سفر شمال (۱)

1400/12/28

من سارا هستم و 26 سالمه دو ساله که ازدواج کردم و داستانی که براتون تعریف می کنم یه خاطره از سفر شمال با شوهرم امیر هست.
امیر یک مرد سخت گیر و غیرتی هست که گاهی فکر میکنم دنبال بهونه می گرده تا با خشونت باهام سکس کنه. منم همیشه این ویژگی اش رو دوست داشتم و همیشه بهش دامن میزنم. کارایی می کنم که میدونم بیشتر عصبانی و حشری میشه.
یه روز سرد زمستونی، سرکار بودم که یهو گوشیم زنگ خورد:
امیر: سلام خوبی ؟ زنگ زدم بهت بگم پنج شنبه جمعه می ریم شمال ویلا گرفتم.
سارا: آخه امیر جان من خیلی سرم شلوغه …
امیر: گفتم ویلا گرفتم نمیشنوی ؟ فردا برو آرایشگاه دلم میخواد یه مو رو تنت نباشه. برنامه هاااااا دارم.
بوق بوق بوق…
قند تو دلم آب شد. همون وقت زنگ زدم و نوبت آرایشگاه گرفتم. بعد از کار رفتم خرید و یه عالمه لوسیون و وازلین گرفتم. یه پماد تنگ کننده واژن هم گرفتم. از مسئول داروخانه پرسیدم اگه اینو بزنم به مقعد چی میشه ؟ خانومه خندش گرفت و گفت خب اونم تنگ می کنه :))))).
شیش ماه پیش عمل تنگی واژن انجام داده بودم و واژنم خیلی تنگ بود. پماد رو برای کونم می خواستم امیر عاشق کون کردنه و مدام به کونم حال میده. اخیرا کونم گشاد شده و کیرش راحت توش جا میشه. چند شب قبل بهم میگفت اینم باید عمل کنی دیگه غار شده.
آرایشگاه و رفتم و حسابی خوشگل کردم. صبح پنج شنبه که قرار بود حرکت کنیم ساعت 4 صبح قبل از امیر بیدار شدم و رفتم حموم. از دیشب شام نخورده بودم که کونم تمیز بمونه. حسابی شستمش و آماده اش کردم و کلی از اون پماد به سوراخ کونم زدم. بهترین لباس زیرمو پوشیدم و آرایش کردم و یه عالمه به خودم رسیدم. امیر سکس تو جنگل رو خیلی دوست داره و میدونستم تو جنگل قراره یه حال اساسی بکنیم.
امیر که بیدار شد حرکت کردیم. یه ساعتی تو جاده می رفتیم که یهو پیچید تو فرعی .گفتم مگه نگفتی شمال اینجا که نزدیک تهرانه گفت هیچی نگو کارت دارم . کلی تو خاکی رانندگی کرد تا رسیدیم به یه ویلای شیک تو یه جای پرت. در ویلا رو باز کرد و ماشینو برد تو .خیلی بی مقدمه گرفت شرت و شلوارتو در بیار تا برگردم. رفت پشت ماشین و دنبال یه چیزی می گشت. شلوارمو درنیاوردم میخواستم عصبانیش کنم تا بیشتر حشری شه از طرفی پماد کار خودشو کرده بود و احساس می کردم کونم حسابی تنگ شده. یه پتو پهن کرد تو صندلی عقب و با یه شیشه مشروب اومد.
گفتم امیر جان داخل ویلا نمیریم آخه اینجا… .
امیر: کلید داخل رو ندارم ویلای رفیقمه فقط کلید حیاطو دارم . هنوز که این بی صاحاب پاته.
سارا: امیر من اینجا راحت نیستم. راستش اصلا آماده سکس نیستم.
امیر: غلط کردی مگه دست توئه.
بازومو گرفتو و پرتم کرد تو صندلی عقب. تنم رو صندلی بود و پاهام آویزون بود . خیلی حشری و شده و بود و با یه حرکت شلوارو شرت و کفشامو درآورد و پرت کرد رو صندلی جلو. یه سیلی زد و کونم و گفت برو تو.
شلوارشو کشید پایین کیرش مثه فنر پرید بیرون. فهمیدم اونم خودشو ساخته و حسابی قرص خورده و اسپری تاخیری زده و مشروبم کار خودشو کرده بود و مست مست بود. نشستم لبه ماشین که براش ساک بزنم که یهو موهامو کشید و تا ته کیرشو کرد تو حلقم. نفسم بند اومده بود ولی عاشق این کاراش بودم. آب دهنم از کیرش آویزون شده بود و کبود شده بودم که کیرشو کشید بیرون. شروع کردم به لیس زدن و بوسیدن تخماش . از شدت لذت داشت ناله میکرد که گفت دیگه بسه .رفتیم تو ماشین و پاهامو آورد بالا و یهو بی هوا کیرشو تا دسته کرد تو کوسم و تلمبه می زد. کیرش به ته کوسم فشار میاورد و از دردش لذت می بردم ولی واسه اینکه حشری اش کنم ناله می کردم و جیغ میزدم.
سارا: آییییییییی امیر دارم میمیرم آروم تر الان تخمات هم میرن تو کسم
امیر: جیغ بزن جنده ی من . جر خورده برت میگردونم تهران . کاری میکنم نتونی بشینی دیگه.
و بلندبلند میخندید . حسابی خودشو ساخته بود و به این راحتی ها ارضا نمی شد وقتی من ارضا شدم کیرشو کشید بیرون . خسته شده بود و عرق کرده بود اما ارضا نشده بود.یکمی کیرشو مالید و گفت برگرد اصل کار موند.
سارا: امیر تو رو خدا اومدیم سفر نمی تونم بشینم
امیر : خفه شو ادای تنگا رو در نیار کونت غاره .
میدونستم خیلی حشریه و باید عصبانی ترش کنم. کونمو قمبل کردم و یه پارچه رو مچاله کردم و گذاشتم زیرش که بیشتر بیاد بالا. پماد کار خودشو کرده بود و منم خودمو منقبض کرده بودم .
امیر: شل کن پدر خودت درمیاد
سارا: از کون نمی تونم
در ماشینو باز کردم و خودمو انداختم بیرون و شروع کردم دویدن سمت در. کونمو داده بودم عقبو وقتی می دویدم میلرزید .
امیر کمربندشو برداشتو دوید دنبالم.
امیر: کثافت با کون لخت کجا میری. زنده ات نمیزارم .
از پشت گردنمو گرفتو چسبوندم به دیوار و شروع کرد اسپنک کردن با کمر بند و من دادم میزدم گه خوردم. امیر از کون کبود بدش میاد کبودم نکرد فقط کونمو سرخ کرد. گردنمو گرفتو برم گردوند تو ماشینو درها رو قفل کرد و افتاد روم. چشماش سرخ شده بود و به شدت عصبانی بود. وازلین نزد و کیرشو خشک گذاشت دم کونم. محکم سیلی میزد به کونم و میگفت شل کن اما من شل نمی کردم و ادای گریه درمیاوردم با اینکه داشتم کیف می کردم.
لای کونمو باز کردو با طرف سگگ دار کمربند شروع کرد شلاق زدنم .
سارا: غلط کردم شل می کنم و جیغ میزدم و ادای گریه در میاوردم.
امیر: شل نکنی همینجا خاکت میکنم کثافت
بالاخره کیرشو گذاشت دم کونم و فشار داد تو . به خاطر پماد تنگ شده بود ولی امیر که می دونست کونم گشاده فک کرد هنوز شل نکردم. لجش گرفتو محکم فشار داد تو . وحشیانه تلمبه میزد و دو دستی و محکم سیلی میزد به کونم.کونم و کیر امیر خونی شده بود و واقعا از شدت درد داشتم گریه می کردم . اما لذتش هم برام خیلی زیاد بود. ارضا شد و از لج آبشو ریخت تو کونم.
پتو رو انداخت رو کونم و همونجا ولم کرد و شلوارشو پوشید و شروع به حرکت کرد.
امیر خیلی غیرتی بود و من دوست داشتم غیرتیش کنم. سرمو آروم از زیر پتو آوردم بیرون. تابلوی پمپ بنزینو و دیدم.حدس زدم میخواد بنزین بزنه . رفتیم تو پمپ بنزین و امیر پیاده شد ک بنزین بزنه. آروم پتو رو از رو کونم زدم کنار و قنبل کردم. یهو ماشین کناری چشمش افتاد به من و خیره شده بود تو ماشین ما. داشت چشم چرونی میکرد که امیر دیدش. امیر اومد سمت یارو که یهو طرف ترسید و سوار شد و رفت. امیر اومد کنار ماشین و چشمش افتاد به کون من . من خودمو به خواب زده بودم. در ماشینو باز کرد و محکم زد رو کونم و پتو رو کشید روم و گفت زنده ات نمیزارم… ادامه داره

نوشته: سارا


👍 3
👎 14
41901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

864490
2022-03-19 01:30:06 +0330 +0330

منطقیه

0 ❤️

864535
2022-03-19 06:20:25 +0330 +0330

https://shahvani.com/dastan/سفر-دردناک-شمال

ی داستان قدیمی ب اسم سفر دردناک شمال ک حدود سال ۹۲ خوندمش
و این چرت و پرتم کپی همونه

ی تکه از اون داستان که تو این داستان میشه دیدش
گفتم مگه نمیریم تو؟ گفت: نه کلید درو دارم فقط ماله دایی یکی از دوستامه فقط ورودی رو بهم داده.

1 ❤️

864536
2022-03-19 06:24:42 +0330 +0330

https://shahvani.com/dastan/سفر-دردناک-شمال

ی داستان قدیمی ب اسم سفر دردناک شمال ک حدود سال ۹۳ خوندمش
و این چرت و پرتم کپی همونه

ی تکه از اون داستان که تو این داستان میشه دیدش
گفتم مگه نمیریم تو؟ گفت: نه کلید درو دارم فقط ماله دایی یکی از دوستامه فقط ورودی رو بهم داده

0 ❤️

864559
2022-03-19 11:24:20 +0330 +0330

اسم فیلم اصلیش چی بود؟

0 ❤️

864609
2022-03-19 23:59:19 +0330 +0330

اقلا سیبیلاتو میزدی بعد قصه می نوشتی.

0 ❤️