زنپوشی با لباس و جوراب مامان پروانه

1402/06/14

سلام
من میلاد ( زهره ) ۲۱ سالمه ، زنپوش و مفعولم از بچگی عاشق جوراب نازک شیشه ای بودم ، مامانم اسمش پروانه و قد متوسط و بدن پُری داره و پاهاش به معنای واقعی خیلی خوش فرمه معلمه و همیشه جوراب نازک شیشه ای مشکی پاش می‌کنه با کفش پاشنه متوسط .
یه میلف واقعی ، یه مامان سکسی که وقتی از سر کار میومد خونه جوراباش و پاهای خوش فرم و سفیدش هوش از سرم میبرد .
یه روز وقتی ۱۲_۱۳ سالم بود برای اولین بار با قضیه زنپوشی آشنا شدم و خیلی خوشم اومد . به سرم زد برم سر کمد مامانم ، وقتی کمد لباس زیراش و باز کردم با یه عالمه شورت و سوتین سکسی و لامبادا و لباس شب مواجه شدم . کیرم سیخ شده بود و تو ذهنم همش کص و کون مامانمو توی اون شورتا تصور میکردم .
کسی خونمون نبود و یه شورت و سوتین سکسی انتخاب کردم و با جوراباش پوشیدم و واسه اولین بار تو آیینه زهره خانومو دیدم .
بگذریم … گذشت و تقریبا ۱۹ سالم بود و دوست داشتم با لباسای مامان جونم سکس کنم .
یه روز توی اینستا می‌چرخیدم و زیر پستا کامنت میذاشتم دنبال ی فاعل مطمئن می‌گشتم . که با یه پسر ۲۷ ساله به اسم مهران آشنا شدم .
تقریبا یک هفته سکس چت کردیم و باهم آشنا شدیم و قرار شد حضوری همو ببینیم و توی ماشین باهم آشنا بشیم و اگه شرایط بود واسش ساک بزنم .
واسه ساعت ۸ شب قرار گذاشتیم که هوا کامل تاریک شده باشه . رفتم حمام دوش گرفتم و شیو کردم و رفتم سراغ کمد مامان پروانه و یه شورت توری مشکی با سوتین توری انتخاب کردم و پوشیدم یه جفت جوراب ساق بلند زیر زانو شیشه ای که مامانم میپوشید برداشتم و پوشیدم .
روی اونا لباس خودمو پوشیدمو حرکت کردم به سمت محل قرار ، حالم خیلی خوب بود یه حس عجیب داشتم و خودمو میذاشتم به جای مامانم و دوست داشتم جندگی کنم .
مهران رسید و سوار ماشینش شدم قلبم داشت میومد توی دهنم و از استرس زیاد نمی‌تونستم حرف بزنم . بعد از یه احوالپرسی کوتاه یکدفعه دیدم مهران دستشو گذاشت روی پام ، یهو قلبم شروع به تند تند زدن کرد حال عجیبی بودم ، یکم عشوه اومدم و به به سرم زد شلوارمو در بیارم که دستش پوستو گوشتمو لمس کنه و شورت مامان جونمو ببینه ، شلوارم و کشیدم پایین ولی کامل از پام در نیاوردم ، دستشو برد لای پاهام و شروع کرد به نوازش کردن منم شهوتم چسبیده بود به سقف و دستمو بردم جای کیرش که دیدم کیرش سیخ شده . یکم مالیدم که با صدای لرزون گفت بخورررررش ، و منم مثل یک جنده شروع به خوردن کردم واسش پشت فرمون .
یه ده دقیقه ای خوردم و در این بین همش داشت در مورد مامانم حرف میزد و منو بیشتر تحریک میکرد .
مهران فوت فتیش بود ، پاهامو از کفشم درآوردم و بعد از کلی بو کشیدن و بوس کردن پاهام و کونم ، پاهامو گذاشتم رو کیرش واسش بالا پایین کردم و یهو دیدم آبش سرازیر شد روی جورابای مامانم …
هنوز سوراخم دست نخورده بود و تنگ تنگ …
پایان قسمت اول

نوشته: میلاد ( زهره)


👍 22
👎 3
23301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

945991
2023-09-06 03:23:54 +0330 +0330

اخخخخخ عالیه منم عاشق جورابای مشکی نازک زنونم

4 ❤️

945994
2023-09-06 03:55:38 +0330 +0330

خودتو مامانت يه سفر مهمون منين ☺️😂

2 ❤️

946004
2023-09-06 05:18:00 +0330 +0330

دمت گرم خیلی حال کردم. دقیقا کارهای خودم. یاد کون دادنهام توی شو ت و جورابهای مامان کونیم افتادم. وااای خوارشو گاییدم چه حالی میداد لامصب. وااای مامان دیوونتم کونی من. قربون اون کونت برم که شوهر خودم گاییدت اون شبی که مچمون رو در حال لب تو لب بودن گرفتی و فهمیدی سیامک تو کون پسرت میذاره و فهمیدی من چه کونی حرفه‌ای هستم. همون‌شب کیری که من معتادش بودم بالای سرت بود و طی عملیات فتح الکوسی که لرزون و آبریزون تماشا میکردم و نگران نتیجه‌اش بودم که نکنه جوری بشه که پروژه گاییدنت شکست بخوره و سوراخ کیردونهات هم واسه کیرهامون جور نشه.ولی سیامک خبره بود و میگفت امکان نداره که بهش راه ندی و بعد از یه مدت هم کاری میکنه کیر من هم توی بدنت رفت و آمد کنه. وووااااییی داشتم میمردم تو کف هیکلت که زیر کیرم بره و بلاخره به همت کیر شوهرم شدم شوهر مخفیت که خیلی وقتها موقعی که کیرم تو کوس و کونت بود کیر شوهرم و بکنت هم تو کونم بود و من بین شما دوتا عشق کیر و کونم ساندویچ میشدم و میگاییدمت تا به هم بشاشیم و آخ کیرهای کلفت همه تو کوس مادرم…

1 ❤️

946013
2023-09-06 07:44:24 +0330 +0330

😍 ❤️ 💋

2 ❤️

946040
2023-09-06 12:31:40 +0330 +0330

جووون به مامان زهره

1 ❤️

946266
2023-09-08 02:01:50 +0330 +0330

خیلی عالی بود عزیزم … 😍

1 ❤️