صف موج های آبی (۲)

1402/08/17

سلام بچه ها امیدوارم از قسمت اول داستانم خوشتون اومده باشه.
اونایی که قسمت اول نخوندن با اسم صف موج های آبی میتونن جستجو کنند…
اومدم ادامه داستان براتون بنویسم…
در ادامه بعد از اینکه محمد شمارمو گرفت. و از موج های آبی اومدم بیرون همش منتظر محمد بودم بم زنگ بزنه…
دل تو دلم نبود برای اولین بار دست به کیر زده بودمو. از شهوتش داشتم میمردم…
از همه مهمتر اون شرم و حیایی هم که داشتم ریخته بود و کاملا خودم مثل زنی فرض میکردم که باید با یک مرد همبستر بشم…
از مشهد خارج نشده بودیم که یک شماره ناشناس بهم زنگ زد. میدونستم که خودشه…
قبل اینک جواب بدم دل تو دلم نبود. تموم اندام بدنم یه حس خاصی داشتن…
جواب دادم محمد منو به اسم خانومم صدا زد و منم قند تو دلم آب شد…
خلاصه ی مدتی تلفنی باهم حرف میزدیم و جایی رسیده بود از شدت شهوت جفتمون شبها با هم سکس چت میکردیم…
من تو کف کیرش داشتم میمردم…
تابستون شده بود و قرار شده بود باهم بریم مسافرت…
بلیط کیش گرفتیم و من رفتم تهران از اونجا باهم بریم…
وقتی رسیدم تهران با ماشین اومده بود دنبالم. دل تو دلم نبود دوست داشتم هر چه زودتر بهش برسم. تو ماشین نشستم و روبوسی کردیم ی بوس از لبام کرد و کلی ازم تعریف کرد که چه جیگری شدم…
تو ماشین بودیم که دستشو گذاشت رو پاهام و منو می‌مالید… اونم خیلی تو کف منو کونم بود…
منم از شدت شهوت داشتم میمردم. کونم حسابی میخارید.
بعد از کمی صحبت و مالیدن من، کیرش سیخ شده بود منم دست زدم به کیرش، اوووف چه کیری داشت، کمی مالوندمش
با خنده بهم نگاه کرد و گفت الان دیگه میتونی بخوریش…
منم گفتم آخ جوون و خوابیدم رو پاهاش و کیرش…
اوووم از داخل زیپ شلوارش به هرسختی بود کیرش درآوردم و شروع کردم به بوس کردنش.
اوووم بالاخره به کیرش رسیده بودم… مثل پورن استار ها کیرش میخوردم محمدم از شدت شهوت سرعتش کم کرده بود و گاهی سرمو می‌گرفت و لبامو می‌خورد یا از پشت دستش می‌کرد تو شورتم و با سوراخم بازی می‌کرد…
اوووم در حال خوردن کیرش بودم، تخماش میکردم تو دهنم و دیونه کیرش شده بودم… آااه اوووم تا ته کیرش میخوردم تا جایی که داشت آبش میومد
بهم گفت الان میریزه همه لباسام کثیف میشه…
منم گفتم نگران نباش، کامل کیرش تو دهنم بود مک میزدم سر کیرش تا آخرین قطره آبشو بخورم…
اوووم آبش فوران کرد تو دهنم مثل نی مک میزدم کیرشو تا همه آبش خوردم و قورت دادم…
گفتم بیا نذاشتم لباست کثیف بشه…
بعد ازون نزدیک خونشون بودیم که خودمون جمع جور کردیم…
قرار شده بود ما بریم طبقه بالای خونشون که خالی بود…
منو به خانوادش معرفی کرد و رفتیم بالا…
به من گفت راحت باش میرم برمیگردم…
منم اجازه گرفتم برم حموم و استراحت کنم.
اخ از احساسم بگم براتون داشتم دیونه میشدم… کونم منو داشت دیونه میکرد، سوراخ کونم میخارید و دل تو دلم نبود بالاخره کونم طعم واقعی کیرو حس کنه…
رفتم حموم و مثل جنده ها انگشتامو میکردم لای کونم و با کونم بازی می‌کردم… تو حال خودم بودم که محمد داشت در میزد…
درو باز کردم.
ازمن خواست اگه میشه که اونم بیاد دوش بگیره…
منم از خداخواسته گفتم آره بیا… رفت لباساشو دربیاره…
منم دیوونه کیرش شده بودم منتظر کیرش بودم…
که ادامه داستان از حمومون هم براتون میگم…
از کون دادنم… از کیر واقعی که برای اولین بار میخواست بره تو کونم…
امیدوارم تا اینجا خوشتون اومده باشه…
بای