سکس شیرین تر از تیتاپ

1390/03/20

سلام خدمت همه دوستان
این داستانی که میخوام بگم میدونم باور نمیکنین و تو نظرات کلی فحش میدین برامم مهم نیست که باور کنین یا نه چون من قلبا و با تمام وجود مینویسم
خب من محمد هستم 15 ساله شاید بگید 15 ساله و سکس ؟ ولی اره خیلی از 15 ساله ها هم سکس کردن تحقیق کنین !!
من اولا از قیافه خودم بدم میومد برا همین خیلی خجالتی بودم تو عروسیا و … گوشه گیر بودم کلا زیاد نمیجوشیدم با کسی - برای این که بقیه در موردم چه فکری میکنن تو چت روم برا امتحان تو عمومی گفتم یه دختر بیاد وب منو ببینه بگه قیافم چجوریه چند نفری دیدنو یکی گفت خیلی خیلی خوبه یکی گفت معمولی یکی خوب خلاصه بد توشون نبود برا همین یکم اعتماد نفسم بیشتر شد !!!
اینو بگم که من خیلی تو کف بودم خیلی خیلی جق میزدم چشامم ضعیف شده !!! کیرم نسبتا در حد خودم بزرگه 15.5 سانتی میشه میخواین به میلم که اخر داستان مینویسم میل بدیم عکسسو براتون میل کنم
خلاصه 1 ماه پیش عروسی خالم بود که به خاطر محدودیت های طوی تالار تو یه ویلا گرفته بود عروسیشو
منم طبق معمول یه گوشه نوشسته بودم سرم پایین بود داشتم اهنگ من خستم از یاس رو گوش میدادم با صدای کم در گوشم !
یه دفه دیدم یکی اومد کنارم نشست سرمو بلند کردم دیدم دختره از فامیلای دوماد بود درست نمیشناختمش تا دیدم دخره جا خوردم یکم رفتم اون طرف تر گفت چی کار میکنی منم موزیکو قطع کردم (من کلا زیاد با دخترا حرف نمیزدم دوستم نداشتم بحرفم ولی سکسو که خیلی دوس داشتم ) گفتم هیچی بی کارم گفت اسمت چیه چند سالته و از این کس شعرا بعدشم خداحافظی کرد و رفت منم دوتا فحش دادم گفتم اهنگمو قطع کردی ادامه به اهنگ فردای عروسی یه شماره ناشناس اس داد نوشت سلام محمد خوبی ؟ منم که فک کردم از بچه ها مدرسست معمولی گفتم ممنون بعد اس ام اس بازی گفتم کدوم یکی هستی ؟
نگفت گفتم حال ندارم بای 2 تا اس داد ج ندادم اخرش گفت من همون دختره م من دهنم وا موند گفتم شمارمو از کی گرفتی گفت از دختر خالت (دختر خالم ازم 1 سال بزرگتره ) خلاصه منم انگار به خر تیتاب داده باشی اس ام اس بازی بعد قرار گذاشتیم همدیگه رو ببینیم منم خر کیف رفتم دیدم وایساده رفتم جلو ( داشتم میلرزیدم اولین دوست دخترم بود !!!) رفتیم تو کافی شاپ نزدیک بود یارو دوستم بود همیشه میرفتم وای فای داشت کار میکردم
یه چیزی خوردیمو خلاصه دوستی ما ادامه داشت بعد از 2 هفته گفت ممد جی اف داری ؟ گفتم نه گفت تا حالا با کسی حال کردی ؟ این اسو که خوندم به جون شما دلم یه جوری شد در جا سیخ کردم !!! گفتم نه
خلاصه گذشت منو اون دیگه فامیل بودیم فهمیدم دختر خاله دوماده !! دیگه به زور عمدا میرفتم با خالم خونه شوهر خالم با اون مینشستیم حرف میدیم تا یه روز مامانم دعوتشون کرد خونمون من که تو کونم پارتی بود
حموم رفته اماده برا اومدنشون
وقتی اومدن تو خونه و منو دید یه لبخد با حال زد بعد اومدن نشستن البته یه داداش داره از خودش 2 سال از من کوچیک تر من رفتم تو اتاقم پا کام داشتم تو روم دنیا میچتیدم داداشش اومد بغلم چند مینی داداشش بود که در باز شد خودشم اومد رو تخت نشست مامانش زیاد بهش گیر نمیداد
اون روزم داداششو دک کردیم حرف زدیم خیلی به هم علاقه مند شده بودیم
یه روز زنگ زد خلاصه حرف گفت ممد بیا خونمون گفتم برا چی ؟
گفت مامان و بابامو برادرم رفتن گردش اونایی که تو بندر عباسن میدونن اب گرم گِنو کجاست منم از بندرم بچه ها البته اصلیت بندری نیستم
گفتم تو چرا نرفتی گفت بهانه اوردم از اونجایی هم که زیاد گیر نمیدن قبول کرده بودن ما هم دیگه در حال لباس پوشیدن سیخ کرده بودیم به مامان گفتم مامان میرم با دوستا سیتی سنتر (بندریا میدونن کجاست یه بازار وسط شهر پر دختر !!!)
گفت برو رفتم وارد خونه که شدمدیدمش عادی یه تاپ و شلوارک پوشیده بود من خر کیف نشستم هر دومون یه چیز میخواستیم اما هیچ کدوم نمیتونستیم چیزی بگیم حس بدی بود
تا این که اون گفت ممد منو دوس داری ؟ گفتم اره خیلی گفت منم خیلی دوست دارم همین جوری چند مین حرف زدیم که بلند شد اومد بغل من نشست من تخم نداشتم حرکتی کنم نمیدونم برا چی داشتم تلوزیون نگاه میکردم از سر ترس
یه دفع لپمو بوسید من خیلی تعجب کردم
منم بر گشتم اصلا دست خودم نبود ولی گردنشو گرفتم دوتا صورتشو اوردم نزدیک لباشو بوسیدم اولین لب زندگیم بود باورم نمیشد شیرینننننننن بود چرخیدیم رو به رو هم همدیگه رو بغل کردیم لب میگرفتیم بعد گفت بریم تو اتاق من ؟
گفتم بریم بلد شدیم رفتیم رو تخت ( 1 نفره کونم پاره شد ) خوابیدم افتاد رو من دوباره لب میگرفتیم خیلی حاللللللل میداد کیر ما شده بود مثل استخون
گفت اون چیه رو پام ؟ هیچی نگفتم بعد چرخیدیم گذاشتمش کنارم دستمو گذاشتم رو سینه های تازه کار کوچولو بودن ولی خلی باحال بودنا پیشنهاد میکنم سینه دختر 14 سال رو بمالید باحاله تاپشو در اوردم سینه هاشو میخوردم اولین بارم بود سینه دست میزدم کلا اولین بارم بود !!! خوردم براش رفتم پایین رسیدم به کسش شلوارکشو در اودرم یه شرت ناز صورتی بود اونو که در اودرم یه کس سفید و تپل حساب کنی دختر کم سن تازه موهاشو زده بود تپل بود جون میداد برا خوردن خورد کسشو به یه من نرسید ابش ریخت خیلی باحال بود مث پنبه بعد منو کشید بالا یه لب گرفت گفت بسه حالا نوبت توئه پیرهنمو در اودر یه دست کشید رو سینم رفت شلوارو شرتو با هم کشید پایین کیر ما که اشتخونی شده بود بدبخت افتاد بیرون گفت واو چه کیری ( از اون روز به بعد وب گیر میدادم !!!) اومد کیر مارو خورد بلد نبود ولی ایییییی
گفتم چی کار کنیم از کس که نمیشه از کونم که درد داره دهنم که بلد نیستی چی کار کنم ؟ گفت از کون بکن اشکالی نداره من از تخت اومدم پایین خوابید رو تخت پاهاشو داد بالا سوراخ کونش دقیقا باز بود و معلوم خودشو شک گرفت منم که گرم دم دست نبود حال نداشتم بیارم اول اومد یکم خورد بعد گذاشتم دم سوراخ خیلی کم کم فشار دادم بره تو اولش مشد میخواستم بی خیال شم گفت بکن ما هم زور زدیم نصفش یه دفه امگار ازادش کردی رفت تو معلوم بود دردش گرفته لم میسوخت براش ولی چیزی نمیگفت خلاصه شروع کردم به تلنبه زدن بعد 10-11 بار ابم اومد ریختم تو کونش چون اولین بارم بود ابم خیلی زود اومد در اوردم کیرمو افتادم روش از هم لب گرفتیم همدیگرو محکم بغل کردیم سکس عشقولانه ایی بود

اگه خوشتون اومد که بگین داستانای سکس بعدیمو با همین دختر بگم
امید وارم باور کرده باشین اگرم که نه که نه دیگه به زور که نمیتونین باور کنین
من 1 سالی هست تو این سایت میام و دلم میخواد سکس داشته باشم و داستانشو بنویسم که به ارزوم رسیدم
بایییییییییییییییییییییییییییییییی

نوشته:‌ محمد


👍 0
👎 0
23142 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

285966
2011-06-10 18:46:07 +0430 +0430
NA

khoda ro shokr avalin nazaro man midam
dastanet khub bud ghalate emlai ziad dasht k eshkal nadare
dastanet vase senet kheyli ham khube be harfe digaran kari nadashte bash man bavar kardam khodamam to in sharayet budam y zamani
inam bedoon hame madarzad bokon b donya nemian az hamin zaminaye khaki shooroo mikonan :))
edame bede

0 ❤️

285967
2011-06-11 00:17:25 +0430 +0430
NA

بچه جون برو به درست بچسب (درسای سال بعد) :Dتو رو چه به داستان نوشتنو وقت ملتو گرفتن ? حالا ادمین شده حامی نویسنده های نی نی ؟

0 ❤️

285968
2011-06-11 06:24:00 +0430 +0430
NA

خسته نباشید!!! خب بالاخره اینم یه نوع تفریح دیگه یارو از بابا ننش قهر میکنه میاد داستان مینویسه!!!

0 ❤️

285969
2011-06-11 06:31:02 +0430 +0430
NA

خوب بود.واقعی بود.

بابا تبلیغ نکن اینجا جم کن بساطتو

0 ❤️

285970
2011-06-11 06:50:50 +0430 +0430
NA

تو کون همتون پیر کفتارا.
نمیدونم شما هنوز شهوتم دارید میاین اینجا ها؟؟؟
برید با همسرتون حال کنید زیادیتونم هست.
واسه من نظر میدن!!!
تو هم بنویس عزیزم واسه اولین بار خیلی هم خوب بود.

0 ❤️

285971
2011-06-11 07:23:38 +0430 +0430
NA

کی به تو کون میده کونده‎?‎

0 ❤️

285972
2011-06-11 07:35:52 +0430 +0430
NA

با بچه که اینجوری حرف نمی زنن…
با فحش دادن بیشتر لج می کنه باید در این مواقع اونا رو تشویق کنیم!!!
نگاه کنید یاد بگیرید…

عمو جون خوب بود…
آفرین…
من دارم توت نویسنده ی بزرگی رو می بینم…
آخ قربونش برم…
می دونی برای جایزه برات چی خریدم؟؟؟
بیا جلو بهت بگم…
بیا…
بیا…
نترس…
b9b68399c781b3cf4bcb4a3e1a8e9f857.jpg

فعلاً همینو کار کن… 18 سالت شد بیا اینجا…
آخ قربونش برم…
آبباریکلا!!!

دوستان یاد گرفتید!!!
ادمین اگه اسم این سایتو بذاری “کودکستان” بیشتر سود میکنیا!!!
پاینده باشید…

0 ❤️

285973
2011-06-11 09:58:27 +0430 +0430
NA

too savad nadari?
safhe aval(asli) ro bekhon neveshte vurud afrad -18 mamno
bebin amoee “gharribeh” vasat ye jayezeh gerefteh
badesham kos nanat ba in dastanet

0 ❤️

285974
2011-06-11 14:09:02 +0430 +0430
NA

آخه ممد آقا مو خوم جونبی یوم کمو جنوبی محمد گفته ممد که به تو میگن ممد محمددو ادمین جان دقت کن سایت داره میشه مهدکودک

0 ❤️

285975
2011-06-11 15:10:46 +0430 +0430

عمويي الان برات خيلي زوده برو املا سبزتو (هموني كه اون عمو مهربونه گرفته ) كار كن 3 سال ديگه بيا تا دلت ميخواد داستان بنويس

0 ❤️

285976
2011-06-11 15:25:44 +0430 +0430
NA

راس میگن بقیه برو ببین عمو غریبه چی گرفته؟ بدو برو

0 ❤️

285977
2011-06-11 15:33:33 +0430 +0430
NA

كاري به سن وسال واملا وانشات ندارم اما:
1- يه جا ديگم گفتم، كير تو كوچولو نيست؛اون كون زياد گشاد بوده!
2-شوهرم ميگه با توجه به اينكه سفارش كردي سينه دختر 14 ساله رو بماليم كه خيلي حال ميده واينكه ما 14 ساله دم دست نداريم ميشه همون 14 ساله اي كه امتحانشو پس داده رو بفرستي اينور؟!

0 ❤️

285978
2011-06-11 16:48:28 +0430 +0430
NA

آخه به این بچه چی بگم…

0 ❤️

285979
2011-06-11 17:53:53 +0430 +0430

اخه بچه جون تو اگر اولین بارت بود سکس میکردی وبقول خودت هیچی بلد نبودی جوری داستان نوشته بودی که انگار بازیگر فیلمای سوپری خوردم لیسیدم وکردمو

0 ❤️

285980
2011-06-11 17:56:47 +0430 +0430
NA

Be to rabti dare kon

0 ❤️

285981
2011-06-13 02:24:57 +0430 +0430
NA

=)) :)) :P [( (|: I)

0 ❤️

285983
2015-10-13 23:07:25 +0330 +0330
NA

خودتم احتمالا كون خوبي داري ها من پسر نميكنم اما بيا استثنا يه دستي به كونت ميكشم

0 ❤️