...قسمت قبل

سلام چند وقت پیش یه خاطره از گی خودمو گفتم (سکس من با عشقم بنیامین) الانم میخوام یدونه دیگه که بنظرم جالبه رو بگم
تو داستان قبلی خودمو و پارتنرمو معرفی کردم پس میرم سراغ اصل مطلب
مدتی بود که داییم با خانوادش رفته بودن به یه شهر دیگه (البته بصورت سفر کاری و کوچ نکرده بودن ) قرار بود حدود ۴۰ روز طول بکشه و خب کلید خونشونو داده بودن به ما که هرزگاهی یه سر بزنیم
خلاصه توی یکی از روزا که بیکار بودم کلیدو برداشتم و رفتم خونشون ک یه سر زده باشم اول وارد حال شدم ، بعدم وارد اتاقا نمیدونم چرا بفکر این افتادم که برم سر کمد لباسای زنداییم و ببینم چی داره
خلاصه رفتم اول لباس مجلسیاشو دید زدم ولی یهو یه چیز توجهمو جلب کرد یه سوتین اسفنجی مشکی😍برشداشتم و حسابی برندازش کردم
رفتم سر باقی لباس زیراش چون یکم لاغر بود اکثرا سوتیناش اسفنجی بودن
بخودم که اومدم دیم لخت شدم دارم جلو ایینه سوتین پروف میکنم 😍🙈
که یهو چشم خورد به یه ست فوق العاده سکسی قرمز ک شرتش لامبادا بود سریع شلوار و شرتمو دراوردم و امتحانش کردم😍
اوووف الانم ک یادش میوفتم لای کونم خیس میشه ونبض میزنه دیگه فوق العاده داغ شده بودم و دلم یه سکس میخواست سریع با بنیامین تماس گرفتم و لوکیشن دادم گفت ۱ ساعت دیگه اونجام من ک همیشه شیو بودم فقط رفتم ی دوش گرفتم و داخلمو تمیز کردم اومدم بیرون حوله رو پیچیدم دور خودمو اومدم کتار کمد لباس باید یه لباس زیر انتخاب میکردم ک هم سکسی باشه هم یجور باشه که کیرم از توش پیدا نباشه خلاصه یه ست مشکی که جلوی شرتش گلدار بود و از عقب نصف بیشتر باسن لخت بود رو برداشتم خوشبختانه سوتینش هم اسنفنجی بود خلاصه پوشیدم و یه ست تاپ شلوارک صورتی کمرنگ هم پوشیدم با یه جفت جوراب مشکی که یه قلب روش بود و تو ایینه ک خودمو دیدم کیف کردم حالا منتطر شوهرم بودم که برسه و بهش سرویس بدم😍🙈
حدود ۲۰ دقیقه منتظر بودم ک زنگ زد و گفت پشت دره با اینکه خونشون دربه ساخت بود و هیج دیدی نداشت ولی خب چادر رنگی زنداییمو سرم کردم و رفتم درو باز کردم تا منو دید ی لحظه جا خورد ولی زود خودشو جمع کرد اومد تو بقلم کرد و یه لب گرفت منم دست انداختم دور گردنش و بهش گفتم خوش اومدی اقایی و اونم قربون صدقم رفت از هم جدا شدیم رفتیم داخل نشستیم رو مبل من چادرمو برداشتم و رفتم از یخچال اب اوردم براش و سریع یه شربت درست کردم ریختم تو لیوان و گذاشتم توسینی اوردم تعارف کردم بهش لیوانو برداشت و گفت قربون خانوومم برم که اینقدر زحمت میکشه من ‌ که از گفتن این حرف قند تو دلم اب شد لپشو بوسیدم گفتم نوش جونت اقایی و نشستم پیشش شربتشو که خورد دست انداخت دور گردنم و منو به خودش نزدیک کرد بلندم کرد و نشوند روی پاهاش و قربون صدقم میرفت و نوازشم میکرد یه دستش روی رونم بود و ی دستش روی سوتین و نوازش میکرد و توی گوشم قربون صدقم میرفت منم کیرشو ک تو شلوارش بود هنوز رو با کونم ماساژ میدادم صورتمو چرخوندم و شروع گردیم به لب گرفتن بعد چند دقیقه اروم دستشو از زیر تاپ برد بالا و از روی سوتین سینمو میمالید اروم تاپو ازتنم دراورد و همچنان لب میگرفتیم منم دستمو بردم و تیشرتشو دراوردم همینجوری ک لب میگرفتیم دستشو برد زیر شلوارک و شورتو کنار زد و مشغول ماساژ سوراخم شد منم دستمو بردم کمربند شو باز کردم بلند شد و شلوارشو از پاش دراوردم گذاشتم شورت بمونه پاش اونم دستشو انداخت به کش شلوارکم و کامل از پام دراوردش حالا فقط من با شورت و سوتین بودم اونم با شورت همچنان نشسته رو مبل نشستم رو پاهاش دوباره و شروع کردیم ب لب گرفتن دستاش هم همزمان کل بدنمو لمس میکرد منم کونمو روی کیر داغش بازی میدادم که بنیامین دستشو از پشت برد و بند سوتینمو باز کرد و درش اورد سرشو چسبوند به سینمو اول سینه سمت راستمو گاز گرفت بعد لیسش زد و شروع کرد به خوردن و مکیدنش و با دستش سینه سمت چپمو ماساژ میداد منم که فوق العاده رو سینه هام حساسم تو ابرا بودم و صدام رفته بود بالا دیگه طاقتم تموم شد سریع بلند شدم نشست پایین پاش جلوی شرتش کامل از پیش اب خیس بود از روی شرت بوسیدمش و شورتشو دراوردم قبلا هم گفتم با اینکه سری اول نبود ولی باز با دیدنش قند تو دلم اب شد یکم فشارش دادم سرش از پیشاب پر شد یه لیس از تخماش زدم تا سرش و یه میک محکم به سرش زدم و تموم پیشابو فرستادم تو دهنم و با ولع خوردم و شروع کردم به ساک زدن بعد حدود ۱ دقیقه دیگ صدای بنیامین بود ک بالا بود و داشت لذت میبرد منم هرچی ترفند بلد بودم تو ساک رو زدم تا بیشترین لذتو ببره بعد چند دقیقه بلند شد و رفت خابید رو مبل ۳ نفره منم حالت 69 رفتم روش و شروع کردم ب ساک زدن اونم یه اسپنک ب کونم زد و شورتمو تا زانو داد پایین و با زبونش افتاد بجون سوراخم 😍😍😍
فقط یه مفعول یا زن میفهمه چه لذتی داره😍😍😍
دیگ طاقتم تموم شد برگشتم طوری ک صورتم سمت بنیامین باشه یه تف زدم سر کیرش و اروم گیرشو با سوراخم تنظیم کردم و نشستم روش درد کل بدنمو گرفت سریع لبامو چسبوندم به لباش با اینکار زودتر دردم اروم میشد وقتی دردم کم شد شروع کردم به بالا پایین کردن بنیامین هم با باسنم ور میرفت تا خسته شدم و ازش خاستم پوزیشنو عوض کنه و بهش گفتم بهتره بریم تو اتاق منو نشوند رو دسته مبل پاهامو داد بالا کیرشو فرستاد تو بهم گفت پاهاتو دور کمرم حلقه کن دستاتو دور گردنم که نیوفتی بعد همینجوری بلندم کرد و رفتیم رو تخت حدود ۵،۶ مین بود که روی تخت حالت هفتی داشت تو کونم تلمبه میزد و صدای اه و ناله من کل اتاقو گرفته بود ک کیرشو دراورد سوراخم باز مونده بود چند بار کامل کرد تو و کامل دراورد بعد ۲تا انگشتشو کرد تو کونمو یکم جلو عقب کرد بعد انگاشتاشو دراورد و اورد سمت دهنم منم با ولع انگشتاشو لیسسدم بعد بهم گفت تف بده یه تف کردم تو دستش تفمو مالید ب کیرش و دوباره شروع کرد به کردن چند دقیقع ای کرد بعد منو چرخوند و به حالت داگی شدم و دوباره شروع کرد به کردن من که دیگه تو اوج لذت بودم تا اومدم به خودم بیام ابم با فشار ریخت رو تخت حتی نتونستم دستمو بگیرم جلوش😅ولی خب مث سری های قبل اصلا حسم کم نشد و مث ی زن بلافاصله وارد راند ۲ شدم بعد چند دقیقه که تو همون حالت تلمبه میزد خسته شد و خابید رو تخت بهم گفت بشین روش ولی تا کیرشو دیدم دلم نیومد یکم دیگه براش نخورم نشستم بین پاش و شروع کردم به ساک زدم 😍 برخلاف اکثر مفعولا که دیگ برا کیری ک از کونشون دراومده ساک نمیزنند من عاشق طعم کیری هستم ک از تو کون دراومده و با ولع میخورمش بعد یه تایم کوتاه بلند شدم و شستم روش و شروع کردم به بالا پایین کردن هرزگاهر هم سرمو میبردم پایین و از بنیامین لب میگرفتم تا اینکه خسته شدم ولی انگار نمیخاست اب اون بیاد حالت طاق باز (هفتی) خابیدم پاهام داد بالا و گذاشت رو شونش و شروع کرد ب تلمبه زدن اروم داشت ا کیرمم بازی میکرد ک با نگاهم بهش فهموندم دوس ندارم البته قبلا هم بهش گفته بود دوس ندارم با کیرم بازی کنه و بجاش سینمو بماله اونم زود متوجه شد و دستاشو اورد روی سینه هام و تلمبه هاشو تند تر و عمیقتر کرده بود من که دیگ نا نداشتم ناله کنم فقط صدای نفس زدنامون و صدای چالاپ چولوپ بود ک اتاقو گرفته بود چشمامو بسته بودم و فقط داشتم لذت میبردم که بنیامین گفت داره میاد سریع بلند شدم و جلو پاش زانو زدم و دهنمو باز کردم اونم داشت سریع برا خودش جق میزد و کیرشک میزد ب زبونم یهو یه نفس عمیق کشید و ابش با فشار ریخت تو دهنم البته اینبدر فشارش زباد بود ک تا رو پیشونیم پاشید حدود ۶،۷ تا جهش پرفشار اب ازش اومد و ریخت تو دهنم منم با ولع همشو قورت دادم اخرش کیرشو فشار دادم تا اخرین قطره هاش هم خارج ش و یه میک محکم بهش زدم بنیامین ک دیگ جون نداشت خابید رو تخت و منم کنارش خابیدم و چندتا لب ازش گرفتم حالا نوبت اون بود ک منو ارضا کنه البته از جلو😍🙈شروع ک به جق زدن برام ولی خب اب من نمیخاست بیاد برا همین با اون یکی دستش شروع کرد ب انگشت کردن تا بالاخره بعد حدود ۵ مین اب منم اومد مثل همیشه هم بنیامین ابمو خورد
بعد از پشت بقلم کرد و کلی قربون صدقم رفت
بعد اون شب و توی اون مدت تقریبا هرشب میرفتیم خونه داییم و من تقریبا با همه لباسای زنداییم به اقاییم حال دادم

ولی خب الان دیگه بنیامین نیس ولی من دارم دنبال ینفر مث اون میگردم
این داستان کاملا واقعی بود
قربون کیراتو😍😍😍

نوشته: بات