سکس با برادرزاده خانمم و ضربدری سالها بعد (۲)

1402/04/15

...قسمت قبل

سلام دوستان اول باید از شما پوزش بطلبم بابت اشتباهی که رخ داد در نوشتن اسم شوهر مریم که به جای مصطفی مجتبی ثبت شد یک اشتباه تایپی بود برگردیم سر بقیه داستان بله داشتم می گفتم که خانمم دیگه اون رابطه جنسی قبلی رو نداشت و از تکراری بودن و همچنین اضافه وزن داشتن من شاکی بود و وقتی خوابش رو برام تعریف کرد و اسم مصطفی رو بهش گفتم واز نحوه جواب دادن و بله گفتنش فهمیدم دلش چی می خواد من همچنان با مریم در اینستا و واتساپ در ارتباط بودم و باهاش چت می کردم و اون با من راحت بود و در مورد هر چیزی در زندگیشون که اتفاق می افتاد ازش سوال میکردم در مورد رابطه اش با شوهرش که ازش خیلی راضی بود کم کم ازش درمورد سکس با هاش و شب اول عروسیش که چی کار کردین و اینا که اون اول با خجالت و بعد کم کم یخش آب شد و همش رو برام تعریف می کرد و من از چت وباهاش لذت می بردم اونم می کفت شوهرش خبر نداره که با من می چته و روش غیرتی هست وحساس هست منم می گفتم عمه توهم خبر نداره و با هم می خندیدیم کم کم تو سکس با خانمم شروع کردم در مورد فانتزی هام صحبت کردن اول ناراحت می شد من یه شب گفتم تو که از چاق بودنم ناراحتی حالا امشب چشمت رو ببند وتو ذهنت فکر کن اون داماد که خوابش رو دیدی که خوش اندامه یا هر کی رو که شبیهشه الان داره پستونات تو تو دهنش می گیره نوکش رو گاز می گیره و لیس می زنه یکی از پستونات تو دهنشه و با انگشتش داره با چوچولت بازی می کنه که من هم اون کارا رو انجام می دادم و خانمم گفت ایش ولی گفتم من ناراحت نمیشم به خدا این فانتزی هست تو خیاله که اونم آروم آروم شل شد و چشماشو بست و داشت لذت می برد ومنم شروکردم با کسش بازی کردن ودر کونی زدن و کمرش رو لیس زدن و آروم آروم کیرم رو دادم دستش اونم تف میزد به کیرم و برام داشت جق می زد و چشمش بسته بود منم ازش لب میگرفتن وزبونم تو دهنش بود و می گفتم چه حسی داری و اون می گفت عالی منم هی ادامه میدام وقبلا بهتون گفتم از ساک زدن بدش می یومد بخاطر همین برام جق می زد دستاش رو دور کیرم حلقه می کرد وبالا پایین میکرد و با اوندستش با تخمام بازی می کرد تو حال خودش نبود منم کیر آماده وشق شده خودم رو کردم تو کس آبدارش و یه فشار آروم دادم رفت توش و به جداره کسش برخورد میکرد و چون فاصله رابطه ما زیاد بود تنگی کسش ملموس بودو آروم توگوشش میگفتم آخ جون کیر مصطفی توکست داره عقب جلو میره صدای نفساشت تند تند شد و صدای آه هش در اومد ومی گفت آخ جون تا ته بکن تو کسم جون چه حالی میده من اول خیلی ناراحت شدم که چجوری داره با نام مصطفی وکیر من حال می کنه بعد کم کم غیرتی شدن رو گذاشتم کنار و از لذت بردنش منم لذت می یردم ومن بهش می گفتم من حرف نمی زنم تو حرف بزن و من رو مصطفی صدا کن و اونم قبول کرد و چنان با مصطفی حرف می زد ناز ش می کرد و از کیرش تعریف میکرد تا این که آبش اومد و منم تلمبه هام رو بیشترکردم و با فکر کردن مریم تمام آبم رو تو کس مهرانه خالی کردم و اون از من تشکر کرد و گفت بعد سالها این با لذت ترین سکسی بود که داشتیم و منم گفتم پس از این به بعد با این روش سکس کنیم اونم قبول کرد بعد یه مدت تو چت با مریم این اتفاق رو براش گفتم اول ناراحت شد بعد منم گفتم منم تو فانتزی فقط به تو فکر می کنم تا دلم خنک شه اونم خندش گرفت بعد در مورد اگه این فانتزی واقعی بشه چی میشه باهاش صحبت می کردم وبراش عکس و فیلمهای کوتاه ضربدری و موازی می فرستادم اول از ترس شوهرش باز نکرده پاک می کرد ولی کم کم بازشون می کرد و نگاهشون می کرد کم کم از اون ور رو مخ مریم داشتم کار می کردم و این ور در سکس باخانومم رو مخ خانومم که واقعا اینقدرسکس با مصطفی رو دوست داری و لذت می بری اگه واقعی بشه چی میشه اون اول تظاهر کرد که ناراحت شده ولی معلوم بود دلش واقعا می خواد منم گفتم پس بیشتر مریم و مصطفی رو خونمون دعوت کن و اگه دوست داری باهاشون بریم سفر تا باهم راحت باشیم بعد یه مدت مهمونی رفتن خونه هم من پیشنهاد یه مسافرت به سرعین رو دادم و اوناهم قبول کردن و قرار شد باهم بریم سرعین من اونجا یه ویلای کوچیک و جم و جور که دوتا اتاق و یه آشپزخونه و حمام داشت رو کرایه کردم ورفتیم اینم بگم که بعد رفت و امدهای طولانی دیگه لباس پوشیدن خانومها جلوی ما کاملا تغییر کرده بود و با تیشرت و شلوار جلوی ما می گشتن و خانومم به مصطفی خیلی توجه میکرد مو قع غذا سر میز غذا هواش رو داشت و براش چایی می آورد بعد غذا مصطفی عادت داشت چرت بزنه براش بالش می آورد بعد وارد شدن داخل خونه باهم دست می دادن منم با مریم که یه بار من به شوخی مریم رو بغل کردن و خانمم مصطفی رو بغل کرد که استارت یخ آب شدن از اونجا شروع شدو عید هم برای تبریک عید بغل روبوسی باهم وادامه و بریم سر مسافرت تو سرعین من ویلا رو گرفتیم منو خانوادم تو یه اتاق و مریم مصطفی اتاق بقلی من با مریم قبلش هماهنگ کرده بودم که مثلا من در جریان نیستم و قتی من میرم بیرون برای تهیه غدا و خوراک و پسرمون که تا ظهر خوابه تو یه جور مصطفی رو به عمه برسون و رو مخش کار کن عمه هم که از قبل آماده شده و منم مثلا بیرونم خبر ندارم و از ویلا زدم بیرون رفتم برای خرید بقیه این ماجرا رو تا رسیدن من به خونه مهرانه و مریم برام گفتن که مریم اول با مصطفی تو اتاقش شروع می کنه به سکس و مهرانه تو آشپز خونه بوده. مریم و مصطفی هم فانتزی های ضربدری رو بعد فیلمها وصحبتها با من و ارتباط نزدیک ما باهم کم کم تو مخشون رفته بود و مصطفی بیشتر سکس سه نفری با مهرانه رو دوست داشت و به خانمم حس پیدا کرده بود ولی نسبت به مریم غیرتی بود بالاخره تو اتاق شروع می کنن به سکس و مریم کمی در رو باز می زاره ومهرانه کم کم متوجه میشه و آروم می ره دم در اونا و دید می زنه مریم متوجه مهرانه میشه و آروم بهش چشمک می زنه و تعارفش می کنه تو اما مهرانه ترسیده بود و هول کرده بود اول قبول نمی کنه و میره آشپزخونه ولی مریم دنبالش میره و اونجا بغلش میکنه و میگه بعد رابطه نزدیک تر و رفت وامد بیشتر با اون من راحته و اونام فانتزی دارن و سکس ضربدری دوست دارن و دوست دارن با یه فامیل نزدیک که مطمعن باشه اینو امتحان کنن و دستش رو می گیره میبره پیش مصطفی و خانومم که انگار دنیا رو بهش دادن میره پیشه مصطفی بغلش می کنه لب تولب مصطفی هم سینه هاش رواز رو تیشرت می ماله و بعد میره پشت مهرانه و از تیشترت دستش رو می بره سینه هاش رو می گیره ولب خوردن رو ادامه میده مریمم شلوار و شرت خانمم رو می کنه ومصطفی تیشرتش رو در می یاره و مریم شرو می کنه به خوردن چوچول ناز مهرانه و می خوابوننش رو تخت و شروع می کنن به خوردن و میک زدن اندام حساس مهرانه و مهرانه هم تو آسمونا و مریم میره واسه شوهرش ساک زدن و زیبا ساک می زنه که آه مصطفی در می یاد مهرانه این صحنه رو می بینه و می پرسه واقعا این قدر واسه مردا لذت بخشه مریم میگه آره بیا امتحان کن مهرانه اول قبول نمی کنه ولی کم کم می یاد جلو واول کیر مصطفی رو یه بوس می کنه و نازش می کنه و بعد مثل مریم براش می خوره و برای مصطفی ساک می زنه و می گه زودباشین تا محسن نیومده و مصطفی هم کیر کلفتش رو می زاره لبه کس مهرانه و دوتا پاش رو می زاره رو دوشش و شرو ع می کنه به تلمبه زدن و به خیال اینکه من اصلا در جریان نیستم و توفکرش می خواست مهرانه رو بکونه بدون اینکه دست من به مریم برسه ولی من با مریم هماهنگی های لازم رو کرده بودم منم در رو باز کردم آروم ویواش وارد ویلاشدم و این صحنه که کیره مصطفی توکس زنم بود و مریم هم اونورتر داشت با چوچولش ور می رفت و لنگای مهرانه رو دوش مصطفی بود ومنم دوربین گوشی رو برداشتم و این صحنه رو ضبط کردم و آروم نزدیک شدم و شروع کردم به داد و بیدا و این چه کاری و به طرف مصطفی حمله ور شدم که مریم اومد جلو من رو گرفت مصطفی به تته پته افتاده بود من فیلم رو نشونش دادم و گفتم آبرو تون رو می برم از مهرانه و تو شکایت میکنم این حرفا یا اینکه منم باید اون کار رو با مریم بکنم بعد من رفتم آشپزخونه به بهانه آب خوردن ودر اتاق پسرم رو چک کردم که قفل بود بعد برگشت اتاق شون و گفتم فکراتون رو بکنین امشب این کار رو بکنیم یانه که بعد نیم ساعت مریم اومد و گفت قبول کردن و من رو بوسید و بغلم کرد جلوی چشم بهت زده مصطفی منم خودم رو آروم نشون دادم وگفتم امشب اینکار رو میکنیم اول بریم آب گرم و بعد نهارو تا شب تو شهر بگردیم خوش بگذرونیم با هم اونام قبول کردن و شب رویایی من فرار سید بعد شام به مهرانه گفتم بره اتاق مواظب پسرمون باشه تا اون بخوابه بعد در رو قفل کنه بیاد پیش مریم و مصطفی من رفتم اتاق مریم و مصطفی مصطفی سرش پایین بود وحرفی نمی زد اما مریم یه لباس خواب توری مشکی پوشیده بود و یه شرت و کرست مشکی ناز با پاپیون روشون اومد جلو مریم بقلش کردم و ازش لب گرفتم و زبونم توزبونش بود و اروم از زیر پیراهن توری دستم رو بردم توشورتش و دو طرف کونش رو فشار می دادم و بلندش می کردم بعد پیراهش رو در آوردم وهمچنین کرستش روافتادم بجون پستوناش یکی تو دهنم ودیگری تودستم می خوردم و می خوردم بعد رو تختشون خوابوندم و شرتش رو در آوردم همچنان مصطفی سرش پایین بود آروم زبونم رو بردم از زیر سوراخ کون تا رو چوچول زبون کشیدم که آه مریم در اومد و آوروم اول چوچولش رو می خوردم و انگشتم تو کسش جلو عقب میکردم که کسش کاملا خیس شده بود بهش گفتم تو دستت تف بریز و بما بکیرم کیرم تو دست نازش کاملاشق شده بود اومدم پشتش یهورش کردم و پاش رو باز کردم از پشت کیرم رو گذاشتم لبه کسش و هول دادم داخل و بادستم پستونش رو فشار میدام و سرش رو برگردونده بودم و ازش لب می گرفتم و تلمبه می زدم واز اینکه جلو مصطفی داشتم می کردمش یه حالی شده بودم که مهرانه وارد اتاق شد واین صحنه رو دید اول اخم کرد و گفت اینطوریه من نمی تونم تحمل کنم که داری جلو مصطفی مریم رو می کنی رفت دست مصطفی رو گرفت بلندش کرد و گفت خوب درست که ما رو دیده داره جبران می کنه پس ماهم کارصبح رو ادامه بدیم که یر به یر بشیم بعد بغلش کرد و پیر هن و شلوارش رو در آورد و جلوش زانو زد و کیرش رو کرد تو دهنش و شروع کرد به ساک زدن که مصطفی رو آروم کنه من چشمم چهارتا شد تا اون موقع برایم ساک نزده بود و می گفت بدش می یاد و لی الان برای مصطفی داشت اون جوری ساک می زد منم بلند شدم بادستمال مرطوب کیرم رو تمیز کردم و گفتم منم ساک می خوام که مریم هم بلند شد و جلوم زانو زد و کیرم رو کرد تو دهنش و شروع کردن به خوردن مصطفی هم دیگه آروم شده بود و داشت آه ونالش در می اومدو مریم دستش رو برده بود زیر تخمام باهاشون بازی می کرد که دوباره خوابوندمش و رو بالا و دوباره کردم تو کسش و لب و سینه هاش رو می خوردم و تلمبه می زدم و مصطفی هم همین کاررو با مهرانه کرد و هر مدل من مریم رو می کردم مصطفی هم همون کار رو می کرد البته اونا رو زمین ما رو تخت که گفتم شمام بیاین رو تخت مریم دیده بود که زنها تو ضربدری از هم لب می گیرن که شروع کرداز مهرانه لب گرفتن که هر سه تا مون یه حالی شده بودیم کم کم لبخند رضایت رو لب مصطفی نمایان شد و مهرانه بهش گفت من محسن رو راضی می کنم از این به بعد اگه دوست داشتی با هم همچین برنامه ای رو داشته باشیم مصطفی گفت اگه چهارتایی باشیم تک خوری نباشه ما مشکلی نداریم من روهم نگاه کردن منم گفتم قبوله و داگ استایل نشوندیمشون و شروع کردیم تلنبه زدن و من در کون مریم رو و مصطفی می زد در کون مهرانه که من یه فکری به سرم زد کیرم رو در آوردم و با دستما ل مرطوب تمیزش کردم رفتم جلو صورت مهرانه گفتم الان برام ساک بزن مهرانه تو حال خودش نبود موشو گرفتم دهنش رو باز کرد کیرم رو کردم دهنش و اون با ولع تمام میخورد و هی آخ جون می گفت و قربون صدقه کیرمن و مصطفی می رفت و تو آسمونا بود بعد مریمم می گفت منم می خوام که من رفتم کیرم رو کردم تو کس مریم جون و مصطفی کیرش رو گذاشت تو دهن زنش و هی تلمبه زدن بعد من به مهرانه گفتم رو بالا رو تخت بخوابه مریم رو برعکس داگ‌استایل روش مصطفی رو بروی مریم کرد تودهنش منم کردم تو دهن مهرانه و شروع کردیم تلمبه زدن آب مصطفی که اومد ریخت رو شکم مهرانه منم ریختم رو کمر مریم و مثل لشا افتادیم روشون مهرانه می گفت له شدم بلند شین ما می خندیدیم زنای هم رو بغل کردیم و کنار هم دراز کشیدیم و قول دادیم فقط تو مسافرتا همچین برنامه ای داشته باشیم و فقط هم ما چهار نفر تا صبح هم یه بار موازی و یه بار ضربدری مهرانه و مریم رو گاییدیم امیدوارم از این داستان خوشتون اومده باشه و به بزرگیتون غلط املایی مو بخشیده باشید و اگه دوست داشته باشین براتون باز از سکس ما و مریم و مصطفی بنویسم.

نوشته: محسن


👍 25
👎 9
48501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

936451
2023-07-07 00:37:55 +0330 +0330

بی ناموسی باب نشه صلوات

1 ❤️

936487
2023-07-07 05:43:37 +0330 +0330

واقعا واقعیه یا داستانو تخیلته. دوس دارم بدون چقدر با سکس خودت زنت فرق داره شورو اشتیاقش چجوریه. ترس ناراحتی پشیمونی همرو توضیح بده

0 ❤️

936500
2023-07-07 08:34:22 +0330 +0330

مخم سوت کشید با این همه تخیلات دمت گرم .

0 ❤️

936503
2023-07-07 08:50:42 +0330 +0330

منکه همشو نخوندم فقط فهمیدم که مریم گفت مصطفی غیرتی و بعد اخرشو که یکمی خوندم دیدم مصطفی غیرتی داره ضبدری میکنه 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 واقعا خیلی غیرتی بود 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎

0 ❤️

936561
2023-07-07 17:53:07 +0330 +0330

نتونستم بخونم.تیکه به تیکه خوندم.خب جدا شین.توبرو مریم رو بگیر شوهرشم زن تورو.کسکش ضربدری چیه؟عین بی ناموسیه.

0 ❤️

936611
2023-07-08 01:31:02 +0330 +0330

دستمال مرطوب چی میگه ؟

0 ❤️

936629
2023-07-08 02:46:06 +0330 +0330

منم این تجربه رو داشتم عالی بود
مرسی جالب بود

0 ❤️

936732
2023-07-08 19:39:35 +0330 +0330

قشنگ داره بی ناموسی بی غیرتی رو توی مملکت جا میندازن خواننده به مرور زمان واسش عادی میشه لطفا داستان هایی که روی همسر و خواهر و مادر هست رو به هیچ عنوان نخونید

0 ❤️