سلام به همه پسر و دخترهای عزیز.
حسین هستم ۲۴ ساله از شیراز،۱۸۷ سانت قدمه،خوش اندام و خوش هیکل هستم،پوستم سفیده،کیرم ۱۹ سانته به کلفتی ۴ سانت.
این داستانی که میخوام براتون بگم برمیگرده به تیرماه ۱۳۹۲ که من یه روز عصر از بی حوصلگی داشتم تو سایت های مختلف چت میچرخیدم که با دختر خانمی به اسم مهسا که بعد آشنایی کامل اسمشو واقعیشو که یلدا بود بهم گفت رو براتون تعریف کنم.
داستان از اونجایی شروع شد من به صورت کاملا اتفاقی درخواست شروع گفتگو واسه مهسا یا همون یلدا فرستادم،تایید کرد و شروع به صحبت کردیم،بعد از آشنایی اولیه من از یلدا خواستم که عکسشو تو یاهو برام بفرسته تا ببینمش،برام فرستاد یه دختر خوشکل با چشم رنگی و پوست سفید و موهای زیتونی رنگ.
خیلی تزش خوشم اومد،ضمنا اینو هم بگم که یلدا همشهری خودم بود اما دزفول فوق لیسانس میخوند و با دوستش خونه دانشجویی گرفته بود.یلدا ۴ سال هم از خودم بزرگتر بود.چند روزی تو یاهو با هم چت میکردیم که یه روز ناخوداگاه بهش پیشنهاد سکس دادم و اونم قبول کرد ولی گفت چون ترم تابستونه گرفته تا شهریور شیراز نمیاد و گفت که اگر آتیشت تند هست تو بلند شو بیا دزفول پیشم که خونه مهیا است و هم تو یه تفریحی میکنی،منم که از خدا خواسته قبول کردم و رفتم ترمینال کاراندیش شیراز بلیط گرفتم و رفتم بطرف دزفول.بعد از ۱۲-۱۳ ساعت تو راه بودن بالاخره رسیدم اونجا،از اتوبوس پیاده شدم و تاکسی گرفتم و به آدرسی که برام پیامک کرده بود رفتم.در رو باز کرد،چه تحویل گرمی گرفت،بغلم کرد و بعد روبوسی رفتم نشستم،بعد کلی صحبت و خوردن چایی و میوه گفت حموم رو گرم کردم بلندشو برو یه دوش بگیر خستگی راه از تنت در بره،منم قبول کردم و رفتم حمام و دوش آب گرم گرفتم و اومدم بیرون.وقتی اومدم بیرون وااااای با چه صحنه ای روبرو شدم،یلدا یه دامن کوتاه یا یه تاپ سکسی خیلی خوشکل با یه کفش پاشنه بلند پوشیده بود(ضمنا یادم رفت بگم یلدا ۱۶۹ سانت قدش بود،پوست سفید و سینه های ۷۵ تقریبا سفتی داشت با یه کون سفت و خوش فرم)من با دیدن این صحنه دیگه کیرم راست شده بود که رفتم به سمتش و بغلش کردم و حسابس ازش لب گرفتم و شروع کردم خوردن گردن و لاله گوشش که کم کم سر و صدا و آه و نالش بلند شده بود بعد از خوردن لب و گردنش با یه دستم سینه های سفتشو تز روی تاپ خوشکلش میمالیدم و با دست دیگم تلاش میکردم واسه پر آوردن تاپش که خلاصه یه هر زحمتی بود تاپشو در آوردم که زیرش یه سوتین صورتی خیلی خوشکل تنش بود،سینه هاشو کمی از روی سوتین مالیدم و بعد دست بردم پشت کمرش و گیر سوتینشو باز کردم و سینه های سفت و سفید یلدا خانم نمایان شد و منم مثل ندید بدیداااا شروع کردم یا ولع به خوردن سینه هاش که صدای آه و ناله یلدا کل اتاق رو پر کرده بود،منم از صداش بیشتر شهوتی میشدم و با حرص بیشتری سینه هاشو میخودرم،تو این مدتی که من سینه هاش تو دهنم بود یلدا خانمم بیکار نبود و داشت از رو شلوارک کیر کاملا راست شده منو میمالید که در همین حین به در آوردن آستین رکابی و شلوارکمم پرداخت،من از زیرپوش آستین رکابی متنفرم اما چون گفته بود دوست دارم براش پوشیدم،خلاصه با چندتا حرکت منو لخت کرد و کیر کاملا سیخ شده ی منو تو دست گرفت و میمالید،منم کم کم رفتم به سمت پایین و رسیدم به دامنش،دامشو دادم بالا یه شورت توری صورتی رنگ خوشکل پاش بود که میشد کس خوشکل و خوشمزشو از زیر شورتش دید،شورتش خیس خیس بود،از روی شورت یه خورده کسشو مالیدم و زبون زدم،بعد شورتشو در آوردم و شروع کردم به خوردن کس و خروسک دخترونه یلدا جون،تو همین فاصله که من داشتم کس نازشو میخوردم با لرزش کل بدنش و شدید شدن آه و نالش یکی - دوبار ارضا شد،منو حل داد و افتاد روم و شروع کرد مثل نخورده به خوردن کیر من،خیلی لذت بخش بوپ برام،تا به حال کسی به این خوبی و حرفه ای ساک نزده بود برام،بالاخره بعد از چنپ دقیقه خوردن نوبت رسید به کردن،بهش گفتم یلدا جون قنبل کن میخوام بکنم تو کونت که گفت پردمو دوست پسر قبلی نامردم زده از کس بکن منو میگی اینگار دنیا رو بهم دادن که اول تجربه سکس از کس رو میخواستم بچشم،رو کمر خوابوندمش پاهاشو انداختم دور گردنم کیرمو چندباری رو کس خیسش مالیدم که با ناله هاش میگفت بکن منو،بکن تو دیگه،آتیشم زدی بکن تو دیگه،منم کیرمو با ترس و لرز که نکنه تعمه باشه،آروم آروم کردم تو کس گرم و لیزش که دیدم نه اینگاری واقعا پرده نداره و شروع کردم به تلمبه زدم،۱۰-۱۵ دقیقه ای تو همون حالت کردمش،بعد گفتمش به حالت سگس چهار دست و پا شو از پشت کیرمو کردم تو کسش و مجدد شروع کردم به تلمبه زدن،خودشم تو این مدت ۲-۳ بار دیگه ارضا شد،داشت کمکم آبم میومد که بهش گفتم یلدا جون آبمو کجا بریزم گفت همشو خالی کن تو کسم،ترسیدم گفتم حامله میشی گفت نترس قرص میخورم منم دلو زدم به دریا و همه آبمو تو کس خوشکل یلدا جونم خالی کردم.یک هفته دزفول خونش موندم و بیشتر ۵۰ بار تو این یک هفته با هم سکس کردیم،ازم خیلی خوب پذیرایی کرد،خیلی بهم خوش گذشت جای همگی خالی بود.تقریبا چند ماهی با هم دوست بودیم و بعد از اون چندین بار هم شیراز تو باغ دایی با هم سکس کردیم،تو همین مدت خواستگار براش اومد و بهمن ماه عقد کرد و با شوهرش که سیتیزن(شهروند)کانادا بود از ایران رفت.
دوستون دارم …
۲۴ فروردین ماه ۱۳۹۳ هجری خورشیدی - حسین
خیلی جالبه .دخترا میرن دانشگاه به جای درس خوندن هزار رقم کس و کون میدن بعدش به بهترین وجه ممکن شوهر میکنن.ای خدا کاش ما هم به جای آنتن صفهه کلاج داشتیم .
ماکه نبودیم کاش اونجوری که میگی باشه پس بـــــــــــگو واست دعوتنامه بفرسته توکــــــــــــــــــــــــــــانــــــــــــــــــــــــادا راحت سکس کنید.««««««««نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه؟ drinks
یهو بهش پیشنهاد سکس دادی biggrin ؟؟
منم یهو کیرم تو حلقت با این مزخرفاتت biggrin
ابرو شیرازیارو بردی دیوث.برو بچه دهاتی کیرم تو اون تفکراتو تخیلاتت.50بار کردی؟میره باوووووو
به نظرم اسم این سایت رو بهتره بزارن جقوانی نه شهوانی
تو با یلدا تو نت آشنا شدی و بعد چند روز آدرس داد رفتی خونشون!!!
نترسیدی پسر باشن و بخوان کونت بزارن؟بابا آقا شجاع تو دیگه کی هستی
حالا این هیچ وقتی از حموم اومدی بیرون یه متر تو دستت بود که قدشو دقیق گرفتی(169) سایز سینشو چطوری زود دقیق حدس زدی! آخه بار اولتم بود که میدیدش
به نظرم شما یه جقیه با احساس و تنوع طلب در جغ زدن هستی! اینو کل داستانت میگه
خوب بود ولی نمیدون چرا یکی برای ما پیدا نمیشه همیشه باید درد بکشیم از تنها بودن
یه روز ناخوداگاه بهش پیشنهاد سکس دادم و اونم قبول کرد
در رو باز کرد،چه تحویل گرمی گرفت،بغلم کرد و بعد روبوسی رفتم نشستم،بعد کلی صحبت و خوردن چایی و میوه گفت حموم رو گرم کردم بلندشو برو یه دوش بگیر خستگی راه از تنت در بره،منم قبول کردم و رفتم حمام و دوش آب گرم گرفتم و اومدم بیرون
آره ارواح عمت به همین راحتی؟
د کس کش کونی تو که عرضه نداری داستان بنویسی ننویس.فک کردی ما هالوییم نمیفهمیم جلبک؟
برو جقتو بزن بچه ننه
Su madre es una puta
Su hermana es una bruja
Mind mierda wacko
توی دزفول به هیچ عنوان خونه مجردی به دخترا نمیدن. بلکه خونه باید یا زیر زمینی باشه یا دوبلکس و… در ضمن صاحبخانه مثل سگ نگهبانی میده که کسی براش حرف در نیاره که مثلا خونه شد محل فحشا و… من از روی منطق شهر دزفول قسم میخورم داستانت دروغه…
بابا همشهری آبرومون رو بردی با این خیال پردازیت من با کامنت جمشید مانکن حال کردم
خط اولو خوندم فهمیدم مجلوقی.
کیر فیل تو کونت.
کیر گراز تو کونت.
بچه های گل شهوانی سریع عازم دزفول بشید که قحطی کیره اونجا اخه کله کیری اونجا مگه کیر گیرش نمیاد که به تو رو انداخته 12ساعت تو اتوبوس بودم رسیدم ترمینال رفتم به ادرسی که داده بود …اینجا داستان عوض شده رفتی به ادرس دوتا کیر کلفت منتظرت بودن اونجا مادرتو گاییدن
اخه کونده اون ابعادی که تو واسه کیرت گفتی ما به عنوان ستون واسه خونمون استفاده میکنیم
تک تک ستونامون تو کونت گوه نخور بیا سیب بخور لاشی
عجب کس شعر با حالی بود