سکس با زنم تو اداره شرکتمون فردا شب عروسی

1402/09/03

سلام به همه اسم من سهیل هست و اولین و آخرین باره که میخوام براتون از داستانم بگم من ۲۸ سالمه ۱.۸۸ قدمه ۸۷ کیلو هم وزنمه نه خیلی هیکلیم و رو فرم نه خیلی چاق و بی ریخت یه هیکل معمولی دارم و توی شرکت واردات و صادرات کار میکنم و البته با دوستم شریکم و نزدیک ۷ سالی هست با دوستم تو این کاریم بگذریم داستان قبل شروع چند تا مقدمه داره زود میگم و میرم سر اصل مطلب ماجرا برمیگرده به ۱ سال پیش با دختری آشنا شدم به اسم آنا که ۷ سال از من کوچیک تر بود البته این آشنایی توسط مادرم انجام شده بود که دختر دوستش بود آنا دختر خوشگل و مهربونی بود و وقتی رفتیم خواستگاری و ما باهم تو اتاق صحبت کردیم وقتی باهاش بیشتر صحبت کردم و با خصوصیاتش آشنا شدم بیشتر ازش خوشم امد از آنا بخوام بگم قد ۱.۷۶ وزن ۵۳ هیکل معمولی لاغر با سینه ها و کون معمولی خیلی بزرگ نبودن صورتش چشما و ابرو های مشکی درشت و کشیده دماغ باریک و قشنگ عروسکی لبای بزرگ و پوست سفید توی دوران نامزدی بهش پیشنهاد دادم من برای مرتب کردن حسابامو قرار هام به یه منشی احتیاج دارم اگه قبول میکنی خیلی خوب میشه و احتیاجی نیست دیگه یه دختر غریبه رو بیارم برای استخدام و خوشبختانه آنا هم قبول کرد ما دوران نامزدی رو گذروندیم و رسیدیم به شب عروسی بعد تموم شدن مراسم تالار و رقص و همراهی مهمونا تا دم در خونه من آنا بعد رفتن مهمونا بالاخره تنها شدیم من کت و شلوارمو دراوردم لباسای راحتی رو پوشیده بودم و رو تخت دراز کشیده بودم و آنا هم لباس عروس و رو در اورده بود و داشت تو دستشویی آرایشش رو پاک میکرد برای اینکه شب با ارایش نخوابه بعد امدن آنا از دست شویی و نشستن بعل من رو تخت دیگه زمانش رسیده بود اولین سکسمون رو با هم بکنیم اولش خیلی راحت نبودیم و خجالت میکشیدیم و بیشتر هم آنا من نزدیک صورتش شدم و اول دستمو لای موهاش کشیدمو موهاشو انداختم پشت گوشش تا صورتشو ‌کامل ببینم بعد نزدیکش شدم شروع کردم اول ازش لب گرفتن یه چند دیقه لباشو بوسیدمو آروم آروم شروع کردم بوسیدن صورتشو رفتم سراغ گردنش گردنشو بوس کردم رفتم پایین تر بند های تاپشو زدم کنار شروع کردم آروم مالیدن سینه هاش بعد شروع کردم به خوردن اول سینه چپش بعد راستش به صورت خیلی آروم سینه هاشو میخوردم تا رسیدم به شلوارشو بعد شروع کرد در آوردن شلوارش چی میدیدم یه بدن سفید و تمیز و کص و کون بی مو بی وقفه بدون هدر کردن وقت شروع به خوردن و لیس زدن کصش کردم یه چند دیقه کصشو لیس زدم بعد شروع کردم درآوردن پیرهن و شلوارم کیرم از شلوار حسابی معلوم بود مثل سنگ سفت سفت شده بود شرتم رو هم درآوردم اولش آنا یکم برام ساک زد اما نه به صورت دارکوبی یا حرفه ای خیلی معمولی اول سر کیرمو یه چند دیقه لیس زد و بعد یذره هم تا نصفه کیرمو خورد اما نه خیلی زیاد بعد دوباره خوابوندمش پاهاشو دادم بالا و خیلی آروم سره کیرمو کردم تو کص آنا کصش تنگ بود و باید اروم و یواش پیش میرفتم بعد چند ثانیه یذره دیگشو کردم تو کصش و آنا هم آروم آه و ناله میکرد و اولش تا نصفه بیشتر نکردم تو کصش و بعد چند ثانیه حس کردم کیرم خیس شد و وقتی کشیدم بیرون کیرم خونی بود و پرده آنا رو زده بودم شروع کردیم خودمونو تمیز کردن و دوباره کیرمو مثل قبل آروم کردم تو کصش و آروم شروع کردم تلمبه زدن نمی دونید کص تنگ چه لذتی داشت و آنا هم داشت لذت میبرد و از پاهاش که رو سینم بود پای چپشو گرفتم شروع کردن اول بوس کردن بعد لیس زدن و شصت پاشو یه چند ثانیه لیس زدم و بعد چند دیقه تلمبه زدن آبم امد ریختم روی سینه های آنا و بعدش جفتمون دراز کشیدیم رو تخت و از حال رفتیم من بعد چند دیقه که حالم دوباره جا امد بلند شدم و رفتم دستشویی و آنا هم با دستمالی که کنار تخت بود سینه هاشو تمیز کرد جفتمون از شدت خشتگی و استرس و دوندگی چند روز برای مراسم عروسی حسابی خسته شده بودیم و تو تخت بی هوش شدیم تا شد فردا که من آماده شده بودم و تو ماشین منتظر آنا بودم امد سوار بشه وای نمیدونید مقنعه مشکی که رو سرش بود چقدر بهش میومد و اون زیبایی صورتشو چقدر بیشتر نمایان میکرد یه مانتو مشکی و شلوار لی و با کتونی مشکی سوار شدیم رفتیم من تو دفترم بودم و آنا بیرون دفتر من سر میزش بود و داشت پرونده هارو برسی میکرد بعد چند دیقه صداش کردم بیاد تو اتاق اون روز سرمون خلوت بود و بار هارو رد کرده بودیم و کار آنچنانی هم نداشتیم در ضمن نه تنها اتاق من بلکه کل شرکت دوربین داشت من رفتم با یه تیکه پارچه دوربین رو پوشوندم قبل اینکه آنا بیاد تو آنا با یه پرونده تو دستش امد تو و درو بست و بعد گفت سلام سهیل جان البته فقط خانمم تو شرکت اجازه داشت منو به اسم کوچیکم صدا کنه اونم چون اون لحظه کسی نبود پرونده رو اورد تا بهش یه نگاه بندازم منم از دستش پرونده رو‌گرفتم گفتم الان نه باشه بعدا سره وقت میخونم بعدش آنا گفت پس اگه با من کاری ندارید من برم مچشو گرفتمو گفتم کجا تازه باهات کار دارم صورتمو نزدیک صورتش کردم آروم بهش گفتم چقدر تو این لباس خوشگل شدی و چقدر بهت میاد نزدیک تر شدم شروع کردم ازش لب گرفتن بعد چند دیقه آنا گفت نه سهیل ممکنه یکی از در بیاد تو ببینه بعد گفت نمیشه اتاقت دوربین داره بهش گفتم تو مشگلت دره رفتم سمت درو قفلش کردم و بعد با اشاره بهش دوربین نشون دادم و گفتم دوربین روش پوشیدس بعد نزدیکش شدم دوباره شروع کردیم از هم لب گرفتن تو همین حین هم سینه هاشو کونشو ‌میمالیدم بعد کیرمو از شلوار در آوردم و آنا هم رو زانوهاش نشست شروع کرد کیرمو خوردن و لیس زدن هی بدک نبود بهتر از دیشب بود بعد چند دیقه لیس زدن بلندش کردم برش گردوندم دستاشو گذاشتم روی میز شلوارشو باز کردم و تا بالای رونش کشیدم پایین و بعد آروم کردم تو آنا ناله آرومی کرد منم شروع کردم آروم توی کص تنگش تلمبه زدن آروم آروم تلمبه میزدمو از پشت هم سینه هاشو میمالیدم بعد چند دیقه تلمبه زدن کیرمو کشیدم بیرون و به آنا گفتم برو روی میز اونم رفت روی میز چرخید سمت منو منم پاهاشو دادم بالا و کیرمو شروع کردم به مالیدن به کصش یکم مالیدم و بالا پایین کردم و بعد دوباره آروم ‌کردم تو کصشو شروع کردم تلمبه زدن ایندفعه یکم سریع تر شروع کردم همینطوری تلمبه زدن و آنا هم ریز آه و ناله میکرد بعد چند دیقه آبم داشت میومدو سریع کیرمو از کصش کشیدم بیرون ریختم روی سینه هاش که و بعد خودم نشستم روی صندلیم از روی میزم چند تا دستمال دادم به آنا تا سینه هاشو پاک کنه بعد اینکه خودمونو تمیز کردیم آنا از روی میز پاشد و مانتو و شلوارشو شروع کرد کامل پوشیدنو دکمه هاشو بستن قبل اینکه بره یه لب ازم گرفت و بعد نزدیک گوشم شد و آروم گفت کارم داشتی صدا کن و بعد گوشمو گاز گرفت رفت سمت درو قفل و درو باز کرد و رفت منم رفتم پارچه رو دوربین و برداشتم از این به بعد کار من شده بود همین بعضی وقتا تو اداره بیشتر وقتا هم تو خونه با آنا سکس کردن و خودش هم هیچ نارصایتی نداشت و همیشه قبول میکرد خیلی خب دوستان امیدوارم خوشتون امده باشه برای همتون آرزوی سلامتی میکنم خداحافظ

نوشته: سهیل


👍 7
👎 14
41001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

959394
2023-11-24 23:33:26 +0330 +0330

خاک تو سرت مجلوق کوس ندیده بدبخت که بعداز شب عروسی صبحش رفتی به کوس کش خونه ات

0 ❤️

959395
2023-11-24 23:35:04 +0330 +0330

همینه، لذتبخش ترین سکس جاییکه که بطلبه.

0 ❤️

959410
2023-11-25 00:36:03 +0330 +0330

خوب بود… دستت درد نکنه… یعنی کیرت درد نکنه 🌹 🌹 🌹… ولی همیشه اینجور نیست که کسی متوجه نشه. یه بار میبینی براتون دوربین جاسازی میکنن و اونوقت مرتب بایستی به دارنده ی فیلم تون باج بدی و هیچ وقت هم ازش رهایی نخواهی داشت… دست آخر هم که خوب ازت باجگیری کرد و هرروز بادیدن اندام سکسی زنت توی کلیپ حال کرد فیلم رو یه جایی لو میده… و خلاصه یک عمر مجبوری با استرس زندگی کنی اونم برای چند دقیقه سکس با خانومی که مال خودته و همیشه در اختیارته… و از اون بدتر ممکنه به عنوان حق السکوت بدون اینکه بفهمی یواشکی زنت رو تهدید به پخش فیلم کنن و اون بیچاره هم بخاطر جلوگیری از آبروریزی توی کوس ندیده و هول و همچنین آبروی خود و خانواده اش چندین بار به طرف کوس خوشگلش رو تقدیم کنه… ببخشید شاید داستانت هم فقط ساختگی باشه. اما برای خیلیا پیش آمده

2 ❤️

959441
2023-11-25 04:24:43 +0330 +0330

کس مشنگ، مادرت معرفیش کرده بود بعد توی شرکت همکارت بود و مثل زمان دایناسورها با پوشه و پرونده سر و کله میزدین؟
شرافتا وقتی چندتا داستان را تیکه تیکه می‌کنی و بهم می چسبانی لااقل دقت کن اگه کسی اون داستانها را نخوانده باشه و داستانتو بخوانه هنگ نکنه، بقیه دوستان هم زحمت فحشها را میکشن

0 ❤️

959443
2023-11-25 04:58:51 +0330 +0330

دوست داری داستان بنویسی بنویس ولی جوری بنویس که بهت ایراد نگیرن ، داستانت تناقض نداشته باشه ، کی فردای عروسی می‌ره سر کار اونم کسی که شریک شرکت ؟! به چه راحتی و بی درد و … پرده زدی ،
آبت ریختی رو سینش بعد دراز کشیدی استراحت ، بلند که شدی بری دستشویی تازه خانم یادش آمد آبت پاک کنه ! نکنه آبت هوشمند ریختی رو سینش ثابت میمونه تا خستگی تون رفع بشه پاکش کنید ، تختم به گند کشیده نمیشه , یعنی اینقدر بی در و پیکر شرکت که بهت نمیگن که چرا دوربین میپوشونی ، مگه خونه زندگی نداری ؟! تو که شلوار تا نصفه کشیدی پایین چون وقت و مکان مناسب نبود ، نگفتی کی با خیال راحت لباسش در آوردی که باز رو سینش ریختی ؟! نکنه حمام با شرکت اشتباه گرفتی ! کلا داستانت همخونی نداشت ، انگار یه پسر بچه جلقی که تا حالا کص از نزدیک ندیده و فقط فیلم دیده حالا هوس کرده نویسنده شه.

3 ❤️

959491
2023-11-25 17:41:00 +0330 +0330

شما بعد از شب عروسی زرتی رفتید سرکار خاک برسرت

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها