سکس به یاد ماندنی در شمال

1390/12/23

من سعید(مستعار)هستم از تهران 27 سالمه و قدم 187 وزنم 80 با یه چهره معمولی من اکثر مواقع تو چت رومهای مختلف ولگردی میکردم و همش اتاق خصوصی با دخترا باز میکردم به این امید که یکی به ما پا بده و یه فیضی ببریم. اکثر مواقع سر کار میموندم شماره نمیدادن یا ساکن تهران نبودن یا اینکه سنو سالشون به من نمیخورد منم به خاطر اینکه ساعت کاریم زیاد بود و تایمی برای اینکه یکیو تو خیابون پیدا کنم˛ مجبور بودم خواستمو از این راه عملی کنم تا اینکه یه روز تو چت با یه خانم آشنا شدم که اسمش زیبا(مستعار)بود از تهران 27 ساله به هم میخوردیم از نظر سن و محل سکونت .شمارمو دادم وگفتم :منتظر تماستم˛

بعد یه هفته تماس گرفت و گفت: میخواد منو ببینه و جمعه قرار گذاشتیم تو چهارراه پونک اومد سوار ماشینم شد یه دختری بود با صورت سفید و چشمای عسلی قد 160 یا 165 و چهره معمولی ولی در کل بد نبود .رفتیم با هم یه دور زدیمو با هم صحبت کردیم و رفتیم یه بستنی زدیم تا 8 شب گردش ما ادامه داشت. خواستم ببرمش شام مهمونش کنم که گفت: جایی مهمونه˛ بردم رسوندمش از اون ماجرا گذشت و ما هر جمعه همو میدیدیم و دیدارمون تو همین یه روز خلاصه میشد و تو هر دیدار ما با هم صمیمی تر میشدیم و راحتتر تا اینکه یه روز وقتی قرار داشتیم من گفتم :شونه هام درد میکنه اونم گفت: میام ماساژت میدم منم با کمال میل قبول کردم. تو ماساژ دادن استاد بود پشتمو پهلوهامو انقدر مالید که من حشری ˛سیخ کردم و اونم که انگار نگاش همیشه به اونجای من بود˛ گفت: رگ غیرتت زده بیرون من اول دوزاریم نیفتاد و بهش گفتم منظورت چیه گفت: شلوارت داره پاره میشه که من از خجالت قرمز شدم و معذرت خواستم و گفتم: این بیشعور حالیش نیست شما ببخشش و کلی خندیدو گفت: عیب نداره این یه چیز کاملا طبیعیه و اونجا بود که فهمیدم خانم حرفه ای تشریف دارن این موضوع گذشت و ما شوخیها و اس ام اسهامون سکسیو سکسی تر میشد تا جایی که با هم قرار گذاشتیم که سکس کنیم و چون من جا نداشتم˛ قرار شد بریم خارج از تهران و یه جا اجاره کنیم و اونجا سکس کنیم و اون گفت: موقعش که برسه برات سور پرایز دارم منم هی میگفتم نکنه 2 جنسه باشه بجای اینکه ما بکنیمش اون مارو بکنه .که بالاخره روز موعود رسید .اون دختر آزادی بودش و اگه یه شبم نمیومد خونه پدرو مادرش ایراد نمیگرفتن حتی مادرش از دوستی ما با خبر بود برای همین قرار شد 5 شنبه بعد از ظهر راه بیفتیم بریم چالوس من اونجا یه ویلا سراغ داشتم که چند باری اونجارو اجاره کرده بودمو با صاحبش رفیق بودم از قبل باهاش تماس گرفتم و گفتم: ویلارو اماده کنه که میخام با نامزدم بیام و اونم گفت :به روی چشم خلاصه راه افتادیمو رفتیم خشبختانه جاده خلوت بود.4 ساعته رسیدیم البته بگم که من آروم رانندگی میکردم وقتی رسیدیم زیبا رفت که دوش بگیره و یه صفایی به پایین مایینا بده منم یه چرتی زدمو منتظر موندم تا اون بیاد من برم تو بعد 1 ساعت اومد بیرون و من رفتم تو حموم تو طول این مدت فکرم این بودم که اگه 2 جنسه باشه چه عکس العملی باید باهاش داشته باشم که اومدم بیرون. دیدم آرایش کرده و رو تخت دراز کشیده و یه تاپ سفیدو یه شلوارک مشکی تنشه منم رفتم کنارش نشستم حولمم دور کمرم بود بهش گفتم من مشتاقم زودتر سور پرایزتو ببینم و اونم گفت اول یه لب بده تا بگم منم شک کردم گفتم تا نگی از لب خبر نیست من لجباز هستم ولی اونم از من لجباز تر و من که از زور کنجکاوی داشتم میمردم مجبور شدم یه لب 1 دقیقه ای بهش بدم بعد بهم گفت: من جلوم بازه در واقع پردم حلقویه. من از خوشحالی داشتم بال در میاوردم که یهو بهم گفت: بیا اول عشق بازی کنیم بعدشم یه سکس حسابی منم رفتم سمتش اول شروع کردم لباشو خوردن با دندونام لب پایینشو گاز میگرفتم با زبونم با زبونش بازی میکردم دوباره لب میگرفتم و با دستام با سینه هاش بازی میکردم سینه های خوشگل و خوش فرمی داشت یواش یواش رفتم پایین و گردنشو میک زدم و اونم بیکار نشستو توی موهام چنگ میزد تاپشو در آوردم و رفتم تو کار سینه هاش که سوتین نداشت و شروع کردم به خوردن سرشوبا دندونام میگرفتم و زبونمو دور نوکش میچرخوندم با این کارم اون حالی به حالی شدو صداش در اومد و آه اوهش بالا رفت ومنم وحشیانه تر میک میزدمو با دندونام سرشو میکشیدم طوری که دردش بگیره و تو همین هین انگشتمو کردم تو دهنشو خیسش کردمو رفتم سراغ کسش انگشتمو کردم تو کسش و شروع کردم بازی کردن با چوچولش که حسابی خیس بود و یه مایع لجزی ازش بیرون زده بود و با این کارم اون حشری تر شده بود و به خودش پیچو تاب میداد و منم یواش یواش تحریک میشدم که یهو بهم گفت کسمو بخور با اینکه بدم میومد قبول کردم با دستمال آب دم کسشو پاک کردم و شروع کردم خوردن کسش زبونمو کشیدم لای شیار کسش و با زبونم فشار میدادم به سوراخ کسش و زبونمو توش میچرخوندم و دوباره میکشیدم لای کسش و این کارو بارها ادامه دادم تا دیدم داره به خودش پیچو تاب میده و خیلی حشریه و میگه: که کیر میخام منم مشغول بودم که دیدم لرزشی کردو بیحال افتاد بهش گفتم پس من چی اونم گفت: تا فردا شب وقت زیاده منم کنارش دراز کشیدمو شروع کردم نوازش کردن موهای بور و لختش ولی من هنوز حشری بودم و آتیش شهوتم فقط با کردن زیبا خاموش میشد برای همین شروع کردم به کارایی که دوباره تحریکش کنه و اونم معلوم بود از اون دخترای داغیه که با یه بار ارضا شدن آتیش شهوتش نمیخوابه برای همین خیلی زود اونم دست به کار شد.بهش گفتم: حالا نوبت توئه که از خجالت من در بیای و اونم زود موضورو گرفت و دست به کار شد کیرمو گرفت تو دستش و سرشو بوسید و کرد تو دهنش و شروع کرد ساک زدن جوری ساک میزد که انگار میخواست کیرمو از جاش بکنه و منم داشتم حسابی حال میکردم به 2 دقیقه نکشید که آبم اومد و همرو ریختم تو دهنش و اونم همشو خورد و یه لیس از تخمام تا سر کیرم زد و منم بیحال افتادم اومد کنارم دراز کشید تو چشام نگاه کرد چشاش خمار بود و نگاه میکرد دستامون تو موهای همدیگه بود و همدیگرو عاشقانه نوازش میکردیم نیم ساعتی این کارو انجام دادیم و دوباره حشرمون زد بالا انگار هیچ کدوممون سیر مونی نداشتیم ومیخاستیم پشت هم سکس کنیم مثل قحطی زده ها و دوباره شروع شد اینبار به صورت 69 شدیم و شروع کردیم به خوردن الت سکسی همدیگه اون کیر منو کرده بود تو دهنش و منم کس اونو تو دهنم جا داده بودم و میخوردیم تا اینکه اون گفت :من دیگه تحمل ندارم کیر میخام منم گفتم: کستو میخام عزیزم گفت پس چرا معطلی زود بکن توش که مردم از بی کیری منم اسپری زدم به کیرمو کاندومو دادم بهش گفتم: زحمتش با تو و اونم با ظرافت تمام کاندومو کشیدو سر کیرمو رو کسش تنظیم کردم کیرمو مالیدم رو شیار کسش و آروم سرشو کردم تو یه آهی کشید که حشر منو بیشتر کرد خیلی آروم کیرمو فرو میکردم و اونم با هر سانت فرو رفتن کیر من یه آه شهوانی میکشد که منو بیشتر حشری کنه و این کارش موثر بود وقتی کیرم تا ته رفت تو یه مکثی کردم و دوباره آروم کشیدمش بیرون و مجددا فرو کردم ولی اینبار با سرعت بیشتر بعد از چند باری که این کارو کردم و اونم حسابی حشری شده بود شروع کردم به تلنبه زدن و اونم با صدای بلند آه میکشید و حال میکرد و میگفت :سعید بکن تا جایی که میتونی کیرتو فرو کن میخام قسمتی از وجودم بشه و منم محکم تر و سریعتر تلنبه میزدم تا اینکه از این پوزیشن خسته شدم دراز کشیدم رو تخت و بهش گفتم بیاد بشینه رو کیرم و اونم اومد رو به من نشست کیرمو با دستای ظریفش گرفت و تنظیم کردو کرد تو کسش و شروع کرد به بالا و پایین کردن منم با سینهاش بازی میکردم و سرشونو با 2تا انگشتام فشار میدادم و زیبا هم دیگه داشت تو آسمونا سیر میکرد و تو یه حس دیگه بود که دیدم سرعتش کم شد و لرزید که فهمیدم برای بار دوم ارضا شده و افتاد تو بغلم و منم به پهلو خوابوندمش و همینطور آروم تلنبه میزدم تا دوباره حال بیاد و حشری بشه ولی مثل اینکه از این کار خوشش نمیومد چون دستشو گذاشت رو سینم و مانع این میشد که من تلنبه بزنم ولی چه میشه کرد من هنوز ارضا نشده بودم و اسپری بد جوری اثر کرده بود و مجددا بلندش کردم به صورت سگی و کیرمو رو کسش تنظیم کردم و تلنبه زدم همینطور که تلنبه میزدم با سینه هاش بازی میکردم که دیدم یواش یواش خودشم دست به کار شد و داره بدنشو تو هر تلنبه به من نزدیک میکنه و منم داشتم حسابی حال میکردم کیرم خیلی بزرگتر شده بود بزرگتر از مواقع عادی و خیلی این موضوع برام جالب بود احساس میکردم که تمام وجودم تو کیرمه و به جای مغزم از کیرم فرمان میگیرم همینطور تلنبه میزدم که احساس کردم آبم داره میاد و ازش پرسیدم کجا بریزم که گفت بریز رو کسم منم کیرمو در آوردم کاندومم در آوردم و با دستم کریمو مالش دادم و آبم فوران کرد تا حالا تو عمرم اینطوری ارضا نشده بودم انگار تمام وجودم از کیرم داشت بیرون میریخت تمام سوراخ کس و کونش سفید رنگ شده بودش و منم بیحال افتادم کنارش دیگه نا نداشتم چشام باز نمیشد فکر کنید صبح تا عصر سر کار باشید بعدش 4 ساعت رانندگی کنید بعدشم تا 2 شب سکس کنید دیگه چیزی برای آدم نمیمونه تو همون حالت خوابم برد صبح از خواب بیدار شدم و به ساعت نگاه کردم دیدم 10 صبح بلند شدم رفتم آشپزخونه دیدم زیبا یه نیمرو توپ درست کرده وچای و خامه عسل کنارش منم نشستم تا میتونستم خوردم که تلافی شام دیشبو که نخوردم و سکسی که کرده بودم دربیاد بعد صبحونه رفتیم بیرون چرخی زدیمو تو سلمانشهر یه چلوکباب توپ زدیم و برگشتیم ویلا من رفتم چرت بزنم که زیبا اومد سراغم و گفت من هنوز سیر نشدم منم خودمو زدم به اون راه گفتم خوب میگفتی یه پرس اضافه میگرفتم که خندید گفت: دیوونه غذای من اون پایین تو شرتت جا خوش کرده من اونو میخام منم گفتم اونم تورو میخاد عزیزم و اونم که انگار منتظر شنیدن این حرف بود دستشو کرد تو خشتکمو کیر منو گرفت و شروع کرد به مالیدنش و کیر لامصب منم سریع خبر دار شد و منم شروع کردم لب گرفتن و همین طور بلند شدمو تاپشو در آوردم و سینه های خشگلشو مالوندم و خوردم و بهش گفتم اینبار میخام امتحان رانندگی بگیرم ببینم دنده عقب خوب میری یا نه اونم ناز کردگفت درد داره منم گفتم عزیزم من بلدم چیکار کنم کونتو بسپار به من و لذت سکس از پشتو ببر خلاصه قبول کردو شرط کرد که اگه دردش گرفت ادامه ندم منم قبول کردم شلوارشو در آوردم و انگشتمو کرم زدمو کردم تو کونش و آروم جلو عقب کردم تو همین حین هم ازش لب میگرفتم و با کونشم بازی میکردم همینطور که احساس کردم رفتو آمد انگشتم روون شده انگشت دووممو با یکم زور کردم تو و بازم شروع کردم لب گرفتن و بازی کردن اینکارو تا جایی که سه تا انگشتم روون میرفتو میومد انجام دادم و حالا نوبت سعید کوچیکه بود کاندومو کشیدم سرشو یکه ژل لیدوکایین زدم دور سوراخش و سر مبارک سعید کوچیکرو آروم و با احتیاط فرو کردم تو.خیلی باید مواظب میبودم چون دردی که ممکن بود بگیره باعث میشد من نتونم از کون بکنمش برای همین خیلی آروم کیرمو میکردم تو و هر یه زره مکس میکردم تا جا باز کنه البته فکر کنم ژل کار خودشو کرده بود چون اونم فقط احساس لذت داشت و درد کمیو احساس میکرد سعید کوچیکه تا ته رفت تو و تخمام چسبید به پشت زیبا خانوم همینطور خودمو تو اون حالت نگه داشتم و بعد از یه مدتی شروع کردم به آروم تلنبه زدن و در عین حال با چوچوله زیبا بازی کردن خیلی کون تنگی داشت معلوم بود با هیچ کس از پشت سکس نداشته و منم تلنبه زدنمو هر لحظه تند کردم تا دیگه احساس کردم آبم داره میاد این دفعه در آوردم و کاندومواز روش کشیدم و برگردوندمش آبمو ریختم رو سینه هاش و جفتمون بلند شدیم رفتیم حموم و تو حموم یه بار دیگه از جلو باهاش سکس داشتم و اونم ارضا شد خودمونو شستیم اومدیم بیرون و من ازش تشکر کردم به خاطر سکسی که باهاش داشتم این بود داستان من امیدوارم خوشتون اومده باشه اما اگه خواستید فحش بدین لطفا مخاطب خودم باشه نه خانوادم ممنونم از اینکه وقت گذاشتین و داستانمو خوندید تا داستان بعدی خدا نگهدارتون.

نوشته: سعید


👍 0
👎 0
52078 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

313780
2012-03-14 20:35:48 +0330 +0330
NA

کــــــــیرم توت با این داستان نویسیت حالمو بهم زدی نخوندم!داستان کسی شعر ننویس دیگه!فقط جمعه ها میومد و دختر آزادی بود :o مامانشم میدونست!بعد تو جا نداشتی ولی اون شونه هاتو ماساژ میداد اونم به طوره حرفه ای نکنه تو ماشین؟کیــــــرم توت

0 ❤️

313781
2012-03-14 22:42:13 +0330 +0330
NA

من نمیدونم اگه این اصطلاح “پرده حلقوی” نبود، این جنده منده ها خودشون رو چه جوری میخواستن به این ملّت سادۀ کس مغز غالب کنن؟

0 ❤️

313782
2012-03-15 02:31:27 +0330 +0330

همین که گفتی تو به جای مغز از کیرت فرمون میگیری. کیر مغز شدی. این هم شد داستان؟ خوب رفتی جنده بلند کردی و کردیش دیگه تعریف کردن نداره. فکر کنم سوراخ کونت حلقویه. چطور شد همه دخترا کوسشون حلقویه؟

0 ❤️

313783
2012-03-15 11:17:24 +0330 +0330
NA

آقایونی که نظر دادن عرضه دارین خودتون داستان بدین ببینیم چند مرده حلاجین آخه من نمیدونم این کسی که وقت گذاشته و یه داستان نوشته چه گناهی کرده که اینطوری فحش میدین داستان کاملا واقعیه و اگه کسیم اعتراض داره بنویسه رو کاغذ و بندازه سطل آشغال او بی غیرتاییم که عادت کردن داستان سکس با محارمو بخونن بدونن که این کار باعث میشه نظر بدی نسبت به ناموس خودشون داشته باشن و آدم مریضی بشن همین جندایم که من جور کردم شما عرضه همین کارم ندارین نشستین جق میزنین نظر میدین جناب تکاورم بدونن این کلمه از کیرم فرمان میگرفتم خواستم یه جمله جدید بنویسم نمیدونستم درک جنابعالی انقدر پایین باشه در ضمن پرده حلقوی وجود داره که در صورت زایمان طبیعی از بین میره که این یه چیز طبیعی و غیر قابل انکاره و اینکه من سعی کردم یه داستان ساده شیوا روان و بدون غلط املایی بنویسم گاهی وقتا میبینم که بعضی دوستان میان داستان میزارن و با کلی غلط املایی لااقل ارزش یه تشکر خشک و خالی داشتم ولی خداییش 3 نفری که انتقاد کردین خودتون داستان بزارید ببینم اصلا میتونید بنویسید یا عرضشو دارید یا میرید از جای دیگه داستان میدزدید میزارید

0 ❤️

313785
2012-03-15 14:39:28 +0330 +0330
NA

الاغ جون، طرف جنده بوده…

خاک تو سر کس مغزت… بدبخت جنده ندیده…

0 ❤️

313786
2012-03-16 11:43:48 +0330 +0330
NA

dastane khobi bood,moafagh bashi

0 ❤️

313787
2012-03-21 01:21:40 +0430 +0430
NA

راس میگن خب رفتی یه جنده بلند کردی وبا این همه اب وتاب تعریف میکنی جنده ندیده .

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها