من پیمانم 36 سالمه اهل تهران. سال 78 ازدواج کردم در اوج جوانی و ناآگاهی. همسرم از یک خانواده مومن و مذهبیه که اون اوایل باباش منو با هر حیله و کلکی میبرد نماز جمعه. میشه گفت که از همون ماههای اول فهمیدم مسئله سکس بین ما یک مشکل خواهد بود. اون معمولا دلش نمیخواست و قتی هم که میخواست یا آب نبود غسل کنه یا هر زهرمار دیگه مانع میشد. کلا اون خیلی سرد مزاجه و یادم نمیاد اصلا تا حالا تو این 13 سال یه بار پیشقدم شده باشه. از سال دوم -سوم کم کم دعواها شروع شد و من ناخودآگاه از اینکه سکس مطلوبی نداشتم شاکی بودم و مرتبا بهانه جویی میکردم. طفلکی غیر از سکس تو همه چیز عالیه . یک دوست خوبه و یک آشپز تمام عیار و خیلی با معرفت. باهاش صحبت کردم که بریم مشاوره شاید راه حلی پیدا کنیم. اون میگفت تو خیلی حریصی ماهی یک بار بسه. مشاور تو جلسه به ما گفت که زوج در اوایل هفته ای چند بار هم معموله و اون قبول کرد که همکاری کنه. یک سری افشره گل سرخ و از این خزعبلات بهمون دادن اون خورد اما افاقه نکرد. من هم درون خودم پذیرفتم که این سرنوشت منه و من هم اهل خیانت نیستم. اما دلم خیلی میخواست و کلا هر زن سکسی حالمو خراب میکرد. تو برخوردم با زنها و دخترا مشکل داشتم و همسرم هم میفهمید. یک مدت هم دعوا میکردیم و میگفت که تو هیزی و … اما من خیلی سعی میکردم حداقل پیش اون رعایت کنم. بلوار کشاورز یک موسسه مشاوره داره که یه خانم از جورجیای امریکا اونجا مشاوره میده . البته خودش ایرانه . همسرم بدون اینکه من بدونم میرفت پیش اون و تو این مدت هم دستش اومده که من خیلی دوستش دارم اما سکس دست خودم نیست. مشاور بهش میگه که خیلی به شوهر فشار نیار و محدودش نکن. شاید با آزادی دادن بهش بتونی آرامش رو به زندگیت برگردونی. یک روز بهاری که کلی هم بارون اومده بود ساعت 6 رسیدم خونه. گفت پیمان بیا میخوام باهات حرف حساب بزنم. گفتم یاابالفضل چه گندی زدم!. چی شده. پس از کلی مقدمه گفت که تصمیم گرفته به شرطی که محبتم نسبت به اون کم نشه و قول بدم زن دیگری وارد زندگیم نشه آزاد باشم و اگه موردی پیش اومد بکنمش. اما طرف اولا باید از اون خوشگل تر باشه و دوما سریش نباشه که باعث آبرو ریزی بشه. من باورم نشد و فکر کردم که میخواد منو امتحان کنه و من برای اینکه از این آزمون سربلند! بیرون بیام گفتم نه عزیزم من خودمو کنترل میکنم و … اما شب گفت که میخوای امشب بهت یه حال اساسی بدم؟ منم که کلا همیشه واسه سکس امادم گفتم چرا که نه. خلاصه شروع کردیم و قبلش هم رفته بود حموم و صفایی به خودش داده بود. بعد از مقدمات که فرو کردم توش و اونم کم کم گرم شده بود گفت دوست داشتی کی رو میکردی الان. منم گفتم عزیزم تورو . گفت مسخره بازی در نیار راحت باش. بازم خایه نکردم و چیزی نگفتم. خانومم یک دوست به اسم نسیم داره که قد بلند و خوشگله و خیلی ناز. همیشه مراقب بود که من و با روبرو نشم . میدونشت که من نمیتونم جلوی خودمو بگیرم. گفت دوست داشتی الان نسیم رو میکردی؟؟. من تجسم اینکه الان نسیم زیرم باشه. داغم کرد و بعد چند ثانیه آبم پاشید توش. از اون روز به بعد سکس ما داغ تر شده و حین سکس من همه رو میکنم. این اواخر خواهراش رو هم به من تو فانتزی هدیه کرده. دیگی تو فامیل و دوست و آشنا کسی نیست که ما درموردش صحبت نکرده باشیمو البته فقط حین سکس و اونم از قوانینه که اون وضع کرده. چند ماه پیش گفت پیمان من خیلی سکس دلم نمیخواد و هنوز سر حرفم هستم. سعی میکنم ماهی چند بار بهت حال بدم . اما توهم اگه جایی پا داد برو بکن اما قولهات یادت نره. الان که این خاطره رو مینویسم هنوز کسی رو گیر نیووردم و فعلا آکبندم. هر گاهی میپرسه چی کار کردی؟ من هم که دلم میخواد و عرضه اش رو ندارم میگم: هنوز هیچی. مهم نیست بکنم یا نکنم اما این بینش اون فصل جدیدی در زندگی سکسی من ایجاد کرده و احساس خوبی به هردوتای ما دست داده. اصلا دیگه موبایلمو چک نمیکنه و منو نمیپاد. خودش هم راحته.
این خاطره رو از این زاویه بخوانید که ممکنه مشکل روابط خانوادگی زوجها میتونه با یک تغییر دیدگاه عوض بشه. اون نمازشو میخوانه و من هم کتابهای فرویدو اما شبا تو بغل هم یک جسم میشیم بدون اینکه اون منو کافر بدونه و منهم اونو یک امّل.
پاورقی: اینجا اگه شما متن سکسی از امپریال کالج هم ترجمه کنی بذاری باز هم کسایی پیدا میشن که فحش بدن. من با علم اینکه ممکنه فحش بدن نوشتم. پس راحت باشید.
آخه کسخل تو که میدونی با این داستان کیریت فحش میخوری مگه مریضی مینویسی نکن آقا جون به خودت رحم کن با این جور داستانا کسخل تر هم میشی نکن جون اون زن املت نکن نکن
حالا که چی؟چی رو نشون دادی؟هات بودنتو؟سرد مزاجی زنتو؟هیز بودنتو؟امروزی بودن زنتو با اینکه توی یه خانواده مذهبی بزرگ شده؟ببین جقو من از مدل دخترا از این خانواده ها رو دیدم شوهر واسشون همه چیزه حاظرن کون هم به شوهره بدن اما اونو واسه خودشون داشته باشن و اتفاقی نیفته که مرده بره خیانت کنه پس الکی کس نگو اصلا کدوم زن عاقلی میاد میگه من سکس نمیکنم تو برو یکی دیگه پیدا کن و واسه خودش رقیب بتراشه؟شما مردا بی دنبک میرقصین دیگه خداد به داد برسه دنبک هم بدیم دستتون خدا رو بنده نیستین با هرکی ببینید سکس میکنید این تخیلاتتو ببر جای دیگه با فرغون خالی کن اینجا همه میفهمن خالی بندیه
من با نظر سپیده موافقم
اصلا امکان نداره یه زن مذهبی همچین اجازه ای بده
کلا زن ها طبع حسودی دارن و حاضر نمیشن همسرشونو با کسی شریک بشن
این حرفا دروغه
بیخودی از زبون یه زن حرف نزنید
اگه مردی برو زنتو درست کن
اینم قبول ندارم که مشاوره و درمان تاثیری نداره
دیگه هم نیا انجا وقت مارو بگیر
به به خانوما چرا ناراحت میشین ? هنوز که چیزی نشده . بنظر من حداقل پنجاه درصد حرفاش درست وحسابی بود . اگه تو زندگی زناشویی دیدگاه آدما از حالت عصرحجر بیرون بیاد زندگی شیرین تر میشه من نمیگم زن ومرد بهم خیانت کنن ولی اگه گیرالکی ندن بهتره .زندگی درسایه سوظن لذتی نداره بنظرمن زن ومرد باید روراست باشن باهم .
اینجوری بگم: فقط 20
گور بابای هر بچه مچه ای که اومده کیر یا کسش راست بشه جلق بزنه
یک تجربه خیلی خاص رو مطرح و یک دیدگاه جدید در روابط جنسی ایجاد کردی. دمت گرم
من هم عادت دارم معمولاً به داستانا گیر بدم و یه جوری نویسنده رو ضایع کنم ولی در مقابل این مطالب جالبت فقط میتونم تشکر و ابراز ارادت کنم. زنده باشی
(منتقدای عزیز “حاظر” و “حاضر” یه فرق کوچولوی املایی دارند)
اتفاقا من با کلیات داستان یا خاطره ای که تعریف کردی مشکلی ندارم و برای همین هم فحشت نمیدم ولی از طرفی هم با صحبتهای سپیده و ساغر موافقم. البته تاحدی، چون ممکنه استثنایی هم این وسط باشه ولی به طور کل زنها نسبت به شوهراشون همون حسی رو دارن که ما در مردها به اسم غیرت میشناسیم و در زنها به اسم حسادت. همونطوری که مردها به هیچ عنوان حاضر نمیشن که حتی یک سوسک نر نزدیک زنشون بشه، زنها هم به همین صورت هستن ولی یادمون نره که ما جایی زندگی میکنیم که تجدید فراش و حتی گرفتن زن صیغه ای یک امر عادی و قانونی محسوب میشه و خود من بسیار شاهد بودم که زنی خودش برای شوهرش زن دوم گرفته پس به همون دلیل استثنایی که گفتم ممکنه که صحبتهای این کسی که خاطره رو نوشته درست باشه. درمورد سرد مزاجی زوج یا زوجه هم دلایل زیادی میتونه وجود داشته باشه وممکنه هم روانی و باشه هم ژنتیکی که برای درمانش راههای زیادی وجود داره وفکر نکنم طوری باشه که اصلا درمان نداشته باشه. حتی داروهای خوراکی هست که با استفاده ش میزان تحرک جنسی زن تا حد زیادی افزایش پیدا میکنه. بنابراین استفاده از شریک جنسی ثالث میتونه به عنوان اخرین راه مطرح بشه…
به هرحال خاطره ت جنبه ی سکسی نداشت ولی میشد بهش به عنوان یک معضل اجتماعی و خانوادگی نگاه کرد که میشه ازش یه داستان سکسی خیلی جذاب در آورد…
من فکرمیکنم خودت چندان کس نیستی که درست دنتوبگایی اونم بیچاره با خیال بافی تورا انزال میکند…
همش یه مشت زر مفت بود خیلی خوب بود، آفرین آخه کی باور میکنه که زن آدم که تازه مذهبیم باشه چنین اجازه ای بده کیری دیگه ننویس ننویس
کاملا موافق نیستم ولی به نظرم جالب بود مرسی … من که نمره کامل دادم
من يه مورد اين شکلى رو ديدم.يکي از دوستان خانمم بود که از شوهرش خواسته بود بره يکي رو پيدا کنه. البته شوهرش اين کار را نکرد. ولي دقيقا همين مشکل رو داشتن. خود زنه براي من و خانمم تعريف کرد. همچين مساله اي غير ممکن نيست.
در کل اين معضل وجود داره و منحصر به جامعه ما نيست. ولي نوع برخورد با قضيه مهمه.
سکسی نبود دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . .
البته اطلاعات فنی ما رو بالا برد ولی اینجا جای اینجور مطالب نبود. واسه همین بد نیست یه کوچولو فحش بخوری. من حرفات رو باور کردم کله کیری. فقط اونجاشو نفهمیدم که اون دکتر کوس کش چرا بهتون افشره گل سرخ داد!!! ببین غذاهای تند و فلفلی به زنت بده بعد دست و پاشو به چهار گوشه تخت ببند و حسابی از کوس و کون بکنش بعدش هم آبتو به زور خالی کن تو دهنش تا حشری بشه. بعدش میبینی دیدگاهتون از زندگی و سکس از این هم که هست متغیر تر میشه.
راستی اون متن سکسی از امپریال کالج هم ترجمه کن و روی مقوا چاپ کن و لوله کن و بکن تو کونت. امیدوارم که از این به بعد از سکس با دیدگاه جدید با همسرت لذت ببری. نوش جونت ولی دیگه ننویس.
من با کلیت موضوعی نوشته شما (چون داستان که نبود ، شاید بشه به نوعی خاطره محسوب بشه) کاری ندارم . نوشته شما از نظر اصول ادبی و قواعد زیبایی شناسی هم چیز در خور توجهی نداره که بخواهیم وقت گرانبهای عزیزان را با بحث در موردش تلف کنیم ،ولی یک خواهش داشتم :
میشه لطف کنید یک متن از امپریال کالج ترجمه کنید و اینجا ارسال کنید که شاید ادمای کم دانشی مثل من هم قدری فیض ببریم ؟؟!!! پیشاپیش از این ابراز لطف شما سپاسگذاری میکنم !
بعد یک فکری به حال فحش دادن به شما خواهیم کرد ؟!
بی خیال بابا ، فروید ؛بابا، یونگ؛ بابا، ژان پیاژه؟!!!
از خانومی ممنون
که زحمت نوشتن این جملات را کشید و با ایشان 100 % موافقم. خدا را شکر یکی فهمید جریان چیه!!!
مستند بود؟
صدا و سیما ساخته بود؟
چی بود ؟
چی شد؟
بابای زنش ؟
نسیم؟
دکتره؟
امپریال کالج؟
صف نماز؟
الو صدا میاد؟
من کجام؟
اقا اینجا شهوانیه؟
اصلا خط رو خط شده
به نظر من که خوب بود .من خودم اگر روزی ازدواج کنم و اگر مشکلی داشته باشم تو این زمینه واقعا حاضرم در صورتی که محبتی از جانب همسرم به من کم نشه و اون زنو هیچ وقت نبینم بره با کسی دیگه ارامششو تامین کنه .و رو این موضوع خیلی فکر کردم
اون احمق هايي كه بجاي تحليل اينجور مسايل فحش ميدن بخاطر اينه كه همه چيزو از زاويه خودشون و زنشون نگاه مي كنن.
اگه زنشون سخت گير و كنترلر باشه فكر ميكنن همه همينجورين. اين از سوز كونشونه.
ضمنا اين افراد بهتره تو اينجور مسايل دخالت نكنن و فقط عكس هاي سكسي را ببينن و جلق بزنن.
من حرفاشو باور مي كنم. چون نمونه هاي عينيشو سراغ دارم. كه حتي واسه شوهره صيغه كرده.
البته نميگم همه زنها بايد اينطوري باشن يا هركي اين مشكلو داره نسخه اش اينه.
واسه افراد شرايط متفاوته. زن خود منم اينقدر راحت نيست.
زن منم سرد بود و اصلا بلد هم نبود. مذهبي هم بود.
بعد يه مدت گفت ميريم خارج. من واست انتخاب مي كنم و ميرم. تو بكن.
من ديدم اينكارو ميكنه واقعا ولي ته دلش ناراحته و تا آخر عمر جلو چشمش مياد. قبول نكردم.
اون ديد اگه بخواد اينجوري زندگي كنه شوهرش به باد ميره. بنابراين يواش يواش رو خودش كار كرد و با من همراه شد.
الان 30 درصد اون پيش قدم ميشه. واسم ساك ميزنه ، گاهي بهم كون ميده ، هفته اي 3 بار سكس داريم. ويبراتور استفاده مي كنيم.
حين سكس جيش ميكنه، … خلاصه هركاري كه انگيزه سكس با كس ديگه اي را ازمن گرفته. فقط من انگيزه ام تنوعه.
همش هم با لذت فراوون خودش توامه. يعني خلاصه راه افتاد.
سابقه ازدواجمون هم 14 ساله.
به نظر من افراد سرد مزاج را ميشه راه انداخت. من راهكار هايي دارم واسه اين افراد.
آخه یکی بما بگه از چه دیدی بنگریم که این دیوث فوش کش نشه . د گو خوردی یه سری مزخرفات زاییده ذهن بیمار و علیلتو آوردی بجای داستان سکسی میچپونی عنترزاده حرومی
شاید زنت موقع سکس اسم مردای دیگه رو هم میاورده نگفتیییییییی ها
من سالی یه نظر می دم … این بار واسه این داستانه
یه چیزی که پر واضحه و تو این سایت تخمی می شه دید اینه که اکثر دوستانی که میان داستان می خونن معمولا کیراشون تو دستشونه و منتظرن که آبشون بیاد … حالا اگه بیاد یه جوره اگه هم نه که … خیلی از آدمایی که اینجا دم از سکس و این حرفا می زنن و چیزی جز گه خوری اضافی نمی دونن که اگه اونا رو هم نگن از بدبختی می میرن به جرات که می شه گفت که همه سکسشون جق زدن بوده و انگشت کردن کسه بو گندوشون… ببین عزیز من بشین کلاه خودتو قاضی کن تو به من فحش بدی به اون فحش بدی چیزی می شه ؟ نه بدبخت هیچی جز عقده های درونی تو نشون نمی ده پس یکم آدم باش … حرفای صد من یه غاز تو رو حالا یه بچه دبستانی هم بلده بزنه … فحش دادن اگه هنر بود الان تو چس اون بزرگاش هم حساب نمی یومدی …
من از دوستانی که نا خواسته بهشون توهین شده عذر می خوام … داری فحش می دی اما بدون هرچی که هستی رو داری می ریزی بیرون :)
خیلی کس و شعر بود.
اصلا جاش اینجا نبود.
ملت مخشون گوزیدهااااا.
اینقدر نگید آدمهای مذهبی املن و هات نیستن والا زنهای مذهبی از هیچ کاری که شوهراشونو خوشحال بکنه دریق نمیکنن.در کل من از آدمهایی که این طور فکد میکنن خوشم نمیاد.خوب وبد همه جا هست.
اینقدر نگید آدمهای مذهبی املن و هات نیستن والا زنهای مذهبی از هیچ کاری که شوهراشونو خوشحال بکنه دریق نمیکنن.در کل من از آدمهایی که این طور فکر میکنن خوشم نمیاد.خوب وبد همه جا هست.
آقا دست گلت درد نکنه داستانت به من آرامش داد چون من هم کاملا شرایط تو را دارم خانمم مذهبی و سرد مزاجه ولی خوش به حال تو که خانمت آزادت گذاشته من خانمم قبول نمیکنه سر همین قضیه همیشه باهاش دعوا دارم و دوست دارم با یکی دیگه سکس کنم ولی قبول نمیکنه دلم میخاد طلاقش بدم
خیلی خوب بود
ولی شک نکن شک نکن زنت رفیق فاب داره به اون هی میده واسه تو حال نداره
واسه اینکه تو سرگرم باشی تورو راحت گذاشته… خخخخخخخخیلی احمقی
یه روز تعقیبش کن گوساله
این کس شعرا چیه که نوشتی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟