زن عموی بیوه

1401/04/06

سلام بچه ها این اولین داستان منه
من ۹۲داشتم برای کارهای دانشگاه ورودی بهمن ماه ثبت نام کنم…
ما زمین کشاورزی داریم
دم غروب بود از سرزمینا که اوایل برج ۹بود اومدم خونه…
خسته بغل بخاری بودم…دیدم ی پیام اومد روی گوشیم منم با بی حالی رفتم سمت گوشی
دیدم زنعموم(پسر عمو بابام متولد۶۵قد۱۷۰وزن هم شاید۷۰)که بیوه است پیام داد شماره علی رو داری گفتم بذار ببینم…گشتم نبود
گفتم نه ندارم بای
پیام داد انگار خیلی بی حالی؟گفتم خسته ام گفت جوان اول عمر چیکار کرده خسته…گفتم هرکاری
گفت یعنی چی هرکاری…گفتم بماند
دیدم پیام داد…حسین(برادر شوهرش که زن داشت و اینم بخاطر بچه هاش تقدس کردن)اینجاست «سرکار بود شمال »ولی پیش زن خودشه…دوهزاریم افتاده بله خانوم ظاهر دلش میخاد…گفتم فردا نوبت شما میشه…ی خخخ فرستاد و گفت مگ درماه چند روز اینجاست که بتونه فردا هم ب من سر بزنه…گفتم مگ نوبتی نیس …خندید گفت نوبت برای بچه سوسول هاست من ی زمانی یکی همش مال خودم بود…منم بااین حرفا جووون گرفتم…گفتم میخوای یکی داشته باشی برا خودت…گفت نه(کوصکش خودش می‌گرفت)گفتم پس بمون همینطور چس ناله کن…گفت اون یکی که قابل اعتماد باشه کجاست…گفتم فک کن من…گفت تو بچه ای…گفتم تو که ندیده ش که ببینی بچه است…گفت شنیدم(همسایه شون که فامیلش بود ی مریمی بود )تو دوران دبیرستان بامن بود که اون ازدواج کرد منم تو دبیرستان شکست کیری خورده بودم…از اون شنیده بود که پسر فامیلتون بامن رفیق بود
خلاصه منم گفتم ابن زنعمو با اطلاعات قبلی به من پیام داد…
گفت من شرایطم که میدونی دوتا بچه ۵و۷سالع دارم بیرون بیا نیستم…
و نمیتونم مث اون باشم…منم که واقعا کوس نکرده بودم اون دختره هم فقط از پشت بود…تو کف بودم قبول کردم شرایط
این پیام های ما ادامه داشت که همون شوهرش(بردار شوهرش که عقدش بود)رفت سرکار
منم کشاورزی تموم رفتم دورکاری دانشگاه
شب پیام داد.بچه ها رو میخابونم…امشب بیا خونه خودم آخر شب ای کوصکش دوبار بیشتر باهام نزدیکی نکرد بعد۵۰روز
با بردار شوهرش تو ی کوچه بودند.‌‌منم با هزار ترس و دلهره رفتم ساعت۱۱شب…دیگ نزدیکای زمستون بود هوا سرد کوچه خلوت… دیدم در حیاط باز کرده…رفتم داخل داشت جلوم می‌رفت… رسید تو خونه دیدم چسبید بغلم گفت خیلی میخواستم بهت بگم باهام رفیق شو…منم ترس ی طرف لذت هم ی طرف…بچه هاش تویکی از اتاق بودند ما رفتیم ی اتاق دیگ…کم کم آب بازی و‌کم کم لختش میدم…ی شب خواب داشت روشن کرده بود… همینطور که لباس در میوردم سفیدی بدن و سینه های خوشگلش و اون کون توپش می‌دیدم…از پشت بغلش میکردم گردن و شونه هاش می بوسیدم و با دستم سینه هاشو میمالیدم…هنوز شلوارم در نیاورده بودم اون هی کونش می‌چسبید به کیرم…هی میگفت درش بیار ۲ساله ی کیر اساسی حس نکردم…درازش کردم پلیورم در آوردم افتادم روش های از بالا می‌خوردم میومدم پایین تا رسیدم ب اون کوصش …وای خیس بود توی نور کم آبش آب دهن آدم میورد پایین…گفت حموم کردم بخورش اون کوصکش دیگ حقی بش نداره…اینو که گفت ی بوس از کوصش کردم و لیس زدم بهش…ی اهییی کشید که خودم بیشتر تحریک کرد بخورمش ی ۵دقیقه لیسش زدم پاهاش قفل کرد دورم گفت بخووووررررم که دارم میمیرم پاهاش باز کردم خابوندمش به پهلو رفتم بین پاهاش ی انگشت کردم داخل کوصش و با زبون بالاش میخورم دیدم شل شد…گفت دست بم نزن نفسم نمیاد…(برا کارگاه داستان سکسی…فیلم زیاد می‌دیدم کوص نکرده بودم ولی دیدم چطور میکردم)یکم گذشت دیدم گفت حالا بکن داخلم …افتادم روش پاهاش دادم بالا سینه هاشو چنگ میزدم و تلمبه میزدم دو دقیقه…گفت دلم میخواد برات ساک بزنم…گذاشتمش تو دهنش کوصکش مث ای ندیدها کیرمو میخورد تا ابم ریخت تو دهنش همش خورد…از اون به بعد دیگر هر وقت فرصت میشد میکردمش… امیدوارم خوشتون اومده باشه…

نوشته: زن عمو بیوه


👍 1
👎 23
113301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

881751
2022-06-27 01:37:15 +0430 +0430

ریدی با این داستانت

1 ❤️

881755
2022-06-27 01:41:09 +0430 +0430

داری جق سرعتی می زنی؟ دیگه داشت آبت می اومد که داستانتو خواستی زود تموم کنی
به دستات استراحت بده با یکیش تایپ می کنی با یکیش هم جق سرعتی می زنی واقعا خیلی سخته

0 ❤️

881759
2022-06-27 01:45:16 +0430 +0430

دوستان کسی نمیدونه گه گیجه چطور خوب میشه؟با خوندن داستان این کسکش گه گیجه گرفتم!!خودشم فکر کنم یه دور داستان رو خونده الان تو کماست

0 ❤️

881762
2022-06-27 01:49:47 +0430 +0430

از چیه داستانت خوشمون بیاد؟

0 ❤️

881773
2022-06-27 02:08:57 +0430 +0430

گوه توروح عموی جاکش و خاندان کسکشت مرتیکه جقوزه بی سواد کص ندیده اصلأ خودتم فهمیدی چه گوهی رو داری نشخوار میکنی شومپت؟؟؟!😤

0 ❤️

881777
2022-06-27 02:15:45 +0430 +0430

سم خالص بود ، اخه کسکش این سم هم نبود اسید سیتریک بود واقعا من نفهمیدم چی شد

0 ❤️

881797
2022-06-27 03:27:23 +0430 +0430

خداوکیلی این لهجه رو از کجا آوردی

0 ❤️

881811
2022-06-27 04:50:14 +0430 +0430

کصشعر بود

0 ❤️

881836
2022-06-27 09:59:06 +0430 +0430

اب بازی؟
بابا تو ریدی کیرم تو دهنت ننویس دیگه کونی

0 ❤️

881837
2022-06-27 10:00:27 +0430 +0430

کسکش حرومی ننویس دیگ تو ازونایی که و دانشگاه کونت میزارن

0 ❤️

881838
2022-06-27 10:01:33 +0430 +0430

هرچی فحشت میدم باز سیر نمیشم کیرم از عرض به درزت

0 ❤️

881839
2022-06-27 10:02:39 +0430 +0430

کیرم پس کلت ننویس دیگ یبار دیگ بنویسی میکنمت کون تاپاله

1 ❤️

881841
2022-06-27 10:09:41 +0430 +0430

جون هر‌کی دوست دارین با لهجه ننویسین کستانتون از یه طرف میرینه به اعصاب آدم تجزیه تحلیل لجهتون از یه طرف تا بفهمی چی چی شده مغزت گوزیده

0 ❤️

881850
2022-06-27 12:03:35 +0430 +0430

هر روز یه عن مغز جدید خودنمایی می کنه

0 ❤️

881879
2022-06-27 16:15:25 +0430 +0430

یه عده اسکول بچه مزلف ریختن اینجا جق فکری میزنن همونم مینویسن، پر ایراد و تخیل ذهن بسته، اصلا نمیفهمن چه گهی خوردن و چی نوشتن،
ننویسید کونیای خارکوسده،
یعنی این به اصطلاح شورای نویسندگان سایت، خودشونم نمیفهمن چی آپ میکنن؟

0 ❤️

881888
2022-06-27 17:47:55 +0430 +0430

ببین الان چی شد ًً نکنه تب کردی هذیان میگی نرم افزار هم داره صدات و تایپ می‌کنه ، خب یک دستمال فرو کن تو دهنت بخواب چرندیات منتشر نشه . میان سراغ تو دستگیره میکنن‌تصور میکنند اینها بصورت روز بوده آنوقت هی با بطری خانواده باردار میکنندت که بگی تو هم میگی چی بگم دچار پارکی بشی از دست بری … از من گفتن بود .خود دانی . خب مثل آدم بنویس آنقدر نادرست تایپ کردی فکر کردم همزمان تایپ می‌کنی دارند توی کونت ویولون میزنند.خخخ

0 ❤️

881961
2022-06-28 02:55:25 +0430 +0430

بیناموس هیچی ندار معلوم هست چی نوشتی

0 ❤️

881970
2022-06-28 04:59:11 +0430 +0430

دوستان کسی فهمیده این جس مغز جقی چی نوشته؟باهم تقدس کردند
زن عموم (پسر عموی بابام! ملت از بس جق زدند و نئشگی زدند مغزشون پهن شده

0 ❤️

881998
2022-06-28 09:13:00 +0430 +0430

نه خوشم نیومد دیگه ننوبس

0 ❤️

882013
2022-06-28 11:39:19 +0430 +0430

کیرم تو اون یه نفری که لایکت کرده

0 ❤️

882025
2022-06-28 12:38:26 +0430 +0430

شكست كيري رو خوب امدي ولي كلا كير شكسته اي زود افتاد

0 ❤️

882040
2022-06-28 15:14:00 +0430 +0430

کلا گاییدن زن عمو حال میده. تحربشو داشتم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها