سکس اول

1389/05/04

نوشته: علی رضا
سلام
خاطره من چون تجربه اول بود بد نیست
من تو یه مجلس با یکی از فامیلامون آشنا شدم شب همون مجلس ساعت 3 بهش اس ام اس زدم و با هم اس ام اس بازی کردیم خلاصه به جایی رسید که در باره سکس ازش سوال کردم دیدم بدش نمیاد حال کنه خداییش خیلی خوشگل و گوشته،من که دیگه از بابت دوست داشتنش برای سکس کردن خیالم راحت شده بود قرار گذاشتم ببینمش
صبح روز قرار اس ام اس زدم بیداری سریع اس ام اس زد آره عزیزم منتظر توام منم گفتم دارم میام عزیزم سوار موتور شدم رفتم دم خونشون زنگ زدم درو باز کرد رفتم بالا،
مامانش مدیر مدرسه است رفته بود خودشم کلاس دانشگارو پیچونده بود
رفتم بالا درو باز کرد دیدم با لباسای نسبتا لخت وایساده رفتم باهاش دست دادم رفتم تو اطاقش نشستم پای کامپیوترش هر دو ساکت شده بودیم یه دفعه فلاشمو زدم چندتا عکس سکسی رو باز کردم دیدم پاشود پستوناشو چسبوند به من داشتم می ترکیدم سریع پستوناشو گرفتم شروع کردم به مالوندم تو بغلم بود از رو صندلی با هم اومدیم زمین من شروع کردم به لخت کردنش وای چه بدنی کرستشو باز کردم وای چه پستونایی شلوارشو در اوردم چه رونایی چه کونی وای…
شروع کردم پستوناشو خوردن انقدر خوردم انگار با آب و صابون شسته بودیمش اروم اومدم پایین تر رسیدم به کسش وای چه قدر نازه با چوچولش ور رفتم داشت می مرد آخ و اوخش بلند شد
بلند شد وگفت حالا من
شلوارمو در اورد پیرنمو کند شرتمو کشید پایین یه دفعه که کیرمو دید عین قحطی زده ها شروع کرد به خوردن
از کیرم آب دهنش میچکید بهش گفتم دارم می میرم بخواب.
خوابید رو سینش پاهاشو دادم بالا کیرمو بردم گزاشتم رو کسش گفتم آماده هستی دیدم داره خمار نگام میگنه
سرشو تکون داد کردم توش وای چه داغه چه نرمه جان
شروع کردم به تلمبه زدن آبم داشت در میومد کیرمو در اوردم پاهاشو خوابوندم کردم تو کونش چه قدر تنگ بود به زور کردم توش عقب جلو کردم آبم با فشار ریختم توش کیرمو در اوردم بقیشم ریختم رو سینش.
دو تایی افتادیم صدامون در نمیومد 1ساعت خوابم برد دیدم یکی میگه علی جون پاشو صبحانه بخور بلند شدم ازش یه لب گرفتم با هم صبحانه خوردیم.
قشنگ بود نه؟


👍 0
👎 1
38270 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

265296
2010-07-27 04:58:33 +0430 +0430
NA

نه نبود

11 ❤️

265297
2010-07-28 03:19:23 +0430 +0430
NA

kjash ghashang bud?
kheyli ham kossher bud

12 ❤️

265298
2010-08-09 13:12:00 +0430 +0430
NA

اره یکی داستان تو قشنگ بود یکی کیر من

13 ❤️

265299
2010-08-21 16:30:36 +0430 +0430
NA

baba mage majboori in koso sheraro tahvile ma bedi!!!

12 ❤️

265300
2012-02-20 14:54:30 +0330 +0330

دمت گرم بابا تو ریدی به هرچی داستانه!!!

0 ❤️

265301
2012-05-04 09:55:28 +0430 +0430
NA

چشمت کور بشه با این داستانت نکبت کیر همه بروبچ تو کونت جقیت

0 ❤️