دستم میرم دسشویی بر میگردم بعدش متنفر میشم بازم میرینم کف دستم بعد میرم دستشویی و روز از نو روزی از نو. برای حل این مشکل یه روز به داییم اس زدم خلاصه سرتونو درد نیارم الان 4.5 سالیه میشه که شدم مـدادتـراش داییم. بعدش نوبت رسید به دوتا دوستش … مال یکشونو خیلی تیز کردم اگه خوشتون اومد بگین بازم بنویسم

0 ❤️

320167
2012-05-17 19:41:52 +0430 +0430
NA

koskhole chape adamo sadisme had begire javve takhayyolate toro nagire,

0 ❤️

320168
2012-05-18 02:23:03 +0430 +0430
NA

پپه گلابی احمقققققق کیرم تو تخیلات کیریت ننویس

0 ❤️

320169
2012-05-18 02:26:02 +0430 +0430
NA

پپه گلابی احمقققققق کیر مشکیم تو تخیلات کیریت ننویس

0 ❤️

320170
2012-05-20 06:38:29 +0430 +0430
NA

به اون روح پر فتوحت ریدم درباره سکس با محارم وخیانت ننویس لاشی کونی

0 ❤️

320171
2012-05-20 09:18:15 +0430 +0430
NA

آخه نکبت پیش خودت میگی حوصلم سر رفته بزار برم یه شعر طلاوت کنم تو شهوانی چندتا فوشم بدن؟که چیییییییییییی؟میخوای فوش خورت ملس شه ؟ پ بنویس بنویس عالی بود
درضمن این سکس با محارم نبود یا نظر ندین یا میدین کسشعر نفرمائید.باتشکر

0 ❤️

320172
2012-05-20 12:34:13 +0430 +0430

خوب بود
چون راستش رو نوشته بودی

0 ❤️

320173
2012-05-21 23:22:54 +0430 +0430
NA

کس خارت مادر قحبه…
البته تقصیر تو نیست…تقصیر ادمینه که این کس شرا رو میزاره…

0 ❤️

320174
2012-05-22 02:16:44 +0430 +0430

سلام.من امروز برای اولین بار این سایت رو دیدم و اولین داستانی که خوندم همین زندایی بود!با خوندن نظرات شما از خنده روده بر شدم طوری که اشک از چشمام راه افتاد و فقط برای اینکه بتونم این حرفهارو به شما بگم امروز که 2 خرداده عضو شدم. takavarjoon و sepide58 نظرات شما خیلی باحال بود.کیف کردم.دمتون گرم

0 ❤️

320175
2012-05-22 11:36:28 +0430 +0430

جناب تکاورجون نمی‌دونم شما خانمی یا آقا.ولی من که آقا نیستم!!!

0 ❤️

320176
2012-05-22 12:56:01 +0430 +0430

مخلص خانم نمکدون . . . . . . . . . .
:)

0 ❤️

320177
2012-05-22 14:26:26 +0430 +0430
NA

sepideh58 با نگارش تو بیشتر حال کردم .دمت گرمممممممممممممم

0 ❤️

320178
2012-05-26 09:21:18 +0430 +0430
NA

هرچي بودتكاورباسپيده گفتن چيزي ندارم بگم فقط ميگم كيرم توجفت چشات تاديگه اينقدرزن دايى توديدنزني كيرم توخودتوداستانتوخارمادرت

0 ❤️

320179
2012-05-27 02:07:05 +0430 +0430
NA

BE ZAN DAIT SLM BERES0N HAMIN!!!

0 ❤️

320180
2012-07-18 15:17:40 +0430 +0430
NA

طرف تو توهمه

0 ❤️

320181
2015-02-14 20:01:19 +0330 +0330
NA

اوی بچه کونی
چی بهت بگم؟ هان؟ خودت بگو
دوباره دسته گوشکوب رفته تو کونت داری عرعر میکنی؟؟؟؟
کسکش آدم درمورد ناموسش این کسشعرا رو مینویسه؟
جلقو
جلقیان
مجلوق
مجلوقیان
جلق زاده
چی بگم بهت تخم سگ؟؟؟؟ ای پام تو کونت جوجه خروس کونی
میام چنان میکنمت که را گوزت بند بیادا دیگه کسشعر ننویسیا
جاکش

0 ❤️

320182
2015-02-14 20:02:05 +0330 +0330
NA

ضمنا…
خاک عالم بر سرت
کیر بردی بر درت

0 ❤️